eitaa logo
آینده سازان انقلاب
161 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
5.4هزار ویدیو
95 فایل
نوجوانان و جوانان مسجد امام حسین علیه السلام پایگاه بسیج شهید شیخ فضل الله نوری(ره) آیدی ادمین: @Nazeriyan
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
51.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺 ارزش بالای گوش دادن دارد، حتماً گوش بدید. 🔷 🗣️ علیرضا پناهیان 💠 وابستگی به رفیق! @AyandeSazanEnghelab
گرامی باد یاد و خاطره رزمندگان و شهدای ۸ سال دفاع مقدس🌹🌹 آنان که با حیات نورانی خود، به زندگی ما حیات تازه بخشیدند!⭐️⭐️ نام و راه شان تا ابد زنده و پاینده باد!🌺🌺 @AyandeSazanEnghelab
هدایت شده از حاج سید رضا نریمانی
اصفهان ◾️مراسم عزاداری حضرت‌رقیه(س) 🔸️باسخنرانی: حجت الاسلام سید یونس هرندی 🔹️با نوای : کربلایی 📆 سه شنبه 1 مهرماه 99 🕢️ از ساعت 20 🚩 چهارراه عسگریه | امامزاده شاه میر حمزه @seyedrezanarimani
7.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ایرانی‌ها روز دوم جنگ شیرینی دادند! 🔹ارتش عراق در حال پیشروی بود و توپ در زمین ایران افتاده بود! ارتش ایران حال ‌و روز‌ مناسبی نداشت و پس از فروپاشی ارتش شاهی هنوز آن قدر جمع‌ و ‌جور نشده بود که ارتش ملی بشود. 🔹همان بعدازظهر روز اول جنگ چند هواپیما فرستاده بود برای بمباران پایگاه‌های نظامی عراق و وقتی هواپیماها بازگشتند، دیگر کسی در نیروی هوایی بیکار ننشست. رفتند و نشستند و عملیاتی را طراحی کردند که شد بزرگ‌ترین عملیات هوایی ارتش ایران. 🔹اسم عملیات «کمان ۹۹» بود؛ کمان اشاره به کمان و تیر آرش، اسطوره ایرانی بود و ۹۹ تعداد برگه‌های دفترچه طرح مکتوب عملیات. آن روز ۲۰۰ هواپیما بلند شدند؛ رفتند و بلایی سر رژیم بعث عراق آوردند تماشایی! تقریبا تمام توان پدافندی عراق از کار افتاد و مهم‌تر از آن بیش‌از ۵۰ درصد توان نیروی هوایی عراق به کلی از ‌بین‌ رفت. 🔹موفقیت در این عملیات چنان بازتابی داشت که در دزفول مردم خلبانان را گلباران کردند، در تهران نیز مردم جلوی فرودگاه مهرآباد جمع شدند با گل و شیرینی و گوسفند قربانی برای استقبال./ (ویدیوی بالا تصاویری از این عملیات است.) @AyandeSazanEnghelab @Farsna
هدایت شده از بصیرت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شما از میترسید، من از اون ۲۳ میلیونی که بهش رأی دادن! روحانی میره ولی اون جمعیت ساده‌لوح میمونن و ممکنه هر ۴ سال یه روحانی دیگه رو بکنن تو پاچمون 😑😑 "نیشگون" ‌ باور نمیکنید! آخرین نمونه ش ماجرای قصاص نوید افکاری! جریان قدرت و ثروت، جریان نفوذ، جریان فاسدِ نئولیبرالِ غربزده، به راحتی با کمک ابزار رسانه و فضای مجازی بار دیگر بر جهل همین مردم سوار شد و از یک قاتلِ ظالم یک قهرمانِ مظلوم ساخت! بله به همین سادگی مردم مسکن میلیاردی، پراید ۱۰۰ میلیونی، دلار ۲۷ هزار تومانی، تخم مرغ شانه ای ۳۷ هزار تومانی، کره صد گرمی ۸ هزار تومانی و غیره رو فراموش کردن! 💐💐💐 @Basirat_135 eitaa.com/Basirat_135
