4_5900230968060414513.mp3
9.71M
... 💔زمزمه و توسل
#میرزاوند التماس دعا
#محمودکریمی
#سیدمجیدبنیفاطمه
#فاطمیه
🧡🧡🧡
تو فاطمیه زبون بگیرید
مثل یه بچه که غم مادرو دیده
میخوای یه کم از داغو بفهمی
فکر کن که مادر خودت قدش خمیده
مادر یه جور دیگه برا همه عزیزه
مادر نباشه زندگی بهم میریزه
تاریکه خونه وقتی که مادر مریضه
سخته ببینی مادرت از خونه میره
سخته ببینی مادرت داره میمیره
سخته ببینی از بابات روشو میگیره
میسوزه از پا تا سرم آخه نمیشه باورم
سیلی زدن به مادرم
وای مادرم
****
تو همه عالم همه میدونن
مادر برای هر کسی بود و نبوده
من روضم امشب همین یه خطه
یه لحظه فکر کن روی مادرت کبوده
دوباره سینم آتیش گرفته
هزار ساله دلای ما آروم نمیشه
بند نمیادش بارون اشکام
داغ یه مادره جوون تموم نمیشه
مخصوصا اون مادری که قدش کمونه
مادری که میدونه دیگه نمیمونه
اون مادری که زدنش میون خونه
با هر نفس رو بسترش لاله شکفته
سه ماهه دردشو به شوهرش نگفته
این شبا حتی شونه از دستش میفته
آخر این کارو ببین خون رو دیوارو ببین
ضربه مسمارو ببین
وای مادرم
****
دعای مادر عجل وفاتی
دیگه رمق نداره و صداش ضعیفه
میون بستر وقتی میخوابه
دیده نمیشه پیکرش بس که نحیفه
نفس چه سخته وقتی که سینه شکسته
ببین چیکار با مادرم کرده مدینه
چند تا قدم که راه میره یهو میشینه
خدا بخیر کنه که زخم پهلو بازه
خدا بخیر کنه دوباره خون تازه
خدا بخیر کنه بابا تابوت میسازه
سه ماهه که تو بستره
یکی دو روزه آخره
که توی خونه مادره
وای مادرم
🍂🍁🍂
javad-moghaddam-madineh-shode(128).mp3
9.3M
#شهادت حضرت فاطمه س
مدینه شده سوت و کور و غریب
🎤مداح جواد مقدم
😭😭😭🍂🍂
#شهادت حضرت زهرا س
مدینه شده سوت و کور و غریب.♫♪•*
همه گرم خوابن توی خونه ها.♫♪•*
ولی گوشه ی شهر خبرهائیه.♫♪•*
یه تابوت داره میره رو شونه ها.♫♪•*
همون بانوی محشری که لباش.♫♪•*
میشه باز و بسته به ذکر جلی.♫♪•*
خودش گفت که غَسّلنی فی الیل علی.♫♪•*
خودش گفت که کَفِنّی فی الیل علی.♫♪•*
ننم وای ننم وای ننم وای ننم .♫♪•*
ننم وای ننم وای ننم وای ننم .♫♪•*
ننم وای ننم وای ننم وای ننم .♫♪•*
ننم وای ننم وای ننم وای ننم.♫♪•*
*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•*
فداها اَبوهای پیغمبرو.♫♪•*
شنیدن ولی وای چه کردن خدا.♫♪•*
سه تا آیه داشت کوثر مرتضی.♫♪•*
که با دست گلچین شدن هم جدا.♫♪•*
مگه بِضعَةُ مِنّی مصطفی.♫♪•*
برا فاطمه مادر ما نبود.♫♪•*
چرا پس دل مادر ما شکست.♫♪•*
چرا پس رُخ مادرم شد کبود.♫♪•*
ننم وای ننم وای ننم وای ننم .♫♪•*
ننم وای ننم وای ننم وای ننم .♫♪•*
ننم وای ننم وای ننم وای ننم .♫♪•*
ننم وای ننم وای ننم وای ننم.♫♪•*
*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•*
همون فاتح خیبر و خندقی.♫♪•*
که اسمش رو باید کوه صبر گذاشت.♫♪•*
نمیدونم امشب به چه طاقتی.♫♪•*
تَن فاطمش رو توی قبر گذاشت.♫♪•*
دو تا دسته خورشید به یاری اومد.♫♪•*
گرفت از علی سایه ی دخترش.♫♪•*
اون آقایی که ساقی کوثره.♫♪•*
میریخت خاک روی سوره ی کوثرش.♫♪•*
ننم وای ننم وای ننم وای ننم .♫♪•*
ننم وای ننم وای ننم وای ننم .♫♪•*
ننم وای ننم وای ننم وای ننم .♫♪•*
ننم وای ننم وای ننم وای ننم .♫♪•*
*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.•*
میدونی که نیستم روز عاشورا.♫♪•*
تو زیر گلوشو ببوس جای من.♫♪•*
شب رفتن مادرم میشه که.♫♪•*
برای نور عِینش تو گریه کنی.♫♪•*
بدون راضیه فاطمه امشبم.♫♪•*
برای حسینش تو گریه کنی.♫♪•*
خودش گفت به زینب که ای دخترم.♫♪•*
حسینه همه دین و دنیای من.♫♪•*
میدونی که نیستم روز عاشورا.♫♪•*
تو زیر گلوشو ببوس جای من.♫♪•*
آقام ای آقام ای آقام ای آقام .♫♪•*
آقام ای آقام ای آقام ای آقام .♫♪•*
آقام ای آقام ای آقام ای آقام .♫♪•*
آقام ای آقام ای آقام ای آقام
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️
#فاطمیه_۱۴۰۲
#شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
نوحه ی خدا مادرم را کجا میبرن 🔷🔷🔷🔷
🔷🔷🔷🔷🔷
خدا مادرم را کجا می برن
گمانم برا ی شفا میبرن
کجا میبرن میبرن
یه تابوت رو دوشه یه مرده غریب
یه مردی که بی فاطمه ست بی حبیب
