eitaa logo
💚‌عـاشقان‌امـام‌زمـان‌(عج)💚
1.8هزار دنبال‌کننده
20.6هزار عکس
12.1هزار ویدیو
139 فایل
بسم رب الذی خلق المهدی❤ 🔹ارتباط‌بامرڪزپاسخگویےومشاوره‌‌رایگان‌حوزه‌ علمیہ‌قم‌درزمینہ‌هاےدینے،اعتقادے،خانوادگےو احکام و تربیت کودک و. @pasokhgo313 کپی باذکرصلوات برای تعجیل فرج ❤ همسایهامون @golljin// @ibrahim_hadi
مشاهده در ایتا
دانلود
.‹بسـم‌اللّٰـه‌الرحمـن‌الرحیـم..!"› 🤍-! ۳۰ ±دکتـر دكتر جراحي كه مرا عمل كرد، انسان مؤمن و محترمي بود،پزشكي بسيار باتقوا. به گونه‌اي كه صبح جمعه، ابتدا دعاي ندبه اش را خواند و سپس به سراغ من آمد.وقتي عمل جراحي تمام شد و ديدم كه برخي از انسانها را به صورت باطني ميبينم و برخي صداها را ميشنوم، ترسيدم به دكتر نگاه كنم. بالاي سرم ايستاده بود و ميگفت: چشمانت را باز كن. فكر ميكرد كه چشم من هنوز مشكل دارد. اما من وحشت داشتم. با اصرارهاي ايشان، چشمم را باز كردم. خدا را شكر، ظاهر و باطن دكتر، انسان گونه بود. انگشتان دستش را نشان داد و گفت: اين چندتاست؟ و سؤالات ديگر. جوابش را دادم و گفتم: چشمان من سالم است. دست شما درد ً نكنه، اما اجازه دهيد فعلا چشمانم را ببندم. دكتر كه خيالش راحت شده بود گفت: هر طور صالح ميداني.چند دقيقه بعد، يك جوان كه در سانحه رانندگي دچار مشكلات شديد شده بود را به اتاق من آوردند و در تخت مجاور بستري كردند تا آماده عمل جراحي شود.من با چشمان بسته مشغول ذكر بودم. اما همين كه چشمانم را باز كردم، حيوان وحشتناكي را بر روي تخت مجاور ديدم! بدنش انسان و سرش شبيه حيوانات وحشي بود. من با يك نگاه تمام ماجرا را فهميدم.او شب قبل، همراه با يك دختر جوان كه مدتي با هم دوست بودند، به يكي از مناطق تفريحي رفته بود و در مسير برگشت، خوابش برده و ماشين چپ كرده بود.حالش اصلا مساعد نبود، اما باطن اعمالش برايم مشخص بود. من تمام زندگي اش را در لحظه‌اي ديدم.ساعتي بعد دكتر او هم بالاي سرش آمد. من همين كه بار ديگر چشمم را باز كردم، ديدم يك حيوان وحشي ديگر، بالاي تخت اين جوان ايستاده و دستهايش كه شبيه چنگال حيوانات بود را روي بدن او ميكشد! اين دكتر را كه ديدم حالم بد شد. او در نتيجه حرام خواري اينگونه باطن پليدي پيدا كرده بود.ميخواستم از آنجا بيرون بروم اما امكان نداشت. چند دقيقه بعد دكتر رفت و پدر اين جوان، در حال مكالمه با تلفن بود. به كسي كه پشت خط بود ميگفت:من چيكار كنم، دكتر ميگه غير هزينه بيمارستان، بايد ده ميليون تومان پول نقدي بياوري و به من بدهي تا او را عمل كنم. من روز تعطيل از كجا ده ميليون تومان نقد بيارم؟! دكتر خودم بار ديگر به اتاق ما آمد. گفتم: خواهش ميكنم من رو مرخص كن يا به يك اتاق خالي ديگر ببريد. گفت: چشم، پيگيري ميكنم. همان موقع يكي از دوستان، با برادرم تماس گرفت و ميخواست براي ملاقات من به بيمارستان بيايد. اما همين كه به فكر او افتادم، چنان وحشتي كردم كه گفتني نيست.به برادرم گفتم هرطور شده به او بگو نيايد.من ابتدا فقط با نگاه، متوجه باطن افراد ميشدم، اما حالا... اين شخصي كه ميخواست به بيمارستان بيايد مشكلات شديد اخلاقي داشت. او با داشتن سه فرزند، هنوز درگير كارهاي خلاف اخلاقي بود و باطني بسيار آلوده داشت. اما بدتر از آن، مشاهده كردم كه فرزندانش كه الان خردسال هستند، در آينده منبع فساد و آلودگي شده و از پدرشان باطني آلوده‌تر خواهند داشت! علت اين مطلب هم مشخص بود. ازدواج اين مرد با زنش مشكل داشت. آنها به هم حرام بودند و اين فرزندان، ناپاك به دنيا آمده بودند! من حتي علت اين موضوع را فهميدم. اين مرد، قبل از ازدواج با همسرش، با خواهر همسرش رابطه نامشروع داشت و اين مسئله هنوز ادامه داشت و همين باعث اين‌مشكل شده بود.
