eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
25.8هزار دنبال‌کننده
1هزار عکس
943 ویدیو
592 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
Poyanfar - Ye Konj Az Haram (128).mp3
4.55M
مداحی پویانفر 😭😭😭 یه کنج از حرم بهم جا بده دلم تنگته خدا شاهده هوای حرم هوای بهشت ببر کربلا به جای بهشت ببر کربلا به جای بهشت حرم کربلا حرم کربلا فقط آرزومه برم کربلا بشارت بده بگو عازمم میدونی که خیلی حرم لازمم میدونی که خیلی حرم لازمم عزیزم حسین عزیزم حسین عزیزم عزیزم عزیزم حسین عزیزم حسین عزیزم حسین عزیزم عزیزم عزیزم حسین عزیزم عزیزم عزیزم حسین بمیرم برات نه اینم کمه تو فرق میکنی حسین با همه واسم مادرت دعا میکنه به من خاکتم وفا میکنه به من خاکتم وفا میکنه عزیزم حسین عزیزم حسین عزیزم عزیزم عزیزم حسین عزیزم حسین عزیزم حسین عزیزم عزیزم عزیزم حسین عزیزم عزیزم عزیزم حسین بی رمقی و بی حالی پیش چشم مادر میون گودالی میجنگی با دست خالی ای تشنه لب ای بی کفن ای یارالی ای محروم از آب فرات از تشنگی دیگه نمیبینه چشات ای وای ای وای خشکه لبات کشتنت با ذکر و سلام و صلوات حسین یه کنج از حرم حرم کربلا فقط آرزومه برم کربلا بشارت بده بگو عازمم میدونی که خیلی حرم لازمم 🍂🍁🍂
حضرت ابوالفضل(ع) آرخام الیم آچ گوزون سیندی بئلیم آچ گوزون غم اوتونا گور نجه یاندی دلیم آچ گوزون گوزلریوه لخته قان پرده چکوب گورموسن غم یمه قوی گوزده کی قانی سیلیم آچ گوزون عطشاندی قیزلاریم دور گیداخ غیرتلی سرداریم دور گیداخ آرخام ائلیم سیندی بئلیم یوخدی سوزوم عشقیدن مقصدیوه چاتموسان یاره لی قولسوز دوشوب قانه بئله باتمسان حالیمه دشمن گولور اهل جفا ال چالور دوره می دشمن آلوب سن نیه بس یاتموسان مشکیوی دور اله آل گیداخ قولارون بوینوما سال گیداخ عطشاندی قیزلاریم دور گیداخ غیرتلی سرداریم دور گیداخ آرخام ائلیم سیندی بئلیم دیدیم ای علم اماندی بئله صاق صولا چوخ اسمه منی یخمینجا دشمن بو یخلماقا تلسمه هله سایه وی باشمنان کمگیم گلینجه کسمه حرمین گوزی علمده هامی ناگراندی قارداش الده سو جامی چکیب صف بالالار خیمه ده دور نجه گور غصه لی منظره وار خیمده ایندی رقیه دییر گلسه عموم خیمیه سو گتیرر قیزلارون گویلون آلار خیمده هی باخور قیزلاریم یولارا گوز تیکیب او اوزون قولارا عطشاندی قیزلاریم دور گیداخ غیرتلی سرداریم دور گیداخ آرخام ائلیم سیندی بئلیم
کوفیان! حیدر به میدان آمده یـا که پیغمبـر به میدان آمده یـا علی‌اکبـر بــه میدان آمده این جوان پیغمبر است یا علی‌اکبر است؟ این تمام عشق و احساس علی‌ست هـم علی هم اشجع‌الناس علی‌ست چشـم‌هایش چشم عباس علی‌ست این جوان پیغمبر است یا علی‌اکبر است؟ بار عشق خود به منزل می‌برد رو به یک دریـای قاتل می‌برد از حسیـن‌بـن‌علـی دل می‌برد این جوان پیغمبر است یا علی‌اکبر است؟ اهل کوفه! سورۀ طاهاست این نـور چشم یوسف زهراست این بـاغ سـرخ لالـۀ لیــلاست این این جوان پیغمبر است یا علی‌اکبر است؟ این جوان نسل جوان را رهبر است ایـن جوان خـون خدا را یاور است ایـن جـوان نـامش علی‌اکبر است این جوان پیغمبر است یا علی‌اکبر است؟ این جوان یک عمر بوده با حسین این پسـر پـرواز کــرده تا حسین اول و آخــر کلامـش یـــاحسین این جوان پیغمبر است یا علی‌اکبر است؟ این جوان قـربان بابا می‌شود جسـم پاکش ارباً اربا می‌شود مثل قرآن نقش صحرا می‌شود این جوان پیغمبر است یا علی‌اکبر است؟