یه دختر که باور نداره هنوز.هنوزداره می خونه ام یجیب
واویلا از غم کبابه علی
واویلا بی صبر تاب علی
واویلا شد خونه بی فاطمه
واویلا خونه خرابه علی
🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷
خدا مادرم را کجا میبرن
گمانم برای شفا میبرن
کجا میبرن کجا می برن
🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷
قرار ی نبود زود بری از خونه
شبونه غریبونه مخفیونه
من از حالا باید یه مادر بشم
تو چهار سالگی کی میگه آسونه
واویلا بی مادرم بی کسم
واویلا تا اوج غم می رسم
واویلا بی جونم و بی رمق
واویلا به اشک بابا قسم
🔷🔷🔷🔷🔷
خدا مادرم را کجا میبرن
گمانم برای شفا میبرن
کجا می برن کجا می برن
🔷🔷🔷🔷
شب آخری گفتی تو گوش من
بشم مادر هم حسین هم حسن
یکیشون مدینه میشه بی حرم
یکی کربلا یی و بی کفن
واویلا عصر عطش کربلا
واویلا غوغا میشه قتلگاه
واویلا زینب داره می بینه
واویلا سر میره رو نیزها
🔷🔷🔷🔷🔷🔷تایپ سجادیان مهر
AUD-20220809-WA0033(1).mp3
7.9M
نوحه مادر😭😭 حضرت زهرا س برا مراسم مادر
🎙با صدای سید مهدی میرداماد
28655-attachment-roze - fatemie 1399.khamse.mp3
2.59M
#روضه_حضرت_زهرا_س
كبوديِ بدنِ مادرم مرا كشته
سياه كرده جهان را سفيديِ مويش
فدايِ چادرِ آتش گرفته ات زهرا
درونِ شعله چه آمد به روزِ گيسويش😭😭😭
*روضه بخوانم: هيزم رو ريختن پايِ در، در شعله ور شد، با همه ي زورش فاطمه، در رو گرفت، شعله بالا رفت، يه صدايي مدينه رو پُر كرد: سوختم…*
😭😭🖤🖤🖤
چه ضربه اي، چه صدايي، چه دستِ سنگيني
سه ماه فاطمه پوشيه بسته بر رويش
شبيه كِشتيِ پهلو گرفته مي ماند
شكسته شد به لگد، دنده ها و پهلويش
“رويِ گُل كه با پا نميزنن
چهل نفري يك زن رو تنها نميزنن
اي قنفذ! بس كن، با تهِ غلاف
اينجوري رويِ بازويِ زنها نميزنن
مادرم رو كُشتيد، ولش كنيد اي حروميا
چي سرش آوُرديد، كه يهو داد زد: فضه بيا
با چه دستي زده كه جايِ كبودي از گوش
يكسره تا به لبِ توست، خدا رحم كند”
و يك غلاف كه دستِ چهل نفر چرخيد
همين غلاف گرفته توانِ بازويش
فدايِ دخترِ مادر، گريزِ روضه زدم
ببين به دستِ زنِ حرمله، النگويش
*با اسب رفتن تو خيمه ي زنها، زنها مي دويدن، با اسب دنبالِ دختر سه ساله كرد، گوشواره ي بچه رو كشيد، حسين…*
↫
#حاج_حیدر_خمسه
#روضه_حضرت_زهرا_س
#فاطمیه
آهنگ:« زینب زینب زینب» استاد سلیم موذن زاده
نوحه از مقام شامخ مادر
✍️ شاعر علیرضا علوی زنجانی ✍️
مادر مادر مادر ای روحه روان مادر
آرامش جان مادر
مادر مادر مادر هر درده دوزن مادر
قدی بوکلن مادر
هدیه ی داور ای گل پرپر
ای مهربان مادر ای قهرمان مادر
گل گویلومی آل مادر بو گیجه نی قال مادر
مادر مادر مادر رنگین سارالوب مادر
زلیفین آغاروب مادر
مادر مادر مادر اوغلون قوجالیب مادر
غم دورین آلیب مادر
گیتمه صبر ایله بیزی درک ایله
ای مهربان مادر ای قهرمان مادر
گل گویلومی آل مادر بو گیجه نی قال مادر
مادر مادر مادر رنگین سارالوب گل تک
باتین نیه اولدوز تک
مادر مادر مادر آی مثلی گنه باتدون
بالا لارین آغلاتدون
بیزی تک قویما گل بیزدن دویما
ای مهربان مادر ای قهرمان مادر
گل گویلومی آل مادر بو گیجه نی قال مادر
مادر مادر مادر سنسیز نینرم مادر
یولون گوزلرم مادر
مادر مادر مادر هجرونده ملر قالام
ایودن عطریوی آلام
قبره گل گیتمه بیزی ترک ایتمه
ای مهربان مادر ای قهرمان مادر
گل گویلومی آل مادر بو گیجه نی قال مادر
مادر مادر مادر ای مونس جان مادر
هر غمده یانان مادر
مادر مادر مادر اخشام لار اولان وقته
گیلوم سنی چوخ ایستر
ای پرستاریم بهترین یاریم
ای مهربان مادر ای قهرمان مادر
گل گویلومی آل مادر بو گیجه نی قال مادر
مادر مادر مادر بولود کیمی سن دولدون
یاغیدون اریدون سولدون
مادر مادر مادر هر گون بیزه خاطر سن
غمدن قوجالیب سولدون
چکدین چوخ زحمت دریای رحمت
ای مهربان مادر ای قهرمان مادر
گل گویلومی آل مادر بو گیجه نی قال مادر
مادر مادر مادر الگوسی اولان زهرا
سسلن گلجک زهرا
مادر مادر مادر قبرینده گلوب زهرا
دادیوه چاتار زهرا
سسله زهرانی یار مولانی
ای مهربان مادر ای قهرمان مادر
گل گویلومی آل مادر بو گیجه نی قال مادر
مادر مادر مادر ایام محرمده
اغلاردین اوزن مادر
مادر مادر مادر قاره گینوب قاره
باغلاردین اوزن مادر
