🌳🌸🌳🌸🌳🌸🌳🌸🌳🌸🌳🌸
🔹سوال : آیا تطبیق تفسیر سوره حمد با مسائل عرفی ونسبت دادن به خداوند نوعی تفسیر به رای نیست؟ از کجا معلوم که خداوند منظورش این بوده است؟
سوال و اشکالی عالمانه است. در پاسخ به این سوال چنین می توان گفت، آنچه که بزرگان ما فرمودند اینست که ؛ تفسیر به رای یعنی اینکه ما مطلبی را بدون توجه به ظواهر قرآن و روایات بیان کنیم و آنرا به طور حتم و یقین به خدا نسبت بدهیم. بگوییم به طور حتم منظور خداوند همانی بود که من فهمیدم. و این تفسیر به رأی و درست نیست.
اما هدف ما در این جا این نیست که بخواهیم فهم خودمان را بطور حتم به خدا نسبت بدهیم.
(12)
🌳🌸🌳🌸🌳🌸🌳🌸🌳🌸🌳🌸
🌾🌻🌾🌻🌾🌻🌾🌻🌾🌻🌾🌻
🌸 نماز دریچه ای به سوی آسمان و مهمترین راه ارتباطی با خداوند 🌸
🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸
همانطور که در مقدمه ذکر شد؛ یکی از راه های ارتباطی و ایجاد حلقه وصل با خدا و جلوه ایمان و ستون دین و شرط قبولی اعمال و استجابت دعا، نماز است. چرا که در نماز است که خود خدا به بندگانش یاد داده که چه جوری با او تکلم کنند و همه آیاتی که در نماز بیان می شود را خود او از زبان بندگانش بیان می فرماید که در آیات دیگرش کمتر اینگونه و به این گسترگی و اوج عرفانی آنهم از زبان بنده اش بیان فرموده است.
(14)
🌾🌻🌾🌻🌾🌻🌾🌻🌾🌻🌾🌻
🍃🍒🍃🍒🍃🍒🍃🍒🍃🍒🍃🍒
واین ناشی از محبت و مهربانیت خداوند بر بندگان است.که نقطه اوج این عرفان تکلمی، درسوره مبارکه حمد و اوج عرفان عملی، درسجده و در موقع به خاک افتادن بندگان در برابر عظمت پروردگار عالم است.
شاهد کلام ما اوج عرفان تکلمی و زبانی یعنی قرائت سوره حمد در نماز است. اگر بیاد بیآورید در اوایل مقدمه بیان کردیم که انتخاب و آوردن سوره مبارکه حمد در ابتدای نماز به مثال مراحل انتخاب دوست است که دارای مراحل چهارگانه بود. لذا اگر بخواهیم همان مراحل عرفی قابل لمس را در نماز و درسوره حمد پیاده کنیم این چنین می شود که در ذیل خواهد آمد :
(15)
🍃🍒🍃🍒🍃🍒🍃🍒🍃🍒🍃🍒
🌻🍑🌻🍑🌻🍑🌻🍑🌻🍑🌻🍑
🌼 ۱- اولین مرحله شناخت 🌸
🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸
در مسأله شناخت به لحاظ نگاه فلسفی در اجسام و افراد دارای مراحلی است : نخست تصور، دوم : شوق ، سوم ; شوق موکد ; چهارم ; میل و رغبت، پنجم ; درک و ادراک و فهم، و در نهایت به تصدیق آن شی و یا فرد حاصل می شود. یعنی با درکنار هم قرار گرفتن چند تصور، تصدیق آن درست خواهد شد.که نتیجه همه این مراحل، منجر به شناخت خواهد شد.
تازه این مراحل از شناخت فقط در عالم جسمانیت و مادیت قابلیت تصور دارد. لذا اینگونه شناخت اصلا در خداوند راه و تصور ندارد.
