اي ساربان اي ساربان
(روز اول محرم)
اي ساربان اي ساربان
آهسته ران اين كاروان
اصغر بود در خواب ناز
آهسته ران اي ساربان
اي ساربان اين اصغراست
از برگ گل نازكتر است
او از همه كوچكتر است
دل مي برد از كاروان
اي ساربان چون ره روي
خار رهت را جمع كن
چون بعد از اين پر خون شود
پاهاي ناز كودكان
اي ساربان در كاروان
يك دختري شيرين زبان
در چهره و قد و بيان
دارد ز زهرا صد نشان
اي ساربان اين را بدان
آيد زماني آن چنان
از كينه هاي دشمنان
گردد دو گوشش خون چكان
اي ساربان كينه جو
اين دختر از ضرب عدو
با تازيانه پيكرش
شود به رنگ ارغوان
اي ساربان خونين دلم
ايد چو ياد محملم
آن گه كه بي معجر شوند
نيلوفران خسته جان
اي ساربان روزي رسد
كا ندوه جان سوزي رسد
خورشيد سوزان مي خورد
بر پيكري بي سايبان
اي ساربان تندي مكن
با عاشقان رندي مكن
در فكر غارت رفته اي
انگشتري چون شد عيان
اي ساربان در قتلگه
برغ دو چشماني سيه
افتاده بر روي تو و
شرمي نمي كني از آن
اي ساربان سنگدل
آن حنجر ببريده را
مي بيني و با خنجرت
مي بري انگشت گران
اي ساربان پر شرر
بر گوش جان تو مگر
ايا نيايد ناله اي
از مادري قامت كمان
اي ساربان در كمين
بشنو كنون صوتي حزين
گويد مبر انگشت از اين
بي سر تن در خون تپان
اي ساربان اين سان مران
خون گشته دلها الامان
اي ساربان اي ساربان
آهسته ران اين كاروان
نوای حاج احمد مفرح👇👇
﷽
#نوحه_سینه_زنی
#امام_باقر(ع)
خون گریه کن مدینه
دنبالِ این مسافر
رو دامنِ حسینه
سرِ امام باقر
💔مسموم وا اماما
😭مظلوم وا اماما
برا ملاقات خدا
دلِ کبوتر میزنه
از آتیش زهرِ جفا
تو حجره پرپر میزنه
خسته از این شهر، شده مسافر
آشفته احوال ، آزرده خاطر
دلِ هوایی ، شد کربلایی
غریب و تنها ، امام باقر
😭خون گریه کن مدینه
دنبالِ این مسافر
رو دامنِ حسینه
سرِ امام باقر
💔مسموم وا اماما
😭مظلوم وا اماما
تو حالِ جون دادن بازم
دلُ به دریا میزنه
باروضۀ کرببلا
آتیش به دلها میزنه
یه بغض سنگین، تویِ گلوشه
یاد لبایِ خشک عموشِ
این دم آخر به یاد اصغر
مگه میتونه ، آبی بنوشه
انگار داره می بینه گهواره و ربابُ
اشک از چشاش چکیده،هرجا که دیده آبُ
😭خون گریه کن مدینه
دنبالِ این مسافر
رو دامنِ حسینه
سرِ امام باقر
💔مسموم وا اماما
😭مظلوم وا اماما
از آسمونا اومده
حالا به دنبالش حسین
میون این حجره شده
شبیهِ گودالِ حسین
دیشب که خوابِ حسینُ دیده
میدونه دیگه ، وقتش رسیده
چشماش پرآبه یاد سرآبِ رقیه بود وسر بریده
حسین خودش تمومِ جا مونده هاشُ برده
هرکی که مونده مثل رقیه جون سپرده
حسین
😭حسین 3 ،وای 3
شهید تشنه لب ، وای وای وای
روضۀ روز و شب، وای وای وای
حسین حسین حسین ، وای
صلی الله علی الحسین
حسین
🎧#مداح حاج پیرزاده
گروه مداحی (مجمع الذاکرین
─┅─⊱✤ ⃟ن ⃟ ✤⊰─┅
https://eitaa.com/joinchat/3464298690C2efb4a55b4
با مدیریت:شعبانپور ↶
@Haram75
─┅⊱✤✤✤⊰┅─
زمینه؛ باقرالعلوم.mp3
1.43M
#امام_باقر علیهالسلام
#زمینه
🔹باقرالعلوم🔹
میون شبای تیره، تو ماه تمومی
ای آقا تو فخر شیعه، باقرالعلومی
از شور جهاد تو این باغ سرزنده شده
این مکتب به برکت تو پاینده شده
