eitaa logo
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
14.1هزار دنبال‌کننده
21.5هزار عکس
2.3هزار ویدیو
86 فایل
ˇ﷽ براے تماشاے یڪ عشق ماندگار، در محفلے مهمان شدیم ڪھ از محبّت میان عـلے'ع و زهـرا'س میگفت؛ از عشقے حـلال...💓 •هدیهٔ ما به پاس همراهےِ شما• @Heiyat_Majazi ˼ @Rasad_Nama ˼ 🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴🏴 🏴•| |•🏴 ایــام سوگواری مــادرمان حضــرت زهرا سلام الله علیها را خدمت امام زمان عجل الله و رهبرعزیزتر از جـــانمان تسلیت عرض مےڪنیم🏴🏴 بــه دلیل ایام سوگواری (سلام الله علیها) پــست تــا روز یڪشنبه بارگــذاری📥 نمــےشود.🏴🏴 •|🏴|• @asheghanh_halal
🍃🇮🇷 #بکانه بوے گل و||🌹 سوسن و یاسمن آیـد|| 😊 عطــربهاران ڪنون ازسفــرآیــد خوشگل‌ ــسازے😌👇 @ASHEGHANEH_HALAL 🍃🇮🇷
#شهید_زنده 🕊|..اهل دل مےگویند: بعضے از اولیاء خدا، هم خودشان مےدانند ڪه از اولیاء خدا هستند و هم دیگرانـ👥... بعضےها خودشان مےدانند اما مردم نمےدانند... بعضےها خودشانـ✋هم نمےدانند! شاید شما هم از اولیاء خدا باشے؛ خودت را ارزان نفروشـ✨... #استادپناهیانـ💚 ۹۷/۹/۳۰ ..| @asheghaneh_halal ..|
14.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📷💣 📋•| |•📋 ڪمے تا قسمتے😱 بذل و بخشــش به ملڪــه 😞 نــه ڪه خیلے فــقیر تشــریف داشتــن😏 خــواست 😳 ڪنه✊✊ •|📋|• @asheghaneh_halal 📸💣
🍃🕗|.. #قرار_عاشقی |•ـخستہ از درهاے بستہ دستهاے نا امید👋|• |•عاقبَتـ بر پنجره فولادِ تو رو مےزنند🙂|• ‌ #السلام_علیڪ_یاعلےبن_موسےالرضا @asheghaneh_halal 🍃🕗..|
🇮🇷🍀 🍀 #آقامونه "😎" امامِ انقلابےِ ما ، کشور را از منجلاب‌ها "✊" بیرون کشید "💯" از منجلاب وابستگے ، عقب‌ماندگے ، "🔥" فساد سیاسے، فساد اخلاقے و حقارت "👌" بین‌المللے #سخن_جانانــــ❤️ پ.ن: 🌹•° با رهبر و انقلاب و با خون شهید ☺️•° با یڪ صــــــلوات بیعتے تازه کنیم 🍀 @asheghaneh_halal 🇮🇷🍀
💍🍃•| #همسفرانه در گوشــت میگه |•👂•| اگــه|•☝️•|تـو رو نداشتــم چیڪار میکردم :) مگه از این عاشقانه هاے|•💚•| ڪوچیڪ قشنگتــرم هست…؟! |•😍•| ‌‌ 💍🍃 •| @asheghaaneh_halal
°🐝| #نےنے_شو |🐝° [☹️]نبین اینطول لاحت نتستم [🙊]تولے به مادلم تمت تلدم . [😢]بیین لپام داله آب میســه؟ اخ قربون اون لپــات برم کدبانو جــان[😘] استودیو نےنے شو؛ آبـ قنـ🍭ـد فراموش نشه👼👇 °🍼° @Asheghaneh_halal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
°🎯| |🎯° 👋👋 فوری فـــــــــــوری💪💪 رونمــایے از،زیرزمینے ساخت موشڪ☝️ آمریڪا قطعـــــــــا خــواب نخـــــــواهد داشت✊✊💪💪🇮🇷🇮🇷 🇮🇷🇮🇷 🇮🇷🇮🇷 👊👊 فــــرنگـ بــدون سانســـــور🙄👇 📡| @Asheghaneh_Halal
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
°🎯| #غربالگرے |🎯° #سیلےچهــــارم👋👋 فوری فـــــــــــوری💪💪 رونمــایے از،زیرزمینے ساخت موشڪ☝️ آمری
ببنیــــد و به ایــــرانے بودنــتان🇮🇷 افتخــــــــار ڪنیــد💪🇮🇷🇮🇷 سپــاه مچــــڪریم💪💪🇮🇷🇮🇷 رونمـــایے از موشڪ 🇮🇷🇮🇷 بــا برد 1000 ڪیلومتر💪💪 ڪاخ سفیــــد منتظرمون بــاش🇮🇷🇮🇷
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
🎀🍃 🍃 #عشقینه #عقیق♥️ #قسمت_هشتاد_وشش ♡﷽♡ عقیله با اخم نگاهش کرد و گفت: شما دهنتو باز نکنی و مارا م