‹بسـم‌اللّٰـه‌الرحمـن‌الرحیـم..!"› 🤍-! ۳۱ ±تنهـايـی آن روز در بيمارستان، با دعا و التماس از خداخواستم كه اين حالت برداشته شود. من نميتوانستم اينگونه ادامه دهم. با اين وضعيت، حتي با برخي نزديكان خودم نميتوانستم صحبت كرده و ارتباط بگيرم! خدا را شكر اين حالت برداشته شد و روال زندگي من به حالت عادي بازگشت. اما دوست داشتم تنها باشم. دوست داشتم در خلوت خودم، آنچه را در مورد حسابرسي اعمال ديده بودم، مرور كنم.تنهايي را دوست داشتم. در تنهايي تمام اتفاقاتي كه شاهد بودم را مرور ميكردم. چقدرلحظات زيبايي بود.آنجا زمان مطرح نبود. آنجا احتياج به كلام نبود. با يك نگاه، آنچه ميخواستيم منتقل ميشد. آنجا از اولين تا آخرين را ميشد‌مشاهده كرد.من حتي برخي اتفاقات را ديدم كه هنوز واقع نشده بود.حتي در آن زمان، برخي مسائل و قضايا را متوجه شدم كه گفتني نيست. من در آخرين لحظات حضور در آن وادي، برخي دوستان وهمكارانم را مشاهده كردم كه شهيد شده بودند، ميخواستم بدانم اين‌ماجرا رخ داده يا نه؟! از همان بيمارستان توسط يكي از بستگان تماس گرفتم و پيگيري كردم و جوياي سلامتي آنها شدم. چندتايي را اسم بردم. گفتند: نه، همه رفقاي شما سالم هستند. تعجب كردم. پس منظور از اين ماجرا چه بود؟ من آنها را درحالي كه با شهادت وارد برزخ ميشدند مشاهده كردم.چند روزي بعد از عمل، وقتي حالم كمي بهتر شد مرخص شدم. اما فكرم به‌شدت‌مشغول بود. چرا من برخي از دوستانم كه الان مشغول كار در اداره هستند را در لباس شهادت ديدم؟ يك روز براي اينكه حال و هوايم عوض شود، با خانم و بچه‌ها براي خريد به بيرون رفتيم. به محض اينكه وارد بازار شدم، پسر يكي از دوستان را ديدم كه از كنار ما رد شد و سالم كرد.رنگم پريد! به همسرم گفتم: اين فلاني نبود!؟همسرم كه متوجه نگراني من شده بود گفت: چيزي شده؟ آره، خودش بود! اين جوان اعتياد داشت و دائم دنبال كارهاي خلاف بود. براي به دست آوردن پول مواد، همه كاري ميكرد. گفتم: اين زنده است؟ من خودم ديدم كه اوضاعش خيلي خراب بود.مرتب به ملائك التماس ميكرد. حتي من علت مرگش را هم ميدانم.خانم من با لبخندگفت: مطمئن هستي كه اشتباه نديدي؟ حالا علت مرگش چي بود؟گفتم: بالاي دكل، مشغول دزديدن كابل‌هاي فشار قوي برق بوده كه برق او را ميگيرد و كشته ميشود. خانم من گفت: فعلا كه سالم و سر حال بود.آن شب وقتي برگشتيم خونه خيلي فكر كردم. پس نکنه اون‌چيزهايي كه من ديدم توهم بوده؟! دو سه روز بعد، خبر مرگ آن جوان پخش شد. بعد هم تشييع جنازه و مراسم ختم همان جوان برگزار شد!من مات و حيران مانده بودم كه چه شد؟ از دوست ديگرم كه با خانواده آنها فاميل بود سؤال كردم: علت مرگ اين جوان چه بود؟ گفت: بنده خدا تصادف كرده. من بيشتر توي فكر فرو رفتم. اما خودم اين جوان را ديدم. او حال و روزخوشي نداشت. گناهان و حق الناس و... حسابي گرفتارش كرده بود. به همه التماس ميكرد تا كاري برايش انجام دهند.چند روز بعد، يكي از بستگان به ديدنم آمد. ايشان در اداره برق اصفهان مشغول به كار بود. لابه‌لای صحبتها گفت: چند روز قبل، يک جوان رفته بود بالای دكل برق تا كابل فشار قوي را قطع كند و بدزدد. ظاهراً اعتياد داشته و قبلا هم از اين كارها ميكرده. همان بالا برق خشكش ميكند و به پايين پرت ميشود. خيره شده بودم به صورت اين‌مهمان و گفتم: فلاني رو ميگي؟ شما مطمئن هستي؟گفت: بله، خودم بالا سرش بودم.اما خانواده‌اش چيز ديگه‌اي گفتند.
🔴 دو دعای ارزشمند در عصر جمعه 🔵 منتظران عزیز از دو گنج عظیم دوران غیبت در این لحظات غروب روز جمعه بهرمند شوید.. 🌕 هر دو دعا هدیه بهترین پناه و هدیه ی امام زمان ارواحنافداه برای نجات شیعیان از هلاکت عصر غیبت است. 1⃣ صلوات ابوالحسن ضراب اصفهانی این صلوات از امام زمان ارواحنا فداه صادر شده است و سيد بن طاووس مي فرمايد: اگر از هر عملي در عصر جمعه غافل شدي از صلوات ابوالحسن ضراب اصفهاني غافل نشو چرا كه در اين دعا سري است كه خدا ما را بر آن آگاه كرده است. 2⃣ دعای عصر غیبت با خواندن این دعا و فکر کردن روی عبارات آن، معرفت انسان به امام زمان (عج) بیشتر می شود. این دعا را می توان در هر زمانی خواند و فقط اختصاص به روز جمعه ندارد. eitaa.com/emame_zaman/9542 🔺 هر دو دعا در مفاتیح الجنان آمده است اولی در اوایل مفاتیح در اعمال روز جمعه و دومی در انتهای مفاتیح با عنوان دعاء در غیبت امام زمان بعد از زیارت وداع ائمه 🌷 با حالت اضطرار و کمال بیچارگی و احساس یتیمی بخوانیم که یک جمعه دیگر گذشت و باز حسرت به دل در تاریکی عصر غیبت ماندیم آری از ماست که بر ماست....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💫السلام علیک 🙏 ❤️یاحضرت سلطان عشق ❤️يا علي موسی الرضا ای جان عشق 💫السلام علیک🙏 ❤️ای بهر عاشق سرنوشت ❤️السلام ای تربتت باغ بهشت 💫ولادت فرخنده شاه خراسان ❤️حضرت امام رضا علیه السلام ❤️پیشـاپیش مبـارک 🎊💐 🌸🍃 اللهـم‌عجـل‌لولیڪ‌الفـرج ♥️🦋♥️ @Ashghaneemamezaman313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
...❣ 💌 براے کسایے که قلبشون کبوتر 🕊 کسایے که دلشون با اسم امام مهربون آروم مے‌گیره ♥️💚💜 🔆 امشب هم، عاشقانه و با شوق، زمزمه کن صلوات خاصه امام رضا (ع) رو:☺️😍♥️ سلام وصلوات به نیابت از جمیع شهدا و رفتگان به محضر آقا علی بن موسی الرضا علیه السلام 🦋بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ🦋 ♥️اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِىِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى الاِْمامِ التَّقِىِّ النَّقِىِّ وَ حُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَْرْضِ وَمَنْ تَحْتَ الثَّرى الصِّدّیقِ الشَّهیدِ صَلوةً کَثیرَةً تآمَّةً زاکِیَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیآئِکَ♥️ 🕊یا جواد الائمه ادرکنی🕊 ♥️🦋♥️ @Ashghaneemamezaman313