آب حیاته، چراغ راهه
حرف تو واسه ما
جوشش علمت، جذبۀ چشمت
غوغا کرد، تا ابد تو دلا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تو دل تو داغ عصرِ عاشورا نشسته
عمه زینبو میدیدی با دستای بسته
اولین خاطرۀ تلخت داغ شهداست
علت بارون نگاهت آه اسراست
خیمه و غارت، داغ اسارت
روضۀ هر شبه
یه عمره آقا، دلیل اشکات
غصۀ غربت زینبه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ستاره صبحی آقا توی شام غمها
تو کودکی هم خروشی داری مثل مولا
شمشیر کلام تو هردم غوغا میکنه
وقتی که یزیدو تو مسجد رسوا میکنه
عزت زهرا هیبت مولا
تو نگات جاریه
تیغ کلامت بر سر دشمن
تا قیامت آقا کاریه
شاعر: #سیدعلیرضا_شفیعی
نغمهپرداز: #محمدرضا_رضایی
نوحه؛ عطر جاودان.mp3
1.51M
#امام_باقر علیهالسلام
#نوحه
🔹عطر جاودان🔹
پای دَرسَت شیعه جان گرفت
جانها عطری جاودان گرفت
ای که نامت آسمانی اَست
رفتی، قلبِ آسمان گرفت
ای ماهِ آسمان دلها
جا داری در میان دلها
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
داغت بر دل داغی آشناست
هرجا هردم بیرقت بهپاست
ما با یادت گریه میکنیم
ای که یادت یادِ کربلاست
خورشید نیزهها را دیدی
آری تو کربلا را دیدی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دیدم عمری تربت تو را
دارم دردِ غربت تو را
باز ای مولا از چه رو شکست
جهلِ دشمن حرمت تو را؟
دلتنگ مرقد تو ماییم
روزی تا صحن تو میآییم
شاعر: #علی_مؤیدی
4_5904221185951926429.mp3
1.72M
# نوحه واحد وسنگین حضرت مسلم (ع)
ببین تو ناله های محزونم
ببین که زار و دل پریشونم
نیا به کوفه ای آقا جونم (مولای خوبم)
ببین شده سفیرت آواره
آواره ی کوچه و بازاره
مسلم تو بیکس و بی یاره(مولای خوبم)
[میا به کوفه ای حسین جانم(۳)آقای مظلوم]۲
دیدی که شد شکسته دندانم
دیدی که بر قناره مهمانم
ببین که بیقرار طفلانم (نیابه کوفه)
تا که حسین نام تو رُ بردم
آتیش و سنگ و ناسزا خوردم
ازغصه ی زینبِ تو مُردم ( نیابه کوفه)
[میا به کوفه ای حسین جانم(۳)آقای مظلوم]۲
بی کَسَم و تو کوچه می گردم
بدون تو آقا پُرِ درد
هستیِ خود را وقف تو کردم (دلم شکسته)
داری میای ولی پشیمونم
از حالا من روضتو میخونم
با گریه هام شبیه بارونم (دلم شکسته)
[میا به کوفه ای حسین جانم(۳)آقای مظلوم]۲
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
مداحی آنلاین - من گل باغ ولایت پسر زهرایم - حسین سیب سرخی.mp3
8.14M
🔳 #شهادت_امام_محمد_باقر(ع)
🌴من گل باغ ولایت پسر زهرایم
🌴بیکس و یار و تنهایم
🎙 حسین سیب سرخی
⏯ واحد
👌بسیار شنیدنی
📎 #شهادت_امام_باقر
📎 #امام_باقر
🏴
چقدر آه کشیدم برای غربت تو!
شبیه شمع چکیدم من از مصیبت تو
برای آنکه کمی قلب من شود آرام
خدا کند برسد دست من به تربت تو
خدا که جان تو را با جمال خود آمیخت
سرشت، روح مرا نیز با محبت تو
چقدر شکر به درگاه حق بدهکارم!
فقط برای همین: نعمت ولایت تو
سلام حضرت باقر! نمیشود هرگز
حصار فاصلهها مانع زیارت تو
لباس مشکی من غصۀ محرّم داشت
اضافه شد به غمش غصۀ شهادت تو
اگر اجازه دهی، بر حسین گریه کنم
ولی نه جای خودم؛ گریه با نیابت تو...
