متن نوحه کان کرم صاحب علم از علیرضا اسفندیاری
آواره قالمشام اوتوروم یا دوروم گیدیم
صد پاره نعشیوی کیمه من تاپشوروم گیدیم
[آغلیا آغلیا دیردی عباس مگر بالالارن سسینی ایشیدمیسن؟دو گیداخ خیمه لره گور نه عالمدی رباب یانایانا دییر آی علی]
صدپاره نعشیوی کیمه من تاپشوروم گیدیم
کان کرم صاحب علم
آچ گوزوی باخ منه سقای حرم
صاحب علم ماه حرم
کیم بو اوزون قوللاری ایلوبدی قلم
ای سرویم نه گلوب خوللاره
من قربان بو دوشن قوللاره
طوفاندی خیمه ده آی قارداش
قیزلاریم گوز تیکوب یوللاره
[قان اولدی غصه دن گوز یاشیم
دلداریم مهربان قارداشیم
سن سیز من نیلرم بو چولده
آی منیم قهرمان قارداشیم]
آی یارالی جان یارالی
اوخ داغیدان بو گوزه قربان یارالی
قلبیم اولوب قان یارالی
قیل منی بیر بوسیه مهمان یارالی
قان ایچره یاتما ای مهپاره
هجروندن قلبیم اولدی یاره
دشمنلر ال چالور میداندا
دورقارداش قالمیشام اواره
🕍کانال محبان اهلبیت(ع)🎤🎤
🔊روضه و نوحه های ناب از مداحان ترکی و فارسی✔
لطفاکانال روبه دوستان خودمعرفی کنید☝
لینک کانال در پیام رسان ایتا:👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122
🕍کانال محبان اهلبیت(ع)🎤🎤
🔊روضه و نوحه های ناب از مداحان ترکی و فارسی✔
لطفاکانال روبه دوستان خودمعرفی کنید☝
لینک کانال در پیام رسان ایتا:👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122
4_1089252716137414730.mp3
8.35M
✔️نوحه حضرت ابوالفظل(ع)
گلدیم هرایه قارداش ، ای قهرمان ابوالفضل
سندی بلیم غمیندن ، یاتما اویان ابوالفضل
بزم وصاله قارداش ، باشین یارا گئدیرسن
سن بیل رقیه جانی ، من سیز هارا گدیرسن
بیر بوسه ور حسینه ، گولدن گوزل ئوزوندن
گولسوز نچه چکیب سن ، اوچ پراوخی گوزندن
ای کاش یئره آتیدین ، مشکی اوزون گلیدین
اصغر اولیدی سنده ، گوزیاشیوی الیدن
باب المراد ابوالفضل
باب النجاه ابوالفضل
اوخ سینه وی اوپوبدی ، مین دفعه مین طرفدن
اوچ شعبه اوخدان آرتیق ، داشلار اپوب هدفدن
باش کاسه سی سینیبدی ، آهن عمودن الدن
گویا اولوب دی پر پر، گول شاخه سی چمنده
کربوبلایه قارداش ، آتش ووران سسیندیر
آز اوپ ایاقلاریمدان ، شرمنده لیق بسیندی
صدپاره سین اولی اوسته، دشمن باخیر سورونمه
قلبیم آلیشدی قارداش ، گوزیاشیوه بورنمه
باب المراد ابوالفضل
باب النجاه ابوالفضل
قالسام اگر یانیندا ، بیکس رقیه م آغلار
گئتسم اگر خیامه ، بس کیم گوزومو باغلار
بیر دسته تشنه جیران ، الان یولا باخیلار
سقّانی آختاریرلار ، هِی ساغ سولا باخیلار
گلدیم هرایه قارداش ، ای قهرمان ابوالفضل
سندی بلیم غمیندن ، یاتما اویان ابوالفضل
بزم وصاله قارداش ، باشین یارا گئدیرسن
سن بیل رقیه جانی من سیز هارا گدیرسن
باب المراد ابوالفضل
باب النجاه ابوالفضل
گلدی سسین خیامه ، دیل دوشدی پیچ و تابه
قیزلار بیر آیری نوحه ، اورگَدیلر ربابه
بیر عدّه سی دییردی ،گولسوز سواره لای لای
بیر عدّه سی دییردی ،وای شیرخواره لای لای
باب المراد ابوالفضل
باب النجاه ابوالفضل
✔️شعر : غفاری
#گلدیم_هرایه_قارداش
#حضرت_ابوالفضل
#غفاری
❣﷽❣
☑️#سینه_زنی_حضرت_عباس_ع
⬛️#آقای_جلال_زارع
هر شب می خونم باشور و نوا، کربلا می خوام ابوالفضل
ذکر سجود نمازم شده
کربلا می خوام ابوالفضل
جدایی هم حدی داره آقام
کربلا می خوام ابوالفضل
⬛️ابوالفضل کربلاییم کن
⬛️ابوالفضل نینواییم کن
نفس نفسم ذکر کربلاست
کربلا می خوام ابوالفضل
عشق من فقط گنبد طلاست
کربلا می خوام ابوالفضل
قسمتم بکن تا بیام حرم
کربلا می خوام ابوالفضل
⬛️ابوالفضل کربلاییم کن
⬛️ابوالفضل نینواییم کن
هم مشک آب و علقمه میگه
ای شاه وفا ابوالفضل
هم قلب و دل فاطمه میگه
ای شاه وفا ابوالفضل
