عاشقانه های حلال C᭄
❢💞❢ ❢ #عشقینه 💌❢ . . [📖] رمان:《 #رایحه_حضور 》 [ #قسمتهشتادوهفتم ] ۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰
❢💞❢
❢ #عشقینه 💌❢
.
.
[📖] رمان:《 #رایحه_حضور 》
[ #قسمتهشتادوهشتم]
آرام همانطور که دستم بند ، دوربینم بود به طرفش قدم برداشتم
این روز ها حتما باید سری به دکتر بزنم ،
این ضربان های بلند و پی در پی چه می گفتن ؟!
آرام دستم را،
روی حفره سمت چپم گذاشتم :
تو انقدر بی آبرو بودی و خبر نداشتم ؟! انقدر تند نزن لعنتی ....
درست مقابلش ایستادم ،
سرش بند کاغذ های درون دستش بود که فکر کنم سایه حضورم را حس کرد که سرش رو بالا آورد و چشمان متعجبش فقط به اندازه چند ثانیه زیادی کوتاه به من دوخته شد :
سلام جناب نواب
انگار کمی از بهت خارج شد که ایستاد
و با آن لحن دیوانه کننده اش نجوا کرد :
سلام خانوم ، خدا قوت
باز دوباره حرف زد و سوال های من شروع شد ،
چرا من سکوت نمی کردم؟! :
خدا قوت دقیقا یعنی چی ؟!
لبخند محوی که چهره اش را زینت داد
را با همان سر پایین افتاده اش تشخیص دادم :
انسان حتی اگه تو اون لحظه مشغول فعالیت های فیزیکی هم نباشه یا قبل اون کاری کرده یا حتی تو همون لحظه تو ذهن و دلش هنوز فعالیت هایی انجام میشه ، خدا قوت یعنی خدا نیرو و توان بده بهتون در حال انجام هر کاری هستین ، یه جور آرزوی یاری از طرف خداست به فرد مقابل ...
بازم بی مثل و مانند مسئله را تجزیه کرده بود و من تک تک ضربان های تندم را میان تک به تک کلمه هایش جا گذاشته بودم ..
این مرد عجیب بود ،
یک حرف کوتاهش هم توانایی تسلیم شدن محض را مقابلش داشت،
آرامش میان چهره و تمام حرف هایش را خیلی دوست داشتم، میشد منم روزی میان آرامش غرق بشوم و رایحه حضورش رو تنفس کنم ؟! میشد ؟!
هول گفتم :
مرسی که توضیح دادین ، اصلا یادم رفت احوال پرسی کنم
با همان آرامش ذاتی اش نجوا کرد :
خواهش میکنم
خلاصه ؛حرف زدن هایش مرا یاد اولین دیدارمان می انداخت
ولی ریحانه آن موقع کجا و ریحانه حالا کجا ؟!
می خواستم برای درگیری این روز هایم از او کمک بگیرم
سخت بود ولی خب من ریحانه بودم ! :
آقای نواب یه سوال داشتم خدمتتون ؟!
یه فردی اگه حسابی بخواد دل تکونی بکنه و حال دلش خوب بشه باید بره کجا؟!
تعجب را میشد در چهره اش دید، نفس عمیقی کشید:
به نظر من اون فرد حرم لازمه
با ماتی پرسیدم:
کدوم حرم ؟!
_ اگه شرایطش رو داشته باشه کربلا ولی اگه نباشه
مشهد بهترین گزینه است ، پیش ضامن آهو
نفسم را آه مانند بیرون دادم !
آخرین باری که مشهد رفته بودم چه زمانی بود اصلا ؟!
دلم پر کشید برای ضامن آهویی که قهرمان بود برایم از همان بچگی !
داستان ضامن شدنش را شنیده بودم ..
و چقدر برای آن آهو حسودی کرده بودم !!!
چشمانم را گشودم :
مرسی از کمکتون مزاحمتون نمیشم
نگاهی به عقیقش انداخت :
مراحمین ، یا علی
و بعد سمت دوستش رفت و من آرام زمزمه کردم :
یا علی !
#نویسنده_سنا_لطفی
[⛔️] ڪپے تنهاباذڪرمنبعموردرضایتاست.
.
.
❢💞❢ Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
「💚」◦
◦「 #قرار_عاشقی 🕗」
.
ای بـرف به جای مـن که دور از حرمم❄️
بر گنبـد و بارگاه او بوسـه بزن♥
.
◦「🕊」
حتما قرارِشـــاهوگدا، هستیادتان👇🏻
Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
「💚」◦
«🍼»
« #نےنے_شو 👼🏻»
.
