🏴♦️🏴♦️🏴♦️🏴♦️🏴♦️🏴♦️
✍ #روضه_شماره 8️⃣7️⃣
👤 #امام_علی_علیه_السلام
👤 #امام_حسن_علیه_السلام
👤 #امام_حسین_علیه_السلام
@AsnadolMasaeb
🔹🔷《السَّلاَمُ عَلَیکَ یابْنَ رَسُولِ اللهِ(ص)، یَا وَصِیَّ أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ(علیه السلام)، أَشْهَدُ أَنَّکَ عِشْتَ مَظْلُوماً وَ مَضَیتَ شَهِیدَاً》🔷🔹
✅مقایسه یاران و اصحاب سه امام :👇
1⃣یاران #امام_علی_علیه_السلام :
امام علی(علیه السلام) در میان سپاهیان خود، نیروی ویژه ای به نام «شُرطَةُ الخَمِیسِ» داشت که اینان گروهی از رزمندگان جان بر کف و فدائیان راستین زمان امیرالمؤمنین(ع) بودند، که با آمادگی کامل در همه جا برای امام علی(ع) جانفشانی میکردند.
علت نامگذاری این لشکر به خمیس این بوده که لشگر به پنج قسمت «مقدمه، ساق، مِیمَنه(جناح راست)، مِیسرِه(جناح چپ) و قلب» تقسیم می شده است.
فرمانده این گردان نیز اصبغ بن نباته بود و مهمترین اعضای آن؛ افرادی از قبیل عمار بن یاسر، مالک بن حارث اشتر، محمد بن ابی بکر، حبیب بن مظاهر، سهل بن حنیف، عثمان بن حنیف، قیس بن سعد، جابر بن عبدالله انصاری، حُکیم بن جبل، اویس بن عامر قرنی، و میثم بن یحیی تمّار و رُشید هجری و عمر بن حمق خزایی و حذیفة بن یمان و عدی بن حاتم طایی و ابوالهَیثَم بن تَیهان و خُزیمة بن ثابت و کمیل بن زیاد و.. بودند.
که تعداد آنها طبق روایتی از امام صادق(ع) که فرمود :
📋《كَانُوا شُرطَةُ الخَميسِ سِتَّةَ آلافِ رَجُلٍ أَنصَارَهُ》
♦️تعداد نیروهای شرطه الخمیس با به شش هزار نفر می رسید.(۱)
اینان با امام علی(ع) عهدی دو طرفه بسته بودند.
از اصبغ بن نباته سؤال شد، که چرا شما را شرطة الخمیس میگفتند؟
او گفت :
📋《اِنَّا ضَمَّنَا لَهُ الذِّبْحَ وَ ضَمَّنَ لَنَا الْفَتْحَ》
♦️ما برای امیرمؤمنان(ع) خوندادن و از جان گذشتن را به عهده گرفتیم و او برای ما فتح و پیروزی را بر عهده گرفت.(۲)
در نقلی دیگر آمده است که، اصبغ بن نباته در پاسخ به پرسشی درباره جایگاه امام(ع) نزد شرطه الخمیس، چنین گفته است :
📋《أَنَّ سُیوفَنَا کانَتْ عَلَی عَوَاتِقِنَا فَمَنْ أَوْمَی إِلَیهِ ضَرَبْنَاهُ بِهَا، وَ کانَ یقُولُ لَنَا تَشَرَّطُوا فَوَاللهِ مَا اشْتِرَاطُکمْ لِذَهَبٍ وَ لَا لِفِضَّةٍ وَ مَا اشْتِرَاطُکمْ إِلَّا لِلْمَوْت》
♦️ما شمشیرهای مان بر شانه های مان بود؛ حضرت(ع) به هر کس اشاره می کرد؛ او را از پا درمی آوردیم.