غیرتم اینه حیدرم میگه
ای شاه وفا ابوالفضل
⬛️ابوالفضل کربلاییم کن
⬛️ابوالفضل نینواییم کن
کاروان دل راهی حرم
عاشقان کربلایی
کی خودم میرم زائرش میشم
ای امون از این جدایی
همه رفیقان من شدند
کربلایی وهنوزم
من تو حسرت گنبد طلا
هر محرمی میسوزم
⬛️ابوالفضل کربلاییم کن
⬛️ابوالفضل نینواییم کن
دیگه خسته ام از دربه دری
کربلا میخوام ابالفضل
کی منو تا شیش گوشه میبری
کربلا میخوام ابالفضل
آتیشم زده داغ کربلا
کربلا میخوام ابالفضل
ناله میزنم بین روضه ها
کربلا میخوام ابالفضل
⬛️کربلا میخوام 3 ابالفضل
چند سالیه که دل عاشقم
بی شکیب و بی قراره
یاد اون قدیما میکنم و
ناله میزنم دوباره
⬛️کربلا میخوام 3ابالفضل
داغی در دلم دارم و فقط
دردمو خدا میدونه
مثل پرچم سرخ گنبدت
قلب من یه کاسه خونه
پس تو حسرت بین الحرمین
ناله میکشم ز سینه
⬛️کربلا میخوام 3 اابالفضل
مداحی های ناب ترکی وفارسی🌷
●بـروزتــریــن نوحه،شــور و روضـه ها از بـهتـریـن مداحـان کشور
⚪مــطـابـق باهــرخـواسته و ســلیقـه ای
ایــنــجــا پـــاتـــوق بـــچــه مــذهبــــیاست🇮🇷
👇👇👇👇👇👇
《 《 https://t.me/joinchat/AAAAAFAXED9XpwRT0pI86w
4_5933599496695973565.mp3
1.92M
🌾 روضه حضرت ابوالفضل از زبان بی بی ام البنین
💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠
الا مادر به قربون جمالت 2
رخ چون بدر و ابروی هلالت
*عباس من،
شنیدم کام عطشان جان سپردی...
خیلی چیزا به من گفتن " عباسم*
شنیدم کام عطشان جان سپردی
گل ام البنین شیرم حلالت ....
*عباس من*
شنیدم دست هایت را بریدن 2
شنیدم چشم نازت را دریدند....
(چو طفلان این خبرها را شنیدن
همه از هم خجالت میکشیدن ) 2
*شاید گفته باشه ، بشیر ، باورم نمیشه عمود به فرق عباس زدن؟!! مگه میتونستن به این راحتی این کار رو کنن؟!! اول گفت خانم، دستاشو جدا کردن کنار علقمه.... بعد یه نانجیبی تیر به چشمش زد ... وای ...."
اما یه وقت یه نانجیبی صدا زد اون که از صبح همه ی لشگر کوفه رو در رعب و وحشت نگه داشته تویی؟؟ صدا زد نانجیب الان که دست ندارم اومدی؟؟ الان که تیر به چشمم زدن اومدی؟؟؟ عباس من که دست دارم ، یه وقت چنان عمود آهنین به فرق عباس ..... صدای نالش بلند شد داداش .... الان دیگه برادرت رو دریاب.... این صدا رو به کربلا برسون همه با هم.... ان شاالله شهدا ، گذشتگان امام راحل فیض ببرن صدا رو به کربلا برسان بگو یا حسین
💥سبک: #زمینه
🎤مداح: #سید_مجید_بنی_فاطمه
🏴 #تاسوعا #شب_نهم #محرم
یه نفر هست که هنوز حالم باهاش خوب میشه
یه نفر که حرمش آب روی آتیشه
رفته بودم اومد و یه کاری کرد برگردم
اونکه دستمو گرفت وقتی جوونی کردم
اگه خوبه حالم خوبه با ابالفضل
اگه نا امیدی بگو یا ابالفضل
ای بهترین پناه ای ماه بی نظیر
بی دست کربلا دست منو بگیر
چرا قسمتم باید شکسته بالی باشه
تو شلوغی حرم جای ما خالی باشه
یادمه وقت تماشای ضریحت آقا
یه نفر شفا گرفت پای ضریحت آقا
دستمو گرفته کرم ابالفضل
سر پناه من شد حرم ابالفضل
سردار سر بلند سقای سر به زیر
بی دست کربلا دست منو بگیر
کیه که شبیه تو درد منو بشناسه
توی بی قراریام رفیق من عباسه
اونی برده که همیشه با تو بوده آقا
اولین گریه من برا تو بوده آقا
واسه من که هیچ کس نمیشه ابالفضل
حاجتم روا شد همیشه ابالفضل
خالیِ خالیِ دستای این فقیر
بی دست کربلا دست منو بگیر
*زمینه شب نهم محرم*
*بند اول*
شد شب تاسوعا/روضه های سقا/ساقی العطاشا...مدد
دل حزینه امشب/شد نوای رو لب/یا کفیل الزینب...مدد
روضه ی شرمندگیه؛ساقی کربلا
روضه ی مشک پاره ی؛عموی با وفا
روضه ی جسم پر تیر
میخونن روضه خونا
روی لبهامون ذکر
آه یا عباس واویلا...