سینه داغلاردین آرام آغلاردین
ای مهربان مادر ای قهرمان مادر
گل گویلومی آل مادر بو گیجه نی قال مادر
مادر مادر مادر ایام محرمدی
سینم دولی گل غمدی
مادر مادر مادر دسته کوچیه گلدی
غم سینمیزی دلدی
گل چای ویر مادر گلوب پرچملر
ای مهربان مادر ای قهرمان مادر
گل گویلومی آل مادر بو گیجه نی قال مادر
مادر مادر مادر کوینگیمی ویر گیوم
دسته یه آنا گیدوم
مادر مادر مادر حسینه سلام ایدیم
مسجده دوروم گیدوم
محرم گلدی غم قلبی دلدی
ای مهربان مادر ای قهرمان مادر
گل گویلومی آل مادر بو گیجه نی قال مادر
مادر مادر مادر باش قاره سینی باغلا
زهرایه اوزون آغلا
مادر مادر مادر نذیری منده ساخلا
پیمانیمی گل باغلا
نوکرم شاهه باخ روسیاهه
ای مهربان مادر ای قهرمان مادر
گل گویلومی آل مادر بو گیجه نی قال مادر
مادر مادر مادر سن آی کیمی تز باتدین
سن ائیلریوی آغلاتدون
مادر مادر مادر گوزدن بیزی سن آتدون
دنیا لری آغلاتدون
آغلارام مادر بهترین یاور
ای مهربان مادر ای قهرمان مادر
گل گویلومی آل مادر بو گیجه نی قال مادر
مادر مادر مادر سن نچه ایل عمرونده
اولدون بیزه پشتیبان
مادر مادر مادر هجرونده بالا لارین
آغلار ایلیر افغان
اولموشوق گریان جان سنه قربان
ای مهربان مادر ای قهرمان مادر
گل گویلومی آل مادر بو گیجه نی قال مادر
مادر مادر مادر آچ گوزلریوی مادر
باخ غملدی بلبلر
مادر مادر مادر دی سوزلریوی مادر
اغلیر سنه بو گللر
ای گل پر پر بهترین مادر
ای مهربان مادر ای قهرمان مادر
گل گویلومی آل مادر بو گیجه نی قال مادر
مادر مادر مادر قیزلارین قرا باغلار
سس سسه ویروب آغلار
مادر مادر مادر زلفین داریان اولماز
تز یاده سالوب آغلار
گیتمه سن خوشدی گل یرون بوشدی
ای مهربان مادر ای قهرمان مادر
گل گویلومی آل مادر بو گیجه نی قال مادر
مادر مادر مادر سن غصیلن سولدون
سن بیزلری تک قویدون
مادر مادر مادر بیزلری یتیم قویدون
گل مثلی آنا سولدون
آناسیز قالدیق سولوب سارالدیق
ای مهربان مادر ای قهرمان مادر
.
# روضه_متنی و توسل جانسوز ویژه #فاطمیه ️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️
نام تو را نوشتمُ پشت جهان شکست 2
آهسته ازغم تو،زمین و زمان شکست
پرسید آسمان چه نوشتی که اینچنین
گفتم که فاطمه،کمر آسمان شکست
هجده بهار دیدی و درسوگ تو،دلم
بعد ازهزاروسیصد وچندین خزان شکست
ای دل بسوز و بشکن،تا باوارت شود
حتما دری که سوخته را می توان شکست
باهر دری که بعد نگاه تو باز شد
انگار در گلویِ علی استخوان شکست2
حسینِ،ثمرۀ وجود مادرِ،تو حدیث کساء وقتی ابی عبدالله اومد محضر بی بی،اجازه بگیره،سوال کرد کیا هستن؟* اِنّي اَشَمُّ رايَحَهَ جَدّي*بی بی وقتی فرستادش بااین خطالب:* یا ثَمَرَةَ فُؤادی * حسینشُ اینجوری صدا زد"و*یاقُرَّةَ عَیْنی*مادر همۀ بچه هاشو دوست داره، اما هر کدومُ یه جور دوست داره"
همه رو یجور دوست داره همه رو یه اندازه دوست داره؛ اما بعضی دوست داشتنا فرق داره" من از مدینه می خوام *ببرمت کربلا ..*
چند جا تو مدینه بی بی یادِ کربلا کرد" (حسینِ شش هفت سالِ هنوز نه کربلایی هست نه) اما بی بی یاد کربلا کرد، چند جا یاد کرد . کجاها یادِ کرد؟
اون وقتی که زینبش رو صدا کرد،کفن ها رو داد به زینب؛کفن اول مالِ منِ دخترم، میدی بابات علی، (تصور کن یه دختر چهارساله) کفن دوم مالِ بابات علیِ، میدی داداش حسنت یه روزی؛ کفن سوم مالِ برادرت حسنِ ؛ وقتی بقچه رو بست زینب مات و متحیّر(اینو من میگما : خوب خدا رو شکر حسینم سالمِ ... حسینم هست ، حتما من زودتر ازحسین میرم که کفنِ حسینُ به من نسپرده)اما یه مرتبه دید یه پیراهن رو داد تو بقل زینب .
زینبم یه روزی میاد کربلا .. الله اکبر ..
حسینت ازت جدا میشه،به جایِ من پیراهنُ بهش بده ... زیر گلوشُ ببوس زینب ..." این یه جا یاد کربلا کرد ... یه جا دیگه ش رو بگم معطلت نکنم ...
یه جا دیگه هم یاد کربلا کرد وقتی شبِ آخر همه حرف هاشو به علی زد ... همه وصیتاشو گفت ... مادرِ ما همه حرفاشو زد ... همه وصیت هاشو به علی گفت ... یه نفسی کشید ... یه آهی کشید ... صدا زد لاتَنسی قَتیلِ الاعَدا حسینمُ تشنه می کشن .... حواست به حسینم باشه علی ... از بابام شنیدم بین دو نهر آب ... هی صدا میزنه العطش ...
