🌸 ﷽🌸
#سلام_امام_زمانم ✋
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
سلامی تقدیم به ساحت مقدس ولی امر،مهدی موعود(عج)👇👇
السَّلامُ علیکَ یا بقیَّةَ اللهِ یا اباصالحَ المهدی یاخلیفةَالرَّحمنُ و یا شریکَ القران ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ سیِّدی و مَولایْ الاَمان الاَمان*
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
#یا_صاحب_الزمان_عج
🦋 @Asheghanezohoor🦋
🌼 #السلام_علیک
🌼 #یا_اباصالح_مهدی
✨به نگاهی دل بیمار مرا درمان کن
✨رحم آخر به من بی سر و بی سامان کن
✨من اسیر شب ظلمانی هجران توام
✨طاقتم رفت ، رهایم ز غم هجران کن
✨دم صبح است بیا موعد دیدار رسید
✨جرعه ای شادی و لبخند مرا مهمان کن
🌼الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَــرَج🌼
🌼 #صبحتون_مهدوی
🦋 @Asheghanezohoor🦋
3.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💚 یاران امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
‼️ اگر میدانستیم مقام یار امامـ زمان بودن یعنی چه...
فوق العاده شنیدنی👌👌
این فیلمو از دست ندید🌹
استاد دکتر عالی🎤
🦋 @Asheghanezohoor🦋
3.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دعای روز بیست و سوم ماه رمضان
با نوای سید قاسم موسوی قهار
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
@Asheghanezohoor
🌹عاشقـــ♡ــان ظهور 🌹
دعای عهد با صدای فرهمند هر روز با خواندن دعای عهد با آقا صاحب الزمان عهد ببندیم بسیار زیبا و دلنش
امام خمینی (ره) فرمودند: صبح ها سعی کن این دعا «دعای عهد» را بخوانی چون در سرنوشت (عاقبت به خیری) دخالت دارد.
خواندن دعای عهد رو فراموش نکنیم🌸
ان شاءالله که همگی جزء یاران امام زمان باشیم
🌹عاشقـــ♡ــان ظهور 🌹
🌸 #داستانبیتوهرگز 🌸 #قسمتچهلوششم گمانی فوق هر گمان اصلا نفهمیدم زینب چطور بزرگ شد … علی کار خ
🌸 #داستانبیتوهرگز 🌸
#قسمتچهلوهفتم
سومین پیشنهاد
علی اومد به خوابم … بعد از کلی حرف، سرش رو انداخت پایین …
- ازت درخواستی دارم … می دونم سخته اما رضای خدا در این قرار گرفته … به زینب بگو سومین درخواست رو قبول کنه… تو تنها کسی هستی که می تونی راضیش کنی …با صدای زنگ ساعت از خواب پریدم … خیلی جا خورده بودم… و فراموشش کردم … فکر کردم یه خواب همین طوریه … پذیرش چنین چیزی برای خودم هم خیلی سخت بود …چند شب گذشت … علی دوباره اومد … اما این بار خیلی ناراحت …
- هانیه جان … چرا حرفم رو جدی نگرفتی؟ … به زینب بگو باید سومین درخواست رو قبول کنه …خیلی دلم سوخت …
- اگر اینقدر مهمه خودت بهش بگو … من نمی تونم … زینب بوی تو رو میده … نمی تونم ازش دل بکنم و جدا بشم … برام سخته …با حالت عجیبی بهم نگاه کرد …
- هانیه جان … باور کن مسیر زینب، هزاران بار سخت تره … اگر اون دنیا شفاعت من رو می خوای … راضی به رضای خدا باش …گریه ام گرفت … ازش قول محکم گرفتم … هم برای شفاعت، هم شب اول قبرم … دوری زینب برام عین زندگی توی جهنم بود … همه این سال ها دلتنگی و سختی رو … بودن با زینب برام آسون کرده بود …حدود ساعت یازده از بیمارستان برگشت … رفتم دم در استقبالش …
- سلام دختر گلم … خسته نباشی …با خنده، خودش رو انداخت توی بغلم …
- دیگه از خستگی گذشته … چنان جنازه ام پودر شده که دیگه به درد اتاق تشریح هم نمی خورم … یه ذره دیگه روم فشار بیاد توی یه قوطی کنسرو هم جا میشم …رفتم براش شربت بیارم … یهو پرید توی آشپزخونه و از پشت بغلم کرد …
- مامان گلم … چرا اینقدر گرفته است؟ …ناخودآگاه دوباره یاد علی افتادم … یاد اون شب که اونطور روش رگ گرفتن رو تمرین کردم … همه چیزش عین علی بود …
- از کی تا حالا توی دانشگاه، واحد ذهن خوانی هم پاس می کنن؟ …
خندید …
- تا نگی چی شده ولت نمی کنم ..
بغض گلوم رو گرفت …
- زینب … سومین پیشنهاد بورسیه از طرف کدوم کشوره؟…
دست هاش شل شد و من رو ول کرد
🦋 @Asheghanezohoor🦋
خدایا بشوى مرا در این ماه از گناه و پاكم نما در آن از عیبها وآزمایش كن دلم را در آن به پرهیزكارى دلها اى چشم پوش لغزشهاى گناهكاران.
🌹@Asheghanezohoor🌹
راهکار های زندگی موفق در جزء بیست وسوم👆👆
ان شاءاله بتونیم با کمک قرآن به سعادت برسیم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@Asheghanezohoor