/// واویلتا یا عباس... ///
*بند دوم*
بچه ها از عطش/چندتاشون کردن غش/تشنگی زد آتش...عمو
میده این غم عذاب/یاد طفل رباب/خیلی کردت بی تاب...عمو
عمو رفته آب بیاره؛منتظر بچه ها
کمین کرده عدو براش؛رحمی کن ای خدا...
همه طفلان با امید
نشستن چشم به راهت
انشالله زود برگردی
خدا پشت و پناهت...
/// واویلتا یا عباس... ///
*بند سوم*
علقمه شد غوغا/قتلگاه سقا/زائر تو زهرا ...اخا
فرق با ضربه شکست/شد جدا هر دو دست/تیر به چشمات نشست...اخا
کنار علقمه پیچید؛بوی گل بوی یاس
منو صدا زد مادرت؛ولدی یا عباس...
می شنوم التماس
اهل خیمه رو ای وای
ناله هایی میرسه
عمو عباس جی بالمای...
/// واویلتا یا عباس... ///
Haj Mahmood Karimi - Mashket Sad pare (128).mp3
18.46M
#حاجمحمودکریمی
ﺷﺐ ﺁﺧﺮ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺧﯿﻤﻪ ، ﺳﺨﻦ ﺍﺯ ﺁﺏ ﺍُﻓﺘﺎﺩ..🍀
ﺩﻝ ﻋﺒﺎﺱ ﺯ ﻏﯿﺮﺕ، ﺑﻪ ﺗﺐ ﻭﺗﺎﺏ ﺍﻓﺘﺎﺩ..🍂
ﺟﺮﻋﻪ اﯼ ﺁﺏ ﻧﻨﻮﺷﯿﺪ ﻭﻟﯽ ﺩﺭ ﻋﻮﺿﺶ..🍀
ﺩﻫﻦِ عالَمی ﺍﺯ ﻏﯿﺮﺕِ ﺍﻭ ﺁﺏ ﺍﻓﺘﺎﺩ...!!!🍂
305.5K
#زمینه_محرم_ابالفضل ع😭😭
اجرای سبک:
#کربلایی_سعید_صادقی
.
💥سبک: #زمینه
🎤مداح: #وحید_شکری
🏴 #زمینه احساسی #محرم
☘☘☘☘☘☘☘☘
صل الله علی العطشان
صل الله علی المظلوم
این خیمه به اون خیمه
این روضه به اون روضه
کار روضه خون روضه است منم گریه.
