eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
27.3هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
993 ویدیو
649 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Noferesti1 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
. با عج من ازت بی خبرم - تو که از حال دلم با خبری چی میشه تاج سرم - منو تا خیمه سبزت ببری به نگاه تو قسم - آرزومه به وصالت برسم ای به آه تو قسم - آقاجون فقط تویی همه کسم بی تو لحظه ها ، محکومِ غَمَن شد ذکر لبهای ما ؛ یابن الحسن حتی یاد تو ، احلی من عسل ای منجی عالم مولا العجل العجل یا مهدی یا مهدی یا مهدی از کدوم جاده میای - با عبا و شال سبزِ نبوی از کدوم جاده میای - با شکوه بی نظیر علوی تو بیای بهار میشه - حال و روز همه روبرا میشه تو بیای بهار میشه - دل شیعه با تو هم صدا میشه ای صاحب زمان ، مولا الامان داری از علی و از زهرا نشان قربونت برم ، سایه ی سرم من دردت رو آقا به جون میخرم العجل یا مهدی یا مهدی یا مهدی تو برام روضه بخون - پا به پات گریه کنم صبح و مسا بخون از اون قتلگاه - از سنان و سنگ و شمشیر و عصا روی سینه ی حسین - مونده جای چکمه ی یه بی حیا تو بگو که عمه جان - داره با قد کمان می‌ره کجا ؟ غربت رو ببین - که ناموس دین رو زد به شمرو ، او روشو‌ زد زمین افتاده رها - زیر دست و پا پیکر بی سر شاه اولیا العجل یا مهدی یا مهدی یا مهدی
. با عج من ازت بی خبرم - تو که از حال دلم با خبری چی میشه تاج سرم - منو تا خیمه سبزت ببری به نگاه تو قسم - آرزومه به وصالت برسم ای به آه تو قسم - آقاجون فقط تویی همه کسم بی تو لحظه ها ، محکومِ غَمَن شد ذکر لبهای ما ؛ یابن الحسن حتی یاد تو ، احلی من عسل ای منجی عالم مولا العجل العجل یا مهدی یا مهدی یا مهدی از کدوم جاده میای - با عبا و شال سبزِ نبوی از کدوم جاده میای - با شکوه بی نظیر علوی تو بیای بهار میشه - حال و روز همه روبرا میشه تو بیای بهار میشه - دل شیعه با تو هم صدا میشه ای صاحب زمان ، مولا الامان داری از علی و از زهرا نشان قربونت برم ، سایه ی سرم من دردت رو آقا به جون میخرم العجل یا مهدی یا مهدی یا مهدی تو برام روضه بخون - پا به پات گریه کنم صبح و مسا بخون از اون قتلگاه - از سنان و سنگ و شمشیر و عصا روی سینه ی حسین - مونده جای چکمه ی یه بی حیا تو بگو که عمه جان - داره با قد کمان می‌ره کجا ؟ غربت رو ببین - که ناموس دین رو زد به شمرو ، او روشو‌ زد زمین افتاده رها - زیر دست و پا پیکر بی سر شاه اولیا العجل یا مهدی یا مهدی یا مهدی
. (س) *بند اول* جسمم شده؛زار و نحیف میبینی احوالم/شکست پرو بالم... بابا،یی بیا؛دیگه نمیتونم سه سالمه ولی پیرم بابا همینه تقدیرم شبیه پیرزنا زمینگیرم... حسابی درد سر دارم انگار به زجر بدهکارم میده همیشه با سیلی آزارم... ///من الذی ایتمنی.../// *بند دوم* جوری زده؛توو صورتم ضعیف شده چشمام/کبوده گونه هام... زخم،گوشام؛بازم شده تازه... بابا پاهام پره خاره چشام ضعیف شده تاره این طرز