دلبری های همسران شهید
من در تلفنم، نام همسرم را
با عنوان “شهیــــد زنــــده” ذخیره کرده بودم؛
یک روز اتفاقی آن را دید و درباره علتش سوال کرد!
به ایشان گفتم:
آنقدر جوانمردی و اخلاق در شما میبینم
و عشق شهادت داری که برای من شهید زندهای
قبل از رفتنش برای آخرین بار صدایم زد
و گفت:
شمارهاش را بگیرم
وقتی این کار را کردم،دیدم شماره مرا با عنوان “شریک جهادم و مسافر بهشت”
ذخیره کرده بود
گفت: از اول زندگی شریک هم بودهایم
و تا آخر خواهیم بود و فکر نکنی دوری از شما برایم آسان است اما من با ارزشترین داراییام را به خدا میسپارم و میروم.
آنقدر مرا با خانواده شهدا انس داده بود
که آمادگی پذیرفتن شهادت ایشان را داشتم
شام غریبان امام حسین علیهالسلام بود
که در خیمه محلهمان شمع روشن کردیم، ایشان به من گفت دعا کنم تا بیبی زینب قبولش کند
من هم وقتی شمع روشن میکردم،
دعا کردم اگر قسمت همسرم شهادت بود،
من نیز به شهدا خدمت کنم و منزلم را بیتالشهدا قرار دهم✨
راوے: همسر شهید جواد جهانی
─┅═ೋ❅?❅ೋ═┅─
#نکته_ها
#تربیت
#همسرداری
#شهدا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 انیمیشن مادر خوبیها🌹
🌞به مناسبت شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)🌞
🔺این انیمیشن کوتاه رو برای بچه هاتون پخش کنید🔻
#کلیپ
#ویژه_نامه_فاطمیه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 راهکار ویژه برای ایجاد تمرکز در بچه ها
🔻 برای بچهایی که تمرکز ندارند یکی از تجویزهایی که میشود، استفاده از رادیوست. رسانه صوتی، تجویزی برای کسانی است که به دلیل استفاده زیاد از تصاویر تمرکز لازم و تفکر انتزاعی را از دست دادهاند. البته نه رادیویی مثل رادیو آوا که موسیقی باشد، بلکه رادیوهایی که بیشتر حرف بزنند مانند رادیو نمایش. مثلاً به بچهها توصیه میکنیم به جای دیدن فوتبال از رادیو، گزارش آن را گوش کنند. البته لازم است توجه کنیم که نباید این کار نیز برنامه صبح تا شب ما شود، بلکه این تمرینی است تا قدرت تمرکز و تفکر انتزاعی را بازیابیم. استفاده از کتابهای صوتی نیز بسیار مفید است. گوش کردن باعث میشود بچهها تمرکز سر کلاس و توانایی کتاب خواندنشان را بازیابند.
#کلیپ
#تمرکز_یابی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ
#روضه
#ناله_حزین
#فاطمیه
🎤مداح حاج حسن جمالی، که امسال ١٩ شهریور در مسیر مشهد دعوت حق را لبیک گفت.
شادی روحش صلوات🖤
سلام😊
اینم از فعالیت های امروز آقا محمد حسین و پدرشون🍀
۱- بند کشی سرامیک ها
۲- باز کردن قفسه ها
۳- برشکاری
🍀🍀🍀🍀
آقا محمدحسین عاشق انجام دادن کارهای فنی هست و پدرشون همیشه ایشون را در انجام کارهای فنی و تعمیری خانه مشارکت میدن😊البته باید خیلی مراقب بچه ها بود 🍀پدرشون بهش تاکید میکنن که استفاده از لوازم و وسایل برقی فقط در حضور خودم امکان پذیر هست🍀
افزایش فوق العاده اعتماد به نفس🍀
کاری از اقا محمد حسین صادقی و والدین محترمشون 🌹🌹
#تجربه_های_مادرانه
#تربیت_کودک
#آزادی_کودک
#اعتماد_به_نفس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷
🎥 🏴 زهرا در آتش بود حیدر داشت میسوخت...
