.
#امام_خمینی ره
#پانزده_خرداد
ای رهبرا؛ راهی که داریم از تو داریم
روح خدا؛ ما هر چه داریم از تو داریم
والله، روحالله یعنی مُحیییِ دین
پیر جماران است، الحق منجیِ دین
بعد از هزار و چهارصد سال از رسالت
احیا شد از فریاد تو، قرآن و عترت
روح ولایت شد دمیده در دلیران
اصلِ امام و امت، افشا شد در ایران
از برکتِ آیاتِ مَثنی وَ فُرادا
یک مملکت شد، همصدا با تو منادا
آری، تو با تکیه به درگاه الهی
یک ملتی را ساختی تا عرش راهی
روزیکه شد فریادِ تو "ما میتوانیم"
اثبات شد حرفَت به دنیا، میتوانیم
ای کهکشانِ دین، بنازم بر قیامت
با سرعتِ نوری خطر کردی، ز نامت
بینامِ تو، این انقلاب، اصلاً نمیشد
این راه و این مکتب مجاب، اصلاً نمیشد
هان! ای علمدار همیشه زندهی ما
با تو بپا شد، ملت رزمندهی ما
از زیرِ یوغِ چکمهی فرعونِ دوران
آزاد شد این ملت، از چنگال گرگان
ایرانِ ما، ایرانِ اسلامی شد آنروز
شیعه در عالم صاحب نامی شد آنروز
تنها نخواندی شیعهی اثنی عشر را
همراه کردی با خود اَبناءِ بشر را
از بس اَدا شد، حقِ مطلب، حقِ مکتب
پیوست در عالم ترا، هر قوم و مذهب
تنها نه با تو، اهل ایران همصدا شد
بیدار از تو یک جهان، با آن ندا شد
بیداریِ اسلامی از آنجا شد آغاز
که حملهاَت، بر کاخِ آمریکا شد آغاز
سال چِل و دو، جلوهای از نینوا شد
پاسخ به سال شصت و یک شد، کربلا شد
خورشیدِ حق تابید، تاسوعای دیگر
در خاک و خون غلتید، عاشورای دیگر
سینهزنان خواندند در خون، نامهی سرخ
پیراهنِ مشکی شد آنجا، جامهی سرخ
اینگونه امت، کشتهی راهِ امام است
تبعیدِ تو، تازه سرآغاز قیام است
آزادگانِ عالم از تو، زنده گشتند
صد لشگر از دلدادگان، رزمنده گشتند
وقتی شدی از حوزهی علمیه رهدار
اسلام را دادی نجات از زیرِ آوار
این چارده قرنِ گذشته، امتحان بود
دینِ خدا، زندانیِ مستکبران بود
از گوشهی زندان، چو سردادی تو فریاد
دینِ نبی را کردی از زندان تو آزاد
کِی داشتی ابزار جنگی، جز پیامی؟
لبیک بشنیدی ز ملت، هر سلامی
اینجا پیامِ عشق، بیپاسخ نمانده
آری سلامِ عشق، بیپاسخ نمانده
اینجا هزار و چهارصد سال عقده بشکفت
یک خطبه خواندی، صدهزاران غنچه بشکفت
اینجا به پایت بوستانی، غنچه واکرد
ملت برایت روز رجعت، کوچه واکرد
روزیکه برگشتی، به گلزار بهشتت
شد بهمنِ پنجاوهفت، اردیبهشتت
روزیکه در خاکت، تنَت، ای بت شکن رفت
چندین کفن از تو، به یادِ بیکفن رفت
اینجا سهروز از جسم تو تکریم کردند
چه دستهگلهایی به تو تقدیم کردند
اینجا تنت شد با قیامی خاص، تشییع
شد پیکرت با احترامی خاص، تشییع
خون جای اشک از دیده افشاندند، مردم
چندین نمازِ میلیونی خواندند، مردم
اینجا برایت خِیل امت، جان و تن داد
ایران به پایت صدهزاران، بیکفن داد
هر مادری اینجا به پایت، گل پسر ریخت
در جنگِ تحمیلی به عشقت، جان و سر ریخت
اینجا کسی، در حفرِ گودالت نینداخت
تیغ و سنان، بر قامتِ دالت نینداخت
اینجا تنت، زیر سم مرکب نرفته
بعد از تو در بازارها، زینب نرفته
اینجا کسی خلخال از پایی نبرده
سجاده از پایت، به رسوایی نبرده
از خانواده معجری، غارت نکردند
انگشت با انگشتری، غارت نکردند
امروز هم، بر پای رهبر، گل بریزیم
از طفل تا سردارِ لشکر، گل بریزیم
امروز ایران، در رهِ والای خدمت
کرده رئیس جمهور تقدیمِ ولایت
امروز یکدل، یکصدا، با شور و وحدت
هستیم با این استقامت، تا شهادت
امروز راه قدس، نزدیک است نزدیک
فریاد ما از قدس، تبریک است تبریک
امروز پای هر ابَر قدرت، شکستیم
در انتظار یوسف زهرا نشستیم
#سالروز_ارتحال_امام_خمینی
#محمود_ژولیده ✍
.