⭕️ به مناسبت آسمانی شدن مادر شهید همت؛ / ننه! جنگ کی تموم میشه؟ ♨️ دکتر بعد از معاینه گفت: «بچه از بین رفته و تلف شده». مقداری هم قرص و کپسول نوشت و گفت: «اگه با این، بچه سقط نشد، حتماً بیاریدش تا عملش کنم» ...اینها را حاجیه خانم می‌گوید؛ نصرت همت. بانویی که ۳۰ شهریور ۹۹ یعنی درست یک روز مانده به چله‌ی جنگ، رفت تا شاید بعد از ۳۷ سال، پسرش را یک بار دیگر در آغوش بگیرد؛ پسری که ماجرای تولدش را اینگونه روایت می‌کند: 🔻«پاییز سال ۱۳۳۳ بود که با همسرم و جمعی از دوستان، قصد زیارت امام حسین (ع) را کردیم و راهی کربلا شدیم. آن موقع ابراهیم را باردار بودم. خیلی‌ها مرا از این سفر منع می‌کردند اما به خدا توکل کردم و به شوق زیارت اباعبدالله (ع) راهی کربلا شدم. با اتوبوس تا کرمانشاه آمدیم و از آنجا به مرز خسروی رفتیم. راه بسیار سخت و طاقت‌فرسایی بود، با جاده‌های خاکی و ماشین‌های قراضه. 💢 صبح روز بعد، مأموران مرزی عراق اجازه دادند که حرکت کنیم. هوا بسیار گرم بود و راه هم پر از دست‌انداز. از طرفی گرد و غباری که داخل ماشین می‌پیچید، کم‌کم حال مرا دگرگون کرد. تمام روز در راه بودیم و بالاخره پیش از مغرب به کربلا رسیدیم. چشم‌هایم سیاهی می‌رفت و حالم به کلی بد شده بود. با زحمت مرا پیش یک دکتر بردند. 🔻دکتر پس از معاینه گفت: «بچه از بین رفته و تلف شده». مقداری هم قرص و کپسول نوشت و گفت: «اگه با این، بچه سقط نشد، حتماً بیاریدش تا عملش کنم». 🔸حرف‌های دکتر مثل پتکی توی سرم کوبیده شد. خیلی ناراحت و دل‌شکسته شده بودم. علی‌اکبر (همسرم) خانه‌ای نزدیک حرم اجاره کرده بود و من ۱۵ روز تمام کنج خانه، توی رختخواب افتاده بودم. لب به هیچ قرص و کپسولی هم نمی‌زدم. پیش خودم گفتم: «این همه راه اومدی تا اینجا که امام حسین (ع) رو زیارت کنی، حالا اگه قرار باشه بچه رو هم از دست بدی، مردن یا موندن چه اهمیتی داره؟» ⭕️ به علی‌اکبر گفتم که می‌خواهم بروم حرم. اما او مخالفت کرد و گفت: «حال تو مساعد نیست، بیشتر استراحت کن تا به سلامتی کامل برسی». هرچه او اصرار کرد، فایده نداشت. 🔴 دیگر دلم بدجوری هوای حرم را کرده بود و طاقت در خانه ماندن نداشتم. بالاخره علی‌اکبر مرا به حرم برد. تا نیمه‌های شب آنجا بودیم. آقا را با دلی شکسته صدا زدم و از او شفاعت خواستم. حسابی با امام حسین (ع) درد دل کردم و به او گفتم: «آقا، من شفامو از شما می‌خوام. به دکتر هم کاری ندارم. من به شوق دیدار و زیارت شما رنج این راه رو به جون خریدم. حالا از شما توقع یه گوشه چشمی دارم». 🔻بعد هم به رواق کوچک ابراهیم رفتیم و لحظاتی را هم در آنجا سپری کردیم. حسابی سبک شدم و به منزل برگشتیم. خسته شده بودم و خوابم گرفته بود. خوابیدم. در خواب خانمی را دیدم که لباس عربی به تن داشت و مثل همه مردم زیارت می‌کرد. آن خانم بلندبالا که بچه‌ای روی دستش بود، به طرف من آمد و بچه را به من سپرد و گفت: «این بچه رو بذار لای چادرت و به هیچکس هم نده. برش دار و برو». من آن بچه را توی چادرم پنهان کردم و آمدم. 