ایشان به ما می فرمود :
قسم به خدای من که با شما به طلا و نقره شرط نمی کنم، بلکه پیمان ما با شما مرگ و شهادت است.(۳)
امیرمؤمنان(ع) به نقل از پیامبر اکرم(ص) به اصحاب خود چنین فرمود :
📋《تَشَرَّطوا! فَإِنّي لَستُ اُشارِطُكُم إلّا عَلَى الجَنَّةِ》
♦️پیمان ببندید؛ همانا من با شما جز برای بهشت پیمان نمی بندم.(۴)
آنان همیشه مسلح، آماده و همراه امام علی(ع) بودند و در جنگها پیشرو سپاه بودند و همیشه گوش به فرمان و آماده بودند و در اجرای فرمان امام(ع) تعلل نمیکردند.
و با آن حضرت(ع) تا پای جان بیعت کرده بودند و مردانی وارسته، فرهیخته و باتقوا بودند و از قبایل مختلف تشکیل یافته و در غیر زمان جنگ نیز آماده و همراه امام(ع) بودند و ماموریتهای مهم همچون اجرای حدود، بر عهده آنان بود.
حتی برخی از آنان همچون عمار بن یاسر و مالک اشتر و اویس قرنی و ابوالهَیثَم بن تَیهان و خُزیمة بن ثابت، پیش از شهادت امام علی(ع) جان خود را فدا نمودند و به شهادت رسیدند.
2⃣یاران #امام_حسین_علیه_السلام :
ابوحمزه ثمالى در روايتى از امام سجّاد(علیه السلام) ماجراى وفادارى ياران و خاندان حضرت(ع) را در شب عاشورا بازگو مى كند، تا آنجا كه امام حسین(ع) یاران را مورد خطاب قرار می دهد و می فرماید :
📋《يَا أَهْلِي وَ شِيعَتِي!
اتَّخِذُوا هَذَا اللَّيْلَ جَمَلًا لَكُمْ وَ انْجُوا بِأَنْفُسِكُمْ فَلَيْسَ الْمَطْلُوبُ غَيْرِي وَ لَوْ قَتَلُونِي مَا فَكَّرُوا فِيكُمْ فَانْجُوا بِأَنْفُسِكُمْ رَحِمَكُمُ اللَّهُ فَأَنْتُمْ فِي حِلٍّ وَ سَعَةٍ مِنْ بَيْعَتِي وَ عَهْدِ اللَّهِ الَّذِي عَاهَدْتُمُونِي》
♦️ای یاران من!
این شب است که سیاهی و تاریکی آن را فرا گرفته، پس چون شتری راهوار از آن بهره ببرید و خودتان رو نجات دهید.
مقصود اين گروه ستمکار من هستم و غير از من کسی را نمی خواهند.
اگر مرا بکشند، به فکر کشتن شما نمی افتند، پس خودتان را نجات دهید.
خداوند شما را مورد رحمتش قرار دهد.
من امشب شما را مرخص کردم و بيعت خود و پیمان خداوند، که با من بسته بودید را از گردن شما برداشتم.
در این هنگام؛ برادران و یاران امام(ع) به یک بار گفتند :
📋《وَ اللَّهِ يَا سَيِّدَنَا أَبَا عَبْدِاللَّهِ(ع) لَا تَرَكْنَاكَ أَبَداً أَيْشٍ يَقُولُ النَّاسُ تَرَكُوا إِمَامَهُمْ وَ سَيِّدَهُمْ وَ كَبِيرَهُمْ وَحْدَهُ حَتَّى قُتِلَ وَ نَبْلُو بَيْنَنَا وَ بَيْنَ اللَّهِ عُذْراً وَ حَاشَ لِلَّهِ أَنْ يَكُونَ ذَلِكَ أَبَداً أَوْ نُقْتَلَ دُونَكَ》
@AsnadolMasaeb
ادامه مطالب :👇
♦️ای مولای ما! به خدا سوگند!
هرگز تو را ترک نخواهیم کرد که مردم در مورد ما زبان که کنایه باز کنند و بگویند که آنها افراد بی وفایی بودند که امامشان و آقایشان و رهبرشان رو تنها گذاشتند تا اینکه کشته شد.
و آن روز بین ما و خدایمان عذری نخواهد بود.
و تو را رها نمیکنیم تا آنکه در کنار تو کشته شویم.
