🌺🍃
| #خادمانه | #شگفتانه✨ |
#لیست ڪاملے از رمان هآے
عاشقانھھاےحـــلال🌸🍃
تقدیــــم نگاھ قشنگتـونـ😍
•• بھ ترتیبـ😉
رونمایےمیڪنمازبهترینرمانهاےایتا😍👇
- اول از همه، رمان حال حاضرمون که
توسط خود نویسنده بارگزاری میشه:👇
https://eitaa.com/asheghaneh_halal/57509
-- و بعد رمانهایی که از سال ۹۷
تا ۱۴۰۱ برای شما گلچین شد:👇
📕| رمان ارزشی
چنـد دقیقھ دلت را آرام ڪنـ👇💓
https://eitaa.com/asheghaneh_halal/1083
❤️| رمان پُرطرفدار ناحلــھ😍👇
https://eitaa.com/asheghaneh_halal/3482
( این رمان هم مخصوصا
برای کانال ما نوشته شد و منتشر شد!☺️)
📕| رمـان زیبـای عقیــــق👇💎
https://eitaa.com/asheghaneh_halal/15429
❤️| رمـان معنوے عارفانھ
زندگینامهےشهیداحمدعلےنیری💚👇
https://eitaa.com/asheghaneh_halal/29081
📕| رمان عاشقانھے مسافرعشق
در ۶۲قسمــت تقدیم نگاھتونـ🌸👇
https://eitaa.com/asheghaneh_halal/30279
❤️| دسترسےبھرمــــانِ
جذابِ سجادهےصبر👇
https://eitaa.com/asheghaneh_halal/31157
📕| رمـان نــآبِ ھــــآد😍👇
https://eitaa.com/asheghaneh_halal/23879
❤️| رُمانِ دوستداشتنی تمامزندگیمَن👇
https://eitaa.com/asheghaneh_halal/36423
📕| تاپروانگــے؛
دلےترینرمـــانِعاشقانھھاےحلالـ😍👇
https://eitaa.com/asheghaneh_halal/37551
❤️| رمان خوشعطرِ حجاب من😊👇
https://eitaa.com/asheghaneh_halal/54326
📕| دسترسےبهرمانِ ملیحِ عشق مقدس👇
https://eitaa.com/asheghaneh_halal/55352
❤️| رمان باجذبهے
رهایے از اسارت تقدیمتون:🧐👇
https://eitaa.com/asheghaneh_halal/56119
📕| رمان فوقهیجانے تنها میان داعش:👇
https://eitaa.com/asheghaneh_halal/56657
●● و در حال حاضر ویژه ترین رمان ِ
کانال عاشقانههای حلال رو
از خود نویسنده بگیرید:👇
https://eitaa.com/asheghaneh_halal/57509
این شما و این رمانِ کانال ما،
به نام • توبه نصوح •👆
پ.ن:
همراهمون بمونید
و یک عاشقانه هاے حلالے شوید
و پل ارتباطی شما با ما:
[ Harfeto.timefriend.net/16641205359013 ]
میزبانتون خواهیم بود!☺️☝️
#همھےرمانھادریڪنگــــاھ😍👌
#بخونیدولذتببرید😌💪
#یاعلےمدد💚
[ @asheghaneh_halal ]
🌺🍃
عاشقانه های حلال C᭄
🌺🍃 | #خادمانه | #شگفتانه✨ | #لیست ڪاملے از رمان هآے عاشقانھھاےحـــلال🌸🍃 تقدیــــم نگاھ قشنگتـو
لیست ڪامل #رمانهاے ڪانال عاشقانہهای حلال😎🖐🏻
∫°🍁.∫
∫° #صبحونه .∫
.
.
[🌤]
"صـبـح" باش|🤍|
ڪمے بیـشتــر بـخــند امــروز|😉|
و ڪمے بـیشــتر مـهـربـان باش|😍|
بـگـذار لبـخـندت چـراغِ دلے شـود|❤️|
و مـهـربـانــے ات
صـبـحِ ڪوچڪے
به قـدر مـرزِ شـانـه هـاے یڪ نـفـر|💌✨|
✍🏻 #معصومه_صابر
#صبـحـتـون بـہ عـشــق|😍🌱|
.
