#مدح_حضرت_زهرا_س
دست خدا در خلقت زهرا چه ها کرد
سر تا به پا اعجاز را بر او عطا کرد
تا اینکه گنج مخفی اش پنهان نماند
طرح جدیدی از خداوندی به پا کرد
نوری سرشت و مدتی بعد از سرشتن
او را به نام حضرت زهرا صدا کرد
وقتی برای بار اول، فاطمه گفت
آنجا حساب "فاطمیون" را جدا کرد
او جای خود دارد کنیز خانه ی او
با یک نگاهی خاک را مثل طلا کرد
حوریه بود و دستهایش پینه می بست
از بس که در این خانه گندم آسیا کرد
نان شبش در دست مسکین مدینه...
... می رفت یعنی روزه را با آب وا کرد
امشب دخیل چادری پر وصله هستم
آن چادری که بی خدا را با خدا کرد
#علی_اکبر_لطیفیان
#مدح_حضرت_زهرا_س
نه فقط عرش حصیر قدم فاطمه است
علت خلق دو عالم علم فاطمه است
سرسجاده به جایی نرسیده است کسی
هر چه دادند به ما از کرم فاطمه است
ذکر یا فاطمه نقش است به سربند علی
یاعلی ذکر دم و بازدم فاطمه است
سر برید از همه ی اهل جهنم به سخن
خطبه ی فاطمه تیغ دو دم فاطمه است
روی نامش همه ی اهل کرم حساسند
استجابت به خدا در قسم فاطمه ست
دیگر از آتش دوزخ چه هراسی داریم؟
تا امان نامه ی ما با قلم فاطمه ست
ظاهرا خلوت و خاکی ست ولی در باطن
دل هر شیعه ضریح حرم فاطمه است
#مجتبی_خرسندی
#مدح_حضرت_زهرا_س
┅═┄⊰🌿༻🌺༺🌿⊱┄═┅
در سحرگاهان گلی مسرور و شاد
مقدمش بر پهنه ی گیتی نهاد
لاله ای بود از چمن زارانِ پاک
نورِ او رخشنده بود و تابناک
از قدومش قدسیان غرقِ سرور
عالمی شد روشن از مشکات نور
فاطمه مشتقِِّ اسم فاطر است
چون خدا این میزبانی حاضر است
فرش تا عرش از حضورش بی قرار
سر به تعظیم آمده زین افتخار
باغبانی از تبارِ انبیاء
باغبانی می کند این لاله را
آری آن باغِ شقایق بوده است
در طراوت پاک و صادق بوده است
در صلابت، در کرامت، در صفا
جلوه ی رویِ حقایق بوده است
با دو صد بستان بهارِ معرفت
سوره ی کوثر چو لایق بوده است
چند روزی باغبان رفته سفر
رنگِ لاله می شود پژمرده تر
وصلِ لاله غنچه ای نشکفته بود
در طلوعِ صبحِ فردا مانده بود
صبح آمد لاله را پیدا نکرد
او طلوعی بر رخِ دنیا نکرد
شامگاهان تند بادی می رسد
لاله را در چنگِ طوفان می دهد
کوچه ها از غم مکدّر می شود
شهرِ یثرب سوگِ مادر می شود
تا امیری دل به دریا می دهد
این امانت را به بابا می دهد!
#هستی_محرابی
┅═┄⊰🌿༻🌺༺🌿⊱┄═┅