⭕️ شعرخوانی حزنانگیز نزد رهبر حکیم انقلاب اسلامی
#فاطمیه
#مقام_معظم_دلبری
#کلیپ
#عشق_واقعی😭
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام خسته نباشید امروز من داشتم نمک داخل نمکدان میریختم که حسین اقا نمک ها را ریخت تو بادکنکش شکل ژله شد چیز جالبی بود برا دست ورزی 🌹
کاری از حسین اقا توکلی و مادرشون🌹
#تجربه_های_مادرانه
#تربیت_کودک
#آزادی_کودک
#خلاقیت
سلام.
الهی که حضرت مادر خریدار تک تک عزادارای خودشون باشن.❤
شنیدین میگن"شنیدن کی بود مانند دیدن؟"
ولی من میخوام بگم بعضی چیزا رو حتی باید با تک تک سلولهای وجودت لمس کنی تا متوجه بشی!
ما ۴ سال پیش قبل از ایام فاطمیه تو راه مشهد تصادف سنگینی کردیم و من یکی از قسمتهایی که آسیب دیدم،دستم بود.
استخوان بازوم شکست.🥺
البته نشکست،دکترا گفتن استخوان خرد شده😔یا زهرا😭😭😭😭
پسرم اون موقه ۲ سالش بود وبیتابی میکرد.چون عادت داشت شبا رو دستم میخوابید.
بهانه میگرفت و قبول نمیکرد بقیه براش لباس بپوشن،ولی من واقعا دستم بالا نمیومد😔یه دستی هم که نمیشه لباس بچه بپوشونی😥
من واقعانمیدونم استخوان بازو به کجا وصله؟؟؟
ولی همین قدر بهتون بگم من به تعداد نفس هایی که میکشیدم؛قفسه سینه تیر میکشید!!نفسم درد میکرد😥
اینا گوشه هایی از مشکلات کسی هس که استخوان دستش میشکنه!🥺
اون سال تو خانواده ما فاطمیه حال و هوای عجیبی داشت.
پدرم روزی چند بار میپرسید:زهراساداتم،بابا دستت بهتره؟هنوز ورم داره؟😥
حضرت زهرا سلامالله علیها،مادر کل بشریت هستن،ولی احساس میکنم ماخانم ها یه جور دیگه در مصیبت حضرت مادر عزاداریم😭😭
یا زهرا❤❤❤
#فاطمیه
#یازهرا😭😭😭
ارزش ده بار خوندن رو هم داره از دست ندید❤❤❤❤❤❤
ته پیازو رنده رو پرت کردم توی سینک، اشک از چشم و چارم جاری بود. در یخچال رو باز کردم و تخم مرغ رو شکستم روی گوشت، روغن رو ریختم توی ماهیتابه و اولین کتلت رو کف دستم پهن کردم و خوابوندم کف تابه ، برای خودش جلز جلز خفیفی کرد که زنگ در رو زدند.
پدرم بود. بازم نون تازه آورده بود. نه من و نه شوهرم حس و حال صف نونوایی نداشتیم.
بابام می گفت:
نون خوب خیلی مهمه ! من که بازنشسته ام، کاری ندارم ، هر وقت برای خودمون گرفتم برای شما هم میگیرم. در می زد و نون رو همون دم در می داد و می رفت. هیچ وقت هم بالا نمی اومد. هیچ وقت.
دستم چرب بود، شوهرم در را باز کرد و دوید توی راه پله.
پدرم را خیلی دوست داشت. کلا پدرم از اون جور آدمهاست که بیشتر آدمها دوستش دارند ، این البته زیاد شامل مادرم نمی شود .
صدای شوهرم از توی راه پله می اومد که به اصرار تعارف می کرد و پدر و مادرم را برای شام دعوت می کرد بالا.
برای یک لحظه خشکم زد.
ما خانواده ی سرد و نچسبی هستیم. همدیگه رو نمی بوسیم، بغل نمی کنیم، قربون صدقه هم نمیریم و از همه مهم تر سرزده و بدون دعوت جایی نمیریم.
اما خانواده ی شوهرم اینجوری نبودن، در می زدند ومیامدند تو،روزی هفده بار با هم تلفنی حرف می زدند؛ قربون صدقه هم می رفتند و قبیله ای بودند.
برای همین هم شوهرم نمی فهمید که کاری که داشت می کرد مغایر اصول تربیتی من بود و هی اصرار می کرد، اصرار می کرد.
آخر سر در باز شد و پدر مادرم وارد شدند.