من به عشقت اسیر می میرم پیش پایت حقیر می میرم چون نهالم اگر نباری تو به خدا در کویر می میرم   *بخداواگه نگاهوتونباشه ازمن چیزی نمیمونه منوبدون تومیمیرم* ثروت من ولایت تو بود کی دگر فقیر میمیرم *بخدا من ثروت مندترین دنیام میدونی چرا؟ آخه من یه حسین دارم یه عباس دارم یه علی دارم‌ یه زهرا یه امام رضا به مهدی دارم * کی دگر فقیر میمیرم وقت مردن اگر توراببینم چقدر دلپذیر میمیرم به ولای تومیخورم سوگند گربگویی بمیر میمیرم *مجسم کن حسین اومد بالاسر علی اکبرش بالاسرجگر گوشش دیدعزیزدلش داره دست وپا میزنه، پدره، ایستاده داره نگاه میکنه چه علی اربا اربا، پاره پارش کردن، قطعه قطعش کردن 😭نگاه کرد به بدن علی اکبر هرکاری کرددلش آروم‌نگرفت صدا زدبابا تشنگی جگرم آتیش زد امام حسین فرمود؛ بابا بخدادمن ازتو تشنه ترم نشست بالین سرعلی اکبر دلش آروم نگرفت ،بگم چه کرد همه ایستاده بودن دیدن حسین خم شد صورت به صورت علی گذاست صدا زد یا ولدی علی الدنیا بعدک اخا) یاعلی دیگه بعد تو زندگی نمیخوام* بوی تو چون ماه است چون رسول الله است پس چه چون مادرمن عمر تو کوتاه است
www.ninava.ir (8).mp3
6.36M
🎤حاج عباس مفتاح و روضه حضرت علی اکبر
4_5801079221375734867.mp3
6.55M
چوب مزن 🏴💔 ▪️ عباس مفتاح🎙
Hossein Fakhri - Akbar Be Meydan Miravad (320).mp3
8.13M
اکبر به میدان میرود الله اکبر الله اکبر!! با کام عطشان میرود الله اکبر الله اکبر.. {♫} شه زاده اکبر میرود رو سویِ میدان شبه پیمبر میرود با چشم گریان!!! {♫} در یاری اسلام و سالار شهیدان… رو سویِ جانان میرود؛ الله اکبر {♫} سیمایِ نورانی او مثلِ پیمبر گرد دلیر کربلا فرزند حیدر {♫} حود پیمبر را نهاده بود بر سر… حامی قرآن میرود؛ الله اکبر {♫} او خلقاً و حلقا شبیه مصطغی بود! در پهلوانی، همچو جدش مرتضی بود {♫} خود یکه تاز عرصه ی دشت بلا بود بگذشته از جان میرود، الله اکبر… {♫}  بگرفته بر کف ذوالفقار حیدری را!!! طاهر نموده صولت پیغمبری را {♫} کوبید در هم راهیان خودسری را چون خشمِ طوفان میرود؛ الله اکبر {♫} در صحنِ میدان، دشمنان سنگر گرفتند…. یکباره ره را بر علی اکبر گرفتند! {♫} سنگین دلان بر سینه اش خنجر گرفتند سویِ شهیدان میرود الله اکبر {♫} جسم علی اکبر؛ در آنجا غرق خون شد صحرا ز خون پیکر او لاله گون شد…. {♫} زخم تنش از نیزه و خنجر فزون شد از جسم او جان میرود؛ الله اکبر!!! {♫} تا جسم خونین علی از مرکب افتاد ناگه کشید از عمقِ جان خویش فریاد {♫} آمد حسین رأسش به رویِ سینه بنهاد…. گوید معلم هر زمان الله اکبر! {♫} —–|●♯♩♪♫♬♬♫♪♩♯●|—– اکبر به میدان میرود الله اکبر حسین فخری
Saeid Yadollahi - Javanane Banihashem (320).mp3
7.82M