.
#مدح_امیرالمؤمنین
#غدیریه
از محب تا منزلِ محبوب، چندان راه نیست
مقصدی چون گفتنِ یک یاعلی، کوتاه نیست
در معیَّت با علی، هرگز کسی گمراه نیست
لااِلهَ بی علی، ناظر به اِلّاالله نیست
حسنِ نیت با ولایت داشتن، در طاعت است
با امیرالمؤمنین دستورِ احمد، بیعت است
حیدر کرار بر دلها امامت میکند
زین امامت در همه عالم قیامت میکند
پیشِ دشمن، با درایت استقامت میکند
در میانِ دوستان، والا زعامت میکند
دست، سوی بیعتِ مولا کند، عاشق دراز
آرزوی رؤیت او را کند، عاشق دراز
دَم زدن از حیدر کرار، عزت آورد
چون صراطِ مستقیمَش، فتح و نصرت آورد
با علی بودن، جوانمردانه غیرت آورد
دوری از مولا، به هر ترتیب ذلت آورد
گولِ بَخِّ بَخِّنِ فرعونِ امت را مخور
هم فریبِ دَم زدن، از رأیِ ملت را مخور
رأیِ ما را از ازل، قالوا بلا معلوم کرد
آنکه در آب و گِلِ ما، حبِّ خود مرقوم کرد
دشمنی با ظالم و همراهیِ مظلوم کرد
گرچه او را دشمنَش، از حقِ خود محروم کرد
تیغِ مظلومیتَش بُرّان، به اوج اقتدار
لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار
عهد و پیمان با علی بستن، به فرمان خداست
تا علی با پای دل رفتن، به فرمان خداست
دست از غیر از علی شُستن، به فرمان خداست
یاعلی را در عمل گفتن، به فرمان خداست
پای، جایِ پایِ او بنهادن، از ایمانِ ماست
با علی بودن دمادم، شیوهی سلمانِ ماست
هرچه گوئیم از علی، کوهِ فضائل باقی است
هرچه حُسنِ خُلقِ از او گوئی، خصائل باقی است
کم مخواه از او، که انبوهِ مسائل باقی است
لطفِ او باقی است، تا حاجاتِ سائل باقی است
آن مقام و منزلت، اِحصا نمیگردد، بلی
تا خداوند و نبی، باشند مداحِ علی
اُنس با نهجالبلاغه، اُنس با راه علی است
خطبههای دردمندانه، بِزنگاه علی است
قاصِعه تا شِقشِقیه، شاهدِ آه علی است
آه، از آن دردهایی که، تَهِ چاه علی است
از غدیر خُم نگیرد فاصله، درد آشنا
تا بِگردَد با علی هم قافله، درد آشنا
در غدیر خم چرا، امرِ ولایت میشود؟
ترکِ این ابلاغ، توبیخِ رسالت میشود؟
حکمرانی چون، به دستانِ امامت میشود
با امامت نیز، ایجادِ عدالت میشود
در حقیقت، او که با جرمِ عدالت، کشته شد
در مسیرِ حکمرانیِ ولایت، کشته شد
با فساد و ظلم و استکبار، در افتاد علی
سخت با شرک و نفاق و نار، در افتاد علی
با خوارج، همچنان کفار، در افتاد علی
گه مهاجر، گاه با انصار، در افتاد علی
قاسطین و ناکثین مارقین را دور کرد
در حقیقت خوب، چشمِ فتنه را، او کور کرد
هيچکس در کارزار، از واهمه باقی نماند
ناجوانمردی دگر، زان دَمدَمه، باقی نماند
تا به غیر از چند یار از آنهمه، باقی نماند
روز تنهایی به غیر از فاطمه، باقی نماند
خوشترین روزش، سرِ دستِ پیمبر بود و بس
بدترین روزش، تهاجم سوی کوثر بود و بس
دورهی خانهنشینی نیز او، راحت نبود
خار در چشم، استخوانی در گلو، راحت نبود
نیمهشب با قبرِ مخفی گفتگو، راحت نبود
با در و دیوار میشد روبرو، راحت نبود
بیتِ او، چون قلبِ او میسوخت، در این ماجرا
شعلههایش، رفت سوی خیمههای کربلا
#امیر_المؤمنین
#عید_غدیر_خم
#محمود_ژولیده ✍
.