من اصلا خوشحال نشدم. خونه نا مرتب بود؛ خسته بودم.تازه از سر کار برگشته بودم، توی یخچال میوه نداشتیم...
چیزهایی که الان وقتی فکرش را می کنم خنده دار به نظر میاد اما اون روز لعنتی خیلی مهم به نظر می رسید!
شوهرم توی آشپزخونه اومد تا برای مهمان ها چای بریزد و اخم های درهم رفته ی من رو دید.
پرسیدم:
برای چی این قدر اصرار کردی؟
گفت:
خوب دیدم کتلت داریم گفتم با هم بخوریم.
گفتم:
ولی من این کتلت ها رو برای فردا هم درست می کردم.
گفت:
حالا مگه چی شده؟
گفتم:
چیزی نیست ؟؟؟ !!!
در یخچال رو باز کردم و چند تا گوجه فرنگی رو با عصبانیت بیرون آوردم و زیر آب گرفتم.
پدرم سرش رو توی آشپزخونه کرد و گفت:
دختر جون، ببخشید که مزاحمت شدیم. میخوای نونها رو برات ببرم؟
تازه یادم افتاد که حتی بهشون سلام هم نکرده بودم !
پدر و مادرم تمام شب عین دو تا جوجه کوچولو روی مبل کز کرده بودند.
وقتی شام آماده شد،
پدرم یک کتلت بیشتر بر نداشت.
مادرم به بهانه ی گیاه خواری چند قاشق سالاد کنار بشقابش ریخت و بازی بازی کرد.
خورده و نخورده خداحافظی کردند و رفتند و این داستان فراموش شد و پانزده سال گذشت.
پدر و مادرم هردو فوت کردند.
چند روز پیش برای خودم کتلت درست می کردم که فکرش مثل برق ازسرم گذشت:
نکنه وقتی با شوهرم حرف می زدم پدرم صحبت های ما را شنیده بود؟
نکنه برای همین شام نخورد؟
از تصورش مهره های پشتم تیر می کشد و دردی مثل دشنه در دلم می نشیند.
راستی چرا هیچ وقت برای اون نون سنگک ها ازش تشکر نکردم؟
آخرین کتلت رو از روی ماهیتابه بر می دارم. یک قطره روغن می چکد توی ظرف و جلز محزونی می کند.
واقعا چهار تا کتلت چه اهمیتی داشت؟!
حقیقت مثل یک تکه آجر توی صورتم می خورد:
"من آدم زمختی هستم"
زمختی یعنی:
ندانستن قدر لحظه ها،
یعنی نفهمیدن اهمیت چیزها،
یعنی توجه به جزییات احمقانه و ندیدن مهم ترین ها.
حالا دیگه چه اهمیتی داشت وسط آشپزخانه ی خالی، چنگال به دست کنار ماهیتابه ای که بوی کتلت می داد، آه بکشم؟
آخ. لعنتی، چقدر دلم تنگ شده براشون؛
فقط… فقط اگر الان پدر و مادرم از در تو می آمدند، دیگه چه اهمیتی داشت خونه تمیز بود یا نه...
میوه داشتیم یا نه...
همه چیز کافی بود:
من بودم و بوی عطر روسری مادرم، دست پدرم و نون سنگک .
پدرم راست می گفت که:
نون خوب خیلی مهمه.
من این روزها هر قدر بخوام می تونم کتلت درست کنم،
اما کسی زنگ این در را نخواهد زد،
کسی که توی دستهاش نون سنگک گرم و تازه و بی منتی بود که بوی مهربونی می داد.
اما دیگه چه اهمیتی دارد؟
چیزهایی هست که وقتی از دستش دادی اهمیتشو می فهمی...!
زمخت نباشیم♥️♥️♥️
#دلنوشته
گاهی ناخواسته با گفتن جملاتی سبب تخریب و از بین رفتن اعتماد به نفس و پشتکار فرزندانمان میشویم.
حواسمان باشه این جملات را از کلاممان حذف کنیم:
- دیدی نتونستی
- تو نمیتونی
- تو بلد نیستی
- هیچ کس نمیتونه
- هیچ کس از عهده آن کار برنمیاد
- تو کوچولویی
- بچه بازی نیست که
به فرزندانمان انگیزه تلاش بدهیم
و حمایت و هدایتشان کنیم تا با تلاش و پشتکار موفق شود.