☘☘☘☘☘☘☘☘
اسلام علی شهید کرببلا قاری سر نیزه ها
اسلام علی کشته ی غرق به خون
وقتی اومد ساربون شد مادرت روضه خون
آه یوما یوما قتلوک عطشانا
آه یوما یوما ذبحوک عریانا
👇👇
💥سبک: #واحد
🎤مداح: #سید_رضا_نریمانی
🏴 #تاسوعا #محرم
علمدارم بمون، سپهدارم بمون
درتاب و در تبم، ابالفضل
زمین خوردم پاشو، کم آوردم پاشو
کفیل زینبم، ابالفضل
کم آورده، پیشت مردی
علمدارم، وفاکردی
فقط میخوام، که برگردی
گلامون، آبرو میخوان
نمیخوان آب، عمو میخوان
نمیخوان مشک، سبو میخوان
تا از دستات، عَلَم افتاد
توو خیمه خواهرم افتاد
چه ترسی توو، حرم افتاد
میخونه روضه گوشواره
داره میلرزه گهواره
منو راحت نمیذاره
غمت، چیشده پرچمت
"عباس باوفا، سقای کربلا"
ای قمرِ علی، یادآورِ علی
ای هاشمی نَسَب، ابالفضل
فقط یه طور داداش، تکون بخور یواش
لشگر میره عقب، ابالفضل
ببین دارن کجا میرن
سراغ از خیمه میگیرن
مگه از جونشون سیرن
پاشو غوغای تو میشم
خودم دستای تو میشم
قد و بالای تو میشم
دلم داره گله پاشو
جلوی حرمله پاشو
ببین شد ولوله پاشو
میاد از خیمهها فریاد
جواب زجر و باید داد
رقیه از نفس افتاد
نرو ، قسم میدم تو رو
"عباس باوفا، سقای کربلا"
ای خواهش حرم، آرامش حرم
امیدِ خواهرم، ابالفضل
دارم سوال ازت، بهم بگو فقط
اینجا بود مادرم، ابالفضل
شنیدی مس چه آهی داشت
نوای قتلگاهی داشت
زیرِ چشماش سیاهی داشت
شده بازوت مثل بازوش
یه روز که رد شدن از روش
جای در موند روی پهلوش
بابا حیدر تنش میسوخت
جلو چشماش زنش میسوخت
یه زن که دامنش میسوخت
یه زخمی که نمک میخورد
جلو مردش کتک میخورد
همینطور داشت تَرَک میخورد
جلو چشماش کتک میخورد
*شاعر #محمد_اسدالهی
مداحی های ناب ترکی وفارسی🌷
●بـروزتــریــن نوحه،شــور و روضـه ها از بـهتـریـن مداحـان کشور
⚪مــطـابـق باهــرخـواسته و ســلیقـه ای
ایــنــجــا پـــاتـــوق بـــچــه مــذهبــــیاست🇮🇷
👇👇👇👇👇👇
《 《 https://t.me/joinchat/AAAAAFAXED9XpwRT0pI86w
مرحوم متقى صالح و واعظ اهلبيت عصمت و طهارت عليهم صلوات اللّه شهيد حاج شيخ احمد كافى (رضوان اللّه تعالى عليه ) نقل نمود:
يكى از شيعيان در بصره سالى ده شب در خانه اش دهه عاشورا روضه خوانى مى كرد اين بنده خدا ورشكست شد و وضع زندگى اش از هم پاشيده شد حتى خانه اش را هم فروخت .
نزديك محرم بود با همسرش داخل منزل روى تكه حصيرى نشسته بودند يكى دو ماه ديگر بنا بود خانه را تخليه كنند، و تحويل صاحبخانه بدهند و بروند.
همسرش مى گويد: يك وقت ديدم شوهرم منقلب شد و فرياد زد.
گفتم : چه شده ؟ چرا داد مى زنى ؟
گفت : اى زن ما همه جور مى توانستيم دور و بر كارمان را جمع كنيم ، آبرويمان يك مدت محفوظ باشد، اما بناست آبرويمان برود.
گفتم : چطور؟ گفت : هر سال دهه عاشورا امام حسين (ع ) روى بام خانه ما يك پرچم داشت مردم به عادت هر ساله امسال هم مى آيند ما هم وضعمان ايجاب نمى كند و دروغ هم نمى توانيم بگوئيم آبرويمان جلوى مردم مى رود.
يكدفعه منقلب گرديد، گفت : اى حسين مپسند آبرويمان ميان مردم برود، قدرى گريه كرد.
همسرش گفت : ناراحت نباش يك چيز فروشى داريم . گفت : چى داريم ؟
گفت : من هيجده سال زحمت كشيدم يك پسر بزرگ كردم پسر وقتى آمد گيسوانش را مى تراشى ، و فردا صبح دستش را مى گيرى مى برى سر بازار، چكار دارى نگوئى پسرم است ، بگو غلامم است . و به يك قيمتى او را بفروش و پولش را بياور و اين چراغ محفل حسينى را روشن كن .
مرد گفت : مشكل مى دانم پسر راضى بشود و شرعاً نمى دانم درست باشد كه او را بفروشيم يا نه .
زن و شوهر رفتند خدمت علماء و قضيه را پرسيدند، علماء گفتند: پسر اگر راضى باشد خودش را در اختيار كسى بگذارد اشكالى ندارد، و بعد از سؤ ال بر گشتند خانه .
يك وقت ديدند در خانه باز شد پسرشان وارد شد، پسر مى گويد.
وقتى وارد منزل شدم ديدم مادرم مرتب به قد و بالاى من نگاه مى كند و گريه مى كند، پدرم مرتب مرا مشاهده مى كند اشك مى ريزد گفتم : مادر چيزى شده ؟
مادر گفت : پسر جان ما تصميم گرفته ايم تو را با امام حسين (ع ) معامله كنيم .
پسر گفت : چطور؟ جريان را نقل كردند پسر گفت : به به حاضرم چه از اين بهتر.