حسین ...
بریم کربلا .
میان عاشق ومعشوق رمز بسیاراست
چو یار ناز نماید شما نیاز کنید ...
مادر مدینه دو جا یاد کربلا کرد و یاد حسین کرد
حسینشم تلافی کرد ... دو جا سراغ دارم یادِ مادرش افتاد ... یاد مدینه افتاد بگم یا نه؟
یه جا اون لحظه ای بود ... (یا صاحب الزمان من معذرت میخوام) یه جا وقتی پیراهن عربیش رو بالا زد .... وقتی تیر حرمله به قلبش خورد فَرَمَاه حَرملَةُ سَهمٌ مَسمومٌ محدَّدُ ثَلاثُ شُعَبٍ.. هر کاری کرد تیرُ از روبرو دربیارِ نشد .... کمرشُ خم کرد ....
(حالا چرا حرف مدینه شد؟؟؟) وقتی سینه ش سوراخ شد ... مقتل میگه : فَجَرّدَ کَلمیزاب .... عین ناودون از سینه ش خون میریزه ..... دیدن دو دستی زیر خون ها رو گرفت ... هی میمالید به محاسنش .... (چی می گفت ؟؟) می گفت منُ مدینه کشتن ....
اون روزی که مادرمُ تو کوچه ها زدن .....
وای .......
خدایا همین یه دونه آدمُ میکشه ... رحمت خدا به این ناله ها ....
یه جا دیگه هم یاد مادرش کرد .....بگذریم ...بزار ادامه ش رو بگم هی محاسنش رو به خون خودش خضاب کرد ... اما دیگه نتونست رو اسب بمونه ... همچین که اومد از رو اسب بیفته دیدن زیر لب میگه :*بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ عَلَى مِلَّةِ رَسُولِ اللَّهِ ...*
هوا زجور مخالف چو قیر گون گردید
عزیز فاطمه از اسب ......
حسین ......
ای خدا به این مادرُ پسر ...
به زائر پهلو شکستۀ کربلا فرج امام زمان را برسان .....
▫️سید مهدی میرداماد
.
.
#زمینه
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#زمینه_معرفتی
#حضرت_زهرا
#کربلایی_محسن_محمدی_پناه 🎤
دنیا همش اینه
با فتنه عجینه
دنیا واسه مردای خدا میدونه مینه
باید که چشاتو با گریه بشوری
تا که وسط میدون مین راه رو ببینه
هرکی داره با مادری فاطمه انسی
رد میشه از این میدون مین مثل برنسی
آه ای شهدا دنیا به ما میزنه آسیب
ما رو برسونید به حسینیه تخریب
دنیا پرمینه
(تو میبینی ، اغیسینی)۴
______
ما راهی دریا
اما جلوی ما
دنیا مثل ارونده شب والفجر هشته
دل دل کنی موندی
تو دامن گرداب
هرکی بگه یا فاطمه از آب گذشته
اوناکه شبونه همه دنیا روگرفتن
تو وحشت شط چادر زهراروگرفتن
هرکی وسط سینه غم فاطمه داره
آب از سرشم رد شه نفس کم نمیاره
(تو میبینی ، اغیسینی)۴
_____
ترکش داره دنیا
توی تنمونه
ماخلع سلاحیم زیرآتیش زمونه
این اشک سلاحه
این روضه امونه
باید یه نفرباشه مهمات برسونه
هرکی سیم خارداردل ونفسو نچیده
ازاین قفس تنگ وسیاه پرنکشیده
دنیا تو بزن زورتو تا بسته شه این راه
مافاطمه داریم توکلت علی الله
(تو میبینی ، اغیسینی)۴
________
مثل همه بودن
ننگ همه ما ست
مثل همه نه اما تا آخر همه هستیم
دربند شماییم
فرزند شماییم
ما منتظر منتقم فاطمه هستیم
کی میگه که این نسل فقط روضه شنیده
انگشتر آرمان علی وردی رو دیده
ما شیشه عطریم همه دنیا پر سنگه
دارای ما عشق تو و این دل تنگه
(تو میبینی ، اغیسینی)۴
شاعر:
#حجت_الاسلام_محمد_مروستی_زاده
.👇
5)zamine-fatemie-shab4-14020907.mp3
19.5M
#زمینه/دنیا همش اینه، با فتنه عجینه
کربلایی محسن محمدیپناه
#فاطمیه
۱۴۰۲/۰۹/۰۷
شاعر: #حجت_الاسلام_محمد_مروستی_زاده
.