جوانان بنی هاشم بیایید علی را بر در خیمه رسانید بگوئید مادرش لیلا بیاید تماشای قد اکبر نماید جوانان بنی هاشم بیایید... علی را بر در خیمه رسانید... بگویید عمه اش زینب بیاید علی را بر در خیمه رساند خدا داند که من طاقت ندارم علی را بر در خیمه رسانم جوانان بنی هاشم بیایید... علی را بر در خیمه رسانید... علی جان چراغ شام تارم فراقت برده آرام و قرارم نچیدم حجلگاه شادی تو ندیدم من شب دامادی تو جوانان بنی هاشم بیایید... علی را بر در خیمه رسانید... امیدم بود تو در هنگام پیری عصای پیری مادر بگیری به امیدی علی اکبر بیاید در غم بر رخ لیلا گشاید جوانان بنی هاشم بیایید... علی را بر در خیمه رسانید... منو یاد قد شمشادی تو منو ناکامی و ناشادی تو منو یاد لب خشکیده ی تو منو سوز دل تب دیده ی تو منو اون زخمهای بی حسابت منو اون پیکر در خون خضابت. جوانان بنی هاشم بیایید... علی را بر در خیمه رسانید... ✍ سید حسین عمادی سرخی
|⇦•جوانان عالم فدایت... و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده به نفسِ کربلایی سید مهدی میرداماد 🏴🏴🏴 "اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً؛ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْن..." كه هستي حسيني تو يا حيدري علي يا همان شخصِ پيغمبري جوانان عالم فدايت شوند كه تا صبح محشر جوان پروري *چه جواني داشت ابي عبدالله،  نگاه به علي اكبر مي كرد كِيف مي كرد، هر پدري به جوانش نگاه كنه كِيف ميكنه...* جمالت تمامِ كتابِ خداست به كوثر قسم مي خورم كوثري نبي نيستي و نبي خلقتي خدا نيستي و خدا منظري علي خوانمت يا نبي گويمت ندانم كه هستي علي اكبري بلند اختران خاكِ راهِ تواند شهيدان شهيدِ نگاهِ تواند *شهيدان ما علي اكبري رفتند، علي اكبري اومدن توي ميدون، وقتي علي اكبر از بابا پرسيد: آيا ما برحقيم؟ آيا حق با ماست؟ وقتي به شهادت مي رسيم دينمون سالمِ"أَفَلَسْنا عَلَى الْحَقِ" ابي عبدالله فرمود: آره پسرم، ما بر حقيم...* فروغ خدا در تجلّاي تو سلام پيمبر به سيماي تو حَسَن خويش را ديد در حُسن تو حسين محو تماشاي تو * ابي عبدالله چه جوري نگاه مي كرد علي اكبر رو؟ وقتي گفت:" أَفَلَسْنا عَلَى الْحَق" ابي عبدالله نگاه شُكر كرد به علي اكبر، وقتي ميخواست اولين بار بره ميدون، نوشتن ابي عبدالله دست به محاسنش گرفت، توعرب رسمِ، ميگن: وقتي عرب مستأصل ميشه، نگران ميشه، دست به محاسنش ميگيره و راه ميره، اولين باري كه علي اكبر ميخواست بره ميدون، نوشتن ابي عبدالله" فَنَظَرَ إِلَيْهِ نَظَرَ حَسْرَةً" با حسرت نگاهش كرد، علي اكبر رفت ميدان و برگشت، بار دوم نگاهش سخت تر شد" ثُمَ‏ نَظَرَ إِلَيْهِ نَظَرَ آيِسٍ مِنْه" یک نگاه از سر نا امیدی و دل کندن  به علی اکبر انداخت، همه ي اينها يه طرف، يه نگاه ديگه هم كرد منتظر باش...* به چشم علمدارِ كربلا قيامت كند قد رعناي تو مزار تو پايينِ پايِ حسين دلِ داغدارِ پدر جاي تو به زخم جبينِ تو اعجاز شد كه قرآن ز فرق سرت باز شد *خيلي شبيه بود شهادتش به ابي عبدالله، خيلي زياد، هم تو كلمه هاي مقتل، هم تو وا‍ژه هاي روضه، علي اكبر كسي جرات نكرد تن به تن بياد مقابلش، همون كاري كه با حسين كردن، دست جمعي حمله كردن، حريف نمي شدن... خود ابي عبدالله مُعرفيش كرد: خدايا! كسي رو دارم مي فرستم كه شبیه ترین فرد خَلقاً و خُلقاً و مَنطقاً به رسول خدا بود، تا دشمن فهميد علي داره مياد، گفتن: پسرِ بزرگِ حسينِ، گفتن: همين جا كارِ حسين رو تموم كنيم، لذا حمله كردن... يه وقت علي اكبر نگاه كرد ديد فقط اونه كه داره شمشير ميزنه و ميكُشه، مرحوم شوشتري ميگه: علي اكبر برگشت، ديد