شب صبح شد گيسوان پسر را تراشيدند، پدر دست پسر را گرفت كه به بازار ببرد پسر دست انداخت گردن مادرش (مادر است و اينهم جوانش است ) پس يكمقدار بسيار زيادى گريه كردند و از هم جدا شدند.
پدر، پسر را آورد سر بازار برده فروشان ، به آن قيمتى كه گفت ، تا غروب آفتاب هيچكس نخريد، غروب آفتاب پدر خوشحال شد، گفت : امشب هم مى برمش خانه يكدفعه ديگر مادرش او را ببيند فردا او را مى آورم و مى فروشم .
تا اين فكر را كردم ديدم يك سوار از در دروازه بصره وارد شد و سراسيمه نزد ما آمد بمن سلام كرد جوابش را دادم .
فرمود: آقا اين را مى فروشى ؟ (نفرمود غلام يا پسرت را مى فروشى ) گفتم : آرى . فرمود: چند مى فروشى ؟ گفتم : اين قيمت ، يك كيسه اى بمن داد ديدم دينارها درست است .
فرمود: اگر بيشتر هم مى خواهى بتو بدهم ، من خيال كردم مسخره ام مى كند. گفتم : نه . فرمود: بيا يك مشت پول ديگر بمن داد. فرمود: پسر جان بيا برويم .
تا فرمود پسر بيا برويم ، اين پسر خود را در آغوش پدرش انداخت ، مقدار زيادى هم گريه كرد بعد پشت سر آن آقا سوار شد و از در دروازه بصره رفتند بيرون .
پدر مى گويد: آمدم منزل ديدم مادر منتظر نتيجه بود گفت : چكار كردى ؟ گفتم : فروختم . يك وقت ديدم مادر بلند شد گفت : اى حسين به خودت قسم ديگر اسم بچه ام را به زبان نمى برم .
پسر مى گويد: دنبال سر آن آقا سوار شدم و از در دروازه بصره خارج شديم بغض راه گلويم را گرفته بود بنا كردم گريه كردن ، يك وقت آقا رويش را برگرداند، فرمود: پسر جان چرا گريه مى كنى ؟
گفتم آقا اين اربابى كه داشتم خيلى مهربان بود، خيلى با هم الفت داشتيم ، حالا از او جدا شدم و ناراحتم .
فرمود: پسرم نگو اربابم بگو پدرم .
گفتم : آرى پدرم .
فرمود: مى خواهى برگردى نزدشان ؟
گفتم : نه .
فرمود: چرا؟
گفتم : اگر بروم مى گويند تو فرار كردى .
فرمود: نه پسر جان ، برو پائين من را پائين كرد، فرمود: برو خانه .
گفتم : نمى روم ، مى گويند تو فرار كردى .
فرمود: نه آقا جان برو خانه اگر گفتند فرار كردى بگو نه ، حسين مرا آزاد كرد.
يك وقت ديدم كسى نيست .
پسر آمد در خانه را كوبيد مادر آمد در را باز كرد.
گفت : پسرجان چرا آمدى ؟ دويد شوهرش را صدا زد گفت : بتو نگفته بودم اين بچه طاقت نمى آورد، حالا آمده .
پدر گفت : پسر جان چرا فرار كردى ؟ گفتم : پدر بخدا من فرار نكردم .
گفت : پس چطور شد آمدى ؟ گفتم : بابا حسين مرا آزاد كرد.(1)
مداحی های ناب ترکی وفارسی🌷
🕍کانال محبان اهلبیت(ع)🎤🎤
🔊روضه و نوحه های ناب از مداحان ترکی و فارسی✔
لطفاکانال روبه دوستان خودمعرفی کنید☝
لینک کانال در پیام رسان ایتا:👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122
کمی آهسته تر به كجا میروی
بدون زینبت تو چرا میروی
بدون زینبت تو چرا میروی
مهلا مهلا حسین یابن الزهرا حسین
یابن الزهرا حسین
دل من اسیر دام گیسوی تو
تپش های دلم نام نیكوی تو
تپش های دلم نام نیكوی تو
به زخم دل من یا اخا مرهمی
پس از تو برایم كو دگر محرمی
یابن الزهرا حسین مهلا مهلا حسین
مهلا مهلا حسین یابن الزهرا حسین
به جای مادرم آمدم به سویت
تا زنم یا اخا بوسه بر گلویت
خدا همراه تو تو روی كربلا
وعده ملاقات از سر نیزه ها
خدا همراه تو تو روی كربلا
وعده ملاقات از سر نیزه ها
مهلا مهلا حسین یابن الزهرا حسین
یابن الزهرا حسین یابن الزهرا حسین
.🕍کانال محبان اهلبیت(ع)🎤🎤