∫°🌤.∫ #صبح یعنے ،
تو بخندے و،دلم باز شود👇🏻
Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
∫°🍁.∫
≈|🌸|≈
≈|#پابوس |≈
🌷حضرت مـآدر🌷:
••[خیارڪم ألینڪم مناڪبہ و أڪرمهم لنـسـائهـم ]••
🍃 بهترین شما ڪسانی هستند ڪه
در برخورد با مردم نرم تر و مهربان ترند
و با همسرانشان مهربان و بخشنده اند 🍃
✍/•° دلائـل الامـامـہ طبرے صــ7ـــ
.
.
≈|💓|≈جانےدوبارهبردار،
با ما بیا بہ پابــوس👇🏻
Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
≈|🌸|≈
•<💌>
•< #همسفرانه >
.
.
❤️○ تازه تو دبٻــرستان اسم نوشتہ بودم. وقتی مٻـرفتم ڪلاس، زٻنب رو مٻسپـردم دست مــادرم و مٻـرفتم.
🧡○ یہ روز ڪہ از ڪلاس برگشتـم دٻدم علی داره لبــاس کثٻف زٻنب رو عـوض مٻڪنہ و رفتـارش مثل همٻشہ نٻست.
💛○ شَستم خبــردار شد ڪہ علی بہ خاطـر اٻنڪہ زٻنب رو گذاشتـم و رفتـم مدرسہ ناراحتہ!
💚○ گفت: دلت مٻـاد زٻنبو تنهـا بذاری؟
گفتم: توقع داری دست از ڪارو زنـدگی بڪشم و اٻن بچہ رو حلـوا حلـوا ڪنم؟
💙○ تا دٻـد بہ هم رٻختـم و حال خوبی ندارم، با نـرمی و لطـافت خاصی گفت: رســالت اصلی تو تربٻت زٻنبہ. سعی ڪن ازش غافــل نشی.
💜○ آرامـش و نـرمی ڪلامش آرومــم ڪرد.
🌷شهید دفاع مقدس #علی_بینا
.
.
•<🕊> دلــِ من پشٺِ سرش
ڪـاسهےآبـےشــد و ریخٺ👇🏻
•<💌> Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
|•👒.|
|• #مجردانه 😇.|
.
یڪی از مسائلی که الان جوونا سر این مسئله با بزرگترا درگیر هستند اینه ڪه دختر یا پسر میگه:🗣
من فقط قراره با یه نفر ازدواج ڪنم!!!💕
میخوام بهت بگم ڪه بله تو قراره با یه نفر ازدواج ڪنی اما افراد دیگه روی زندگی شما تاثیر گذار هستند🤗❣
مثلا وقتی میرید تحقیق و متوجه میشید که فرهنگ خانواده و رفت و اومدشون با شما متفاوته؛🙁
انتخابت رو عوض ڪن🙃
ببین سعی نڪن با عرف خانواده و عرف جامعه بجنگی؛⚔
اگر میگن خانواده آقا پسر سر اینڪه شما عروسشون بشی تردید دارن؛🧐
نگو من میسازم، من مهمم که دوسش دارم؛ انتخابتو عوض ڪن🙂
همه اینا رو بهتون میگم ڪه متوجه بشید شما با یڪ ایل و تبار وصلت میڪنید نه یڪ شخصِ خاص😎💝
موفق باشی رفیق😇😍
#آرامش
#ازدواج_موفق
#خواستگاری
.
.