#زینب_نجفی
#راجی
•┈┈••✾❀💕❀✾••┈┈•🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋کمالی
#امام_باقر
#حضرت_زینب
روضهدارِ منا توئی آقا
شاهدِ کربلا توئی آقا
پیش تو مادرت زمین خورده
نوهی مجتبی توئی آقا
همره عمه آمدی گودال
راویِ ماجرا توئی آقا
آنکه دیده گروهگروه زدند
سنگ و چوب و عصا توئی آقا
آنکه دیده به زیرِ چکمهی شمر
شاه، زد دست و پا توئی آقا
آنکه دیده تمام قرآن شد
با لگد جا به جا توئی آقا
آنکه دیده ضریح مویِ حسین
دستِ یک بیحیا توئی آقا
آنکه دیده سرِ عزیزِ خدا
رفت بر نیزهها توئی آقا
بعد از آن شاهدِ هجومِ سپاه
سویِ آل عبا توئی آقا
آنکه همراه قافله رفته
سویِ شامِ بلا توئی آقا
سخت بر تو گذشت آن ساعات
بد شکستند حرمت سادات
اوج بی غیرتی نشان دادند
سنگ در دست این وآن دادند
اول شهر عنان مرکب را
دست یک مشت بد دهان دادند
جای عرضِ سلام، پیرو جوان
ناسزاها به کاروان دادند
رأسِ جدت به زیرِ پا افتاد
بسکه سر نیزه را تکان دادند
دستِ سادات بر سرِ بازار
صدقه تکههای نان دادند
بوسهگاهِ رسول خاتم را
به دمِ چوبِ خیزران دادند
قاسم نعمتی🦋🦋🦋🦋🦋خادم اهل بیت کمالی
یا امام باقر علیه السلام
از کودکی با آهِ سوزان گریه کردم
با کاروانی دیده گریان؛گریه کردم
هربار با مویی سپید و قامتی خم
عمه صدامی زد«حسین جان»...گریه کردم
یادم نرفته تا که دیدم مرکب آمد
با یالِ غرقِ خون ز میدان گریه کردم
دنبال مرکب پا برهنه می دویدم
دنبال زن ها در بیابان گریه کردم
دیدم که دسته دسته در گودال رفتند
شد شاه عالم سنگ باران گریه کردم
دیدم یکی زانو زده بر روی سینه
گیسوی جدم شد پریشان گریه کردم
دیدم که آب مشک را روی زمین ریخت
سر می برید از ذبح؛عطشان؛ گریه کردم
پیراهن یوسف به چنگ گرگ افتاد
میر بنی هاشم شد عریان گریه کردم
دیدم سپاهی حمله کرده سوی خیمه
تا صبح ؛من شام غریبان گریه کردم
همبازی ام را پیش چشمم ضجر می زد
گُم شد رقیه در بیابان گریه کردم
پیداکه شد تا صبح باعمه کشیدم
از گیسویش خار مغیلان گریه کردم
با چشمهایم کوچه های شام دیدم
کوچه به کوچه با اسیران گریه کردم
دیدم که ناموس خدا گشته گرفتار
برحال عمه من فراوان گریه کردم
دیدم که می بندد یکی با خیزرانش
لبهای یک قاری قرآن گریه کردم گریان؛گریه کردم
هربار با مویی سپید و قامتی خم
عمه صدامی زد«حسین جان»...گریه کردم
یادم نرفته تا که دیدم مرکب آمد
با یالِ غرقِ خون ز میدان گریه کردم
دنبال مرکب پا برهنه می دویدم
دنبال زن ها در بیابان گریه کردم
دیدم که دسته دسته در گودال رفتند
شد شاه عالم سنگ باران گریه کردم
دیدم یکی زانو زده بر روی سینه
گیسوی جدم شد پریشان گریه کردم
دیدم که آب مشک را روی زمین ریخت
سر می برید از ذبح؛عطشان؛ گریه کردم
پیراهن یوسف به چنگ گرگ افتاد
میر بنی هاشم شد عریان گریه کردم
دیدم سپاهی حمله کرده سوی خیمه
تا صبح ؛من شام غریبان گریه کردم
همبازی ام را پیش چشمم ضجر می زد
گُم شد رقیه در بیابان گریه کردم
پیداکه شد تا صبح باعمه کشیدم
از گیسویش خار مغیلان گریه کردم
با چشمهایم کوچه های شام دیدم
کوچه به کوچه با اسیران گریه کردم
دیدم که ناموس خدا گشته گرفتار
برحال عمه من فراوان گریه کردم
دیدم که می بندد یکی با خیزرانش
لبهای یک قاری قرآن گریه کردم🦋🦋🦋🦋🦋🦋کمالی