🔊روضه و نوحه های ناب از مداحان ترکی و فارسی✔
لطفاکانال روبه دوستان خودمعرفی کنید☝
لینک کانال در پیام رسان ایتا:👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122
❣﷽❣
☑️#سینه_زنی_حضرت_عباس_ع
⬛️#آقای_جلال_زارع
هر شب می خونم باشور و نوا، کربلا می خوام ابوالفضل
ذکر سجود نمازم شده
کربلا می خوام ابوالفضل
جدایی هم حدی داره آقام
کربلا می خوام ابوالفضل
⬛️ابوالفضل کربلاییم کن
⬛️ابوالفضل نینواییم کن
نفس نفسم ذکر کربلاست
کربلا می خوام ابوالفضل
عشق من فقط گنبد طلاست
کربلا می خوام ابوالفضل
قسمتم بکن تا بیام حرم
کربلا می خوام ابوالفضل
⬛️ابوالفضل کربلاییم کن
⬛️ابوالفضل نینواییم کن
هم مشک آب و علقمه میگه
ای شاه وفا ابوالفضل
هم قلب و دل فاطمه میگه
ای شاه وفا ابوالفضل
غیرتم اینه حیدرم میگه
ای شاه وفا ابوالفضل
⬛️ابوالفضل کربلاییم کن
⬛️ابوالفضل نینواییم کن
کاروان دل راهی حرم
عاشقان کربلایی
کی خودم میرم زائرش میشم
ای امون از این جدایی
همه رفیقان من شدند
کربلایی وهنوزم
من تو حسرت گنبد طلا
هر محرمی میسوزم
⬛️ابوالفضل کربلاییم کن
⬛️ابوالفضل نینواییم کن
دیگه خسته ام از دربه دری
کربلا میخوام ابالفضل
کی منو تا شیش گوشه میبری
کربلا میخوام ابالفضل
آتیشم زده داغ کربلا
کربلا میخوام ابالفضل
ناله میزنم بین روضه ها
کربلا میخوام ابالفضل
⬛️کربلا میخوام 3 ابالفضل
چند سالیه که دل عاشقم
بی شکیب و بی قراره
یاد اون قدیما میکنم و
ناله میزنم دوباره
⬛️کربلا میخوام 3ابالفضل
داغی در دلم دارم و فقط
دردمو خدا میدونه
مثل پرچم سرخ گنبدت
قلب من یه کاسه خونه
پس تو حسرت بین الحرمین
ناله میکشم ز سینه
⬛️کربلا میخوام 3 اابالفضل
مداحی های ناب ترکی وفارسی🌷
●بـروزتــریــن نوحه،شــور و روضـه ها از بـهتـریـن مداحـان کشور
⚪مــطـابـق باهــرخـواسته و ســلیقـه ای
ایــنــجــا پـــاتـــوق بـــچــه مــذهبــــیاست🇮🇷
👇👇👇👇👇👇
《 《 https://t.me/joinchat/AAAAAFAXED9XpwRT0pI86w
روضه و توسل به حضرت سیدالشهدا سلام الله علیه شب عاشورا محرم ۹۸ به نفس حاج حسن شالبافان
لا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکیلُ نِعْمَ الْمَوْلى وَ نِعْمَ النَّصیرُ أَسْتَغْفِرُ اللّٰه الَّذِی لَاإِلٰهَ إِلّا هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّوْمُ الرَّحْمانُ الرَّحِیمُ ذُوالجَلالِ وَ الإِکْرامِ وَأتُوبُ إلَیهِ
*شب عاشورا ابی عبدالله که بی هیچکسی حتی برا آب رو نزد ، امشب فرمود عباسم برو از اینا وقت بگیر ما میخوایم امشب مناجات کنیم ، قرآن بخونیم ، استغفار کنیم..
شایدم یه دلیلش این بود که امشبُ صبر کنیم اونایی که نرسیدن برسن به ما تا فردا .. تاریخ میگه ۳۰ نفر روز عاشورا به ابی عبدالله ملحق شدند.. به اون ساعتی که خواهرش اومد تو گودال دستهاشُ برد زیر اون بدنِ پاره پاره .. این بدن رو آرام بلند کرد .. خدا به اون زیارتِ زینب محضر ابی عبدالله الهی العفو ..*
کجایی که شبِ غم آخر اومد
ببین آهِ دو بیتی هم در اومد
دل تو انقدر خونِ که امشب
به دادِ حالُ روزت مادر اومد
الهی دردِ آقا رو نبینیم
بمیریم و مداوا رو نبینیم
دعایی کن که عاشورا نیادش
دعایی کن که فردا رو نبینیم
اگه از ذوالجناح با سر زمین خورد
اگه تو خیمهها دختر زمین خورد
همه تقصیرِ اون نامرده آقا
که آتیش زد در و مادر زمین خورد
وای مادرم .. وای مادرم ..
