.
🔸️رباعیات #صلوات
🔸️ میلاد امام #عسکری (ع)
براهل ولا و بر محبین صلوات
برسوره تین و طور سینین صلوات
گویند ملائک همه امشب باهم
برحضرتعسکری شه دین صلوات
تاسوی حرم مرغ دل من پر زد
از بیت ولا نور ولایت سر زد
تبریک بگویم به امام هادی
زیراکهبه سر از اینپسرافسر زد
امشب همهی عرش چراغانی شد
جاری به کویر سینه بارانی شد
بفرست مدام بر محمد صلوات
زیرا که فضای شهر قرآنی شد
بر روی زمین زیور و فری پیدا شد
از لطف خدا دادگری پیدا شد
ذکر همهی اهل ولا شد صلوات
تا نور جمال عسکری پیدا شد
#رباعیات
#مرتضی_محمودپور
.
karimi.mp3
4.69M
🍃مولودی ولادت امام حسن عسکری علیه السلام
با مداحی
حـاج مـحـمـود کـریـمـی
ابن الرضایی -( نفسم در نفست باز خدایی شده است )
نفسم در نفست باز خدایی شده است
سومین بار دلم ابن رضایی شده است
نام تو بردم و در لوح ملائک دیدم
یازده بار دلم راهنمایی شده است
چون به خاک حرمت پای دلم رنگین بود
شهر فهمید دلم کرببلایی شده است
روزی آید که درون حرمت خواهم خواند
چشم بد دور، عجب صحن و سرایی شده است
بارها گوشه ی چشم تو پرم داد به اوج
چشم تو بانی این شوق رهایی شده است
چند وقتی است که دورم، نرسیدم به حرم
چند وقتی است دلم باز هوایی شده است
تا که از دست نرفتم تو مرا دعوت کن
گرچه اعمال من اسباب جدایی شده است
می چکد از نفس سبز تو صدها برکات
بارها بر نفس مشک فشانت صلوات
شاعر : وحید محمدی
اشعار ولادت امام حسن عسکری -( مهربانا مهربانی کرده ای )
مهربانا مهربانی کرده ای
خشت و گل را آسمانی کرده ای
حکمت از دل دُرفشانی می کند
با قلم قلبم تبانی می کند
چشم صحرا را مزیّن کرده ای
نور زهرا را مُبیَّن کرده ای
نُه فلک مجذوب یک دلدار ماند
هفت اقلیم از هبوط یار ماند
آن زمانی که نه گِل نه آب بود
با تو نَه خورشید نَه مهتاب بود
دستِ ذاتت هستِ مسطور آفرید
از صفاتت چارده نور آفرید
چار و دَه مبهوت یکدیگر شدند
عَلَّم الاَسماء را از بَر شدند
نور واحد چارده تقسیم شد
سال و ماه و هفته ها ترسیم شد
چون نظر کردند بر حالات خویش
ذات را دیدند در مرآت خویش
تا مهّی ، هفته ، از اِعراب یافت
قصّة سبع مثانی باب یافت
تا دل افتد روز و شب در دامشان
ثبت شد ساعات هم بر نامشان
بوی گلهای معطّر می وزد
شنبه ها عطر محمد می رسد
یاس و سُنبل هدیة یکشنبه هاست
عطر زهرا و علی در جان ماست
گُل کند در هر دوشنبه نور عین
گاه از نور حسن گاهی حسین
هر سه شنبه می وزد عطر سه گل
سین و یاء و صاد اندر هر سُبُل
چهار شنبه موسوی گردد فضا
از رضا و باب و دو ابن الرضا
می شود لب تر ز جام عسگری
هر شب جمعه به نام عسگری
ذکر آب و ذکر باد و ذکر خاک
یا امام عسگری روحی فداک
دوستان محتاج لبخند تو اَند
جمع موجودات در بند تو اَند
ای زمان از بس ترا دارایی است
در زمین هنگام حُسن آرایی است
باید این احساس را اذعان کنم
آنچه استاد ازل گفت آن کنم
باید از ساقی دلها دم زنم
تا در این میخانه در محکم زنم
آمد آن پشت و پناه شیعیان
شد جمال وجه رحمانی عیان
او بود خورشید کز نو سر زده
یا حسن در وجه اَحسَن آمده
بسکه او مجذوب در توحید شد
ذره هم در پرتوش خورشید شد
آمد آن محنت کش شادی فروش