سپس امام(ع) فرمود :
📋《يَا قَوْمِ! فَإِنِّي غَداً أُقْتَلُ وَ تُقْتَلُونَ كُلُّكُمْ حَتَّى لَا يَبْقَى مِنْكُمْ أَحَدٌ》
♦️من فردا کشته میشوم، همۀ شما نیز با من کشته خواهید شد و کسی از شما نمیماند.
و همگی بابت این بشارت، خدا را شکر گفتند.(۵)
در روایتی دیگر، حضرت(ع) خطاب به آنان فرمود :
📋《تَفَرَّقُوا فِی سَوادِ هذَا اللَّیْلِ وَ ذَرُونِی وَ هؤُلاءِ الْقَوْمَ، فَإِنَّهُمْ لا یَطْلُبُونَ غَیْرِی》
♦️اکنون در این سیاهى شب، پراکنده شوید و مرا با این گروه دشمن تنها بگذارید، که آنان تنها مرا مى طلبند!(۶)
کلام امام(ع) تمام شد و حضرت عباس(ع) به نمایندگی از بنی هاشم عرضه داشت :
📋《لَا اَرَانَا اللهُ ذَلِکَ اَبَدَاً》
♦️خدا چنین روزی را نیاورد که ما تو را رها کنیم و بهسوی شهر خود برگردیم.(۷)
و زهیر بن قین به نمایندگی از غیر بنی هاشم ایستاد و گفت :
📋《وَ اللَّهِ لَوَدِدْتُ أَنِّي قُتِلْتُ ثُمَّ نُشِرْتُ ثُمَّ قُتِلْتُ حَتَّى أُقْتَلَ هَكَذَا أَلْفَ مَرَّةٍ وَ أَنَّ اللَّهَ تَعَالَى يَدْفَعُ بِذَلِكَ الْقَتْلَ عَنْ نَفْسِكَ وَ عَنْ أَنْفُسِ هَؤُلَاءِ الْفِتْيَانِ مِنْ أَهْلِ بَيْتِكَ》
♦️به خدا سوگند! دوست دارم کشته شوم، باز زنده گردم، و سپس کشته شوم، تا هزار مرتبه، تا خداوند تو و اهل بیتت را از کشته شدن در امان دارد!(۸)
امام(ع) وقتی وفاداری یاران را دید، فرمود :
📋《فَاِنّي لَا أََعلَمُ أَصحَابَاً أَوفَي وَ لَا خَيرَاً مِن أَصحَابِي، وَ لَا أَهلَ بَيتِِ أَبَّرَ وَ لَا أَوصَلَ مِن أَهلِ بَيتِي؛ فَجَزَاکُمُ اللهُ خَيرَاً》
♦️به راستی که من اصحابی را بهتر و باوفاتر از اصحاب خود نمی دانم و اهل بيتي نيکوتر و صله کننده تر از اهل بيت خود نمی دانم، پس خدای متعال شما را جزای خير دهد.(۹)
حضرت(ع) بعد از این جریان با خواهرش زینب کبری(س) دیدار کرد تا دل نگرانی ایشان را تسکین بخشد.
حضرت زینب(س) عرضه داشت :
برادر! آیا یاران خود را خوب آزموده اى؟!
امام (ع) در پاسخ فرمود :
📋《وَاللّهِ لَقَدْ بَلَوْتُهُمْ فَما وَجَدْتُ فيهِم الَّا الأَشْوَسَ الأَقْعَسَ يَسْتَأنِسُونَ بِالمَنيّة دُونِى إِسْتِيناسَ الطِّفْلِ إِلى مَحَالبِ أُمِّهِ!》
♦️آرى به خدا سوگند که آنها را آزمودم و آنان را جز دلاور مردانی غرّنده و باصلابت و استوار نیافتم، آنان به كشته شدن در ركاب من، از كودك شيرخوار به سينه مادر مشتاقترند.(۱۰)
3⃣یاران #امام_حسن_علیه_السلام :
در تاریخ آمده است که وقتی امام حسن مجتبی(ع) در ساباط خواست یاران خود را امتحان کند و میزان اطاعت پذیری آنها بداند و از این طریق دوست را از دشمن تشخیص دهد، به دلیل خیانت برخی فرماندهان و نبود اصحابی برای جنگ با معاویه، از پیشنهاد صلحی که معاویه به امام(ع) داده بود، سخن به میان آورد و خطبه خواندند و سپس به خیمه خود بازگشتتند.