گردیده بود قنفذ همدست با مغیره
*امام صادق فرمود خدا رحمت کنه اون شیعه ای رو که روضه ی مادرِ ما رو میشنوه بلند بلند گریه میکنه..
گردیده بود قنفذ همدست با مغیره
او با غلاف شمشیر او تازیانه میزد
حالا بگو : وای مادرم .. حالا صداش بزن : یابن الزهرا …*
امشب سپاه حق و باطل صف کشیدند
یک دسته حق ، یک دسته باطل برگزیدند
در انتظار صبحِ فردا می خروشند
یک دسته جان یک دسته جانان میفروشند
یک دسته راهِ نار را در پیش دارند
یک دسته عشقِ یار را با خویش دارند
امشب حسینیون نمی گنجند در پوست
فردا بوَد معراجشان از دوست تا دوست
امشب بلاجویانِ عاشق در نمازند
فردا به نوکِ نیزه ، سرها سرفرازند
امشب شودوقف ولایت هستِ عباس
فردا جدا گردد زِ پیکر دستِ عباس
امشب به جایِ آب سقا اشک دارد
فردا نه دستُ نه عَلَم نه مشک دارد
امشب شب استُ نغمهی قرآن اکبر
فردا عطش بازی کند با جان اکبر
امشب علی دور پدر گردد هماره
فردا بود زخمش به پیکر بی شماره
امشب فلک بازی کند با جان لیلا
فردا شود نقش زمین قرآن لیلا
امشب علی اصغر کند شب زنده داری
فردا شود خونش ز حلق تشنه جاری
امشب سکینه چون کبوتر می زند بال
فردا زیارت نامه می خواند به گودال
امشب شب است و زینبُ اشکِ شبانه
فردا بگیرد اجر خود از تازیانه ..
*امشب که همه حرفارو ابیعبدالله زد اومد یه نگاه به زینبش کرد ، گفت داداش دل تو دلم نیست.. امشب ابیعبدالله خیلی باخواهرش حرف زد .. ابیعبدالله چند تا وداع داره فردا یه وداع با امام سجاد علیه السلامِ تاریخ میگه امام سجاد با اون حالش توی اون ضعف حضرت هر طوری بود خودشو رسوند دم خیمه ، یه وقت امام دیدش سراسیمه اومد به سمتِ امام سجاد .. یه وقت شمر چشماش دید ، فریاد زد یه نفرِ دیگه از اینا هنوز زنده ست .. حضرت اومد محضر امام سجاد با هم دوتایی تو خیمه ردای امامتُ حرفای آخر ، یه وقت امام سجاد یه نگاه کرد به آقا دید ای وای از روزنه هایِ جوشن حضرت داره خون میچکه.. یه نگاه تو صورت بابا کرد، گفت بابا یعنی دیگه همه رفتن؟!.. یعنی عمو عباسمم نیومد ؟.. یعنی فقط من و تو دیگه محرم زینب باقی موندیم؟.. لذا ابیعبدالله اومد بیرون از خیمۀ امام سجاد به خانم سفارش کرد مبادا علی بن حسین بیرون بیاد این ذخیرۀ امامتُ ولایتِ .. تازه اول غصۀ زینب شد ..
همه رو صدا زد ، با همه محارمش وداع کرد.. اما یه نفر روش نشد بیاد جلو .. میدونید اون یه نفر کی بود؟! تو مجلس نامحرما دیدن یکی دوید سر ابیعبدالله رو برداشت .. (فهمیدی بگم یا نه؟!..)
بی بی زینب اومد نگاه کرد دید ای وای .. عروسِ مادرش ربابه .. گفت رباب جان چرا این کارُ کردی؟.. گفت خانم عاشورا یادته شما خواهرا و دختراش دورشُ گرفتید من روم نشد بیام جلو ببوسمش .. از کربلا دلم برا آقام تنگ شده بود .. دیگه طاقت نیاوردم ..
اربابِ ما یه وقت دید ذوالجناح حرکت نمیکنه یه نگاه کرد گفت بابا بیا پایین کارت دارم .. دید دخترش دستایِ اسبُ بغل کرده (دختر داری یا نه؟!) ابی عبدالله پیاده شد این دخترُ بغلش کرد .. گفت بابا داری میری بابا یادته تو راه داشتیم میومدیم خبر شهادت مسلمُ دادن دختر مسلمُ بغل کردی یه دست رو سرش کشیدی .. بابا الان داری میری من چیکار کنم.. اینقدر ابی عبدالله گریه کرد ..
