یک دوربین عکاسی یاشیکا داشتیم که سوغات مکه بود. حلقه های فیلم ۱۲ تایی یا دیگه نوع لاکچریش ، ۲۴ تایی و خیلی خیلی لاکچریش ۳۶ تایی می خریدیم .
از تکرار خبری نبود.
نمیدونستیم خاطره ای که ثبتش کردیم سیاه چاپ میشه یا نه؟
چشم مون بسته یا چپ نمیافته؟
باید منتظر می شدیم تااااااا....... تا چندماه بعد که حلقه پر بشه.ببریمش عکاسی در بیاره حلقه رو .
بعد هر چند هفته یه بار که تعدادشون زیاد میشه ببره شهر و ده دوازده روز بعد از اون روز که فرستاده، عکسها بیان.
دیگه چی می گذشت به ما تو این مدت...بماند!
عکسها که می رسید اگر خیلی شانس آورده بودیم تمام عکسها چاپ شده بودند وگرنه بیشتر وقتها از ۲۴ تا یک هفت هشت تایی نور خورده بودند و خراب شده بودند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مریوان قدیم- کردستان
🎥کلیپ قدیمی
🔺سیاچەمانە به دەنگی پڕسۆز مامۆستا عوسمان هەورامی 👌
همیشه به ما گفتن که زندگی تو زمان حال لذت دیگه ای داره،
میگن گذشته که دیگه گذشت و آینده هم که هنوز نیومده،
ولی من فکر میکنم گاهی اوقات برای ما فکر کردن به گذشته حکم لذت از زمان حال رو داره،
مثلا فکر کن در زمان کنونی با یه عالمه مشکل تو آپارتمان تنگ و تاریکی نشستی و داری به گذشته فکر میکنی،
به خونه ی باصفای مادربزرگت،
داری به اون زمان فکر میکنی که دور از هر دغدغه ای به بچه ها تو حیاط بازی میکردی،
داری به اون زمان فکر میکنی که هیچکس استرس آینده رو نداشت،
به نظر من که گاهی اوقات فکر کردن به گذشته یعنی لذت از زمان حال❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چقدر خوب بود آخه 🥺♥️
می خواهم برگردم ؛
به روزهایِ خوبی ؛
که مادربزرگ زنده بود
که پدربزرگ ، نفس می کشید .
برگردم به حیاطِ قدیمیِ ساده ای ؛
که همیشه ی خدا ، بویِ کاهگِل و شمعدانی می داد .
رویِ حاشیه ی حوضِ آبی رنگِ میان حیاط بنشینم و آب بازی کنم ،
و خیس شوم ؛
آنقدر که غصه و بی مهریِ دنیا از جسمِ خسته ام پاک شود .
می خواهم به روزگاری برگردم ؛
که سفره ی ساده ی مادربزرگ ؛
انگار به اندازه ی آسمان ، وسعت داشت .
و هیچکس از سادگیِ غذا ،
یا کوچکیِ اتاق ، شکایت نمی کرد ،
آن روزها همه چیز ، بی تکلف و دلنشین بود .
همه مان بی توقع ، خوش بودیم ،
بدونِ چشمداشت ، محبت می کردیم ،
و از تهِ دل می خندیدیم ...
دلم برایِ خنده هایِ بی ریایم ،
برایِ دلخوشیِ ساده ی آن روزهایم تنگ شده .
پدربزرگم رفت ... مادربزرگم رفت ...
و آن دورهمی هایِ جانانه ؛
به خاطرات پیوست .
31.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فیلم قدیمی "ناصر الدین شاه آکتور"
سال ۱۳۷۰
بازیگران: عزت الله انتظامی, اکبر عبدی, محمدعلی کشاورز, ماهایا پطروسیان, داریوش ارجمند,مرتضی احمدی, ...
⚪️ تصویری کمیاب از کامیون سنگین و توانای M-125 کشنده توپ نیروی زمینی در قبل از انقلاب و دوران جنگ تحمیلی .
📷 (تصویر مربوط به اولین رژه ارتش در 29 فروردین 1358 است)
💠 کامیون سنگین M-125 ساخت کارخانه ماک آمریکا می باشد که قبل از انقلاب این کامیون همراه با توپ های صحرایی کششی M-115 کالیبر 203 م م خریداری شد.