در این میان، سپاه امام(ع) گفتند :
📋《كَفَرَ وَاللَّهِ الرَّجُلُ! ثُمَّ شَدُّوا عَلَى فُسْطَاطِهِ فَانْتَهَبُوهُ حَتَّى أَخَذُوا مُصَلَّاهُ مِنْ تَحْتِهِ ثُمَّ شَدَّ عَلَيْهِ عَبْدُ الرَّحْمَنِ أَزْدِيُّ فَنَزَعَ مِطْرَفَهُ عَنْ عَاتِقِهِ فَبَقِيَ جَالِساً مُتَقَلِّداً السَّيْفَ بِغَيْرِ رِدَاءٍ!》
♦️به خدا قسم، اين مرد کافر شده است و بـه خيمه ی حضرت(ع) حمله ور شدند!
حتى سجاده ايشان را از زير پايش غارت کردند و عبدالرحمن ازدى به طرف آن بزرگوار یورش برد و «مِطرَف»(شال بزرگى که روى شانه ها انداخته می شود) را از گردن آن حضرت(ع) کشید، پس آن حضرت(ع) در حالی که شمشيرش را به گردن آويخته بود، نشست.(۱۱)
تا جایی که یاران، ایشان را این چنین خطاب می کردند :
📋《عَلَیْکَ السَّلامُ یَا مُذِلَّ الْمُومِنِینَ!》
♦️سلام بر تو ای کسی که مؤمنان را خوار و ذلیل کرده ای!(۱۲)
مظلومیتی تا این حد!
{وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ}
📝شعر :
هرگز دلی ز غم، چو دل مجتبی نسوخت
ور سوخت ز اجنبی، دگر از آشنا نسوخت
هر گلشنی که سوخت ز باد سموم سوخت
از باد نوبهار و نسیم صبا نسوخت
چندان دلش از سرزنش دوستان گداخت
کز دشمنان و زهر بدو ناسزا نسوخت
👤علامه کمپانی
📚منابع :
۱)الاختصاص شیخ مفید، ص۲
۲)الاختصاص شیخ مفید، ص۶۵
۳)بحارالانوار مجلسی، ج۳۲، ص۶۱۸
۴)الاختصاص شیخ مفید، ص۳
۵)الهدایه الکبری خصیبی، ص۲۰۴
۶)اللهوف سید بن طاووس، ص۹۰
۷)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۹۱
۸)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۹۲
۹)مثیرالاحزان ابن نما حلی، ص۵۲
۱۰)مقتل الحسين(ع) مقرم، ص۲۱۹
۱۱)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۱۱
۱۲)تُحف العقول شعرانی، ص۳۰۸
@AsnadolMasaeb
4️⃣ #موضوع_مطلب : «لزوم تذکر دادن علماء به اهل منبر!»
👤 #استاد_یوسفی_غروی
#آداب_منبر
#سخن_علماء
#مطالبه_سند
#آداب_مداحی
#آداب_روضه_خوانی
#باید_و_نباید_های_روضه_خوانی
@AsnadolMasaeb
1️⃣لازم است علما نسبت به اهل منبر حساسیت داشته باشند و در مواردی که مطالب ضعیف یا کم اعتبار نقل میشود(چه رسد به نقل مطالب بی سند و جعلی) تذکر دهند و اهل منبر را از بازگو کردن مطالب ضعیف برحذر دارند. عدهای گمان میکنند منبر رفتن و نقل مطالب تاریخی و نسبتهای غیر واقع دادن به اهل بیت(علیهم السلام) چندان مشکلی ندارد و لذا دقت های علمی را مخصوص فقه و اصول میدانند و علم تاریخ را عرصه ی تسامح!