تا کشد بار ولایت را به دوش
گرچه گردد ساکن تبعیدگاه
می گشاید تا خدا بر شیعه راه
راز دار صُلب منصور است او
معنی نورٌ علی نور است او
شیوه اش هنجار های معنوی است
سیره اش طرح قیام مهدوی است
هرچه گویم از سجایایش کم است
کن توسل حبل عشقش محکم است
تا گدای سامرایش می شویم
بی گمان حاجت روایش می شویم
سامرا گفتم دلم آمد به شور
جشن میلاد است یا شورِ نشور
شیعه احساس غریبی می کند
ذکر ادرک یا حبیبی می کند
شاعر : محمود ژولیده
شعر ولادت حضرت عبدالعظیم حسنی ( ع ) ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
افق فضل و شرف را قمری پیدا شد
یا که در طور ولایت، شجری پیدا شد
باز از بحر ولایت گُهری پیدا شد
نخل سرسبز ولا را ثمری پیدا شد
در سماوات و زمین، جشن عظیم است امشب
عید میلاد کریم ابن کریم است امشب
در ریاض علوی سرو روان این پسر است
نجل مولای کریمان جهان این پسر است
بهترین زاده ابناء جهان این پسر است
فخر دین، قبله دل، کعبه جان، این پسر است
اوست سروی که بُوَد دامن هستی چمنش
صلوات همه بر حُسنِ حَسن در حَسنش
اهل فضل و شرف و علم، زعیمش خوانند
خیل عبّاد همه عبد عظیمش خوانند
صاحبان کرم و جود کریمش خوانند
آیت رحمت رحمان و رحیمش خوانند
اوست ماهی که بر ابناء زمان می تابد
نورش از ری به همه خلق جهان می تابد
قامتش، سرو و لبش، کوثر و رویش، ماه است
زائر مرقد او زائر ثارالله است
خاص و عامند ز هر سوی رهین کَرَمَش
دل صد قافله سرگرم طواف حرمش
نعمت سایه این دسته گل عترت را
بر شما داده خدا این شرف و رفعت را
اهل ری قدر بدانید چنین نعمت را
فیض همسایگی تربت آن حضرت را
بال جبرئیل زده سایه به بام و درتان
این شما، این حرم زاده پیغمبرتان
یا حجاز است و بُوَد کعبه جاویدانش
جان من، جان همه خلق جهان قربانش
ری سپهر و حرم اوست مه تابانش
برتر از عرش بُوَد بارگه و ایوانش
دوست دارم که شب و روز ز لطف و کرمش
پر زند مرغ دلم یکسره سوی حرمش
آیه وحی در این خانه کتابت دارد
زیر این قبّه دعا کن که اجابت دارد
زائر او به خدا فیض قرابت دارد
در و دیوار حرم نقش نجابت دارد
ماه صد انجمن اینجاست خدا می داند
آفتاب حسن اینجاست خدا می داند
خاک درگاه تو بر درد دل خسته شفاست
سر به خاک حرمت گر نگذاریم جفاست
ای گل باغ حسن عطر تو بر روح صفاست
کرم و جود تو بر ما به عیان و به خفاست
"ما به این در، نه پی حشمت و جاه آمده ایم
از بد حادثه اینجا به پناه آمده ایم"
حُسن پیدای حَسن سرّ نهان حسنی
بلکه جانان همه خلق و تو جان حسنی
تو به باغ دل ما سرو روان حسنی
نخل طاها و گل عطرفشان حسنی
ما به خاک حرمت روی نیاز آوردیم
حاجت خویش به درگاه تو باز آوردیم
عصمت فاطمه و عزّت حیدر داری
تو مقام از سخن مدح، فراتر داری
تو عطا و کرم آل پیمبر داری
ز حسین و ز حسن جلوه دیگر داری
جان به قربان تو ای سیّد پاکیزه سرشت
شهرری از تو بهشت است؛ بهشت است؛ بهشت
به تو و عزّت آباء کِرام ات سوگند
به خدا و به رسول و به امامت سوگند
به جلال و به کمال و به مقامت سوگند
به نماز و به قعودت، به قیامت سوگند
تو که سایه به سر خلق دو عالم فکنی
چه شود گر نگهی جانب "میثم" فکنی.
