eitaa logo
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
14.3هزار دنبال‌کننده
21.3هزار عکس
2.2هزار ویدیو
86 فایل
ˇ﷽ براے تماشاے یڪ عشق ماندگار، در محفلے مهمان شدیم ڪھ از محبّت میان عـلے'ع و زهـرا'س میگفت؛ از عشقے حـلال...💓 •هدیهٔ ما به پاس همراهےِ شما• @Heiyat_Majazi ˼ @Rasad_Nama ˼ 🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼
مشاهده در ایتا
دانلود
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
❢💞❢ ❢ #عشقینه 💌❢ . . [📖] رمان:《 #رایحه_حضور 》 [ #قسمت‌هشتادوهفتم ] ۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰
❢💞❢ ❢ 💌❢ . . [📖] رمان:《 》 [ ]  آرام همانطور که دستم بند ، دوربینم بود به طرفش قدم برداشتم این روز ها حتما باید سری به دکتر بزنم ، این ضربان های بلند و پی در پی چه می گفتن ؟! آرام دستم را، روی حفره سمت چپم گذاشتم : تو انقدر بی آبرو بودی و خبر نداشتم ؟! انقدر تند نزن لعنتی .... درست مقابلش ایستادم ، سرش بند کاغذ های درون دستش بود که فکر کنم سایه حضورم را حس کرد که سرش رو بالا آورد و چشمان متعجبش فقط به اندازه چند ثانیه زیادی کوتاه به من دوخته شد : سلام جناب نواب انگار کمی از بهت خارج شد که ایستاد و با آن لحن دیوانه کننده اش نجوا کرد : سلام خانوم ، خدا قوت باز دوباره حرف زد و سوال های من شروع شد ، چرا من سکوت نمی کردم؟! : خدا قوت دقیقا یعنی چی ؟! لبخند محوی که چهره اش را زینت داد را با همان سر پایین افتاده اش تشخیص دادم : انسان حتی اگه تو اون لحظه مشغول فعالیت های فیزیکی هم نباشه یا قبل اون کاری کرده یا حتی تو همون لحظه تو ذهن و دلش هنوز فعالیت هایی انجام میشه ، خدا قوت یعنی خدا نیرو و توان بده بهتون در حال انجام هر کاری هستین ، یه جور آرزوی یاری از طرف خداست به فرد مقابل ... بازم بی مثل و مانند مسئله را تجزیه کرده بود و من تک تک ضربان های تندم را میان تک به تک کلمه هایش جا گذاشته بودم .. این مرد عجیب بود ، یک حرف کوتاهش هم توانایی تسلیم شدن محض را مقابلش داشت،  آرامش میان چهره و تمام حرف هایش را خیلی دوست داشتم،  میشد منم روزی میان آرامش غرق بشوم و رایحه حضورش رو تنفس کنم ؟! میشد ؟! هول گفتم : مرسی که توضیح دادین ، اصلا یادم رفت احوال پرسی کنم با همان آرامش ذاتی اش نجوا کرد : خواهش میکنم خلاصه ؛حرف زدن هایش مرا یاد اولین دیدارمان می انداخت ولی ریحانه آن موقع کجا و ریحانه حالا کجا ؟! می خواستم برای درگیری این روز هایم از او کمک بگیرم سخت بود ولی خب من ریحانه بودم ! : آقای نواب یه سوال داشتم خدمتتون ؟! یه فردی اگه حسابی بخواد دل تکونی بکنه و حال دلش خوب بشه باید بره کجا؟! تعجب را میشد در چهره اش دید، نفس عمیقی کشید: به نظر من اون فرد حرم لازمه با ماتی پرسیدم: کدوم حرم ؟! _ اگه شرایطش رو داشته باشه کربلا ولی اگه نباشه مشهد بهترین گزینه است ، پیش ضامن آهو نفسم را آه مانند بیرون دادم ! آخرین باری که مشهد رفته بودم چه زمانی بود اصلا ؟! دلم پر کشید برای ضامن آهویی که قهرمان بود برایم از همان بچگی ! داستان ضامن شدنش را شنیده بودم .. و چقدر برای آن آهو حسودی کرده بودم !!! چشمانم را گشودم : مرسی از کمکتون مزاحمتون نمیشم نگاهی به عقیقش انداخت : مراحمین ، یا علی و بعد سمت دوستش رفت و من آرام زمزمه کردم : یا علی ! [⛔️] ڪپے تنها‌باذڪرمنبع‌موردرضایت‌است. . . ❢💞❢ Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