.
#شهدای_غدیر
#دفاع_از_حرم_جمهوری_اسلامی_ایران
هرچند که یاران، بهروی خاک فتادند
خیلِ رفقای شهدا، اهل جهادند
آنانکه علمدارِ شهیدند زیادند
پرچم نَه زمین است، که دست همه دادند
این حربه، از این دست بدست دگر افتاد
با آل علی هر که در افتاد ور افتاد
ای دشمن مغضوب، وطن جان و تنِ ماست
پیراهنِ خونینِ زیارت، کفنِ ماست
ایران، حرمِ آل حسین و حسنِ ماست
هر گوشه قدمگاهِ شهِ بی کفنِ ماست
این شورِ حسینی است، که اینجا به سر افتاد
با آل علی هر که در افتاد ور افتاد
تا یاورِ ما، لایَتَناهیست بدانید
ایران حرمِ امنِ الهیست بدانید
این مملکتِ شیعه گواهیست بدانید
ارتش، چو بسیجی و سپاهیست بدانید
این خاک مپندار، که در دامِ شر افتاد
با آل علی هر که در افتاد ور افتاد
اینجا همه نسلِ پسرِ فاطمه هستند
این نسل، سپاهِ قدَرِ فاطمه هستند
واللهِ جوانان، سپرِ فاطمه هستند
خوبان و شهیدان، ثمرِ فاطمه هستند
خصمِ علی و فاطمه در درد سر افتاد
با آل علی هر که در افتاد ور افتاد
ما سینه زنانِ حرمِ خونِ خدائیم
دلسوخته ی تشنه لبِ کرب و بلائیم
جان بر کفِ آن بی کفنِ راس جدائیم
همناله ی زهرا و علی، چون شهدائیم
آهِ دلِ زهرا، به گلوی سحر افتاد
با آل علی هر که در افتاد ور افتاد ور افتاد
عالَم، ز نوای سحرِ فاطمه گِریید
هر کشته، ز داغِ پسرِ فاطمه گِریید
هر دیده، ز سوزِ جگرِ فاطمه گِریید
مهدی، شبِ جمعه به برِ فاطمه گِریید
هنگامه ی تعجیلِ فرج زودتر افتاد
با آل علی هر که در افتاد ور افتاد
#مقاومت_اسلامی
#محمود_ژولیده ✍
.
.
#مقاومت_اسلامی
صلابت تو عجب باصفاست ای ایران
شکوه دیدنی اَت کیمیاست ای ایران
ز یک هجومِ دلیرانه ی سپاهِ غیور
به قعر، هیمنه ی آمریکاست ای ایران
دوباره مهد دلیران سفیر مهدی شد
سپاهِ روح خدا با خداست ای ایران
سلامِ ماست به دریا دلان مان تقدیم
درود ما همه حمد و ثناست ای ایران
امامِ امتِ ما سید خراسانی است
کسی که هدیه به ما از رضاست ای ایران
برای ملتِ تو ارمغانِ پیروزی
عمل به دغدغه ی مقتداست ای ایران
اگر علیِ زمان، مردِ جنگ احزاب است
دعای حضرتِ خیرالنساست ای ایران
تمام کفر، به جنگ تمام حق آمد
و دید یاور ما هل اتاست ای ایران
قرینِ خفتِ پی در پی است استکبار
وقار پرچمِ تو کبریاست ای ایران
رود ز صفحه ی این روزگار اسرائیل
که انتقامِ شهیدان ماست ای ایران
قسم به خونِ سلیمانی و ابومهدی
عزیز فاطمه نزدیکِ ماست ای ایران
بُتِ فساد شود ریشه کن اگر ز جهان...