راه رفتنم خنده داره... بابا برات بگم چیزی یه نانجیب و چشم هیزی ماها رو میخواست برای کنیزی... ///من الذی ایتمنی.../// *بند سوم* چند روزیه؛منتظرم تا که بیای بابا؛خستم ازین دنیا... دستام؛پاهام؛دیگه نداره نا... توی موهات پره خاکه سنگ خورده روو لبت یا که جا ضربه ی خیزرانه که چاکه... یکی میزد منو با مشت موهامو میکشید از پشت سنان و زجر میزدن به قصد کشت... ///من الذی ایتمنی.../// شعر: کرج .👇👇👇
.  (س) *بند اول: (س) *بند دوم: (س) *بند سوم: (ع) *بند اول* دخترت تب داره/این روزا بیماره/زیر پاهاش خاره/داداش... صورتش شد نیلی/بس که خورده سیلی/ارثیه فامیلی/داداش... تا میگفت بابامو میخوام ؛ میزدن بی هوا... مسخره میکردن اونو ؛ تموم بچه ها... گریه کردم وقتی که... پرسید از من یه چیزی... خارجی میگن به ما... چیه عمه کنیزی... ///من الذی ایتمنی.../// *بند دوم* مضطر و آشفتم/راه میرم می افتم/شب با گریه خفتم/بابا... تا صدات میزنم/میزنه دهنم/خونیه بدنم/بابا... حوصلم سر رفته بابا ؛ منو هم میبری... نون خشکاشونو میریخت ؛ جلو من دختری... میبینی سرو روومو... ریخته بابایی موهام... شدم مثل مادرت... شکسته استخوونام... ///من الذی ایتمنی.../// *بند سوم* من فدای زخمات/خونیه گونه هات/ریخته انگار موهات/گلم... دختره بابایی/تو مث زهرایی/موجی از دردایی/گلم... خیلی لاغر شدی گلم ؛ دختره بابایی... جون بابا فدای تو ؛ چرا روو خاکایی... از روو نی میدیدمت... وقتی زد تووی سرت... وقتی موهاتو کشید... زد لگد توو کمرت... ///من الذی ایتمنی.../// -کرج* 👇
کی دیده کنار هم، جام می و قرآن را جام می و قرآن و، چوب و لب عطشان را ای فـاطمه‌ی اطـهر! ای دختـر پیغمبـر! در طشت طلا بنگر، وجه الـلَهِ سبحان را فریاد که سوزاندند، آخر دل زینب را افسوس که بشکستند، آن گوهر دندان را یارب جگرم شد خون، دیدم که یزیدِ دون با چوب زند بوسه، لعل لب مهمان را قلب نبی آزردند، در مجلسِ مِیْ ‌بردند هم آیه‌ی تطهیر و، هم سوره‌ی فرقان را فریاد از آن چوب و، افسوس بر آن دندان کز سوره جدا کردند، یک آیه‌ی قرآن را فریاد که از این غم، خون شد جگر عالم آتش زدی ای «میثم»! این عالم امکان را ✍
وقتی رسید قافله در مجلس یزید بالا گرفت غائله در مجلس یزید اشک سر بُریده در آمد که پاگذاشت زینب میان سلسله در مجلس یزید زینب رسید و دور و برش جمع خسته‌ای با پای پُر ز آبله در مجلس یزید داغ رباب تازه شد آن لحظه‌ای که دید بالا نشسته حرمله در مجلس یزید با کینه‌ای به قدمت تاریخ، کفر داشت با دین، سرِ مقابله در مجلس یزید دف‌ها به روی دست، و کِل می‌کشید مست مطرب میان هلهله در مجلس یزید بزم شراب بود و چه کردند پای تشت رقاصه‌ها پِیِ صِله در مجلس یزید ای وای، بین جام شراب و سر امام چندان نبود فاصله در مجلس یزید بالا که رفت چوب، سه ساله بلند شد صبرش نداشت حوصله در مجلس یزید شد اشک چشم، بغض و بدل کرد اینچنین آتش فشان به زلزله در مجلس یزید خون خورد زینب و جگرش پاره پاره شد از دست إبن آکله در مجلس یزید ✍