eitaa logo
عکس‌های زیرخاکی
251 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
499 ویدیو
21 فایل
مجموعه تصاویر قدیمی وکمتر دیده شده، شامل: عکس، فیلم، کلبپ...
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 🔹لحاف دوزی و لحاف دوزان ساوجبلاغ ⏳ زمان قاجار 🆔 @Axe_zirkhaki
۲۱ دی ۱۳۹۷
💠 📷 لحاف‌دوزی و پنبه‌زنی 🆔 @Axe_zirkhaki
۲۱ دی ۱۳۹۷
📷 #عکس_زیرخاکی از یک حلاج در دوره قاجار 🆔 @Axe_zirkhaki
۲۱ دی ۱۳۹۷
▫️یادش بخیر اون قدیما که لحاف دوز پیر با دوچرخه بیست و هشت خودش و ابزار کارش که روی ترک دوچرخه بسته بود توی کوچه ها دور میزد و با صدای خش دار خودش میگفت: آی.... لحاف دوزیم.... آی پنبه میزنیم هیییییی..... این یکی از ده ها صدایی بود که از توی کوچه ها شنیده میشد. صداهای دیگه هم بود مثل: چینی بند زنه نمکیه.... نون خشک داری وردار بیار دمپایی کهنه.... چاقوووووو تیییییییز میکنیم بدو بیا... چاقو تیز کنیه خونه دار و بچه دار زنبیلتو وردار بیار... خیار سبز قلمی دارم 20 کیلو 200 تومن 😜 🆔 @Axe_zirkhaki
۲۱ دی ۱۳۹۷
📜 آگهی لحاف و پتو 💠 میگن طرف از بچگی تو پر قو بزرگ شده، شاید همین ها منظورشون بوده! 🆔 @Axe_zirkhaki
۲۱ دی ۱۳۹۷
💠 #جهان_قدیم ❄️کارگران زن که در حال تحویل دادن یخ هستند ⏳ سال 1918 میلادی 🆔 @Axe_zirkhaki
۲۱ دی ۱۳۹۷
💠 #جهان_قدیم 🔹 تفنگدار آمریکایی زن مبارز (ویت کنگی) را در ویتنام دستگیر کرده است!! 🆔 @Axe_zirkhaki
۲۱ دی ۱۳۹۷
📷 اکبر عبدی در سریال: "بازم مدرسه ام دیر شد"😊 ⏳...که در سال ۱۳۶۲ از شبکه یک سیما پخش می شد. زمانی که فقط دو شبکه در تلویزیون وجود داشت؛ کانال ١ و کانال ٢ 😂😂😂 🔹 🆔 @Axe_zirkhaki ✔️JOIN
۲۲ دی ۱۳۹۷
هدایت شده از عکس‌های زیرخاکی
15.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 فیلم | قسمتهایی از سریال خاطره انگیز و طنز: "بازم مدرسه ام دیر شد"😊 💠 با بازیگری: اکبر عبدی، اسماعیل داور فر – مهین شهابی... ⏳ سال ۱۳۶۲ 🔹 🆔 @Axe_zirkhaki
۲۲ دی ۱۳۹۷
💠 #ایران_قدیم 📷 شعار دهه ۵۰ : «به امید روزی که هر ایرانی یک پیکان داشته باشد» 😄 🆔 @Axe_zirkhaki
۲۲ دی ۱۳۹۷
۲۲ دی ۱۳۹۷
💠 یاد ایامی که پیکان داشتیم‼️ ▫️روزگاری که پیکان، ماشین نبود، مرام بود! پیکان برای ما ایرانی‌ها ، فقط یک "وسیله نقلیه" نبود همراه بی ادعای همه سفرهايمان بود. نشانه فخرفروشی نبود، کار راه انداز یک محله بود . اگر در هر کوچه، یکی دو نفر پیکان داشت، انگار همه اهل کوچه ماشین داشتند. نیمه شب اگر بیماری بود، رساندنش به بیمارستان وظیفه وجدانی صاحب پیکان بود. مسافرت می‌رفتیم کلی آدم می‌چپیدیم توی پیکان! دختری که عروس می‌شد، پیکان را گل می‌بستند و "عروس کشون " می‌کردند. اهل پول نبود، اما قلک پول خیلی‌ها بود، صبح تا شب مسافر می‌کشید تا صاحبش با بغل پر برود خانه. این یار سفر و حضر، لوطی بود، گوشش پر بود از متلک "پیکان حلبی" و " قوطی روغن شاه پسند" اما وقتی همان متلک‌گوها "کارشان گیر می‌کرد، نه نمی‌گفت. سال‌ها گذشت تا اینکه ما بی‌وفا شدیم اما او وفادار ماند، گاه توی دلش موتور پژو گذاشتیم، گاه موتورش را توی پژو کاشتیم. اما پیکان نرنجید. گذشت و گذشت تا اینکه بعضی شیک شدند و پیکان‌سوارها بی‌کلاس! بعد دیگر تولید پیکان صرف نکرد، حکمش آمد و تیر خلاص! 🆔 @Axe_zirkhaki ✔️JOIN 📸کانال "عکس‌هاے زیرخاکے"📽
۲۲ دی ۱۳۹۷