#داستان
💎 پسرکی دو سیب در دست داشت
مادرش گفت:
یکی از سیب هاتو به من میدی؟
پسرک یک گاز بر این سیب زد
و گازی به آن سیب !
لبخند روی لبان مادر خشکید!
سیمایش داد می زد که چقدر از پسرکش ناامید شده
اما پسرک یکی از سیب های گاز زده را به طرف مادر گرفت و گفت:
بیا مامان!
این یکی ، شیرین تره!
مادر ، خشکش زد
چه اندیشه ای با ذهن خود کرده بود.
هر قدر هم که با تجربه باشید
قضاوت خود را به تأخیر بیاندازید
و بگذارید طرف ، فرصتی برای توضیح داشته باشد
#اللهمعجللولیڪالفرج🌿
❥"✿°↷
♡{ @yamahdii_fatemeh }♡
『🤎』
-
-
همقدگلولهتـوپبود . . .!
+گـفتم:چهجوریاومدیاینجا؟
-گـفت:باالتماس!
+گـفتم:چهجوریگلولهروبلند
میڪنیمیاری؟
-گفـت:باالتماس!
+بہشوخیگفتم:میـدونیآدمچهجوریشهیدمیشه؟
-لبخندیزدوگفت:باالتـماس!
تڪههایبدنشروڪهجمعمیکردمفهمیــدم چقدرالتماسڪرده . . .!
شهیـدمرحمتبالازاده
شهداشرمندهایم💔 . . .!
ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ 🌻🌿ـ ـ ـ ـ ـ
#اللهمعجللولیڪالفرج🌿
❥"✿°↷
♡{ @yamahdii_fatemeh }♡
«بغض↵مۘهدےاحمدوند».mp3
7.08M
♨️بغض
بسیار قشنگ #موسیقی🔊
#مهدی_احمدوند🎶
♥️•|میدونم پاتوقه هرچی دل شکسته است حرمه(:
#ولادتامامرضاعلیهالسلام😌🍂
#اللهمعجللولیڪالفرج🌿
❥"✿°↷
♡{ @yamahdii_fatemeh }♡
{🌹💔}
گفتـم اگـࢪ در ڪـــربلا بـودم...
تـا پـای جــان بـرای حسیـن تلاش میڪـࢪدم !
گـفت یڪ حسیـن زنده داریـم نـامش #مهــــــــــدۍ است...
تاحـالا بـرایش چـه ڪـرده ایی سڪـوت ڪـردم...! 🥀😔
🌸⃟🔖¦⇢ #تلنگࢪانھ
#اللهمعجللولیڪالفرج🌿
❥"✿°↷
♡{ @yamahdii_fatemeh }♡
#انگیـزشے➺❁
6 قآنـونشادبودن=)🤍
1:هرگـزمتنفرنـبآش♥️
2:نـگرآننـبآش☺
3:سآدهزندگۍکن✨
4:کمتوقعبآش🦋
5:فرآوانبـبخش😊
6:هــمیشهلبخندبزن👀😄
ـ ـ ـ ـــــــ↻ـــــــ ـ ـ ـ
#اللهمعجللولیڪالفرج🌿
❥"✿°↷
♡{ @yamahdii_fatemeh }♡
°•🌻💫•°
•
داشتݩیہرفیقے ڪہتوهـرشرایط
بهتبگہغصہنخورمݩباهاتم
یڪےازنعمتهاےالهیہ|☘️🍃
•
💫⃟🌻¦⇢ #رفیقانه
💫⃟🌻¦⇢ #دخترانه
ـ ـ ـ ـــــــــ❁ـــــــــ ـ ـ ـ
#اللهمعجللولیڪالفرج🌿
❥"✿°↷
♡{ @yamahdii_fatemeh }♡
°•<📙🌅>•°
کـاش...
تـکـه ایی ازتـاروپـودفـرش حـرمـت بـودم..:)
امـام رضـای مـن♥️🌿
•|دلتنگ حرم|•
---🌱---
🍂⃟¦🧡⇢ #امام_رضایے
#اللهمعجللولیڪالفرج🌿
❥"✿°↷
♡{ @yamahdii_fatemeh }♡