(16)
🌻🍑🌻🍑🌻🍑🌻🍑🌻🍑🌻🍑
🌾🌼🌾🌼🌾🌼🌾🌼🌾🌼🌾🌼
چراکه خداوند نه جسم است و نه متعلق به عالم ماده بلکه خداوند نور است.(الله نور السماوات والارض). پس معلوم شد که شناخت خداوند از این نوع شناخت ها نیست.
❤️ سوال : چگونه می توان خدا را شناخت؟
خدا را از سه راه می توان شناخت :
۱- راه عقلی ۲- راه نقلی ۳- از راه فطرت و دل .
هر چند خیلی نمی خواهم در مسئله راه های شناخت خدا و ذهن شما را با بیان خشک فلسفی خسته کنم فهرست وار اشاره ای می کنم.
اولین طریق، طریق عقلی است : عقل با مشاهده این نظم و انظباطی که در جهان حاکم است از زمین و کرات دیگر ستاره و سیاره و کهکشان ها، پی می برد.
(17)
🌾🌼🌾🌼🌾🌼🌾🌼🌾🌼🌾🌼
🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
که این نظم بدست ناظمی بوده که بالاتر و اعلم از جمیع موجودات عالم است.و یا از طریق قاعده علت و معلول، مبنی براینکه هر معلولی نیاز به علت و هر مصنوعی نیاز به صانع دارد. لذا پس علت و صانعی وجود دارد.
❤️ دوم : طریق نقل ; نقل را می شود از آیاتی که در قرآنش بیان می کند مثل آن آیاتی که با کلمات «و من آیاته» نظیر آنچه که در سوره مبارکه روم، شروع می شود و یا روایاتی که در این زمینه بیان شده فهمید.
❤️ سوم : فطرت و دل : که خداوند انسان را فطرتا خدا جو خلق کرده که به دنبال خالق خود بگردد و به او گرایش دارد.(فطرت الله التی فطرالناس علیها ...)
(18)
🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
🌲🌹🌲🌹🌲🌹🌲🌹🌲🌹🌲🌹
راه دل : بالاتر از فطرت است چرا که نسبت بین فطرت و دل (عرفان) عموم و خصوص است. یعنی کسانی می توانند خدا را بشناسند که این فطرت را با اکسابات کمالات معنوی پرورش دهند و در بی نهایت صفا و جانشان را به نور الهی منجلی بخشند.که اولیای الهی در مرتبه عالیه و مومنین در مرتبه نازله آن قرار دارند.
❣تفاوتهای شناخت فطری با شناخت از طریق دل.
فرق های شناخت فطری با دل در این است که،
🔸اولا : فطرت یک حس مشترکی است که خداوند در نهاد همه قرار داده. ولی دل مال کسانی که این فطرت را نکشتند بلکه پروش دادند ولذا مخصوص افراد خاصی است.
(19)
🌲🌹🌲🌹🌲🌹🌲🌹🌲🌹🌲🌹
🌴🌴🌴🌴🌴🌴
🔸و ثانیا : راه فطرت یک حس است و راه دل علاوه بر حس دیدن را هم بدنبال دارد که نقطه اوج آن در اولیای الهی است. لذا حضرت امیر (ع) می فرماید : من خدای نادیده را پرستش نمی کنم. عرض کردند یا علی مگر خدا جسم است که دیده شود؟ حضرت فرمود : نه منظورم چشم سر نیست بلکه چشم دل است.
لذا امام العارفین می فرماید : "صبرت علی حرنارک فکیف اصبر علی فراقک"،
یعنی خدایا من شدت گرمای عذاب تو را می توانم تحمل کنم ولی یه لحظه دوری تو را نمی توانم تحمل کنم.
"صبرت علی عذابک فکیف اصبر الی النظرالی کرامتک".
انشاء الله ما را در جلسات بعدی همراهی فرمایید.
