عکسهاے زیرخاکے
🎥 نوحه معروف «ممد نبودی» از کجا آمد ⏳ حدود ۵۰ سال پیش «جهانبخش کردیزاده» معروف به «بخشو» این نوحه
5.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 نماهنگ «ممد نبودی ببینی»
🎤 با صدای غلامعلی کویتی پور
🌿 قطعه ای که پس از آزادی خرمشهر به یادبود شهید جهان آرا، فرمانده سپاه خرمشهر سروده شده است
⏳ #دهه_شصت
🆔 @Axe_zirkhakii ✔️JOIN
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
۱۲شهریور ۱۲۹۴هجری شمسی-سالروز شهادت رییسعلی دلواری
📽 گفتاری ماندگار از رئیسعلی دلواری در سریال دلیران تنگستان :
چه خبر است این جا؟ عزای حسین (ع) است که در راه حق شهید شد؟ عزای حسین با پول و برنج و روغن انگلیسیهای حق کُش؟
در مقابل ظلم سكوت میکنید و آن وقت به عزای حسين (ع) مینشینید، روح امام حسین (ع) را با این کارتان آزار میدهید. شرم نمیکنید؟
🆔 @Axe_zirkhakii ✔️JOIN
📽 مجموعہ عڪسها، فیلمها و فایلهاے صوتے قدیمے 📢
💠 جایگاه VIP
📷 شرکت محمدرضا پهلوی در مراسم عزاداری ماه محرم در کاخ گلستان‼️
🆔 @Axe_zirkhakiI
خواندنی👌👇
ﻭﻗﺘﯽ ﭘﺸﺖ ﺳﺮ ﭘﺪﺭﺕ ﺍﺯ ﭘﻠﻪ ﻫﺎ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﻣﯽ ﺭﻭﯼ ﻭ ﻣﯽﺑﯿﻨﯽ ﭼﻘﺪﺭ ﺁﻫﺴﺘﻪ ﻣﯽ ﺭﻭﺩ
ﺗﺎﺯﻩ ﻣﯽﻓﻬﻤﯽ ﭼﻘﺪﺭ ﭘﯿﺮ ﺷﺪﻩ !
ﻭﻗﺘﯽ ﻣﺎﺩﺭ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻏﺬﺍ ﭘﻨﻬﺎﻧﯽ ﻣﺸﺘﯽ ﺩﺍﺭﻭ ﺭﺍ ﻣﯽﺧﻮﺭﺩ ﻣﯽﻓﻬﻤﯽ ﭼﻘﺪﺭ ﺩﺭﺩ ﺩﺍﺭﺩ ﺍﻣﺎ ﭼﯿﺰﯼ ﻧﻤﯽ ﮔﻮﯾﺪ !
ﺩﺭ ۱۰ ﺳﺎﻟﮕﯽ : ﻣﺎﻣﺎﻥ، ﺑﺎﺑﺎ ﻋﺎﺷﻘﺘﻮﻧﻢ
ﺩﺭ ۱۵ ﺳﺎﻟﮕﯽ : ﻭﻟﻢ ﮐﻨﯿﺪ ﺩﯾﮕﻪ
ﺩﺭ ۲۰ ﺳﺎﻟﮕﯽ : ﻣﺎﻣﺎﻥ ﻭ ﺑﺎﺑﺎ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻣﯿﺮﻥ ﺭﻭ ﺍﻋﺼﺎﺑﻢ
ﺩﺭ ۲۵ ﺳﺎﻟﮕﯽ : ﺑﺎﯾﺪ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺧﻮﻧﻪ ﺑﺰﻧﻢ ﺑﯿﺮﻭﻥ
ﺩﺭ ۳۰ ﺳﺎﻟﮕﯽ : ﺣﻖ ﺑﺎ ﺷﻤﺎ ﺑﻮﺩ
ﺩﺭ ۳۵ ﺳﺎﻟﮕﯽ : ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﺑﺮﻡ ﺧﻮﻧﻪ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭﻡ
ﺩﺭ ۴۰ ﺳﺎﻟﮕﯽ : ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﻡ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﺭﻭ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺑﺪﻡ
ﺩﺭ ۶۰ ﺳﺎﻟﮕﯽ : ﻣﻦ ﺣﺎﺿﺮﻡ ﻫﻤﻪ ﺯﻧﺪﮔﯿﻢ ﺭﻭ ﺑﺪﻡ ﺗﺎ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﺍﻻﻥ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺑﺎﺷﻦ
ﺍﯾﻦ ﺭﺳﻢ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﺳﺖ .
ﭼﻪ ﺁﺭﺍﻣﺸﯽ ﺩﺍﺭﺩ ﻗﺪﺭﺩﺍﻥ ﺯﺣﻤﺎﺕ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭ ﺑﻮﺩﻥ
🆔 @Axe_zirkhakii
از «هنرى فورد» میلیاردر معروف آمریکایی و صاحب یکی از بزرگترین کارخانه های سازنده اتومبیل "فورد موتور" پرسیدند:
اگر شما فردا صبح از خواب بیدار شوید و ببینید تمام ثروت خود را از دست داده اید و دیگر چیزی در بساط ندارید، چه می کنید؟
فورد پاسخ داد: دوباره یکی از نیازهای اصلی مردم را شناسایی می کنم و با کار و کوشش، آن خدمت را با کیفیت و ارزان به مردم ارائه می دهم و مطمئن باشید بعد از پنج سال دوباره فورد امروز خواهم بود!
🆔 @Axe_zirkhakii
⏳ 12 شهریور- سالروز درگذشت دکتر حسابی
ا▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️
📷 تصویری از آخرین لحظات زندگی دکتر حسابی !
💠 شام در کنار تخت استاد سرد شده است. ظاهراً ديگر نيازي به خوردن غذا نيست، پزشکان و مسئولان بيمارستان دانشگاه به اين نتيجه رسيدند که معالجه روی قلب استاد ديگر اثری ندارد.
لذا آنژيوکت ها را خارج و حتی ماسک تامين اکسيژن که ديگر ريه ها قادر به تامين آن نبود، برداشته اند و تنها سنسورهاي تپش قلب روشن است.
شگفت اينکه در چنين حالتی در کمال حيرت پزشکان و متخصصين بيمارستان کانتونال دانشگاه ژنو، پروفسور حسابی در آخرين لحظات حيات به چيزی جز مطالعه و افزايش دانش نمیانديشد.
اين تصوير منحصر به فرد را يکی از کارکنان خود بيمارستان به عنوان يک تصوير تکان دهنده و تاثير گذار ثبت کرده است.
🆔 @Axe_zirkhakii
عکسهاے زیرخاکے
⏳ 12 شهریور- سالروز درگذشت دکتر حسابی ا▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️ 📷 تصویری از آخرین لحظات زندگی دکتر حساب
📄 تصویر حکم پروفسور حسابی به وزارت فرهنگ در دولت دکتر مصدق
▫️ پروفسور حسابی در سالهالی 1330 تا 1331 وزیر فرهنگ در دولت دکتر مصدق بودند.
پروفسور حسابی در سال 1330 از طرف دکتر مصدق مأمور خلع ید از شرکت نفت انگلیس را داشتند.
دکتر حسابی اولین رئیس هیئت مدیره و مدیر عامل شرکت ملی نفت ایران در دولت دکتر مصدق، 1330 بودند.
بعد از کودتای 28 مرداد نیز دکتر حسابی مخالفت خود را با طرح قرارداد ننگین کنسرسیوم در مجلس، 1333 ابراز کردند.
🆔 @Axe_zirkhakii
فریاد- اخوان ثالث.mp3
4.61M
💠 #شعر فریاد - دفتر زمستان
🎤 با صدای شاعر: مهدی اخوان ثالث
خانهام آتش گرفته ست، آتشی جانسوز
هر طرف میسوزد این آتش
پردهها و فرشها را، تارشان با پود
من به هر سو میدوم گریان
در لهیب آتش پر دود
وز میان خندههایم تلخ
و خروش گریهام ناشاد
از درون خستهٔ سوزان
میکنم فریاد، ای فریاد! ای فریاد
خانهام آتش گرفته ست، آتشی بی رحم
همچنان میسوزد این آتش
نقشهایی را که من بستم به خون دل
بر سر و چشم در و دیوار
در شب رسوای بی ساحل
وای بر من، سوزد و سوزد
غنچههایی را که پروردم به دشواری
در دهان گود گلدانها
روزهای سخت بیماری
از فراز بامهاشان، شاد
دشمنانم موذیانه خندههای فتحشان بر لب
بر من آتش به جان ناظر
در پناه این مشبک شب
من به هر سو میدوم
گریان ازین بیداد
میکنم فریاد، ای فریاد! ای فریاد
وای بر من، همچنان میسوزد این آتش
آنچه دارم یادگار و دفتر و دیوان
و آنچه دارد منظر و ایوان
من به دستان پر از تاول
این طرف را میکنم خاموش
وز لهیب آن روم از هوش
ز آن دگر سو شعله برخیزد، به گردش دود
تا سحرگاهان، که میداند که بود من شود نابود
خفتهاند این مهربان همسایگانم شاد در بستر
صبح از من مانده بر جا مشت خاکستر
@Axe_zirkhakii