🎀🍃 🍃 ♥️ ♡﷽♡ قاسم بادے به غبغبه مےاندازد و میگوید: تو فکرشم مهندس! ولے خودت که شاهدے هم کفو و هم شان پیدا نمیکنم! مگه دنیا چند تا قاسم داره که همتاشو هم داشته باشه! حاج رضا علے که شاهد حرفهاے دو شاگردش بود همانطور که به سمت حوض میرفت براے تجدید وضو گفت: کم بلوف بزن حضرت هیکل! اینبار قاسم هم به خنده افتاد و گفت: داشتیم حاجے؟ حاج رضا علے مشتے آب به صورتش پاشید و گفت: اینجا همه چے داریم!! بعد رو به طالب گفت: پاشید برید به کار و زندگیتون برسید حرفاے این جاهل براتون نون و آب نمیشه! با این حرفش همگے پرا کنده شدند و خداحافظے کردند قاسم هم روے ابوذر را میبوسد و میگوید: ولے سواے از شوخے ان شاءالله هرچے خیره پیش بیاد! ابوذر هم با لبخند ان شاءالله میگوید و میرود تا به مهمانے عمه عقیله اش برسد.... عقیله براے تک تک برادر زاده هایش غذا میکشد و میگوید: بفرمایید شروع کنید کمیل به به کنان میگوید: اے جان! میدونے چند وقته لوبیا پلوهاتو نخورده بودم و دلم براشون تنگ شده بود؟ عقیله جرعه اے دوغ مینوشد و میگوید: نه نمیدونستم میریزم برات ببرے خونه آیه با خنده کنارش سبزےمیگذارد و میگوید: بخور نوش جونت داداشم ... ابوذر در سکوت غذا میخورد و عقیله روے او زوم شده آخر سر طاقت نمے آورد و میگوید: ابوذر فردا ساعت چند باید بریم؟ _بابا که براے ساعت ۸ هماهنگ کرده شما ساعت ۶ حاضر باشید! کمیل ذوق زده میگوید: آیه صبح میاے بریم باهم بیرون من یه پیراهن بگیرم؟ ابوذر چشمهایش را گرد میکند و میگوید: مگه میخوایم بریم عروسے؟ بہ قلم🖊 " ۲ "✨ ☺️ هرشب از ڪانال😌👇 🍃 @asheghaneh_halal 🎀🍃
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
🎀🍃 🍃 #عشقینه #عقیق♥️ #قسمت_هشتاد_وهفت ♡﷽♡ قاسم بادے به غبغبه مےاندازد و میگوید: تو فکرشم مهندس! ول
🎀🍃 🍃 ♥️ ♡﷽♡ آیه اخم میکند به ابوذر و میگوید: چیکارش دارے داداشمو؟ بےذوق میخواد در مقام برادر شوهر چشم بازارو کور کنه!! بعد روبه کمیل میگوید: من فردا دربست در اختیار شمام داداشے هرجا خواستے میریم! کمیل با لبخند مرموزش ابرو هایش را بالا پایین میکند و ابوذر را به خنده مے اندازد! بعد از شام عقیله بساط تنقلاتش را پهن میکند و همگے را دعوت به دیدن فیلم ایرانے که تازه به دستش رسیده بود میکند!! ابوذر به طور نمایشے دستهایش را بالا میگیرد و میگوید: وااای خدایا باورم نمیشه! یعنے دعاهام مستجاب شد؟ یعنے تموم شد دوران شکنجه هاے ما با اون فیلمهاے کذایے؟ همه به این حالتش میخندند و عقیله میگوید: خیلے هم دلت بخواد همراه من بشینے فیلم ببینے! _______________________ آخر شب که کمیل و ابوذر رفتند باز هم بے خوابے به سر اهالے آن خانه زد... آیه به عادت همیشگے روی پاے عقیله دراز کشیده و به تلویزیون خیره شد... دلش قدرے حرف زدن میخواست هر چند تکرارے... به نظرش رسید عقیله اینروزها خیلے درهم و گرفته است .دستے به صورت عقیله کشید و گفت: مامان عمه حرف بزنیم؟ عقیله نگاهش کرد و گفت: حرف بزنیم _اوممم از خودمون بگیم _از خودمون میگیم! بے مقدمه میپرسد:عمه تو چرا جوونیتو حروم من کردے؟ اخمے صورت عقیله را میپوشاند و میگوید: قرار بود حرف بزنیم نه اینکه تو شعر بگی با این استعداد نداشته ات! لبخند کمرنگے روے لبهاے آیه می آید: جدے میگم تو چرا هیچ وقت ازدواج نکردے؟ عقیله جدے تر میگوید: موضوع بحثت خیلے قدیمے شده! بہ قلم🖊 " ۲ "✨ ☺️ هرشب از ڪانال😌👇 🍃 @asheghaneh_halal 🎀🍃