(20)
🌴🌴🌴🌴🌴🌴
1_60342235.mp3
5.66M
✳️مبحث #اسرار_روزه
🎙 استاد صمدی
💠مجلس بیستم و سوم
🌴🌴🌴🌴🌱🌱🌱🌱🌳🌳🌳
🌴🌱🌱
✳️فرمایشاتی زیبا از امیرمؤمنین علی(ع)
1- گریه نکردن از سختی دل است.
2-سختی دل از گناه زیاد است.
3-گناه زیاد از آرزوهای زیاد است.
4-آرزوی زیاد از فراموشی مرگ است.
5-فراموشی مرگ از محبت به مال دنیاست.
6- محبت به مال دنیا سرآغاز همه خطاهاست.
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@Asheghan_Amiralmomenin
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🌴🌴🌴🌱🌱🌱
1_63841664.mp3
5.2M
🎙صوت
#استاد_حجه_الاسلام_میرزا_مهدی_صادقی
🌺خطبه متقین (صفات شیعیان) جلسه 1️⃣2️⃣
✳️ اوصاف متقین : (۸۳- بدور از تلافی و انتقام ۸۴- خسته ولی نه برای خود ۸۵– خسته ولی نه برای دنیا )
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@Asheghan_Amiralmomenin
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🌴🌴🌴🌱🌱🌱🌳🌳
🌟#امام_رضا(ع):
💠هر كس میخواهید از گناهى توبه كند، در ماه رمضان از آن گناه به آستان الهى توبه كند؛ زيرا اين ماه، ماه توبه و بازگشت و ماه آمرزش و رحمت است و هيچ شبى از شبهاى آن نيست، مگر آن كه خداوند در آن شب، آزادشدگانى از آتش دارد كه همه آنان به سبب گناهانشان، مستحقّ آتش اند.
📚فضائل الأشهر الثلاثة صفحه 106
🌴🌴🌴🌱🌱🌱
✳️ ماجرای پیدا شدن قبر امیر المؤمنين علي علیه السلام :
💠قبر مطهّر علی علیه السلام تا زمان هارون الرشید مخفی بود ، روزی هارون الرشید با همراهان خود برای شکار از کوفه خارج شده و به منطقه غریین (نجف) رفته بودند .
بازها و سگ های شکاری را برای صید آهوانی که آنجا بودند فرستادند ، حیوانات شکاری به دنبال آهوها افتادند اما همین که آهوها به تپه ای می رسیدند سگ ها و بازها دست از تعقیب بر میداشتند و وقتی از آن تپه فاصله میگرفتند مجددا به تعیقب مشغول می شدند .
🔷هارون الرشید وقتی تکرار این اتفاق را مشاهده می کند تعجب می کند و می گوید :
بروید و هرکس را درین اطراف دیدین نزد من بیاورید تا ازو پرس و جو کنم .
اطرافیان پیرمردی از قبیله بنی اسد را نزد هارون می آورند ، هارون ازو می پرسد :
ماجرای این تپه چیست؟
پیرمرد می گوید: مرا امان بده تا بگویم .
هارون او را امان می دهد که آزارش ندهد و از محل سکونتش بیرونش نکند .
👤پیر مرد می گوید :
پدرم از پدرانش برایم نقل کردند :
درین تپه قبر علی بن ابی طالب است ، خدای تعالی آنجا را حرم امن قرار داده و هیچ چیزی به آنجا پناه نبرد جز این که ایمن شود .
🔻نقل شده هارون وضو گرفته و در آنجا نماز می خواند و خود را به خاکش می مالید و می گریست .
