#روایت‌آقای‌شاهسواری رفتیم سر مزار علامه امینی و درش بسته بود حاج کمیل می گفت: اینجا درش همیشه بسته است هربار که آمدم بسته بوده، اربعین غیر اربعین درست است که درب مزارش بسته است اما با کتاب الغدیر و تربیت شاگردانی چون شهید نواب صفوی ره درب های زیادی را گشود #روایت‌اربعین ما رو اینجا دنبال کنین⬇️ 🆔@Roye_mojetaalei

#روایت‌آقای‌شاهسواری مسجد هندی ها مکانی بوده که امام خمینی ره در نجف در آن‌ درس می داده درست مثل مسجد سلماسی که امام در قم در آن محل درس می داده #روایت‌اربعین ما رو اینجا دنبال کنین⬇️ 🆔@Roye_mojetaalei

#روایت‌آقای‌شاهسواری انصافا این مانکن حتی توی قم هم قفله :-))

#روایت‌آقای‌شاهسواری پیرمردی موجه و متین آمد به سمت ما و گفت می شود از بچه‌هایتان عکس بگیرم گفتم حاج آقا اختیار دارید، عکس گرفت و گفت: نوه های من هم در همین سن و سال هستند. رو به خانم کرد و گفت: شما مادرشان هستید، گفتند: آره گفت: من هرساله با خانم‌ام می آمدم اما امسال خانم ام در بمباران جنگ ۱۲ روزه شهید شده...چشم هایش سرخ شد و بغض گلویش را گرفت و رفت و من هم با اندوه و شکوه رفتن اش را به نظاره نشستم، با پرچم ایرانی که کنار کوله آبی اش نصب کرده بود خدایا به این ملت عزیز که این چنین استوار هستند و پای کار دین خدا مانده اند، عزت بده و اسرائیل را به زودی نابود کن کاش حاج آقا را می دیدم و به او می گفتم بغض و اندوه‌اش را هیچوقت از یاد نمی برم #مثل_کوه_استوار #مثل_شبنم_لطیف #مثل_آفتابگردان_عاشق_نور #روایت_اربعین_۱۴۰۴ #روایت_اربعین #کاروان_کمیل #بغض_و_شکوه #ایستادگی

پاهایی که با تاول زدند و مجروح شدند در طریق الحسین مقدس می‌شوند #روایت‌اربعین #مشایه #ما رو اینجا دنبال کنین⬇️ 🆔@Roye_mojetaalei