باباش رو بلند وايستاده، فهميد هنوز بابا از بچه اش دل نكنده، علي اكبر برگشت، مي دونه آب نيست، اما برگشت باباش رو بغل كنه، سير باباش رو ببينه،"هات لِسانَک" چند جا ابي عبدالله شرمنده شده، يكي از اون جاهايي كه شرمنده شد كنار قنداقه ي علي اصغر بود كه بچه رو زيرِ عبا گذاشت، ان شاءالله هيچ مردي شرمنده زن و بچه اش نشه، يكي ديگه از جاهايي كه حسين شرمنده شد اون جايي بود كه علي اكبر گفت: بابا! تشنگي امانم رو بريده"يَا أَبَتِ الْعَطَشُ قَدْ قَتَلَنِي" ابي عبدلله گفت: بابا بيا بغلم، يادته يه روزي توي مسجد رو دامنم نشسته بودي، يادته هوس انگور كردي؟ شاخه ي انگور رو دادم دستت، يادته گفتم: ان شاءالله هيچ روزي نياد از من چيزي بخواي نتونم فراهم كنم؟ اما امروز حسين شرمنده شد، زبان به زبان علي گذاشت، هر دو گريه كردن، بابا تو كه از من تشنه تري بابا...*👇👇👇
و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده به نفسِ کربلایی سید مهدی میرداماد 🏴🏴🏴 بار دوم رفت ميدان، ميداني رفت ديدني، اين روضه خوندنش خيلي سخته، اما اين اشكاي شما باعث ميشه راحت آدم حرفش رو بزنه، وقتي شمشير زد مُرَّة بْن مُنْقِذ به فرق علي اكبر، بارها شنيديد، خودش رو انداخت رو گردن اسب، اسب تعليم ديده است، آموزش ديده است، بايد سوارش رو از ميدان جنگ دور كنه، لذا وقتي علي اكبر خودش رو انداخت رو گردن اسب، نوشتن خونِ سرش چشماي اسب رو گرفت، اسب به جاي اينكه بياد عقب، رفت وسطِ لشكر دشمن، ابي عبدالله ديد اون وسط گرد و خاك بلند شده، رفت روي بلندي، جلو دَرِ خيمه قرار نداشت، خانوم سكينه از كنار باباش تكون نخورد، ميگه: دستم تو دستِ بابام بود، يه لحظه ديدم وسط ميدان گرد و خاك شد، يه صدايي اومد" اَبَتاه!..." بابا! بيا... خانوم سكينه ميگه: "قَد أشرَفَ عَلَی المَوت" چشماي بابام رو نگاه كردم سفيدي چشماش پيدا شد، هنوز علي اكبري نديده، اِرباً اِربا نديده، لخته خون نديده، بدن پاشيده نديده، يه صدا شنيد: بابا! بيا، دست و پا گم كرد، ركاب رو گم كرد، يه جوري خودش رو رسوند، روضه ي علي اكبر از اينجا به بعد شروع ميشه، رسيد بالاسَرِ علي اكبر، ابي عبدالله از بالاي ذوالجناح، ننوشتن پايين اومد، نوشتن:" سَقَطَ عَنِ الفَرَس " از ذوالجناح افتاد زمين، تصور كن يه آقايي رو دوتا زانوهاش داره راه ميره، اولين بار بود صداي گريه ابي عبدالله اينجور بلند شد" صاحَ الإِمام سَبعَ مَرّات: وَلَدي!..." يعني داد ميزد:پسرم! تا صدايِ حسين بلند شد، عُمرسعد گفت: اين صدايِ حسينِ، الان لشكر بهم ميريزه، چيكار كنيم؟ همه رو جمع كردن دورِ حسين، شروع كردن كف زدن، هلهله كردن، واي.... داشتن ميخنديدن به اربابِ ما، حسين....* پاشو عصايِ دستِ بابا پاشو عليِ اِرباً اِربا * "اِرباً اِربا" فقط برا علي اكبر اومده، "اِرباً اِربا" تفسير داره، يعني نانجيبا عجله داشتن، وقت نداشتن، يه جوري زدن بدن پاشيد، اما برا حسين وقت داشتن، سه ساعت توي گودال، اي حسين...* پاشو عصايِ دستِ بابا پاشو عليِ اِرباً اِربا تنت چه درهمه واويلا *صاحب روضه ي امشب خودِ حضرت زهراست، ميگن: كربلا رفتيد چند كارو انجام نديد، تو حرمِ اباالفضل روضه ي آب نخونيد، ميگن: شب جمعه كربلا روضه ي علي اكبر نخونيد، آخه مادرش زهرا كربلاست، ميگن: تو حرم ابي عبدالله بچه شير نديد...