📚ارشاد مفید ، ج۱، ص ۲۶ و۷ ۲
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@Asheghan_Amiralmomenin
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🌴🌴🌴🌴🌱🌱🌱🌱🌱
کانال ܫߊܢܚ݅ܧߊࡍ߭ ܥ݆ܣߊܝܥܘ ܩܫࡎࡐܩܢ ܫܠࡅ࡙ܣܩܢ ߊܠܢܚܠߊܩܢ
#ادامه. (قسمت سوم) 💠#آیت_الله_جوادی_آملی ✳️ شناخت #امام_علی علیه السلام از زبان خودشان شناخت مقام
#ادامه
💠#آیت_الله_جوادی_آملی
✳️شناخت #امام_علی علیه السلام از زبان خودشان
شناخت مقام والای حضرت علی (ع) و شناساندن آن، جز برای امامان معصوم مقدور نیست. از این رو مناسب است برای شناخت آن حضرت به برخی از سخنان خود ایشان تمسک کنیم که نشان دهنده اعتلای مقام حکیمانه وی است.
@Asheghan_Amiralmomenin
9. در خطبه 192 نهج البلاغه میفرماید:
🔹 من جزو گروهی هستم که در راه خدا از سرزنش ملامت کنندگان باز نمیایستند، سیمای آنان سیمای صدیقان است، یعنی کسانی که هم در مقام اعتقاد صادقند و هم در مقام اخلاق و عمل. صدق در این سه قسم برایشان ملکه و راسخ شده است، "و انی لمن قوم لا تأخذهم فی الله لومه لائم سیما هم سیما الصدیقین"، و گفتارشان گفتار افراد نیک است، "و کلامهم کلام الابرار". شب را زنده و آباد نگه میدارند، "عمار اللیل". شب آنان معمور است، نه بایر و مخروب، شب را به خواب نمیگذرانند تا مخروب و ویران باشد، آن کس که در خواب است، شب زنده و آباد ندارد:
گریه شام و سحر شکر که ضایع نگشت
قطره باران ما گوهر یکدانه شد
🔹 زنده بودن شب و آباد کردن آن موجب روشن شدن روز و آبادی آن میشود، "و منار النهار".
🔹 روشنی روز از قبال افراد روشن ضمیر است، طبیعت را آفتاب روشن مینماید، ولی جامعه بشری را اولیای الهی روشن میکنند، آنان روز را نور میدهند و شب را آباد و زنده میگردانند و زمان را فروغ میبخشند و زمین را برکت میدهند.
🔹 به ریسمان قرآن چنگ میزنند، "متمسکون بحبل القرآن"، سنتهای خداوند و رسول را احیا میکنند و مقررات الهی را زنده نگه میدارند، "یحیون سنن الله و سنن رسوله"، اهل تکبر و برتری طلبی و تجاوزگری و فساد نیستند، "لا یستکبرون و لا یعلون و لا یفسدون".
🔹 آنگاه در پایان خطبه میفرماید: دلهای آنان در بهشت است و بدنهایشان در کار و کوشش، "قلوبهم فی الجنان و اجساد هم فی العمل" (13) جانشان در آن عالم است و جسمشان در این عالم، یعنی هم زمان با این که جسم آنها مشغول عمل است، جان آنان در بهشت متنعم است.
10. در خطبه 197 درباره این که پیرو راستین وحی بود و لحظهای از مسیر وحی فاصله نگرفت، میفرماید:
@Asheghan_Amiralmomenin
🔹 "انی لم ارد علی الله ولا علی رسوله ساعه قط"، من لحظهای در برابر فرمان خداوند و رهبریهای رسول اکرم (ص) نایستاده و آن را رد نکردم، بلکه مطیع محض بودم.
🔸 در پایان همین خطبه میفرماید: "فوالذی لا اله الا هو انی لعلی جاده الحق و انهم لعلی مزله الباطل"، سوگند به خدا من در مسیر حق و در جاده حقیقت هستم و آنها که مخالفند در لغزشگاه باطل قرار دارند.