هر طوری بود دخترشُ گذاشت آروم بغل زینب دوباره سوار شد بر ذوالجناح .. نوشتن از مُخیم تا گودیِ قتلگاهُ میدان ، صد و پنجاه مترِ .. آروم آروم داره میره.. یه وقت دید یکی میگه مهلاً مهلاً یابن الزهرا .. تا دید داره با نام مادر صدا میزنه برگشت دید زینبه گفت دا
شالبافان شب عاشورا.mp3
9.01M
صوت روضه شب عاشورا آقای شالبافان
کانال روضه ، نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه
گفتم کجا گفتا به خون
گفتم چه وقت گفتا کنون
گفتم چه وقت گفتا کنون
گفتم سبب گفتا جنون
گفتم نرو خندید و رفت
گفتم سبب گفتا جنون
گفتم نرو خندید و رفت
گفتم که بود گفتا که یار
گفتم چه گفت گفتا قرار
گفتم چه گفت گفتا قرار
گفتم چه زد گفتا شرار
گفتم بمان نشنید و رفت
گفتم چه زد گفتا شرار
گفتم بمان نشنید و رفت
آندم بریدم از زندگی دل
که آمد به مسلخ شمر سیه دل
او می دوید و من می دویدم
او سوی مقتل من سوی قاتل
او می دوید و من می دویدم
او سوی مقتل من سوی قاتل
او می نشست و من می نشستم
او روی سینه من در مقابل
او می کشید و من می کشیدم
او از کمر تیغ من آه باطل
او می برید و من می بریدم
او از حسین سر من غیر از او دل
او می برید و من می بریدم
او از حسین سر من غیر از او دل
آندم بریدم از زندگی دل
که آمد به مسلخ شمر سیه دل
او می دوید و من می دویدم
او سوی مقتل من سوی قاتل
او می دوید و من می دویدم
او سوی مقتل من سوی قاتل
او می نشست و من می نشستم
او روی سینه من در مقابل
او می کشید و من می کشیدم
او از کمر تیغ من آه باطل
او می برید و من می بریدم
او از حسین سر من غیر از او دل
او می برید و من می بریدم
او از حسین سر من غیر از او دل
او می برید و من می بریدم
او از حسین سر من غیر از او دل
شهادت جانسوز سالار شهیدان امام حسین (ع) را به همگان تسلیت می گویم .
اللهم عجـــل لولیک الفـــرج
4_5994507664871130053.mp3
10.09M
واحد- تامشکتو تو آب زدی
تا مشکتو تو آب زدی موجای دریا شد آروم
تا رو به ساحل اومدی بغضی نشست توی گلوم
همون دم بود غربت دنیا شد نصیبم
رو لب گل کرد آیه های امن یجیبم
بلند شو بنگر که شمشیرا رو کشیدن
آخه می دونن بدون تو من غریبم
ابالفضل (تکرار)
ضخم سر ماه حرم منو زمین گیر می کنه
هر کی بدنت رو بوسه با نیزه و تیر می کنه
دلم دیگه جا برای ماتم نداره
کمری که شد شکسته مرهم نداره
دلم می سوزه برای خواهر، برادر
که دور و برش دیگه هیچ مرهم نداره
ابالفضل (تکرار)
جز نهالی نمی بینم سرو من از طوبای تو
ضخم میون ابروهات برادرت فدای تو
با کی بگم خیمه ها تکیه گاه ندارن
نگاهی که پاره شد تماشا نداره
خاک عالم بر سر دریا که مثل تو
تا موج می زنه صاحب و سقا نداره
ابالفضل (تکرار)
🍃🍂🍃💐🍃🍂🍃💐🍃
.
#شور
#سید_رضا_نریمانی
#عاشورا #روز_دهم_محرم
قتلگاه، اشک و آه
از روی بلندی می کنم نگاه
آسمون شد سیاه
خون میون گودی افتاده به راه
"سیّدی ماکو مِثلُکَ الغریب"
العطش شد عیان
شد محّرمِ تو ماه رمضان
نیمه جان ، بی توان
آخ چه بد به جونت افتاده سنان
دشمن نابکار
برده از دل عقیلهات قرار
زیر پا سنگ و خاک
رو تنت شده شبیه نیزهزار
"سیّدی ماکو مِثلُکَ الغریب"
دل پُرِ دلهره
یکی نیست بگه نکِش نمیبُره
با غضب میکِشه
چقدَر توی دلش تنفُره
کربلا، نینوا
پیرمردا میزدندت با عصا
تن تو رو زمین
سر تو رفته به روی نیزهها
"سیّدی ماکو مِثلُکَ الغریب"
هلهله شد زیاد
وای صدای سُم مرکبا میاد
شعله زد خیمهها
هر چی داد زدم نمیرسن به داد
کربلاست محشری
آخ چه بد دردیه بیبرادری
چون که نیست یاوری
میکِشن از سر ماها روسری
"سیّدی ماکو مِثلُکَ الغریب"
اف به این روزگار
مگه غارت حرم شد افتخار؟!
ای هوار ، بیقرار
عمه میگه به رقیه "الفرار"
"سیّدی ماکو مِثلُکَ الغریب"
👇