.
شیهههه؟!😟
دالم بازے میتُنَم وِلَم تون😥🕹
بابایے اینو بهم داد دوفت
باهاش بازے تونم
اما مامانے میجه زیاد حوب نیشت☹️😭
🏷● #نےنے_لغت↓
شیهههه؟: چیهههه
میتُنم: میڪنم
ولم تون: ولم ڪن
ــــــــــــــــــــــــــــــ♡ــــــــــــــــــــــــــــــ
براے تماشا ڪردن تلویزیون در خانه
قوانینے تعیین ڪنید.⛔️
مثلا اینڪه ڪودڪان در هنگام انجام
تڪالیف، خوردن غذا در ڪنار خانواده
و یا انجام ڪارها و مسئولیت هاے
روزمره شان حق تلویزیون تماشا
ڪردن ندارند.❌
زمان و ساعات تماشا ڪردن تلویزیون
را در طول شبانه روز تعیین ڪنید
و حتما هنگام پایان یافتن زمان
تلویزیون تماشا ڪردن ڪودڪان،
آن را خاموش ڪنید.✋
.
«🍭» گـــــردانِزرهپوشڪے👇🏻
«🍼» Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
◖┋💍┋◗
◗┋ #همسفرانه 💑┋◖
.
.
.
⦙💚⦙ زندگے زیباست ؛
یعنی : ↓
🕛درسٺ ازهمان لحظهاے که
⇠ ٺـوC᭄⇢
😌 ٺمام زندگے ام شدے
.
.
◗┋😋┋◖ #ٺـــــو چنان ،
در دلِمنرفتہ،ڪہجان، در بدنۍ👇🏻
Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
◖┋💍┋◗
|. ❄️'|
|' #آقامونه .|
.
.
⌈ آدم👤
یک " تــو " را🌹
کنار خودش داشته باشد😌
و چای بنوشد...☕️ ⌋
✍/ #پوریا_نبی_پور
|✋🏻 #لبیک_یا_خامنه_ای
|💛 #سلامتےامامخامنهاۍصلوات
|🔄 بازنشر: #صدقهٔجاریه
|🖼 #نگارهٔ «1687»
.
.
|'😌.| عشق یعني، یڪ #علي رهبر شده👇🏻
Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
|.❄️'|
∫°⛄️.∫
∫° #صبحونه .∫
سر صبحے دریـ🌊ـا را↯
توے یڪ فنجانِ گل سرخے ریختم و سر ڪشیدم!
سر صبحے آفتاب را↯
با آواز گنجشڪھاے عاشقـ♥️
وسطِ آسمان چشم هایم رقصاندم!
سر صبحے صبحـ☀️ را خنداندم!
آدمـ👇
|تـــ♡ــو| را ڪہ داشتہ باشد🙊
همہے ساعتـ⏰ـھایش سر صبحند!
تازه و پر نور و بخیـــــر ....
#معصومه_صابر
∫°🌤.∫ #صبح یعنے ،
تو بخندے و،دلم باز شود👇🏻
Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
∫°⛄️.∫
22.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
≈|🌸|≈
≈|#پابوس |≈
.
.
آقای امامرضا
تو مؤلف دلهای شکستهای..
مردمان غریب، عاشقان پاپتی!♥️
#السلامعلیڪیاعلےبنموسےالرضا 💚
.
.
≈|💓|≈جانےدوبارهبردار،
با ما بیا بہ پابــوس👇🏻
Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
≈|🌸|≈
•<💌>
•< #همسفرانه >
.
.
🌹🍃| قرار شده بود زندگی مشترڪمان را در خانہ پدرِ علیآقا شرو؏ ڪنیم.
مادرِ علیآقا اصــرار بر مراسم عـروسی داشت؛ اما ما تصمیم گرفتہ بودیم برویم قــم و برگردیم و زندگیمان را شرو؏ ڪنیم. خیلی ســاده و انقــلابی.
🌹🍃| خــرید ازدواج ما یڪ گــردنبند ظریف بود ڪہ رویش نوشتہ شده بود "علی". حولہ و ساڪ و پیــراهن سفید و یڪ جفت ڪیف و ڪفش قهــوها؎.
🌹🍃| مادرِ علی ڪہ وســایل ما را دید،
خـودش رفت آینــہ و شمعــدان و برخی لــوازم دیگر را گــرفت.