🔹 آن چه گذشت، نمونههایی کوتاه از معرفی حضرت علی بن ابی طالب (ع) از زبان خود آن حضرت (ع) بود، "آفتاب آمد دلیل آفتاب"، چون شخصیتی مانند ایشان را باید رسول اکرم (ص) و یا خود او معرفی کند، چنان که رسول اکرم (ص) خطاب به امیرمومنان (ع) میفرمایند: غیر از خدا و من، کسی تو را آن گونه که شایسته است، نشناخت، "ما عرفک حق معرفتک غیر الله و غیری" (14)
📚منابع
1. سوره یوسف، آیه 94
2. نهج البلاغه، خطبه 192
3. سوره حشر، آیه 11
4. نهج البلاغه، حکمت 111
5. همان مدرک، خطبه 57
6. سوره نجم، آیه 32، خودتان را پاک نشمارید.
7. نهجالبلاغه، نامه 28
8. بحارالانوار، ج 53، ص 178
9. سوره انعام، آیه 162
10. بحارالانوار، ج 67، ص 249
11. نهج البلاغه، خطبه 93
12. همان، خطبه 189
13. نهج البلاغه، خطبه 192
14. بحارالانوار، ج 39، ص 84
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@Asheghan_Amiralmomenin
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🌴🌴🌴🌴🌴🌱🌱🌱🌱🌱
🔹مثل شب قدر🔹
حضرت امام صادق علیه السلام:
🔸صبيحة يوم ليلة القدر مثل ليلة القدر فاعمل و اجتهد.
▪️ «صبح روز قدر مانند شب قدر است؛ پس عمل كن و تلاش نما.»
📚 «بحارالانوار» ج ۹۴ ص ۱۱
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@Asheghan_Amiralmomenin
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🌴🌴🌴🌴🌴🌱🌱🌱🌱🌳🌳🌳
حکمت ۵۱ نهج البلاغه ؛ قدرت و عیب پوشى (اخلاقى ، اجتماعى)
عَیْبُکَ مَسْتُورٌ مَا أَسْعَدَکَ جَدُّکَ.
امام(علیه السلام) فرمود: عیب تو (از چشم ها) پنهان است تا وقتى دنیا به تو اقبال دارد! (همین که دنیا پشت کند عیوب تو آشکار مى شود).
شرح و تفسیر
عیوب پنهان امام(علیه السلام) در این گفتار حکیمانه اش اشاره به نکته مهمى کرده مى فرماید: «عیب تو (از چشم ها) پنهان است تا وقتى دنیا به تو
اقبال دارد» (عَیْبُکَ مَسْتُورٌ مَا أَسْعَدَکَ جَدُّکَ). «جَدّ» در لغت معانى زیادى دارد از جمله: عظمت، که آیه شریفه (إنَّهُ تَعالى جَدُّ رَبَّنا) به آن ناظر است و به معناى بهره، نصیب، نعمت و بخت. در جمله بالا اشاره به همان بهره و نصیب دنیوى است که گاهى از آن به بخت و شانس تعبیر مى شود. امام در واقع در این عبارت کوتاه به چند نکته اشاره فرموده است: نخست هنگامى که دنیا به کسى اقبال کند تمام عیوب او را به فراموشى مى سپارند، بلکه گاهى عیب را حُسن معرفى مى کنند و به عکس، هنگامى که دنیا به کسى پشت کند صفات برجسته او را نادیده مى گیرند، بلکه گاهى عیب مى شمرند و این اشتباه بزرگى است که بسیارى از مردم گرفتار آن اند. دیگر این که انسان باید تنها نگاه به سخنان مردم نکند و بکوشند عیوب خویش را که از چشم آنها به سبب اقبال دنیا پنهان شده، دریابد و نیز محاسن و صفات نیک خود را که به دلیل پشت کردن دنیا به او در نظر مردم ناچیز شمرده مى شود کم نشمرد. دیگر این که از زوال نعمت ها نگران نشود شاید خداوند مى خواهد بدین وسیله عیوب او را روشن سازد تا براى برطرف کردن آن بکوشد