از این دیار به عالم، سزاست ای ایران
طلایه دار سپاهِ امامِ عصر و زمان
سپاه و ارتشِ خون خداست ای ایران
شده سراسرِ عالم، بسیجِ حزب الله
ندای صبحِ فرج آشناست ای ایران
اگر ندای لِثارات سر دهد مهدی
امامِ کعبه در آغوشِ ماست ای ایران
#محمود_ژولیده ✍
.
#یا_حسین_ادرکنی
"رجزخوانی در محرم حسینی"
بنویسید که فتحِ دگری، در راه است
فتح اینبار، بدستِ قدَری در راه است
بنویسید که شیطان بزرگ است به رَجم
که فروپاشیِ فرعون تری در راه است
بعدِ نابودیِ صهیون، همه آمادهی رزم
که به اربابِ سَخیفَش، سقَری در راه است
گذر از فتنهی دجّال، جگر میخواهد
با علمدارِ محرم، جگری در راه است
مُتمَسِّک، چو بنامِ اَبی عَبدِاللّهیم
از اَباالفضل، یقیناً نظری در راه است
شک نداریم که در، روضهی ارباب حسین
بعد از این سینهزنیها، خبری در راه است
عاشقانش، نَه تنی و نَه سری میخواهند
مرگِ مردانِ خدا را، هنری در راه است
پای دل میطلبد، تا که نبینی خود را
گذر از جان و جهان را سفری در راه است
راه نزدیک کن از، پرچمِ لبَّیک حسین
آری از راهِ میانبُر، گذری در راه است
پرچمِ مِشکیِ ما، طبق روایات همان...
پرچمی هست، که با آن ظفری در راه است
سِپرِ ماست اِمامی، که خودش بیسِپر است
بعدِ یافاطمه، دفعِ خطری در راه است
یاعلی گویان، در جبهه، به خط باید زد
که ز سلطان نجف، دفعِ شری در راه است
به ولینعمتِ خود،،، تا به رضا مینازیم
ز خراسان، مددِ بیشتری در راه است
وسطِ معرکه هم، تیغِ بیان میخواهد
رجزِ زینبیون را، اثری در راه است
گوشِ دل، باز کن و صوتِ حجازی بشِنو
یا لِثاراتِ لبِ دادگری در راه است
□ □ □
رو به سجاده و تسبیح و مناجات بیار
شبِ تاریکِ شما را، سحری در راه است
با تَضرُّع دلِ شب. ناله و زاری بایست
که اجابت، ز پیِ چشم تری در راه است
روضهی مَشک بخوان و مدد از اَشک بگیر
که به رهبر، مدد راهبری در راه است
رفت کفِّین ز کف، مَشک به دندان بگرفت
گفت بیدست بجنگم، که سری در راه است
یااَخا گفت و به صورت، به زمین خورد، که دید
قد کمان مادری از دردسری در راه است
#محمود_ژولیده ✍
#مقاومت_اسلامی
#ایران_حسین_تا_ابد_پیروز_است
تیر۱۴۰۴/محرم۱۴۴۷
.
#ورود_کاروان_به_کربلا
قدری به سینه آه برایم بیاورید
پیراهن سیاه برایم بیاورید
اخبار بین راه برایم بیاورید
تربت ز قتلگاه برایم بیاورید
دارد حسین میرود انگار کربلا
دارد دل رسول خدا میشود مذاب
میریزد اشک روضه ز چشم ابوتراب
شد نوحههای فاطمه هم نالۀ رباب
کودک چقدر میخورد از نهر آب، آب
دارد عجیب قصۀ غمبار، کربلا
گریان توست مادر تو ای حسین من
بر نیزه میرود سر تو ای حسین من
گردد اسیر، خواهر تو ای حسین من
گردد یتیم، دختر تو ای حسین من
تا شام و کوفه همره اغیار، کربلا
عباس من! تو دور و بر کاروان بمان
همراه زینب و کمک بانوان بمان
پشت و پناه لشگر و پیر و جوان بمان
پیش حسین من به تمام توان بمان
بی تو نداشت سید و سالار، کربلا
این قافله به سوی شهادت روانه است
شبنامههای مردم کوفه بهانه است
از غربت حسین هزاران نشانه است
در انتظار زینب من تازیانه است
زینب کجا و کوچه و بازار، کربلا
✍ #محمود_ژولیده
.