|•🦋.|بہ دنبال ڪسے،
جامانده از پرواز مےگردم👇🏻
Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
|•👒.|
هدایت شده از عاشقانه های حلال C᭄
🌺🍃
| #خادمانه | #شگفتانه✨ |
#لیست ڪاملے از رمان هآے
عاشقانھھاےحـــلال🌸🍃
تقدیــــم نگاھ قشنگتـونـ😍
•• بھ ترتیبـ😉
رونمایےمیڪنمازبهترینرمانهاےایتا😍👇
- اول از همه، رمان حال حاضرمون که
توسط خود نویسنده بارگزاری میشه:👇
https://eitaa.com/asheghaneh_halal/57509
-- و بعد رمانهایی که از سال ۹۷
تا ۱۴۰۱ برای شما گلچین شد:👇
📕| رمان ارزشی
چنـد دقیقھ دلت را آرام ڪنـ👇💓
https://eitaa.com/asheghaneh_halal/1083
❤️| رمان پُرطرفدار ناحلــھ😍👇
https://eitaa.com/asheghaneh_halal/3482
( این رمان هم مخصوصا
برای کانال ما نوشته شد و منتشر شد!☺️)
📕| رمـان زیبـای عقیــــق👇💎
https://eitaa.com/asheghaneh_halal/15429
❤️| رمـان معنوے عارفانھ
زندگینامهےشهیداحمدعلےنیری💚👇
https://eitaa.com/asheghaneh_halal/29081
📕| رمان عاشقانھے مسافرعشق
در ۶۲قسمــت تقدیم نگاھتونـ🌸👇
https://eitaa.com/asheghaneh_halal/30279
❤️| دسترسےبھرمــــانِ
جذابِ سجادهےصبر👇
https://eitaa.com/asheghaneh_halal/31157
📕| رمـان نــآبِ ھــــآد😍👇
https://eitaa.com/asheghaneh_halal/23879
❤️| رُمانِ دوستداشتنی تمامزندگیمَن👇
https://eitaa.com/asheghaneh_halal/36423
📕| تاپروانگــے؛
دلےترینرمـــانِعاشقانھھاےحلالـ😍👇
https://eitaa.com/asheghaneh_halal/37551
❤️| رمان خوشعطرِ حجاب من😊👇
https://eitaa.com/asheghaneh_halal/54326
📕| دسترسےبهرمانِ ملیحِ عشق مقدس👇
https://eitaa.com/asheghaneh_halal/55352
❤️| رمان باجذبهے
رهایے از اسارت تقدیمتون:🧐👇
https://eitaa.com/asheghaneh_halal/56119
📕| رمان فوقهیجانے تنها میان داعش:👇
https://eitaa.com/asheghaneh_halal/56657
●● و در حال حاضر ویژه ترین رمان ِ
کانال عاشقانههای حلال رو
از خود نویسنده بگیرید:👇
https://eitaa.com/asheghaneh_halal/57509
این شما و این رمانِ کانال ما،
به نام • توبه نصوح •👆
پ.ن:
همراهمون بمونید
و یک عاشقانه هاے حلالے شوید
و پل ارتباطی شما با ما:
[ Harfeto.timefriend.net/16641205359013 ]
میزبانتون خواهیم بود!☺️☝️
#همھےرمانھادریڪنگــــاھ😍👌
#بخونیدولذتببرید😌💪
#یاعلےمدد💚
[ @asheghaneh_halal ]
🌺🍃
کانال جنت الحسین_۲۰۲۲_۰۷_۱۸_۱۱_۵۵_۵۸_۱۴۳.mp3
3.13M
↓🎧↓
•| #ثمینه |•
.
.
از مولا علی علیه السلام پرسیدند←چگونه علی شدی؟
فرمودند← کنت بوابا علی باب قلبی › نگهبان بسیار مراقبی برای قلبم بودم:)
.
.
•|💚| •صد مُــرده زنده مےشود،
از ذڪرِ #یاحسیــــــــــــن ( ؏)👇🏻
Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
↑🎧↑
•[🎨]•
•[ #پشتڪ 🎈]•
ول کن جهان را ، زندگی چایِ تازه
دَمی است کہ دیــر بِجُنـبی از دهن
میافتد ...☕️💕
.
.
•[📱]• بفرمایید خوشگلاسیون موبایل👇🏻
Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
•[🎨]•
◉❲🌹❳◉
◉❲ #همسفرانه 💌❳◉
.
.
باهمینچادࢪوچفیھ شده ايهمسفࢪم . .
توفقطباشڪناࢪم،شهادتبامن!
باهمینچادࢪوچفیھ شدهامهمسࢪفت . .
ايبهقࢪبانتویاࢪم،شهادتباهم:)❤️
.
.
◉❲😌❳ ◉ چــون ماتِ #تــوام، دگر چہ بازم؟!👇🏻
Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
◉❲🌹❳ ◉
عاشقانه های حلال C᭄
«💕» «🤩» #چالش_همسفرانه #مختص_عشق_حلالم . . ↩️شرڪت ڪننده: شماره9⃣1⃣ 💕|همسـنگـر جـاده عشـق:)
«💕»
«🤩» #چالش_همسفرانه
#مختص_عشق_حلالم
.