🔴 همان موقع از خواب پریدم. گریه امانم را بریده بود. از شدت خوشحالی زار می‌زدم. خواب را که برای مادر علی‌اکبر تعریف کردم، گفت: «این خواب یه نشونه‌ست». بعد گفت: «خیالتون راحت باشه که بچه سالمه. فقط نیت کن اگه بچه پسر بود، اسمشو بذاری محمد ابراهیم». از روز بعد دیگر اصلاً درد و ناراحتی نداشتم. هیچکس باور نمی‌کرد. همان روز دوباره پیش دکتر رفتیم. دکتر پس از معاینه با تعجب تمام گفت: «امکان نداره؛ حتماً معجزه‌ای شده!» ما عربی بلد نبودیم و حرف‌های دکتر را یکی از دوستانمان برایمان ترجمه می‌کرد. 🔻دکتر پرسید: «شما کجا رفتین دوا درمون کردین؟ این کار کدوم طبیبه؟ الان باید مادر و بچه، هر دو از بین رفته باشن، یا حداقل بچه تلف شده باشه! شما چیکار کردین؟» علی‌اکبر گفت: «ما رفتیم پیش دکتر اصلی». دکتر وقتی شنید که عنایت آقا امام حسین (ع) است، تمام پولی را که بابت ویزیت و نسخه به او داده بودیم، به ما بازگرداند و مقداری هم داروی تقویتی برایم نوشت و گفت: «خیلی مواظب خودتون باشین». وقتی مطمئن شدم که بچه سالم است، از علی‌اکبر خواستم که در کربلا بمانیم. ♨️ رفتن و دل کندن از آنجا با توجه به مسائلی که پیش آمده بود، خیلی سخت بود. چند بار جوازمان را تمدید کردیم و بعد از چهار ماه به ایران برگشتیم. نیمه بهمن بود که سرخوش از سفر کربلا، رسیدیم به شهرضا. دوازدهم فروردین ۱۳۳۴ پسرمان به دنیا آمد. @AyandeSazanEnghelab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 حبیب؛ اسم رمز در دفاع مقدس 🔹ویژه برنامه تلویزیونی "روایت حبیب" درباره زندگی و زمانه حاج قاسم سلیمانی در دوران دفاع مقدس، هر شب از شبکه۳ زمان: امشب ساعت ۲۲:۱۵ از چهارشنبه شب ساعت ۲۰ @AyandeSazanEnghelab
هدایت شده از بصیرت
امام حسین علیه السلام : تجربه های زیاد , مایه فزونی عقل است. (بحارالأنوار/128/75) 💐💐💐 @Basirat_135 eitaa.com/Basirat_135
هدایت شده از بصیرت
محفلی روشنگرانه، در فضای امن خانه 🍃🌹سلام خدمت اعضای فهیم و محترم کانال بصیرت ✅🎙️نشست روشنگری بصیرتی بصورت صوتی 🎙️ موضوع:گرامیداشت هفته دفاع مقدس توسط کارشناس سیاسی(غلامعلی کریمی؛سیدرضا حجازی؛حجت الاسلام غلامرضا عرب؛ یوسف روزبهانی و...) فردا چهارشنبه مورخ 2 مهرماه 1399 از ساعت:11:00صبح در همین کانال بارگذاری میشود. إنشاالله همراهی یکایک شما عزیزان را داشته باشیم. ⁉️ضمنا میتوانید سوالات مرتبط به شبهات دفاع مقدس را به آیدی Alifaghihian@ ذیل ارسال نمایید تا همراه با پاسخ در این کانال بارگذاری گردد. با تشکر از همه اعضای کانال 💐💐💐 @Basirat_135 eitaa.com/Basirat_135
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از آینده سازان انقلاب
روضه حضرت رقیه(2).mp3
9.82M
لحظاتی قبل... قسمتی از مناجات خوانی سیدرضانریمانی