* پاشو يه فكري كن برا من رسيده عمه بينِ دشمن به گريه هام دارن ميخندن *نشست ابي عبدالله، سَرِ علي اكبر رو بلند كرد آروم بشه نشد، بدن متلاشي شده، خدا رحمت كنه مرحوم سيد مهدي قوام رو، ميخواست روضه ي علي اكبر بخونه، ميگن: تسبيح در آوُرد از جيبش، گفت: اين تسبيح اگه نخش سالم باشه، هر جاي اين مجلس بيوفته پيدا ميشه، اما اگه پاره بشه، هر تيكه اش يه جا بيوفته، ديگه سخته جمع كردنش، قربونت برم حسين جان! يه نگاه كرد ديد همه ي خاك پُرِ علي اكبر شده، ابي عبدالله ديد نميتونه بدن رو جمع كنه، صورت رو صورت علي گذاشت، ديگه سر بلند نكرد، همه گفتن ديگه كارِ حسين تموم شده، يه دفعه ديدن خواهر داره مياد، زينب به سر زنان، خودش رو رسوند، حسين صورت رو صورتِ، حسين رو بلند كرد، دست حسين رو گرفت، مقتل ميگه: زينب خودش رو كامل انداخت رو بدنِ علي اكبر، اينجا يه جا بود خودش رو انداخت رو بدن، يه جايي هم گودال قتلگاه، خودش رو انداخت رو بدن حسين... اي حسين... اما يه فرقي داشت، فرقش رو بگم با هم ناله بزنيم، اگه اومد بالا سَرِ علي اكبر، خودش رو انداخت رو بدنِ علي اكبر، حسين بلند شد، گفت: جوانان بني هاشم بيان، كمك كنن، همه ي مَحرم ها زنده بودن، زينب رو كمك كردن، حسين رو كمك كردن، اما تو گودال قتلگاه هيچ مَحرمي نبود، شمر اومد، سنان اومد، با تازيانه زينب رو جدا كردن، اي حسين...*
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ حضرت علی اکبر(ع) شب هشتم محرم(2) بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِنائِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللهِ اَبَدا ما بَقیتُ وَ بَقِی اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِی بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ. ♦️بی سبب نسیت چنین معرکه بر پا شده است ♦️وسط خیمه ی ما روضه مهیا شده است ♦️دست دشمن چه قَدَر نیزه و تیغ و تیر است ♦️هر کدامش به طریقی به تنت جا شده است ♦️پیرمردی که عصایش به سرت می کوبید ♦️به هوای سر تو از سر جا پا شده است ♦️ساربان هم که طمع کرده به تو خاتم من ♦️ناگهان در وسط معرکه پیدا شده است ♦️هفتمین دفعه که من یا ولدی می گویم ♦️چشم اگر باز کنی قدّ منم تا شده است ♦️از پراکندگی پیکر تو معلوم است ♦️بند بند تو ز سر تا نوک پا وا شده است ♦️مادرت کو که ببیند پسران خود را ♦️همه ی دشت پر از اکبر لیلا شده است ⬅️شب هشتم ماه محرم دلها رو روانه کنیم کربلا کنار شش گوشه ابا عبدالله پایین پای امام حسین دست توسل بزنیم به درگاه جوان امام حسین گمان مدار که گفتم برو، دل از تو بریدم نفس شمرده زدم همرهت پیاده دویدم محاسنم به کف دست بود و اشک به چشمم گهی بخاک فتادم گهی زجای پریدم [دلم به پیش تو، جان در قفات، دیده به قامت خدای داند و دل شاهد است من چه کشیدم دو چشم خود بگشا و سؤال کن که بگویم ز خیمه تا سر نعش تو من چگونه رسیدم ز اشک دیده لبم تر شد آن زمان که به خیمه زبان خشک تو را در دهان خویش مکیدم] علی جانم نه تیغ شمر مرا می کشد نه نیزه خولی زمانه کشت مرا لحظه ای که داغ تو دیدم دنبال علی راه افتاد از شیخ جعفر شوشتری نقل شده حسین به احتضار افتاد گفتن مانند محتضر چشمای حسین تو حدقه