نباید گمان شود منبر رفتن نسبت به اجتهاد و تفقه بسیار آسانتر است و بدون آمادگی و مطالعه میتوان برای مردم منبر رفت.
بلکه برعکس، منبر به دو مهارت و اجتهاد نیاز دارد؛ یکی برای تشخیص صحت و سقم احادیث و دیگری مهارت فنون بیان مطلب و شیوۀ تأثیرگذاری در مخاطب.
متأسفانه گاهی گمان میشود منبری فقط به مهارت دوم نیاز دارد و همین که بیان خوبی داشته باشد و شور خوبی در مجالس ایجاد کند، رسالتش را انجام داده و نیازی به تحقیق و بررسی مطالبی که میگوید ندارد.
@AsnadolMasaeb
2️⃣علما نیز باید نسبت به اهل منبر حساس باشند و کژی ها و ناراستیهای احتمالی آنها را تذکر دهند.
مرحوم والد ما نقل میکرد که مرحوم محدث قمی در مسجد بزرگ نجف، مسجد هندی، بعد از نماز مرحوم آیت الله حسینی شاهروی منبر میرفت.
شبی که مرحوم محدث قمی از منبر پایین آمد، آیت الله شاهروی به ایشان رو کرد و گفت :
«آقای شیخ عباس! از خدا بترس! قبل از نقل این مطالب یک قیل و قالی راه بینداز!»
یعنی بگو «قیل» یا «قال فلان» و این قدر مطمئن مطالب را نسبت نده.
خب مرحوم محدث قمی خودش کارشناس حدیث و شاگرد مرحوم محدث نوری بود، ولی می بینیم از سوی آیتالله شاهروی مورد این خطاب قرار گرفت. یعنی علما به مطالب منقول در منبرها حساس بودهاند و حتی به سخنان منبریِ با شأن و عظمتی مثل مرحوم محدث قمی هم با توجه گوش میکردند و در موارد لزوم تذکر می دادند.
@AsnadolMasaeb
3️⃣منبریها باید توجه داشته باشند که مطالبی که جنبه ی خارق العاده و اعجازی دارند یا باید متواتر باشند یا دست کم به استفاضه نیاز دارند تا معتبر تلقی شوند.
اسم بردن از کسانی که عادت و رویه ی منبرهایشان بیان مطالب ضعیف و کم اعتبار است و معرفی آنان به مردم و برحذر داشتن مؤمنان از دعوت این افراد برای سخنرانی هیچ اشکالی ندارد.
یکی از موارد استثنای غیبت «قدح مقالات باطله» است.
با توجه به همین موردِ استثنای غیبت است که میبنیم گاهی علما در لابهلای مطالب علمیشان در ردّ و نقل مطالب دیگری گاهی عبارات تندی را درباره قائلین به آن مطالب بیان میکنند و این غیبت نیست بلکه از باب «قدح مقالات باطله» لازم است که از آنها اسم برده شود و ضعف علمیشان بر مردم آشکار شود.
@AsnadolMasaeb
♦️🏴♦️🏴♦️🏴♦️🏴♦️🏴
🎙مناجات زیبا و شنیدنی با #امام_زمان_علیه_السلام با نوای #استاد_میرزا_محمدی :👇
@AsnadolMasaeb
4_6010514316493587356.mp3
9.94M
هيچ اميدی نباشد بر من و احوال من
مستحق هيـچ پروازی نباشد بال من
كارهای من وصالت را به تاخير افكند
بوی هجران می دهد پرونده اعمال من
من دگر آن نوكر خوب و قديمی نيستم
اين لباس نوكری گريد بر اين احوال من
بارها دستم گرفتی و نمك گيرت شدم
بارها شد، جای من تو آمــدی دنبال من
بارها خوردم زمين از جا بلندم كرده ای
شكر يك نعمـت نكرد آخر زبان لال من
ياد آن حال و هوای خلوت با تو بخيــر
با دعای خويش ده تغيير سوء حـال من
تا دم آخر منم شرمنده احسـان تو
من گنه كردم تو كردی گريه براحوال من
👤اسماعیل فتحی
@AsnadolMasaeb