.
↩️شرڪت ڪننده: شماره0⃣2⃣
فـرفـری مـوی تـو
جـان مـن است..💕
.
.
چالش قشنگمون فراموش نشه☺️🎀
جایزه هم داره ها😉🎁
آیدی خـادم چالش 👇🏻
🆔 : @BanoyDameshgh
«🏃🏻♀» #بدوجانمونیازچالش👇🏻
«💕» Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
❢💞❢
❢ #عشقینه 💌❢
.
.
[📖] رمان:《 #توبه_نصوح 》
[ #قسمت_چهل_ویکم ]
تمام بدنم کج و کوله شده بود. بیش از دو ساعت آن هم ناپیوسته، نتوانستم بخوابم. صبح شده بود و منتظر دکتر بودیم که ببینیم حاج رسول را مرخص می کنند یا نه. حوریا و مادرش آمده بودند. چشمان پف کرده و صورت رنگ پریده ام نشان از شبی سخت می داد. محمدرضا هم آمد. حوریا سرسنگین بود و محمدرضا عبوس. اصلا محمدرضا برایم اهمیتی نداشت اما نمی دانم چرا رفتار حوریا آشفته و کلافه ام می کرد. حتی اگر سنگین و بی اهمیت هم نبود باز هم این دختر خیلی با من هم کلام نمیشد اما این رفتار سنگین را نمی توانستم تاب بیاورم. دوست داشتم به او ثابت کنم من از طرف کسی نیامده ام و قصد آزار کسی را ندارم. تمام حرکات من و حتی حرکات عادی حوریا زیر نظر دندان های ساییده شده ی محمدرضا بود و بهتر دیدم آنجا را ترک کنم.
_ حاجی اگه اجازه بدید من میرم.
_ زحمت افتادی حسام. می دونم بهت سخت گذشت، حلال کن.
_ نفرمایید حاجی. شما خیلی به گردنم حق دارید.
_ ماشین داری؟
_ نه... یعنی...
حاج رسول حرفم را قطع کرد و رو به حوریا گفت:
_ فرمانده، حسام رو برسون. خسته س
همزمان با انکار من، محمدرضا هم ناخودآگاه زبان چرخاند و گفت:
_ نمیخواد حاج آقا...
و بعد دستپاچه خودش را جمع کرد و گفت:
_ منظورم اینه خودم می رسونمشون.
قبل از اینکه بر حسب توفیق اجباری، با این برج زهرمار همنشین شوم از حاجی خداحافظی کردم و بیرون زدم. چون نمیخواستم از محل سکونتم هم باخبر شوند. چقدر دوش آب ولرم لذتبخش بود. آب که به چشمم می ریخت، چشمم می سوخت. رگ های قرمز و ریز بیشتر سطح سفیدی چشمم را گرفته بودند. با همان حوله تنی روی تختم ولو شدم و چشم هایم را بستم. ساعت از ۱۴ میگذشت که بیدار شدم. هنوز بدنم درد می کرد اما انگار سرحال تر شده بودم. تدارک ناهار دیدم و چای تازه دمی برای خودم ریختم. گوشی را که نگاه کردم بیش از پنج بار افشین تماس گرفته بود. می خواستم رنگ بزنم که باز منصرف شدم. نمی خواستم مزاحم لحظات خوش او با النا باشم. دلم برای عروسکم تنگ شده بود و از پیاده بودن خسته شده بودم. امروز باید سری به تعمیرگاه می زدم و از وضع ماشینم با خبر می شدم. مغازه هم که... رها شده بود به امان خدا... زندگی ام به هم ریخته بود اما دلم راضی بود از این به هم ریختگی. انگار حسی سبک روی قلب سنگینم نشسته بود که هر لحظه تنفس را برایم راحتتر می کرد و تپش قلبم را آرامبخش تر.
#نویسنده_طاهره_ترابی
[⛔️] ڪپے تنهاباذڪرمنبعموردرضایتاست.
.
.
❢💞❢ Eitaa.com/Asheghaneh_Halal