#شب_دهم_محرم
#روضه_شب_عاشورا
بگیر عباس جان، مهلت ز دشمن در شب آخر
که دارم احتیاجِ خلوتی با حضرتِ داور
در این بحبوحهی لشکرکشی، نجواست ترجیحم
که من مشتاقِ قرآن و نماز و ذکر و تسبیحم
دلم تنگِ مناجات است و با محبوبِ خود بودن
که این دنیا نمیاَرزد، به یک ارزن برای من
یقین دارم که امشب، در مناجاتم شبی دارم
که فردا در دلِ این دشت، مضطر زینبی دارم
شبی دارم پر از شور و پر از اشک و پر از احساس
که فردا میرود از دستِ طفلانِ حرم عباس
هزاران حرف دارم بهرِ فردایم، به جانانم
نه اکبر زنده میماند، نه قاسم، نه جوانانم
برای شِکوه از مردم، خدا را گفتگو دارم
در این صحرا، پیِ خارِ مغیلان جستجو دارم
ز گودالی، که اطرافِ حرم آماده میسازم
به گودالی، که فردا پیشِ رو دارم بپردازم
خدا را عهد میبندم، که ترکِ سر شود کارم
که در گودال هم، دست از وصالش برنمیدارم
به اشک و مویه و ناله، پیِ دلدار میگردم
به عشقِ خالقم، آمادهی دیدار میگردم
وجودم تشنهی دیدار و نیزه تشنهی کامم
به خنجر میسپارم حنجر و اعضا و اندامم
یقین دارم پس از من، حمله میگردد مباح اینجا
جسارت بر حریمِ خیمه، میگردد مباح اینجا
چه دستانی که از سیلی شود پر، بعدِ من فردا
چه احکامی که میگردد تمسخر، بعدِ من فردا
چه طفلانی که میگردند، آواره در این صحرا
چه اوضاعی، که غارت هست و گهواره در این صحرا
در آن هنگامه که، وقتِ فرارِ این یتیمان است
بهای گوشواره، بیشتر از گوش طفلان است
نه فردا در حرم سقا، نه حرفِ قحطیِ آب است
اگرچه آب آزاد است فردا، شیر نایاب است
رباب از اشکِ خود امشب، کند سیراب فرزندش
که فردا نیست در آغوشِ او، قنداقِ دلبندش
در این سو عدهای احوالِ یاران را عوض کردند
در آن سو عدهای هم، نعلِ اسبان را عوض کردند
#شب_عاشورا
#محمود_ژولیده ✍
.
.
#مقاومت_اسلامی
#یا_حسین_ادرکنی
"رجزخوانی در محرم حسینی"
بنویسید که فتحِ دگری، در راه است
فتح اینبار، بدستِ قدَری در راه است
بنویسید که شیطان بزرگ است به رَجم
که فروپاشیِ فرعون تری در راه است
بعدِ نابودیِ صهیون، همه آمادهی رزم
که به اربابِ سَخیفَش، سقَری در راه است
گذر از فتنهی دجّال، جگر میخواهد
با علمدارِ محرم، جگری در راه است
مُتمَسِّک، چو بنامِ اَبی عَبدِاللّهیم
از اَباالفضل، یقیناً نظری در راه است
شک نداریم که در، روضهی ارباب حسین
بعد از این سینهزنیها، خبری در راه است
عاشقانش، نَه تنی و نَه سری میخواهند
مرگِ مردانِ خدا را، هنری در راه است
پای دل میطلبد، تا که نبینی خود را
گذر از جان و جهان را سفری در راه است
راه نزدیک کن از، پرچمِ لبَّیک حسین
آری از راهِ میانبُر، گذری در راه است
پرچمِ مِشکیِ ما، طبق روایات همان...