این کامیون 10 تنی اساسا در ارتش آمریکا نیز جهت کشش توپ های سنگین به خدمت گرفته شد و همینطور در ایران نیز به در این نقش خدمت می کرد.
کامیون M-125 مجهز به موتور Le Roi TH-844 با قدرت 297 اسب بخار بود با گیربکس 5 دنده ای و 2 دنده کمکی .
ظرفیت باک های این غول 10 تنی 600 لیتر گازوئیل می باشد که برد عملیاتی حدود 500 کیلومتر را با یک باک پر به کامیون می داد.
#ترابری
#ارتش
دوچرخه تاکسی دست ساز که طی اشغال دانمارک توسط ارتش آلمان و بحران سوختی در کپنهاک مورد استفاده قرار می گرفت.
#جهان_قدیم
#بیژن_جزنی تئوریسین و عضو بنیانگذار سازمان چریکهای فدایی خلق ایران تا فروردین ۱۳۴۸ در زندان قصر بود اما به دنبال فرار نافرجام یارانش از زندان به قم تبعید شد و پس از عملیات نظامی #سیاهکل ، به اوین منتقل شد. جزنی در همین دوره مجموعه مقالاتی از زندان به بیرون داد که در ساختار ایدئولوژیک سازمان متبوعش تاثیرگذار شد.
بیژن جزنی در اواسط اسفندماه ۱۳۵۳ پس از چند سال تبعید به زندان اوین بازگردانده شد اما در ۳۰ فروردین ۱۳۵۴ همراه با ۶ نفر دیگر از چریکهای فدایی خلق به نامهای حسن ضیاظریفی، احمد جلیلی افشار، مشعوف کلانتری، عزیز سرمدی، محمد چوپانزاده و عباس سورکی به همراه مصطفی جوان خوشدل و کاظم ذوالانوار دو عضو سازمان مجاهدین خلق در تپههای اطراف زندان اوین تیرباران شدند
روزنامهها آن روز خبر کشته شدن جزنی و یارانش را با تیتر «۹ زندانی در حین فرار از زندان کشته شدند» پوشش دادند اما حقیقت ماجرا تا زمان وقوع انقلاب در بهمن ۱۳۵۷ مسکوت ماند. زمانی که به دنبال دستگیری و محاکمهٔ اعضای ساواک معلوم شد بیژن جزنی و یارانش نه در هنگام فرار که به وسیله ماموران به تپههای اوین برده و در آنجا به رگبار گلوله بسته شدند
🔸مجموعه سرپوشیده بازار تاریخی اراک در بافت قدیمی و مرکزی شهر در اوایل دوره قاجار در زمان فتحعلی شاه، به دست محمدیوسف خان گرجی سپهدار درسال 1228هجری قمری بنیان نهاده شده است.
این بازار به عنوان مرکز اقتصادی و تجارت شهر و کانون تجارت فرش مرکز و غرب کشور مطرح بوده است. بازار اراک دارای مغازه ها، سراها و تیمچه ها، مسجد، حمام، آب انبار، گذرها وکاروانسراها است و مدرسه تاریخی سپهداری (حوزه علمیه امام) در آن قراردارد. بازاردارای معماری جالب توجه است وطاق های گنبدی شکل آجرنمایی دارد که به صورت ضربدری ساخته شده اند. سقف بازار گنبدی وپوشیده ازکاه گل است و سطح داخلی گنبدرسمی بندی و آجرچینی است. در محل تقاطع دو راسته ی بازاردو چهارسوق زیبا وجود دارد که گنبدچهارسوق بلندترین و عظیم ترین گنبد این بام است. درمرکز هر گنبد دریچه ای تعبیه شده است که کار نورپردازی و تهویه ی هوای هر سرا رابه عهده دارد. سرای نوذری، سرای کتاب فروشهاو سرای کاشانی مهم ترین سراهای این بازارهستند.ساختمان دو طبقه سرای نوذری که زیباترین سرای بازار اراک است به فرش فروشان اختصاص دارد.
📷🔸ضلع غربی میدان فردوسی/خیابان انقلاب
تاکسی خطی و اتوبوس میدان انقلاب به
میدان امام حسین - تهران سال ۱۳۵۱
📺 گروه واتساپ عکسهاے زیرخاکے
https://chat.whatsapp.com/Fx3SaURZyl904kbhkYzShq