🌹🍃| مادرم اصــرار بر خرید سرویس خواب داشت و من زیر بار نمیرفتم. علیآقا با اینڪہ در قید و بند دنیا نبود، هر چہ میآوردند فقط بہبہ و چہچہ میڪرد و یڪبار هم نگفت اینها چیست؟
🌹🍃| خرید ڪہ ڪردیم میخواستیم برویم قم. فقط هــزار تومان پول برایمان مانده بود. رفتیم قم دو روز ماندیم. نهار ڪہ خوردیم، پولمان تہ ڪشید و برا؎ شــام دیگر پولی نمانده بود.
🌹🍃| علی میگفت: واقعا ازدواج نصف دین است. از وقتی ازدواج ڪردم، رفتارم با بچہها؎ جبهہ هم نــرمتر شده. وقتی توجہ میڪنم ڪہ در خانہ زن دارم، سنگینتر و محڪمتر راه میروم.
🌷شـهـیـد دفاع مقدس #علی_تجلائی
•<🕊> دلــِ من پشٺِ سرش
ڪـاسهےآبـےشــد و ریخٺ👇🏻
•<💌> Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
‡🎀‡
‡ #ریحانه ‡
بـــــــانــوجــــان
نمیدانمدردلٺچهمیگذرد✨🌱:
ولے:
احسنٺ
ڪهبا
حجابٺ💓:
نه دل شـهیدے را شـ❤️ـڪاندے
نه دل جــــوانے را لــ💥ــرزانــدے
#چادرانہ
‡💎‡چادرت،
ارزشاست، باورڪن👇🏻
Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
‡🎀‡
عاشقانه های حلال C᭄
|•👒.| |• #مجردانه 😇.| . . ✔️ تأثیر دوستی دختر و پسر در زندگی آینده آن ها چه اندازه خواهد بود⁉️ 🔰دخ
|•👒.|
|• #مجردانه 😇.|
.
.
❇️ تاثیر دوستی دختر و پسر درزندگی
آینده آن ها تا چه اندازه خواهد بود⁉️
3⃣ آسیب تربیتی🤕
دختری ڪه با پسری و پسرانه ارتباط دارد،جایگاه خود را به عنوان فردی شایسته برای تربیت در ذهن اولیای خانه و مدرسه و دوستانش از دست میدهد. چنین دختری از سیر تعلیم و تربیت عقب میماند یا برخی از راهڪارهای تربیتی را پذیرا نمیگردد.😞
4⃣ آسیب معنوی🙄
دختری ڪه به صورت نامشروع با پسری رابطه دارد با گناه و معصیت از خداوند دور شده و از نظر اخلاقی نیز آسیب میبیند،او دیگر از عبادت خود لذت نمیبرد و احساس گناه و ملامت درون روح او را آزار میدهد مگر آن ڪه توبه ڪند و راه پاڪی را پیشه سازد.🦋
5⃣ ضعیف شدن حس اعتماد😟
دختران و پسرانی ڪه بر اثر آشنایی در خیابان و محیطهای دیگر و ایجاد علاقه و دوستی بین آنها،اقدام به ازدواج میڪنند گاهی در زندگی آینده دچار بی اعتمادی میشوند زیرا با خود میگویند همسر او ڪه به راحتی با او دوست شده است و با او ارتباط برقرار ڪرده است آیا امڪان دارد ڪه قبلاً با دیگری نیز شده باشد😢
کتاب
#رازهایارتباطباجنسمخالف
نویسنده: مسلم داودی نژاد
#آرامش
#ازدواج_موفق
.
.
|•🦋.|بہ دنبال ڪسے،
جامانده از پرواز مےگردم👇🏻
Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
|•👒.|
°✾͜͡👀 #سوتے_ندید 🙊
.
.
💬 مهمون برادر شوهرم بودیم...
وقتی رسیدیم خونه شون پسر چهار ساله ام
رفت آشپزخونه یه دوری زد و اومد تو گوشم
گفت پاشو بریم غذا ندارن😳😂 گفتم چطور؟
گفت هیچ قابلمه ای رو گاز نیست😐
گفتم ساکت چیزی نگو زشته..😒
خلاصه این هی در گوش من گفت و من ساکتش
کردم آخرش داد زد بابا میگم پاشید بریم هیچ
غذایی ندارن😐 برید نگاه کنید هیچی رو گاز
نیست😂😂😂
بعد جاریم گفت غذا رو آماده کردم گذاشتم
رو بخاری تو اتاق گرم بمونه... بنده خدا بچه
کوچیک داشت زودتر غذا رو آماده کرده بود😁
.
.
''📩'' #ارسالے_ڪاربران [ 530 ]
سوتےِ قابل نشر و #مذهبے بفرستین
•⊰خاڪے باش تو خندیدنــ😅✋⊱•
°✾͜͡ ❄️ Eitaa.com/Asheghaneh_Halal