مولودی حضرت سیدالکریم عبدالعظیم حسنی ( ع ) 💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚
یاسید الکریم خوش آمدی خوش آمدی…
صبح تجلی نور خدا مبارکه
میلاد تو آقا به عاشقا مبارکه
یاسید الکریم خوش آمدی خوش آمدی…
غمخوار اهل بیت خوش آمدی خوش آمدی
ای یار اهل بیت خوش آمدی خوش آمدی
یاسید الکریم خوش آمدی خوش آمدی…
از آسمون داره بارون عطر و گل میاد
مولودی میخونه فرشته با یک دل شاد
یاسید الکریم خوش آمدی خوش آمدی…
داری روز جزا اذن شفاعت آقا جون
مارو یادت نره روز قیامت آقا جون
یاسید الکریم خوش یا حضرت ِ عبدالعظیم…
توی صحن و سرات شمیم کربلا میاد
از سوی گنبدت نسیم کربلا میاد
یاسید الکریم خوش یا حضرت ِ عبدالعظیم…
یک نیم نگاه تو چاره ی حلّ مشکلا
با خاک بوسی تو دلا میره به کربلا
یاسید الکریم خوش آمدی خوش آمدی.............
#شاخسی
دور ای منیم آرخام الیم دور
یارالی سیندی بلیم دور
ای وفالی جان یارالی
بونه اوخدی سجده گهده
بونه قاندی یوز گوزونده
دوتولان آیا شباهت
گورورم گوزل یوزونده
گلیرم دالنجا منده
بولوسن بونی ئوزونده(۲)
دور ای منیم آرخام الیم دور
یارالی سیندی بلیم دور
ای وفالی جان یارالی
ماه برج آل هاشم
باتان اولدوزلاری دیندیر
سنی گوزلوری رقیه
بالاجا قیزلاری دیندیر
دور ای منیم آرخام الیم دور
یارالی سیندی بلیم دور
ای وفالی جان یارالی
تاسسون خیامه گلدی
یاندیم آه وزاره گلدیم
دوزمدیم وفالی دیلده
گل آدین هرایه گلدیم
قارداش عطرینی من آلدیم
تلیدن اننده قارداش(۲)
دور ای منیم آرخام الیم دور
یارالی سیندی بلیم دور
ای وفالی جان یارالی
عطریوی آلاآلامن
کربلا چولون دولاندیم
صاق صولا غمیله حیران
گه گدیب گهی دایاندیم
گوردوم الرین کسیبلر
یرده دورعلاوه یاندیم
گوردوم الره دوشوبسن
الرین گورنده قارداش
دور ای منیم آرخام الیم دور
یارالی سیندی بلیم دور
ای وفالی جان یارالی
سینه زن احوالات امام به علی اصغر
اوپدی بوغازینن سنین اوچ شعبه پیکان اصغریم
یات سینم اوسته سسلییم جان اصغریم جان اصغریم
سیلم اوزوم گوز یاشیمی لایلای طرلانیم لایلای
یات سینمه گوی باشیوی املیک جیرانیم لایلای
اوخ دگجگین قنداغیده اسدی ایاقون تیتردی
گویا گولیدون قیردیلار گولسوز بوداقون تیتردی
باشون آخولدی سینووه قانلی دوداقون تیتردی
سندن گوزل گول گورمدیم آخداردیم هر بیر گلشنی
سنده علمداریم کیمین میداندا تک گویدون منی
لایلای دییم یات قبریده اللهه تاپشیردوم سنی
صبر ایسته الله دن منه ای قانه غلطان اصغریم
یولاردا اوغلوم هر گئجه یوخلاردی اولدوزلار سنی