#واحد
#واحد_سنگین
#حضرت_زهرا سلام_الله_علیها
#کربلایی_محسن_محمدی_پناه 🎤
غمناک ترین حادثه زندگی من
مهر من و مهتاب شب بندگی من
با اشک به دیوار همین کوچه نوشتم
این کوچه شده باعث شرمندگی من
با گریه من موج گرفت خشک ترین رود
با رفتنت امروز شده شهر مه آلود
بدرود امیدم نفسم عشق عزیزم
آهسته برو پشت سرت آب بریزم
بدرود نگارم همه دار و ندارم
باید تو رو به حضرت منان بسپارم
(سفر بخیر مسافرم پرستوی مهاجرم)
________
میگن در جنت دیگه مسمار نداره
اونجا کسی با بال ملک کار نداره
باید روی گلبرگ شقایق بنویسم
گل تاب فشار در و دیوار نداره
انگار گلم اومده بودی که بری زود
کز روز تولد به تنت رخت سفر بود
بدرود بهشتم ملکم روح بلندم
بند کفنت رو باید انگار ببندم
بدرود قرارم قمرم باغ و بهارم
باید بدنت رو توی تابوت بذارم
(سفر بخیر مسافرم پرستوی مهاجرم)
_________
آهسته بگم دارم باهات حرف خصوصی
زینب رو نذاری چشم به راه شب عروسی
بوسیدی حسینتو جلو چشای زینب
گفتی که گلوشو باید اینجوری ببوسی
زهرا ته گودال برسونی خودتو زود
زینب دم خیمه میبینه دنیاشو نابود
بدرود حسینم تو رو به خدا سپردم
پیراهنی که مادرمون داده اوردم
بدرود حسینم برو ای نیزه نشینم
باید تنتو زیر سم اسب ببینم
(سفر بخیر مسافرم پرستوی مهاجرم)
شاعر : #محمد_اسداللهی ✍
.👇
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_زهرا__س__روضه
سلام ما سلام مابه رحمت وبه جود تو
سلام ما سلام به چهره کبود تو
سلام ما سلام به قلب داغ ديده ات
سلام ما سلام به قامت خميده ات
سلام ما سلام به طفل نااميد تو
سلام ما سلام به محسن شهيد تو
سلام ما سلام به چهره خجسته ات
سلام ما سلام به پهلوي شکسته ات
سلام ما سلام به آه وناله شبت
سلام ما سلام به اشک چشم زينبت
سلام ما سلام به صحنه مدينه ات
سلام ما سلام به خون زخم سينه ات
سلام ما سلام به قلب پر زداغ تو
سلام ما سلام به قبر بي چراغ تو
************
حضرت زهرا (س)
روضه
#روضه_فاطمیه ۲
وقتی حضرت زهرا(س) از دنیا رفته بود
و پیکر مطهر ایشان روی زمین بود، «لَمَّا مَاتَتْ فَاطِمَةُ(س) قَامَ عَلَيْهَا أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ(ع)» آنگاه که زهرا درگذشت، امیرالمؤمنین کنار پیکر مطهر ایشان ایستاد..
«وَ قَالَ اللَّهُمَّ إِنِّي رَاضٍ عَنِ ابْنَةِ نَبِيِّكَ» اینطور دعا کرد:
خدا! من از دختر پیغمبرت راضی هستم.
«اللَّهُمَّ إِنَّهَا قَدْ أُوحِشَتْ فَآنِسْهَا»؛
خدا! اکنون که فاطمه تنها شده، تو خودت همدم او باش.
«اللَّهُمَّ إِنَّهَا قَدْ هُجِرَتْ فَصِلهَا»
خدایا! فاطمه جدا شد، ولی تو وصلش کن.
آخرین جمله اش اینست: «اللَّهُمَّ إِنَّهَا قَدْ ظُلِمَتْ فَاحْكُمْ لَهَا وَ أَنْتَ خَيْرُ الْحَاكِمِينَ»[1]
*خدایا! به فاطمه ستم شد، خودت دادِ او را بستان که تو بهترین دادستانی.*
علی چه میخواهد بگوید؟ یک ستم این بود که فدکش را غصب کردند. اما ستم بالاتر چه بود؟ ستم بالاتر روایتی است که از خود فاطمه(س) نقل شده است.
میگوید: من پشت درب بودم، درب خانهام را آتش زدند؛ شعله آتش زبانه میکشید؛ «وَ رَكَلَ الْبَابَ بِرِجْلِهِ فَرَدَّهُ عَلَيَّ»؛ چنان لگدی به این درب نیم سوخته زد که این درب روی من افتاد؛ «وَ أَنَا حَامِلٌ»؛ در حالی که من باردار بودم؛ «فَسَقَطْتُ لِوَجْهِي »[2] با صورت به زمین خوردم... در این حال فاطمه دو نفر را صدا کرد. اوّل گفت: «يَا أَبَتَاهْ يَا رَسُولَ اللَّهِ هَكَذَا كَانَ يُفْعَلُ بِحَبِيبَتِكَ وَ ابْنَتِكَ»؛
ای پدر، آیا با دخترت اینطور رفتار میکنند؟!
نفر دوم فضّه بود؛ گفت: «آهِ يَا فِضَّةُ إِلَيْكِ فَخُذِينِي! فَقَدْ وَ اللَّهِ قُتِلَ مَا فِي أَحْشَائِي مِنْ حَمْل»[3]
فضه بیا، محسنم را کشتند..
پی نوشت :
[1].بحارالأنوار، ج 100،ص 256 .
[2].بحارالأنوار،ج 30،ص 349.
[3].بحارالأنوار،ج 30،ص 293.
#روضه_فاطمیه ۴
وقتي از بزرگی سوال شد بنظر شما شب اول قبر و قیامت چه چیزی بین این همه عباداتی که کردید دستتان را میگیرد که اگر آن عمل را نشان بدهی خدا بفرماید:
"من این را خیلی قبول دارم"
پاسخ داد: من خیلی دلم به اعمالی که انجام دادم خوش نیست. شب اول قبر اگر خدا بفرماید: چی آوردی؟ میگویم: محبت حضرت زهرا(س) را آوردم. برای این خانم گریه کردم، نذر کردم و..
امام باقر(ع) فرمود: مادرمان حضرت زهرا روز قیامت میآید از صحرای محشر عبور بکند، مثل پرندهای که دانه را از خاک جدا میکند شیعیانش را جدا میکند.
اما نمیدانم داغ حضرت زهرا(س) با امیرالمومنین و بچههایش چه کرد! با زینب چهار ساله چه کرد. علی(ع) وقتی پیامبر(ص) را از دست دادند آنقدر بیتابی نمیکردند، اما در شهادت فاطمه زهرا(س) فرمود: دیگر اندوه من دائم است. دیگر شبهای علی به بیداری سپری میشود. دیگر فاتح بدر و خیبر خانهنشین شده، زانوهای غم را بغل کرده است. من نمیدونم آن شب وقتی بدن آزرده حضرت زهرا(س) را توی قبر گذاشت، چه حالی داشت. این صورت آزرده فاطمه زهرا(س) را باز کرد، روی خاک گذاشت. فاطمه جان علی را حلال کن. خیلی برای امیرالمومنین علی علیهالسلام سخت بود.