پرچمی هست، که با آن ظفری در راه است
سِپرِ ماست اِمامی، که خودش بیسِپر است
بعدِ یافاطمه، دفعِ خطری در راه است
یاعلی گویان، در جبهه، به خط باید زد
که ز سلطان نجف، دفعِ شری در راه است
به ولینعمتِ خود،،، تا به رضا مینازیم
ز خراسان، مددِ بیشتری در راه است
وسطِ معرکه هم، تیغِ بیان میخواهد
رجزِ زینبیون را، اثری در راه است
گوشِ دل، باز کن و صوتِ حجازی بشِنو
یا لِثاراتِ لبِ دادگری در راه است
□ □ □
رو به سجاده و تسبیح و مناجات بیار
شبِ تاریکِ شما را، سحری در راه است
با تَضرُّع دلِ شب. ناله و زاری بایست
که اجابت، ز پیِ چشم تری در راه است
روضهی مَشک بخوان و مدد از اَشک بگیر
که به رهبر، مدد راهبری در راه است
رفت کفِّین ز کف، مَشک به دندان بگرفت
گفت بیدست بجنگم، که سری در راه است
یااَخا گفت و به صورت، به زمین خورد، که دید
قد کمان مادری از دردسری در راه است
#امام_حسین
#محمود_ژولیده ✍
تیر۱۴۰۴/محرم۱۴۴۷
.
.
#نوحه
#دروازه_کوفه
نیزه نیزه شد جای ثارُالله
زینب زینب گشته اسیرُالله
راسِ شاه عطشان
شد قاری قرآن
مظلوم ای حسین جان(۴)
کوفه کوفه چون میدان جنگ است
سرها سرها نشانه ی سنگ است
آه از دل زینب
شد جان او بر لب
مظلوم ای حسین جان(۴)
طفلت طفلت بر ناقه بیتاب است
بنگر بنگر قلبش ز غم آب است
بر او ترحم کن
با او تکلم کن
مظلوم ای حسین جان(۴)
راهم راهم چون به اینجا افتاد
کوفه کوفه بر ما تصدق داد
آه از اهانتها
باران تهمتها
مظلوم ای حسین جان(۴)
#محمود_ژولیده ✍
👇
.
#حضرت_زینب
اَلسلامُ عَلی' قلبِ زینبِ الصَّبور ولِسانَهَا الشَّکور
ایرانِ فاطمی، همه غمخوار زینبند
این ملتِ حسینی، علمدار زینبند
زینب اگر نبود، جهادی نداشتیم
قرآن و دین، نتیجهی پیکار زینبند
فرماندهانِ ما، همه شاگردِ مکتبش
رزمندگانِ ما، همه انصار زینبند
مائیم اگر، مطیعِ امامینِ انقلاب
آنان مطیعِ سید و سالار زینبند
بنیان گذاشت، اصلِ ولایت فقیه را
آلِ رسول، شاهدِ اسرار زینبند
از صبر و شکرِ اوست، به گودال قتلگاه
اجساد، در تحیّرِ دیدار زینبند
بر زینُالعابدین، چو سِپر شد به خیمهگاه
دیگر اَئمه، حیدرِ کرار زینبند
پیغمبران، مطیعِ فرامینِ حضرتش
والله اولیاء، هوادار زینبند
بعد از حسین، قافله سالارِ عشق اوست
اهلِ حریم و اهلِ حرم، یار زینبند
دستی، به نورِ معجرِ زینب نمیرسد
تا بانوان، حجاب نگهدار زینبند
هفتاد و دو شهید و اسیرانِ اهلبیت
مرهونِ خطبههای دُرَربار زینبند
در کوفه، صوتِ حیدریاَش انقلاب کرد
عشاق، محوِ نطقِ گهربار زینبند
□ □ □
رأسالحسین را، به سرِ نیزه دید و گفت:
نامردمانِ هیز، در آزار زینبند
زد آنچنان، به چوبهی محمل سرش، که خلق...
حیران هنوز، از سرِ خونبار زینبند
از کربلا و کوفه و شام و مدینه، تا...