🌸خدا می‌خواست لطفت تا قیامت بیکران باشد 🌸به دنیا آمدی تا شیعه با تو در امان باشد... 🌸به دنیا آمدی تا یک علی هم سهم ما گردد 🌸به دنیا آمدی تا یک نجف در خاکمان باشد! ✨میلاد هشتمین امام، هفتمین قبله و دهمین کشتی نجات،حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام را به محضر مولایمان ارواحنا فداه و منتظران حضرتش تبریک می‌گوییم. ♥️🦋♥️ @Ashghaneemamezaman313
‍ شب عيد است 🎉🎊🎉 و محتاج دعایم🌸 ز عمق دل دعایی کن برایم اگر امشب ✨💫✨ به معشوقت رسیدی💕 خدا را در میان اشک دیدی کمی هم نزد او یادی ز ما کن کمی هم جای ما او را صدا کن🌸 با آرزوی بهترینها برای شما خوبان عیدتون مبارک 🌸🍃🌸 امیدوارم امشب بهترین عیدی را از دستتان پُربرکت ومهربان💚 آقا امام رضا علیه‌السلام 💚 بگیرید ♥️🦋♥️ @Ashghaneemamezaman313
📘 💠 گزارش کارهای شیعیان به امامان 🔹موسی بن یسار میگوید: من در خدمت علیه السلام بودم؛ وارد کوچه‌های شهر طوس شدیم (شهر مشهد امروز) سر و صدایی شنیدم به طرف آن صدا رفته دیدم جنازه ای است می‌برند ناگاه امام علیه السلام از مرکب پیاده شدند و تابوت را گرفتند و از پی آن به راه افتادند. 🔹آنگاه فرمودند: «ای موسی بن یسار! هر کس جنازه یکی از دوستان ما را تشییع نماید چنان گناهانش می‌ریزد گویا اینکه تازه از مادر به دنیا آمده است و آثار گناه در پرونده او نمی ماند.» 🔹امام همچنان از پی جنازه رفتند تا اینکه او را در کنار قبر گذاشتند. حضرت جلو رفتند و مردم را از جنازه کنار زدند، تا میت را مشاهده کردند سپس دستشان را روی سینه میت گذاشتند و فرمودند: «فلانی پسر فلان! تو را به بهشت بشارت می‌دهم؛ دیگر از این ساعت، ترسی نخواهی داشت.» 🔹عرض کردم: فدایت شوم این مرد را می‌شناسید؟! شما که تا کنون به این منطقه قدم نگذاشته اید! 🔹حضرت فرمودند: «مگر نمی دانی "تعرض علینا اعمال شیعتنا صباحا و مساء"؛ اعمال شیعیان هر صبح و شام بر ما پیشوایان عرضه می‌شود هرگاه کوتاهی داشته باشند، از پروردگار تقاضا می‌کنیم از آن چشم پوشی نماید، و هر کار خیری را انجام داده باشند، از خداوند درخواست میکنیم اجر آنها را بدهد.» 📚 بحار،ج ۴۹، ص ۹۸ علیه السلام مبارک🌸🌸 ♥️🦋♥️ @Ashghaneemamezaman313
‌∞♥∞ سلام آقا ❤️ جمعه است و دیده وا کردیم فقط با آرزوی دیدن روی شما کی می آیی ای امام ما به امید خدا ♥️ ❣❣ ♥️🦋♥️ @Ashghaneemamezaman313