بند کفنت را به لحد بگشودم
رویت که نشان من ندادی دیدم
صورت زهرا(س) را روی قبر گذاشت.
وقتی که دستهایش را از روی قبر تکان داد، همه غمهای عالم به دل علی هجوم آورد. رو کرد به قبر رسول الله(ص) خطبه طولانی خواند. اما دل آقا آرام نشد. اما یک وقت دیدند آقا خم شد و صورت روی خاک زهرا...
«لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ»[1]
[1] . الكافي/شیخ کلینی/1/230/باب ما أعطي الأئمة ع من اسم الله ...ص:230
#روضه_فاطمیه ۵
«يَا فَاطِمَةُ الزَّهْرَاءُ يَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ يَا قُرَّةَ عَيْنِ الرَّسُولِ يَا سَيِّدَتَنَا وَ مَوْلاتَنَا إِنَّا تَوَجَّهْنَا وَ اسْتَشْفَعْنَا وَ تَوَسَّلْنَا بِكِ إِلَى اللَّهِ وَ قَدَّمْنَاكِ بَيْنَ يَدَيْ حَاجَاتِنَا يَا وَجِيهَةً عِنْدَ اللَّهِ اشْفَعِي لَنَا عِنْدَ اللَّهِ».[1]
مصیبت بی بی دو عالم آنقدر سنگین است که کمر امیرالمومنین علی(ع) زیر بار این مصیبت خم شده. در طول این چند روز چه بر علی گذشت؟ آیا حضرت فاطمه(س) که رسول خدا(ص) خم میشد و دستش را میبوسید و به استقبالش میرفت و او را در جای خود مینشانید؛ دخترش را میبویید و میفرمود: «فِدَاهَا أَبُوهَا»،[2]
بوی بهشت را از فاطمه میشنوم.
فاطمه ای که حضرت درباره او میفرمود: «إِنَّ اللَّهَ يَغْضَبُ لِغَضَبِ فَاطِمَةَ وَ يَرْضَى لِرِضَاهَا»؛[3]
به کسی یا چیزی یا امری غضبناک شود خدا غضب میکند. اگر حضرت فاطمه(س) راضی شد، خدا راضی میشود.
حضرت فاطمه ای که حضرت میفرمود:
«إِنَّ فَاطِمَةَ بَضْعَةٌ مِنِّي، وَ هِيَ رُوحِيَ الَّتِي بَيْنَ جَنْبَيَّ»؛[4]
فاطمه(س) روح من و جان من است.
حضرت فاطمه ای که میآمد درب خانهاش، پیغمبر اجازه میگرفت و وارد میشد. بیاجازه وارد خانه نمیشد.
حضرت فاطمه ای که پیغمبر خدا وقتی مسافرت میرفت، آخرین خانه برای وداع، خانه حضرت بود. وقتی برمیگشت، اولین خانه ای که وارد میشد خانه حضرت فاطمه(س) بود.
آیا این حقایق تاریخ رد کردنیست؟!
مدینه طوری غریب شود که بریزند خانهاش را آتش بزنند! او را بین در و دیوار بگذارند! نامحرمها در کوچه او را محاصره کنند!
از امام صادق(ع) سؤال شد: آقا! سبب وفات حضرت فاطمه(س) چه بود؟!
حضرت فاطمه(س) که جوان بود.
فرمود: قنفذ فلانی به دستور او حضرت را هدف قرار داد؛ وقتی آمد کمربند امیرالمومنین(ع) را گرفت، دومی دستور داد مغیره، دست حضرت فاطمه(س) را کوتاه کن. چه کردند؟ هجوم دسته جمعی به حضرت فاطمه(س) بردند.
تعبیری که از امام مجتبی(ع) نقل شده، این است که حضرت به مغیره رو کرد و فرمود: تو همان کسی هستی که آنقدر مادرم را زدی که غرق در خون شد. امیرالمومنین علی(ع) صحنه ها را دیده و طبق پیمانی که از وی گرفته شده صبر کرد.
در نقل کافی شریف هست که وقتی بعضی از این صحنه ها را جبرئیل نقل کرده که یا رسول الله(ص) باید علی(ع) میثاق به صبر کند. حضرت به رو افتاد و بعد عرض کرد: یا رسول الله(ص)! اگر خدا مي خواهد صبر کنم، صبر میکنم.
حضرت علی(ع) صبر کرد.
وقتی شب بدن حضرت فاطمه(س) را غسل و کفن کرد، تحویل رسول خدا داد عرض کرد: «قَلَّ يَا رَسُولَ اللَّهِ عَنْ صَفِيَّتِكَ صَبْرِي وَ رَقَّ عَنْهَا تَجَلُّدِي»؛[5] فرمودی صبر کن، تحمل کردم ولی دیگر صبرم کم شده. «يَا رَسُولَ اللَّهِ أَمَّا حُزْنِي فَسَرْمَدٌ»؛ [6] دیگر غصه من پایان پذیر نیست؛ دیگر تا آخر عمر از این غصه خواب به چشم علی راه ندارد. یا رسول الله(ص) خودت میدانی چه بر ما گذشته. «وَ سَتُنْبِئُكَ ابْنَتُكَ بِتَظَافُرِ أُمَّتِكَ عَلَى هَضْمِهَا»؛[7] به زودی دختر عزیزت به تو خواهد گفت که امت تو پشت به پشت هم دادند که حضرت فاطمه(س) نباشد و او را نابود کنند. یا رسول الله(ص)!
با علی اسراری است که حضرت فاطمه(س) در میان میگذاشت. تو از حضرت فاطمه(س) سؤال کن چه بر سر ما آمد و ما در این میثاق و عهدمان کنار شما ایستادیم. تعبیرم این است که یا رسول الله(ص) تو مرا وصیت کردی. آن چنان خاموش که کار حرف زدن به اشاره افتاده؛ اگر میبینی مخفیانه حضرت فاطمه(س) را آوردم و به خاک سپردم؛ اگر میبینی همه را دعوت به سکوت و آرامش میکنم که مبادا دشمن با خبر شود، اینها از وصیت و سفارش شماست یا رسول الله(ص).