دور می خورد خدایا تو شاهد باش بر این قوم کسی رو به میدان می فرستم اشبه الناس خلقا و خلقا برسول الله هر وقت مشتاق می شدیم به چهره پیغمبر نگاه کنیم نگاه به چهره علی اکبر می کردیم برای بعضیا تانی می کرد اجازه نمی داد اما تا علی آمد اجازه داد چه غوغایی شد تو خیمه لحظه وداع علی خواهرا عمه ها همه دور علی رو گرفتن طبق برخی نقل ها آمد فرمود علی رو رها کنید علی من غرق در ذات خدا است علی اکبر امام حسین وارد میدان شد مردم! :انا علی ابن الحسین بن علی مثل جدش امیرالمومنین به هر طرف لشگر که حمله می کرد لشگر و به هم می زد همه از جلوی علی فرار می کردن آرایش جنگی دشمن به هم می خورد اما یه وقت حسین یه ناله ای شنید یا ابتاه علیک منی السلام بابا دیگه نگران تشنگی و لبای خشک من نباش این رسول خدا با کاسه بهشتی آمده گفتن برا بعضیا با عجله میومد اما از مقتل شیخ حر عاملی نقل می کنن تا نزدیک بدن علی شد گفتن سقط من الفرس از روی اسب به زمین افتاد آرام آرام روی زانو خودشو رسوند به علی فجلس علی التراب یه نگاهی به بدن علی کرد اما عجب بدنی آخه نوشتن تا او ملعون ضربه رو زد علی خودشو انداخت روی اسب اسب گویا آموزش دیده بود باید علی رو برمی گرداند به خیمه اما خون جلوی چشما اسب رو گرفت مرکب به جای اینکه علی رو به خیمه ها برگردونه.. رفت وسط لشکر دشمن. چه کردند با علی اکبر.. حالا میخواهی ناله بزنی بسم الله.. انشاالله داغ جوان نبینی دور تا دور علی اکبر رو گرفتند.. یکی با شمشیر میزنه...یکی با نیزه میزنه یکی با سنگ میزنه... بدن علی اکبر رو قطعه قطعه کردند.. ابی عبدالله سریع خودش رو رسوند.. کنار بدن علی جانش.. ولی دیگه پاها رمق نداره. روی زمین نشست.. دید جوونش رو قطعه قطعه کردند.. خدایا حالا حسین چکار کنه.. سر علی رو به دامن گرفته..دلش آرام نشد هی صدا میزنه.. ولدی علی.. دید جواب نمیده.. دوباره صداش زد.. ولدی علی.. علی جواب نمیده.. دلش طاقت نیاورد.. سر رو به سینه چسباند دلش طاقت نیاورد. یدفعه دیدند.. ابی عبدالله صورت به صورت علی جانش چسباند.. هی صدا میزنه. عَلَى الدُّنْیا بَعْدَکَ الْعَفا علی جان بابا.. اُف بر این دنیا بعد از تو علی.. حالا حسین میخواد علی جانش رو به سمت خیمه ها ببره.. هرکاری کرد دید رمق در بدن نداره.. یه نگاه به سمت خیمه ها..صدا زد 🔸جوانان بنی هاشم بیاید 🔸علی را بر در خیمه رسانید 🔸خدا داند که من طاقت ندارم 🔸علی را بر در خیمه رسانم حسین آرام جانم..حسین روح و روانم الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون التماس دعا ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
نوحه علی اکبر.ع......mp3
1.25M
نوحه حضرت علی اکبر .حاج آرمین غلامی سوی میدان برو ای مه انورم قدری آهسته تر نازنین دلبرم که بود دیده ام به رهت از قفا آه و واویلتا، آه و واویلتا برده دین و دلم قد و بالای تو آتشم می زند چشم شهلای تو نظری کن پسر پدرت در نوا آه و واویلتا، آه و واویلتا سر منِه روی خاک گل زیبای من آتش افکنده ای به سراپای من عمه در خیمه گه به غمت مبتلا آه و واویلتا، آه و واویلتا از چه خونین شده طرّه ی موی تو برده هوش از سرم جلوه ی روی تو تشنه کامیِ تو زده آتش مرا آه و واویلتا، آه و واویلتا موضوع: سبک:
. 🏴 علیه السلام 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ دلبر خوبه اباالفضل / خيلی محبوبه اباالفضل هم توو دنيا هم توو قبرم / می كنم رو به اباالفضل اونكه ميخوامه اباالفضل / دين و دنيامه اباالفضل شنيدم يه ارمنی گفت / قربون نام اباالفضل اسمت مرهم درده ماه دور تو ميگرده با تو عشقو فهميدم چشمات عاشقم كرده جانم يا ابوفاضل ۴ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ نور آفاقه اباالفضل / ذكر عشاقه اباالفضل خوشبحال هر كسی كه / به تو مشتاقه اباالفضل معنی عزت اباالفضل / يل با غيرت اباالفضل خوشبحال هر كی از تو / می گيره حاجت اباالفضل ای ماه شب تارم بی عشق تو بيمارم باور كن كه راست ميگم من خيلی دوست دارم جانم يا ابوفاضل ۴ .👇
. 🏴 علیه السلام 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ السلام ای قمر آل علی روی چون ماه تو تمثال علی پسر شاه / يار دلخواه ۲ السلام عليکَ يا قمر الله ۲ دنيا بايد - شأنتو بشناسه ذكر جنونم يا - عمی العباسه رقيه رو - اسم تو حساسه ذكر جنونم يا - عمی العباسه تو كه سری داری توو سرا اباالفضل شدی همه عشق نوكرا اباالفضل برای عاشقی فقط يه قلب عاشق توو سينه دارم اونم برا اباالفضل مدد اباالفضل … 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ السلام ای پسر ام بنين عبد صالح خدا روی زمين مرد پيكار / شير قهار ۲ السلام علی العباس علمدار ۲ اباالفضلی - جود و كرم داری تو به علی رفتی - خيلی جنم داری تا محشر رو - دوشت علم داری تو به علی رفتی - خيلی جنم داری شدم با پرچم تو رو به رو اباالفضل از اسم تو گرفتم آبرو اباالفضل وقتی قدم ميزنی تو كنار خيمه رقيه ميگه جانم عمو اباالفضل مدد اباالفضل ... . 👇
دعا کنید که سقا ... پاش برسه به دریا مشکو پرازآب کنه،بیاره تو خیمه ها عمو عمو ابالفضل ... میخوای بشنوی؟نمیتونی بشنوی،تازه عموعمو گفتنشونم نمیشنوی چه برسه به واعطشا...اگه واعطشاشون رو بشنوی بیچاره میشی ... دعا کنید که سقا...پاش برسه به دریا مشکو پرازآب کنه،بیاره تو خیمه ها عمو عمو ابالفضل ... ابی عبدالله هرجوری بود اجازه داد قمربنی هاشم بره میدان؛ اما تعبیر حسین اینه"اُطلُب لهذه الاطفال الماء"حالا که میخوای بری،برو فقط برای این بچه ها آب بیار،یه جمله هم بهش فرمود،!فرمود:عباس من! تو پرچمدار منی! "لَقَد مَضَیتَ تَفَرَّقَ عسکری"یعنی اگه تو زمین بخوری لشگرم از هم میپاشه،فهمیدی چی گفتم؟من نمیدونم این جمله رو لشگر دشمن شنید یا نه! جایی ننوشتن اما همه حسین رو رها کردند،دنبال عباس رفتند،یه جا گیرش بندازند...رفت تو شریعه،مشکو پر از آب کرد،با چه هیبت و غروری آبی که تو دستش پر کرده بود مرکبش بنوشه،مرکبش نوشید؛"فذکر عطش الحسین فرمی الماء علی الماء"آب رو روی آب ریخت که همه بدونند من این آقام رو که "ماء العَذب علی الظَمئا"ست برا آب فرات و آب دنیا نمیفروشم،کی گفته که من میخواستم آب بنوشم؟! "فرمی الماء"آب رو پرتاب کرد،که اگه آب هم به خیالش این توهم رو کرد،از این دستا یه سیلی بخوره،تو هنوز عباس رو نشناختی! نانجیب تو مهریه ی مادر حسینی! تو معرفت نداشتی اما من که مثل تو نیستم! تا قیامت این آب از خجالت و شرمندگی حول قبر ابالفضل میگرده،تو سرداب اونایی که رفتن میدونن؛تا قیامت طواف میکنه،آقا مرا ببخش من نشناختم تورو؛یه توجهی به من کن!