#طلاق_ناگهانی🔥 🍃زنی با اصرار از شوهرش می‌خواهد که طلاقش دهد. مرد می گوید:"چرا ماکه زندگی خوبی داریم.»از زن اصرار و از مرد انکار. در نهایت به شرطی می‌پذیرد که زنش را طلاق دهد، زن مشتاقانه می‌گوید شرط چیست مرد میگوید: «تمامِ#۱۳۷۳سکه مهریه‌ات را ببخشی.»زن با کمال میل می‌پذیرد.مرد میگوید:«حال که جدا شدیم فقط به یک سوالم جواب بده ، که چی باعث شد اصرار بر جدایی داشته باشی‌ و به خاطرآن مهریه‌ات را ببخشی؟» زن با لبخندی شیطنت آمیز جواب داد«طاقت شنیدن داری؟» مرد با آرامی گفت: «آری» زن گفت😱🔥...👇🏻👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/3930128728Cc8e23b2138 ادامشو‌ بخون👆🏽😳🤯

#طلاق_ناگهانی🔥 🍃زنی با اصرار از شوهرش می‌خواهد که طلاقش دهد. مرد می گوید:"چرا ماکه زندگی خوبی داریم.»از زن اصرار و از مرد انکار. در نهایت به شرطی می‌پذیرد که زنش را طلاق دهد، زن مشتاقانه می‌گوید شرط چیست مرد میگوید: «تمامِ#۱۳۷۳سکه مهریه‌ات را ببخشی.»زن با کمال میل می‌پذیرد.مرد میگوید:«حال که جدا شدیم فقط به یک سوالم جواب بده ، که چی باعث شد اصرار بر جدایی داشته باشی‌ و به خاطرآن مهریه‌ات را ببخشی؟» زن با لبخندی شیطنت آمیز جواب داد«طاقت شنیدن داری؟» مرد با آرامی گفت: «آری» زن گفت😱🔥...👇🏻👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/3930128728Cc8e23b2138 ادامشو‌ بخون👆🏽😳🤯

#سیب_زمینی_رستورانی سیب زمینی ها رو پوستش رو کندم و ورقه ای کردم و به صورت خلالی هم اندازه خرد کردم. حتما توجه کنین که اندازه ها یکسان باشه چون ممکنه بعصی هاش نپزه. بعد داخل قابلمه ای آب جوش ریختم و یک قاشق مربا خوری نمک ریختم و سیب زمینی ها رو به مدت ۵ دقیقه داخل آب جوش روی حرارت قرار دادم. بعد آبکش کردم و داخل ظرفی که پر از آب و یخ بود ریختم. بعد از ۵ تا ده دقیقه آبکش کردم و خشک که شد داخل روغن ریختم و سرخ کردم. کمی هم زردچوبه بابت خوش رنگ شدنش اضافه کردم. حرارت کم باشه روعن حتما داغ شده باشه. طرف ترحیحا کوچیک باشه تا روغن کمتر مصرف بشه و در این صورت چند مرحله سیب زمینی ها رو ریختم و سرخ کردم. بعد از سرخ شدن روی یه دستمال تمیز و یا یه صافی قرار بگیره تا روعنش بره و روغن کمتری جذب بشه. روی هم تلنبار نکنین تا نرم نشه. 🌟

مواد لازم: پیاز قرمز کوچک فلفل تند و شیرین سیر کلم قرمز ۱ قاشق نعناع خشک سرکه قرمز ۱ قاشق نمک ۱ قاشق شکر امیدوارم لذت برده باشید از این آموزش 🌟

💓دوستت دارم و این دوست داشتن انقدر دلچسب است که طعم گس تمام دلتنگیِ غروبِ روزهای نبودنت را با شیرینی یادِ لبخند چشمانت دلنشین می کند❣ 💓هر چند که حاصل این عشق و دلدادگی تکرار و تکرارِ هر روزه ی تنهایی باشد که نبض قلب خسته ام را نا منظم می کند؛؛❣ 💓دستان عاشقم دیگر امیدی به گرفتن دستان عشق تو را ندارند و ابرهای دلتنگی ام در حسرت شانه ایی امن برای باریدن در خود خواهند غُرید ❣ 💓و می دانم در سرمای انجمادِ دوری و اندوه نبودن هایت خواهند شکست و برهوت تنهایی ام سیراب از حضور تو نمی شود ..‌❣❣ 💓اما من کم نمی آورم و در دشت ارغوانی قلبم امیدوارانه جوانه های بودنت را می کارم و از پای نمی افتم در مسیر عشق اهورایی تو و دست از رویای شیرین با تو بودن نخواهم کشید..‌❣