به وصف غربتم این بس بود که با سیلی
ز گوش همسر من گوشواره افتاده
پی نوشت (منابع) :
[1]. مفاتيح الجنان، حاج شيخ عباس قمى/1/108/، دوم دعاى توسل .....، ص: 108.
[2]. بحارالأنوار، مجلسی/43/20/باب 3، مناقبها و فضائلها و بعض...، ص: 19.
[3]. بحارالأنوار، مجلسی/21/279/باب 32، المباهلة و ما ظهر فيها من....، ص: 276.
[4]. اعتقادات الإمامية و تصحيح الاعتقاد، شیخ صدوق، شیخ مفید/ج 1/105/38، باب الاعتقاد في الظالمين.....، ص: 102.
[5]. شرح نهج البلاغة، ابن ابی الحدید/10/265/195، و من كلام له ع .....، ص: 265.
[6]. الكافي، شیخ کلینی/1/458/، باب مولد الزهراء فاطمة(سلام الله علیها) .....، ص: 458.
[7]. همان.
#روضه_فاطمیه ۶
«السَّلامُ علیکِ یَا فَاطِمَة الزَّهرا یَا بِنْتَ رَسُول الله.»
از مظلومیت زهرا(سلام الله عليها) مخفی بودن قبر اوست طوریکه حتی زمان شهادتش نیز مخفی است.
اما چرا باید یادگار پیغمبر زمان، مکان و محل دفنش مخفی باشد؟! در نقل آمده است امیرالمؤمنین علی علیه السلام میگوید، آمدم کنار زهرای مرضیه سلام الله علیها؛ امام حسن، امام حسین، زینب و ام کلثوم از اتاق بیرون رفتند، تعبیر اینست: «أَخْرَجَ مَنْ کَانَ فِی الْبَیْت»[1] امیرالمؤمنین فرمودند: بچهها بیرون بروید برای اینکه مادرتان زهرا میخواهد وصیت کند.
امام علی(ع) نشست کنار زهرای مرضیه «و ضَمَّ رَأسَها علی صَدْره» زهرای مرضیه شروع کرد به وصیت کردن، اولین مطلبی که گفت این بود علی جان! از من راضی هستی یا نه؟! اشک در چشمان علی حلقه زد و فرمود: فاطمه جان! تو حتی یک بار مرا ناراحت نکردی. «فَوَ اللهِ... لَا أَغْضَبَتْنِی» به خدا قسم فاطمه یک بار ناراحتی مرا بر نیانگیخت. «لَا عَصَتْ لِی أَمْرا» در هیچ امری با من مخالفت نکرد.
به امیرالمؤمنین میفرمود: «اِن کُنْتَ فی خَیْرٍ مَعَک ان کُنْتُ فی شَرٍّ مَعَک». «رُوحِی لِرُوحِکَ وِقَاءً وَ نَفْسِی لِنَفْسِکَ فِدَاء» علی جان! زهرا فدایت گردد! هر چه تو بگویی من مطیع هستم. آری، عمل زهرا شاهد بر این گفته است زیرا جانش را در راه علی داد.
اما علی جان سفارش هایی دارم، نخست اینکه مرا شب غسل بده، شب کفنم کن و شب بدنم را به خاک بسپار؟! مگذار آن دو نفر بر بدنم نماز بخوانند و در تشییع جنازهام حاضر گردند. علی جان! وقتی بدنم را به خاک سپردی، زود از کنار قبرم نرو؛ «اجْلِسْ عِنْدَ رَأْسِی» بالای سرم بنشین، برایم قرآن و دعا بخوان! لحظه نخست دفن و قرار گرفتن در قبر، لحظهایست که انسان احتیاج به مونس دارد،[2] چه مونسی بالاتر از امیرالمؤمنان.
ابْکِنِی وَ ابْکِ لِلْیَتَامَی وَ لَاتَنْسَ قَتِیلَ الْعِدَی بِطَفِّ الْعِرَاق[3]
علی جان! برای من و یتیمانم اشک بریز و گریه کن! حسینم را فراموش نکن و از یاد مبر!
پیراهن خود، در غم من چاک مکن
از فاطمه یادگار اگر میخواهی
جز نیمۀ شب جسم مرا خاک مکن
خونهای مرا ز روی در پاک مکن
علی جان!
مرا غسل چو نیمه شب به پیش کودکان دهی/ مبادا سینۀ مرا به زینبم نشان دهی
علی جان! مبادا بچه هایم تنها بمانند و احساس غربت کنند! یا بقیة الله! یا فاطمة الزهرا شما سفارش کردید که کسی سر بچههایت داد نزند تا آنها احساس غربت نکنند و آنها تنها نمانند؛ اما نبودی کربلا تا ببینی نازدانههای حسینت را چگونه با تازیانه رو به روی بدن مقدس بابا میزدند.
«وَ سَیَعْلَمُ الَّذینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ.»
پی نوشت(منابع) :
[1]. بحارالانوار، ج43، ص 191.
[2]. بحارالانوار، ج43، ص 134؛ کشف الغمه، ج1، ص 362.
[3] بحارالانوار، ج79، ص 27؛ سوگنامه آل محمد، ص 29.