「💚」◦ ◦「 🕗」 . ای بـرف به جای مـن که دور از حرمم❄️ بر گنبـد و بارگاه او بوسـه بزن♥ . ◦「🕊」 حتما قرارِشـــاه‌وگدا، هست‌یادتان👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal 「💚」◦
«🍼» « 👼🏻» . . شیهههه؟!😟 دالم بازے میتُنَم وِلَم تون😥🕹 بابایے اینو بهم داد دوفت باهاش بازے تونم اما مامانے میجه زیاد حوب نیشت☹️😭 🏷● ↓ شیهههه؟: چیهههه میتُنم: میڪنم ولم تون: ولم ڪن ــــــــــــــــــــــــــــــ♡ــــــــــــــــــــــــــــــ براے تماشا ڪردن تلویزیون در خانه قوانینے تعیین ڪنید.⛔️ مثلا اینڪه ڪودڪان در هنگام انجام تڪالیف، خوردن غذا در ڪنار خانواده و یا انجام ڪارها و مسئولیت هاے روزمره شان حق تلویزیون تماشا ڪردن ندارند.❌ زمان و ساعات تماشا ڪردن تلویزیون را در طول شبانه روز تعیین ڪنید و حتما هنگام پایان یافتن زمان تلویزیون تماشا ڪردن ڪودڪان، آن را خاموش ڪنید.✋ . «🍭» گـــــردانِ‌زره‌پوشڪے‌👇🏻 «🍼» Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
◖┋💍┋◗ ◗┋ 💑┋◖ . . . ⦙💚⦙ زندگے زیباست ؛ یعنی : ↓ 🕛درسٺ ازهمان لحظه‌اے که ⇠ ٺـوC᭄‌⇢ 😌 ٺمام زندگے ام شدے . . ◗┋😋┋◖ چنان‌ ، در دلِ‌من‌رفتہ،ڪہ‌جان‌، در بدنۍ👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal ◖┋💍┋◗
|. ❄️'| |' .| . . ⌈ آدم👤 یک " تــو " را🌹 کنار خودش داشته باشد😌 و چای بنوشد...☕️ ⌋ ✍/ |✋🏻 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌|💛 |🔄 بازنشر: |🖼 «1687» . . |'😌.| عشق یعني، یڪ رهبر شده👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal |.❄️'|
∫°⛄️.∫ ∫° .∫ سر صبحے دریـ🌊ـا را↯ توے یڪ فنجانِ گل سرخے ریختم و سر ڪشیدم! سر صبحے آفتاب را↯ با آواز گنجشڪھاے عاشقـ♥️ وسطِ آسمان چشم هایم رقصاندم! سر صبحے صبحـ☀️ را خنداندم! آدمـ👇 |تـــ♡ــو| را ڪہ داشتہ باشد🙊 همہ‌ے ساعتـ⏰ـھایش سر صبحند! تازه و پر نور و بخیـــــر .... ∫°🌤.∫ یعنے ، تو بخندے و،دلم باز شود👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal ∫°⛄️.∫
22.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
≈|🌸|≈ ≈| |≈ . . آقای امام‌رضا تو مؤلف دلهای شکسته‌ای.. مردمان غریب، عاشقان پاپتی!♥️ 💚 . . ≈|💓|≈جانے‌دوباره‌بردار، با ما بیا بہ پابــوس👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal ≈|🌸|≈
•‌<💌> •< > . . 🌹🍃| قرار شده بود زندگی مشترڪ‌مان را در خانہ پدرِ علی‌آقا شرو؏ ڪنیم. مادرِ علی‌آقا اصــرار بر مراسم عـروسی داشت؛ اما ما تصمیم گرفتہ بودیم برویم قــم و برگردیم و زندگی‌مان را شرو؏ ڪنیم. خیلی ســاده و انقــلابی. 🌹🍃| خــرید ازدواج ما یڪ گــردنبند ظریف بود ڪہ رویش نوشتہ شده بود "علی". حولہ و ساڪ و پیــراهن سفید و یڪ جفت ڪیف و ڪفش قهــوه‌ا؎. 🌹🍃| مادرِ علی ڪہ وســایل ما را دید، خـودش رفت آینــہ و شمعــدان و برخی لــوازم دیگر را گــرفت. 