وقتی موفق شد به او بگویید
- تو تونستی
- تو موفق شدی
- تو میتونی
#نکته_ها
#تربیت
#اعتماد_به_نفس
🥀 از نهال داخل گلدان کوچک انتظار میوه نیست؛ در گلدان فقط درختان زینتی کوجک کاشته می شوند
⛔️ ⛔️ ⛔️ گاهی اتاق کوچک است و محدودیت
ولی بسیار هم اتفاق می افتد که بکن - نکن های مکرر و زیاد می شود دیوار های نامرئی که جلوی شکوفا شدن کودک را می گیرد
🕊 آزادی بر مبنای تربیت تکریمی همچون باغی است وسیع برای فرزندانمان🏁
✂️ حال آنجا که برای رشد بهتر قرار است محدودیتی گذاشته شود و رفتار های نامطلوب همچون شاخه های زائد و مزاحم چیده شوند، باید این کار هنرمندانه انجام گیرد.🖼
عکس نوشته های «چگونه یک پیام خوب و مناسب به کودک بدهیم؟» در راستای ایجاد هرچه بهتر این این هنر در والدین است.🎯
#نکته_ها
#عکس_نوشته
#پیام_به_کودک
آسمانی ها
#اردو
سلام و عرض ادب
علیرغم اینکه همه ی تمهیدات لازم برای اردوی فردا اعم از رزرو اتوبوس و رزرو مکان و هماهنگی با مسئولین باغ پرندگان و........انجام شده بود
ولی با تماسهای مکرر رفقا با اداره هواشناسی فردا بارندگی اعلام شده و هوا هم فوق العاده سرد است
لذا با توجه به شرایط پیش آمده اردوی فردا کنسل می شود و ان شاءالله در شرایط مناسب تر برگزار می گردد.
#اردو
فرق دختر بچهها با پسر بچهها
🔸ساختمان مغز باعث بسیاری از تفاوتهای رشدی میشه.
پسرها در مواردی که اعمال، تحت کنترل نیمه راست مغز هست، بهتر عمل میکنن. نیم کره چپ دختران هم قویتره.
👧🏻معمولا دختربچهها زودتر از پسربچهها راه میافتن!
👧🏻 دخترها مهارت بهتری در کنترل تحریکات رودهای و مثانهشون دارن.
👧🏻 دختر بچهها اجتماعیترن و در سال اول تولد بیشتر با اطرافیان رابطه برقرار میکنن و رفتار دوستانهتر و آرومتری دارن!
🧒🏻 پسرها بیش از دخترها به داشتهها و وسایلشون توجه نشون میدن و در این زمینه با کسی شوخی ندارن.
🧒🏻 هماهنگی حرکتی ظریف دست مثل نگهداشتن مداد یا استفاده از قیچی دیرتر در پسرها شکل میگیره. برای همین پسرها بدخطترن و به کارهای هنری کمتر علاقه دارن!
🧒🏻 پسربچهها خدای تصویرسازی و خیالپردازیان و با مرد عنکبوتی تا بالای هزاران برج میرن و پایین میان.
👧🏻 جالبه بدونید شنوایی دخترها قویتره.
👧🏻 دخترها اسباببازیهاشون رو تعارف میکنن و پسرها کمتر اهل تعارفن.
👧🏻 توانایی کلامی دخترها خیلی بالاتره. دخترها در مهارتهای نیم کره چپ مثل صحبت کردن و خوندن بهتر از پسرها هستن.
#نکته_ها
#تربیت
#تفاوت_های_دختروپسر
4_5897606004308183536.mp3
10.6M
تو نمازت یادم باش مادر مادر
سر به راه بودم ای کاش مادر مادر... 💔
#ناله_حزین
#فاطمیه
#محمدحسینپويانفر
یلدای فاطمی یعنی نیامدن پسر فاطمه خیلی طول کشیده است... 💔
🎯امشب اگرچه در کنار عزیزانمان طولانی ترین شب سال را میگذرانیم ولی نباید فقرا را فراموش کنیم♨️ و از نعمتهایی که خدا بهمان داده است عکس در فضای مجازی نگزاریم....👌
چرا که شاید پدری، شرمنده خانواده خود شود....
#شهدا
#عکس_نوشته
#یلدا
#یلدای_فاطمی