سوار مرکب شد،یا صاحب الزمان! نوشته اند چهار هزارتیرانداز کمین کردند؛اگر یک صدم این تیرها بهش خورده باشه تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل..." دستاشو که قطع کردند،مرحوم علامه مجلسی مینویسد:مشکو به دندان گرفت؛هنوز داره به سمت خیمه ها میاد... یارب مکن امید کسی را تو ناامید... تا تیر به مشک آب خورد نوشته اند: "فَوَقَف متحیرا" سرگردان،متحیر... دست نداره که بجنگه،آب نداره که به خیمه ها برگرده...یا صاحب الزمان! بذار من روضه رو از زبان خودش بخوانم:مرحوم آشیخ محمدعلی خراسانی واعظ تو حرم خود عباس منبر رفت فقط یه گوشه از روضه رو اشاره کرد،اون گوشه ای که فرمود:تیر به چشمش زدند،اومد پایین مرحوم آسید ابراهیم قزوینی امام جماعت حرم عباسه گفت:آشیخ محمدعلی اشکم رو درآوردی؛دلم رو آتش زدی،اما این روضه ای که سندش ضعیفه رو نخون؛اومد منزل؛شب تو عالم رویا خود حضرت رو زیارت کرد، حضرت فرمود:آسید ابراهیم مگه تو کربلا بودی که بفهمی ضعیفه یا نه! حالا روضه رو خود عباس خوند؛فرمود:آسید ابراهیم!دستامو که بریدن،به مشکم که تیر زدن؛یه تیر به چشمم زدن؛هرکاری کردم دست نداشتم تیرو دربیارم ،سرمو تکون دادم این تیر از چشمم بیرون نیامد عمامه از سرم افتاد؛این زانوم رو آوردم بالا،تیرو بین زانوهام بذارم بلکه بتونم بیرون بیارم،چنان با عمود آهن به فرقم زدن...آی حسین... اومد کنار بدن برادر(فاطمه جان شاهد باش اینا همونایین که پیغمبر فرمود: مثل مادر بچه مرده زار میزنند)سی هزار نفر دارن نگاه میکنند؛دیدند حسین"فَوَقَفَ مُنحَنیا..."زبون حال بگم: تو مثل جون عزیزی،اگر که برنخیزی رقیه مو میبرد عدو برا کنیزی... آی حسین ... "
1_6444588192.mp3
6.53M
❤️ پیشت نباشم دلم آشوبه 🕌 ❣دلم فقط تو کربلا خوبه 😌 🎙 سید مجید بنی فاطمه پیشت نباشم دلم آشوبه حالم فقط تو کربلا خوبه قلبمه شعبه ای از حرمت قبله سینه زناست علمت قد خود خدا دوس دارمت حسین مادرم اسم تو یاد من داد حسین میخونم آذری اوین آباد حسین ⏯ همیشه میکنی نمک گیرم بگی بمیر برا تو میمیرم همیشه میکنی نمک گیرم بگی بمیر برا تو میمیرم هیئت تو شده خونه ی من پرچم تو روی شونه ی من نوکری تو نشونه من حسین بطلب باز منو با رفیقام حسین میخونم آذری گوزل آقام حسین اوین آباد حسین اوین آباد حسین اوین آباد حسین اوین آباد حسین ⏸ به اسم تو ماها رو میشناسن حسینیا مرید عباسن لحظه به لحظه میشه همه جا صحبت معرفتت به خدا کی میبری ما رو کرب و بلا حسین یه حسینیه میشه همه ایران حسین میخونم آذری یارالی جان حسین یارالی جان حسین یارالی جان حسین اوین آباد حسین اوین آباد حسین
۳ (قتلگاه) آل پیمبر،از غم نصیبی آماده گشته،بهر اسیری کاروان اسیران نوای غم نصیبان حسین جان حسین جان جانم حسین حسین جان۳ آمد به مقتل،یک کاروان دل بهر اسیران،غم گشته حاصل از ره آمد سکینه گشته یاد مدینه حسین جان حسین جان جانم حسین حسین جان۳ آمد سکینه،در بر بابا بوسد پیکر،بی سر بابا عدو زد بی بهانه کعب نی تازیانه حسین جان حسین جان جانم حسین حسین جان۳ بر آل عصمت،شد ظلم و کینه می زند زینب،بر سر و سینه شد پاره پیکر تو برادر کو سر تو حسین جان حسین جان جانم حسین حسین جان۳