که این خود نعمتى از سوى پروردگار محسوب مى شود. این گفتار حکیمانه امام پیام دیگرى نیز دارد و آن این که به هنگام اقبال دنیا به انسان، مغرور نشود و خود را برىء از عیوب نداند، چرا که مردم عیوب او را نادیده مى گیرند و اى بسا از وى چنان تمجید کنند که سبب غرور او گردد. شبیه این گفتار سخن حکیمانه اى است که در حکمت نهم آمده بود که امام فرموده بود: (إِذَا أَقْبَلَتِ الدُّنْیَا عَلَى أَحَد أَعَارَتْهُ مَحَاسِنَ غَیْرِهِ وَإِذَا أَدْبَرَتْ عَنْهُ سَلَبَتْهُ مَحَاسِنَ نَفْسِهِ; هنگامى که دنیا به کسى روى آورد نیکى هاى دیگران را به او عاریت مى دهد و هنگامى که دنیا به کسى پشت کند نیکى هاى خودش را نیز از او سلب مى نماید). در زبان عرب ـ و احتمالاً زبان هاى دیگر ـ نیز ضرب المثل هاى جالبى در این زمینه آمده است از جمله در یک ضرب المثل عربى مى خوانیم: «إذا أقْبَلَ الْبَخْتُ لَباضَتِ الدُّجاجَةُ عَلَى الوَتَد، وَإذا أدْبَرَ الْبَخْتُ أسْعَرَ الْهاوَنُ فِی الشَّمْسِ; هنگامى که دنیا به انسان اقبال کند مرغ روى نوک میخ تخم مى گذارد و هنگامى که دنیا به انسان پشت کند هاون در برابر آفتاب آتش مى گیرد».
منبع : پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
#حکمت شماره ۵۱ 🌴
همراه با #نهج_البلاغه 🌸🌼🍀
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@Asheghan_Amiralmomenin
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🌴🌴🌴🌴🌱🌱🌱🌳🌳
💠کلام مولا:
أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ الْأَمْرَ يَنْزِلُ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ [كَقَطْرِ] كَقَطَرَاتِ الْمَطَرِ إِلَى كُلِّ نَفْسٍ بِمَا قُسِمَ لَهَا مِنْ زِيَادَةٍ أَوْ نُقْصَانٍ، فَإِنْ رَأَى أَحَدُكُمْ لِأَخِيهِ غَفِيرَةً فِي أَهْلٍ أَوْ مَالٍ أَوْ نَفْسٍ، فَلَا تَكُونَنَّ لَهُ فِتْنَةً فَإِنَّ الْمَرْءَ الْمُسْلِمَ مَا لَمْ يَغْشَ دَنَاءَةً تَظْهَرُ، فَيَخْشَعُ لَهَا إِذَا ذُكِرَتْ وَ يُغْرَى بِهَا لِئَامُ النَّاسِ كَانَ كَالْفَالِجِ الْيَاسِرِ الَّذِي يَنْتَظِرُ أَوَّلَ فَوْزَةٍ مِنْ قِدَاحِهِ تُوجِبُ لَهُ الْمَغْنَمَ وَ يُرْفَعُ بِهَا عَنْهُ [بِهَا] الْمَغْرَمُ وَ ...
پس از ستايش پروردگار، بدانيد كه تقديرهاى الهى چون قطرات باران از آسمان به سوى انسانها فرود مى آيد، و بهره هر كسى، كم يا زياد به او مى رسد.
پس اگر يكى از شما براى برادر خود، برترى در مال و همسر و نيروى بدنى مشاهده كند، مبادا فريب خورد و حسادت كند، زيرا مسلمان (تا زمانى كه دست به عمل پستى نزده كه از آشكار شدنش شرمنده باشد و مورد سرزنش مردم پست قرار گيرد) به مسابقه دهنده اى مى ماند كه دوست دارد در همان آغاز مسابقه پيروز گردد تا سودى به دست آورد و ضررى متوجّه او نگردد.
📚بخشی از خطبه ۲۳
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@Asheghan_Amiralmomenin
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🌴🌴🌴🌴🌴🌱🌱🌱🌱🌳🌳