Forsat e jaygozin.ogg
1.08M
✨یکی دیگر از تکنیکهای کاربردی چهارگانه در #روضهخوانی و #مداحی ،
madahi_7ghadam (1).mp3
5.16M
✅ آموزش روضهخوانی و مداحی در هفت قدم
استفاده از عناصر کندی سرعت، مکث، تکرار،
بسم الله الرحمن الرحیم
چرا زیوسف زهرا خبر نمی آید؟
چرا غم شب مارا سحر نمی آید؟
عزیز فاطمه مهدی بیا به مجلس خود
مگر به روضه مادر پسر نمی آید؟
سن گلمسون بو مجلسین اولماز دوزی دادی
زهرا ننون گلر سوروشار اوغلوم هاردادی؟
آقا به جان مادرت، آن مادر غم پرورت
مارا مرانی از درت، یابن الحسن یابن الحسن
آقا هلالی قاشیوه، اوچ یوز اون اوچ یولداشیوه
گلسون دولانوخ باشیوه، یابن الحسن یابن الحسن
یابن الحسن یابن الحسن(۴)
تار موی تو به دنیا ندهم یا زهرا
خاک کویت به ثریا ندهم یا زهرا
آن در سوخته را که در عرش خداست
به در جنت العلی ندهم یا زهرا
آن قنوتی که به یک دست ادایش کردی
به نماز شب اسرا ندهم یا زهرا
ای بنازم شرفی را که به هستی دادی
به دو عالم شرفت را ندهم یا زهرا
ای عالم اسلامین صبحونده صفا زهرا
امدادایله اسلامه یافاطمه یا زهرا
ای احمد مختارین دلبسته ودلخواهی
گون عرش جلالونده بیر نقطه دی واللهی
گون نقطه اولان یرده آیدان نه دیسین شاهی
شاهی سنی وصف ایلر نه شیخ وشهنشاهی
سنسیز نیه لازمدی شعر وشعرا زهرا
سن صبح ولایت سن،سن عمر امامت سن
سن روح کرامت سن،سن عین عبادت سن
سن کوثر رحمت سن،سن جوهر عصمت سن
سیلی سنه نئیلر سن،باشدان باشا غیرت سن
قلبوندی سنون مکه،دردوندی منا زهرا
فاطمه مشتاقی گرچه درد و سوز و داغ اولار
فاطمه مشتاقینی آتسان اوتا اوت باغ اولار
سن چراغ رهنماسن جانلارا یا فاطمه
سنسیز انسان غرق اولار اعصیانلارا یا فاطمه
سن منه بیر یول بویورسان ای گدای درگهیم
تا عبد ناز ایلرم سلطانلارا
آی گویلره یردن چوخ آوازه سالان احسن
سن آتشه امر ایتسون اول گلشن، اولار گلشن
بسدور سنه بو منصب ای قلبی یانان غمدن
سلطان شهیدانی سن تربیت ایتدون سن
سن محشر کبراسن یا کرب وبلا، زهرا؟
اوجالدی شعله سرشک ملال توکدون سن
حیات گلشنیوه بذر ماتم اکدون سن
قاپی دالندا خانم بولمورم نه چکدون سن
بونا امام زمان آشنادی یا زهرا
(خانم یوزون دولاندردی زینبه)
اوحالدا آچدی گوزون مادر قبیله عشق
بویوردی زینبینه قوخما ای عقیله عشق
غم ایتمه گر آناون غم سراسی واردی قیزیم
سولوبدی یاسمنی بزم یاسی واردی قیزیم
یازم بلیمیش اویمده سنا قابرقالارم
الیوی سینمه ورما یاراسی واردی قیزیم
دیمه بو شهریده یوخ بیر کسی غریب آنامین
هله غریب آناوون مرتضاسی واردی قیزیم
الیمی دوت دولانوم بیر عمواغلومون باشنا
طواف کعبه عشقون صفاسی واردی قیزیم
باش آچما باشیمون اوستونده ای فرشته غم
سنون باش آچماقوون ماجراسی واردی قیزیم
بو قدری آغلاما زینب توکمه گوز یاشیوی
قاباخدا قارداشیوون کربلاسی واردی قیزیم
(اما زینب یوزون دولاندردی ننه سی زهرایه ننه بولورم نه دیرسن)
گوز آچ یاتما ننه آغلور حسینین آغلور حسینین
غمونده سینه سین داغلور حسینین داغلور حسینین
قاباخدا وار منه چوخ غملی گونلر چوخ غملی گونلر
اوچولده سسلرم مظلوم حسینیم مظلوم حسینیم
نجه طاقت گتیریم قمچیلره
دوزه بولمم ننه جان قمچیلره
قاپیوی یاندران اعدا بولورم
وراجاخ اوت ننه جان خیمه لره
زینب سنه قربان ننه
قلبیم اولوبدی قان ننه
لای لای ننه لای
#حضرت_زهرا_مدح
#فاطمیه
سائلم بر سفره اى که سفره دارش فاطمه است
هرکه مى آید کنار آن کنارش فاطمه است
معنى خیر کثیر این است, اگر لطف خدا
بر زمین جارى است قطعاً آبشارش فاطمه است
شوق پیغمبر ببین بوسه به دست فاطمه است
تاج پیغمبر نگین افتخارش فاطمه است
گر به کعبه رو نمودم زادگاه مرتضى است
گر به کعبه تکیه کردم مستجارش فاطمه است
فاطمه قبرى نمى خواهد نجف وقتى که هست
مرتضى نقش روى سنگ مزارش فاطمه است
پنج بار از آن کسا خورشید اگر بیرون زده
مطمئناً منشاء هر پنج بارش فاطمه است
به تلافى دویدن هاى بین کوچه اش
ناقه اى دارد قیامت که سوارش فاطمه است
هرکه اینجا نوکرى کرده خیالش راحت است
آنکه محشر مى دود دنبال کارش فاطمه است
آنکه در وقت اسیرى با سلاح خطبه اش
کوفه را ساکت نمود آموزگارش فاطمه است
زور بازویش چهل تن را به زانو مى زند
حیدرِ تنها سپاه استوارش فاطمه است
مى چکد از دامنش خون, مى چکد اشک از رخش
باغ سرسبز ولایت لاله زارش فاطمه است
محسنى که ثلثى از سادات مى ماندند از او
پشت آن دیوار حالا سوگوارش فاطمه است🦋🦋🔳🔳🔳🦋🦋