🌹🍃| مادرم اصــرار بر خرید سرویس خواب داشت و من زیر بار نمی‌رفتم. علی‌آقا با اینڪہ در قید و بند دنیا نبود، هر چہ می‌آوردند فقط بہ‌بہ و چہ‌چہ می‌ڪرد و یڪ‌بار هم نگفت اینها چیست؟ 🌹🍃| خرید ڪہ ڪردیم می‌خواستیم برویم قم. فقط هــزار تومان پول برایمان مانده بود. رفتیم قم دو روز ماندیم. نهار ڪہ خوردیم، پول‌مان تہ ڪشید و برا؎ شــام دیگر پولی نمانده بود. 🌹🍃| علی می‌گفت: واقعا ازدواج نصف دین است. از وقتی ازدواج ڪردم، رفتارم با بچہ‌ها؎ جبهہ هم نــرم‌تر شده. وقتی توجہ می‌ڪنم ڪہ در خانہ زن دارم، سنگین‌تر و محڪم‌تر راه می‌روم. 🌷شـهـیـد دفاع مقدس •<🕊> دلــِ من پشٺِ سرش ڪـاسه‌ےآبـےشــد و ریخٺ👇🏻 •<💌> Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
‡🎀‡ ‡ بـــــــانــوجــــان نمیدانم‌در‌دلٺ‌چه‌میگذرد✨🌱: ولے: احسنٺ‌ ڪه‌با حجابٺ💓:‌ نه‌‌ دل‌ شـهیدے را شـ❤️ـڪاندے ‌نه‌ دل‌ جــــوانے را لــ💥ــرزانــدے ‌‎ ‡💎‡چادرت، ارزش‌است، باورڪن👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal ‡🎀‡
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
|•👒.| |• #مجردانه 😇.| . . ✔️ تأثیر دوستی دختر و پسر در زندگی آینده آن ها چه اندازه خواهد بود⁉️ 🔰دخ
|•👒.| |• 😇.| . . ❇️ تاثیر دوستی دختر و پسر درزندگی آینده آن ها تا چه اندازه خواهد بود⁉️ 3⃣ آسیب تربیتی🤕 دختری ڪه با پسری و پسرانه ارتباط دارد،جایگاه خود را به عنوان فردی شایسته برای تربیت در ذهن اولیای خانه و مدرسه و دوستانش از دست می‌دهد. چنین دختری از سیر تعلیم و تربیت عقب می‌ماند یا برخی از راهڪارهای تربیتی را پذیرا نمی‌گردد.😞 4⃣ آسیب معنوی🙄 دختری ڪه به صورت نامشروع با پسری رابطه دارد با گناه و معصیت از خداوند دور شده و از نظر اخلاقی نیز آسیب می‌بیند،او دیگر از عبادت خود لذت نمی‌برد و احساس گناه و ملامت درون روح او را آزار می‌دهد مگر آن ڪه توبه ڪند و راه پاڪی را پیشه سازد.🦋 5⃣ ضعیف شدن حس اعتماد😟 دختران و پسرانی ڪه بر اثر آشنایی در خیابان و محیط‌های دیگر و ایجاد علاقه و دوستی بین آنها،اقدام به ازدواج می‌ڪنند گاهی در زندگی آینده دچار بی اعتمادی می‌شوند زیرا با خود می‌گویند همسر او ڪه به راحتی با او دوست شده است و با او ارتباط برقرار ڪرده است آیا امڪان دارد ڪه قبلاً با دیگری نیز شده باشد😢 کتاب نویسنده: مسلم داودی نژاد . . |•🦋.|بہ دنبال ڪسے، جامانده از پرواز مےگردم👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal |•👒.|
‌ °✾͜͡👀 🙊 . . 💬 ‌‌مهمون برادر شوهرم بودیم... وقتی رسیدیم خونه شون پسر چهار ساله ام رفت آشپزخونه یه دوری زد و اومد تو گوشم گفت پاشو بریم غذا ندارن😳😂 گفتم چطور؟ گفت هیچ قابلمه ای رو گاز نیست😐 گفتم ساکت چیزی نگو زشته..😒 خلاصه این هی در گوش من گفت و من ساکتش کردم آخرش داد زد بابا میگم پاشید بریم هیچ غذایی ندارن😐 برید نگاه کنید هیچی رو گاز نیست😂😂😂 بعد جاریم گفت غذا رو آماده کردم گذاشتم رو بخاری تو اتاق گرم بمونه... بنده خدا بچه کوچیک داشت زودتر غذا رو آماده کرده بود😁 . . ''📩'' [ 530 ] سوتےِ قابل نشر و بفرستین •‌⊰خاڪے باش تو خندیدنـ‌ـ😅✋⊱• °✾͜͡ ❄️ Eitaa.com/Asheghaneh_Halal