اما بو آخشام خیمه ده اوخشار اوغولسوزلار سنی
نعشون آپارسام خیمیه وئرمز منه قیزلار سنی
بیر بوسه وئر ناز ایلمه احسان دی احسان اصغریم
ای مرغ خونین شهپریم مدیوندی عاشورا سنه
قول باغلی وئردون تشنه جان تنگ اولدی بو دنیا سنه
جنتده باغلار یاره وی لایلای دیر زهرا سنه
✍️حاج حسین غفاری اردبیلی
#اوپدی_بوغازینن_سنی
#غفاری
#اصغریه
فایل صوتی👇👇👇
اوپدی بوغازینن سنین.mp3
2.67M
اشعار فارسی و ترکی نوحه و سرود
#امام_خامنه_ای زنده باد
#بسیجی پاینده باد
روضه شهادت امام جواد ع
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
👇👇👇میثم مطیعی
مرهم حریف زخم زبان ها نمی شود
اصلاً جگر که سوخت مداوا نمی شود
خیلی ها نقل کردند: ذکریا بن آدم راوی این حدیث، میگه خدمت علی بن موسی الرضا(ع) بودم، جوادالائمه نشسته، یه وقت با یه ناراحتی دست به زمین زد سر به آسمان بلند کرد، داره فکر میکنه علی بن موسی الرضا(ع) فرمود: پسرم چی شده، به چی فکر میکنی؛ امام جواد(ع) فرمود: به اون کاری که با مادرم زهرا(س) کردند، به خدا قسم اون دو نفر از قبر بیرون میکشم، آتیششون میزنم.... آخه مادر ما رو کتک زدند...مادر انتقامتو میگیرم....
اصلاً جگر که سوخت مداوا نمی شود
گریه مکن بهانه به دست کسی مده
با گریه هات هیچ مدارا نمی شود
خسته مکن گلوی خودت را برای آب
با آب گفتن تو کسی پا نمی شود
هی صدا میزد جگرم سوخت.....
این قدر پیش پای کنیزان به خود مپیچ
با دست و پا زدن گره ات وا نمی شود
گیسو مکش به خاک دلی زیر و رو شود
در این اتاق عاطفه پیدا نمی شود
با ضرب دست و پا زدنت طشت می زنند
جز هلهله جواب مهیا نمی شود
ام فضل به کنیزها دستور داد هلهله کنند، کسی صدای غربت آقا را نشنوه، این کارا سابقه داره وقتی زینب وارد کوفه شد، همه شروع کردند هلهله کردند، یه وقت زینب خواست حرف بزنه زنها دارن دف میزنن، هلهله میکنن، با اون ید الهی خودش اشاره کرد،اشاره کرد ساکت بشید، حتی زنگ آویخته بر گردن شتران هم ایستاد، در لسان امیرالمومنین شروع به حرف زدن کرد، شروع کرد مردم کوفه رو رسوا کردن، گفت، گفت؛ اگه زینب ادامه بده همه چی خراب میشه، یه کاری کردن زینب آرام شد...
مبهوت می نمود به سرنیزه ای نگاه
کی جان پناه زینب و اطفال بی پناه
راحت بخواب چون که پرستار زینب است
یه وقت لحنش عوض شد... حسین جان فکر اینجا رو نمی کردم، یه جمله دیگه هم گفت: اشاره کرد به حضرت رقیه با این بچه حرف بزن...
با غربتی که هست تو غارت نمی شوی
نیزه به جای جایِ تنت جا نمی شود
خوبی پشت بام همین است ای غریب
پای کسی به سینه ی تو جا نمی شود