امروز اهل درد، عزادار زینبند
بیاِذنِ او، کسی به شفاعت نمیرسد
محشر تمامِ خلق، گرفتار زینبند
آنانکه میدهند، خدا را به او قسم
روز ظهورِ یار، فداکار زینبند
#یا_زینب_کبری_ادرکنی
تیرماه۱۴۰۴/محرم۱۴۴۷
#محمود_ژولیده ✍
.
بابا پس از تو عمریست، با گریه خو کنم من
چیزی نمانده از اشک، با خون وضو کنم من
آئینه ای ز مقتل، مانده به پیش رویم
تنها ترا میانِ آن جستجو کنم من
یعقوب کربلایم، از یوسفم خبر نیست
ای پاره پیرهن با تو گفتگو کنم من
از هیجده شهیدم، عمامه ای فقط ماند
هر روز دیده را با آن روبرو کنم من
از غصۀ اسارت، وز داغِ عمه هایم
با اشکِ نیمه شب این، غم شستشو کنم من
خونِ دلی که خوردم از شامِ بی مروّت
با چه زبان توان این سِرِّ مگو کنم من
یک بی حیا چنان بَد، تهمت به عمه ام زد
حتی اِبا ز شرح آن زشت خو کنم من
با خود خرابه ای در سینه ز شام دارم
سجاده را خرابات، دل را سبو کنم من
بالاترین عبادت، بوسه ز حنجرت بود
با خویش نوحه ها زان حالِ نکو کنم من
رفتی و عمه هم رفت، من ماندم و مصائب
هم یاد تو دمادم، هم یاد او کنم من
در دورۀ اسارت دیدم دو صد جسارت
آلامِ خویش تسکین، با ذکرِ هو کنم من
از زخمِ ساق و گردن، هرگز گِله ندارم
کِی شرحِ غربتِ خود را مو به مو کنم من
از آن هزارو نهصد زخمی که بر تنت بود
هر روز یک جراحت از تو رفو کنم من
از روضه های سختت، دل پاره پاره گردد
هر دم که باز یادِ پاره گلو کنم من
با تربتِ تو اصلاً خو کرده این مشامم
از خاکِ قتلگاهت، عطرِ تو بو کنم من
ای روزگارِ شادی دیدار تا قیامت
جز ناله چاره ای نیست، با روضه خو کنم من
روزی هزار رکعت خوانم نماز صبر و...
هر بار در سجودم، لعنِ عدو کنم من
دنیا ندارد اصلاً ظرفیتِ غمِ تو
اسرارِ روضه اَت را، در حشر رو کنم من
#شعر_شهادت_حضرت_امام_سجاد_ع
#محمود_ژولیده
.
#دروازه_ساعات
#روضه_ورود_به_شام
از مصیباتِ شام باید مُرد
از غمی ناتمام باید مُرد
بر سرِ ما از آنچه آمده است
در ورودیِ شام باید مُرد
پشتِ دروازه صبح تا شب، کس
برنمیداشت گام باید مرد
از غمِ ناگزیرِ ماندَن با...
مردمی بَد کلام باید مرد
خارجی خواندهاند، عترت را
جای عرض سلام، باید مرد
در تکاپوی جشنوارهی شوم
وسطِ ازدحام باید مرد
در میانِ همه تعارفها
از شراب و طعام باید مرد
رقصِ رجالهها حرم را کشت
بینِ اهلِ حرام باید مرد
سنگباران که جای خود، فحش از
کوی و بازار و بام باید مرد
آستینهای پاره کافی نیست
بر حجابی تمام باید مرد
هم ز شرمِ حجابِ رفته ز دست
هم ز شرمِ امام باید مرد
بس علی را دهند، بد دشنام
گشت بی احترام باید مرد
از بلای عظیمِ کفر و نفاق
در خواص و عوام باید مردم
از فریبِ هزارها اخبار
با چنین صید و دام باید مرد
وای از مجلسِ شراب و قمار
وای از بذل جام باید
پیشِ رَاسِ بریده، از باده
میگرفتند کام باید مرد
آه ناموسِ فاطمه، تهمت!
از سوی سرخ فام باید مرد
گریهی خون نمیشود مرهم
تا رسد انتقام باید مرد
#شام #اسارت
#محمود_ژولیده ✍
.