eitaa logo
آیات و روایات اجتماعی
1.1هزار دنبال‌کننده
79 عکس
11 ویدیو
0 فایل
آیات و روایات با رویکرد اجتماعی ارتباط با بنده/سوالات، اشکالات و نقدها: @Hagh110110 گلچینی از فهرست مطالب کانال: https://eitaa.com/AyatRevayatEjtemai/72
مشاهده در ایتا
دانلود
◀️ و موضع امام صادق(ع) ☘️ مرحوم در شریف،ج2،ص401 روایتی را از نقل میکند که میگوید: ☘️ من با و باهم بودیم که گفت: نظرتان درباره شخصی که را نمیشناسد چیست؟ میگوید: هر كه آن را نشناسد است. میگوید: درصورتی کافر است که حجت بر او اقامه شود و او نپذیرد. اما میگوید: سبحان اللَّه؛ اگر حجت اقامه بشود و او نپذيرد ولی انكار هم نكند كافر نیست. ☘️ خلاصه یک نزاع مهمی بین اصحاب درباره نوع نگاه به گونه های متعدد و به تبع آن تعامل با آنها شکل میگیرد. این ماجرا میگذرد تا اینکه آنها در حج محضر (ع) مشرف شده و این مسئله را مطرح میکنند. ☘️ حضرت درپاسخ میفرمایند: نظر شما درباره خدمتكاران، زنان و خاندان تان چیست؟ مگر آنها قائل به توحید و نبوت پیامبر نیستند؟ مگر نماز، روزه و حج بجا نمی آورند؟ گفتند چرا. حضرت فرمودند: آیا امام و امر امامت را میشناسند؟ گفتند خیر. امام فرمود: نظرتان درمورد آنها چیست؟ پاسخ میدهد: هر كه امر امامت را نشناسد كافر است. ☘️ حضرت فرمود: سبحان اللَّه؛ و باز همان سوالات را درباره افرادی که معمولا سر راه ها و كنار آبگاهها منزل کرده اند و همچنین درباره طواف کنندگان کعبه و اهل یمن و کسانی که خود را به پرده کعبه می آویزند پرسیدند و نیز باز همانگونه پاسخ میدهد و آنها را در صورتی که امر امامت را نشناسند، کافر میپندارد. ☘️ اینجا حضرت میفرمایند: سبحان اللَّه؛ اين تفکر است. بعد به آنها فرمود: میخواهید حقیقت و نگاه صحیح را برای شما تبیین کنم؟ در کمال بی ادبی چون میبیند نگاه امام متفاوت با نگاه خودش است میگوید خیر، نیاز به نیست. ☘️ حضرت در اینجا میفرمایند: خب چیزی که از ما نشنیده اید و سخن ما نیست را نقل نکنید چرا که برای شما شرّ و بد است. میگوید من از این نحوه مواجهه حضرت متوجه شدم که میخواهند کلام را تایید کنند و آن نگاه را قبول دارند. https://eitaa.com/AyatRevayatEjtemai
43.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 استاد پناهیان در ماه محرم، اصلی ترین موضوع منبر خود رو مسئله قرار دادن. اینکه این مسئله درست هست یا نه، فعلا محل بحث نیست. اتفاقا مباحثی که مطرح کردن، مباحث قابل استفاده ای بود و پیشنهاد میکنم حتما گوش کنید. هرچند ممکنه نقدهایی هم باشد. 🔺 اما در این کلیپ ایشون در کنار گزاره های مختلفی که مطرح میکنن، به دنبال اثبات یک مدعای اصلی هستند و مابقی گزاره موید آن مدعای اصلی است. ایشون در این کلیپ عبارت است از اینکه: ، امیرالمومنین بودند، نه ، خوارج در آن عصر، اصلی ترین مشکل حیات بشری بودند. جلسه پنجم این سلسله جلسات را که ببینید، ایشان تصریح میکنند که فکر نکنید معاویه و جملی ها، از جریان خوارج مهم ترند، این ابن ملجم است که دارای اهمیت ویژه است. 🔺 خب، به نظر شما آیا این مدعا درست است؟ آیا خوارج برای امیرالمومنین، مسئله اصلی بودند یا فرعی؟ دشمن اصلی حضرت کدوم جریان بود؟ آیا حقیقتا خوارج اصلی ترین مشکل حیات بشری بودند؟ 📌 در ادامه به بررسی و نقد بیان استاد پناهیان خواهیم پرداخت. 📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍
🟡 اینکه ماهیت هر کدام از این مدل اسلام های امریکایی چیست، فعلا محل بحث نیست. سوال اینجاست که کدام یک از این مدل ها، کدام یک از این جریانات، حضرت امیر بود؟ 🔰 به نحو قاطع می توان گفت، مسئله اصلی برای امیرالمومنین، بود، دشمن اصلی حضرت این جریان بود، دغدغه اصلی ذهن حضرت، نبرد با این جریان بود، اینکه بخواهیم را مسئله اصلی و اول حضرت امیر بدانیم، یک ، یک و یک است. 🔰 اراده اولیه حضرت امیر، نبرد با جریان اسلام صفینی است، اما وقتی ، دست به شورش میزند، حضرت امیر به ناچار با آنها وارد جنگ میشود و فتنه آنها را می خواباند. در گام بعد به دنبال مسئله و دشمن اصلی میرود یعنی اسلام صفینی، . 🔰 در ، وقتی ماجرای قرآن به نیزه کردن رخ میدهد، با رهبری و عده ای از مانند ، حضرت را مجبور به پذیرش میکنند و شد آنچه نباید میشد... 🔰 اما حضرت امیر نتیجه حکمیت را نمیپذیرد و به لشکریان میگویند مجدد جمع شده و آماده شوند، برای حمله به سپاه معاویه اما خوارج نمیپذیرند که با حضرت همراه بشوند و از لشکر حضرت امیر کناره میگیرند و میگویند ما علی را شایسته رهبری و نمیدانیم. 🔰 خلاصه آنکه: بعد از ماجرای صفین و حکمیت، حضرت مجدد لشکریان(به جز عمده خوارج) را در اردوگاه جمع کرده و پیش از حرکت مجدد به سمت شام، تلاش میکند لشکریانش را برای نبرد دوباره با جریان صفین آماده و توجیه کند لذا تاکید میکند: ➕ «قاتِلُوا الخاطِئينَ الضّالّينَ‌، المُجرِمينَ‌، الَّذينَ لَيسوا بِقُرّاءٍ لِلقُرآنِ‌، و لا فُقهاءَ في الدّينِ‌، و لا عُلماءَ فِي التَّأويلِ‌، و لا لِهذَا الأَمرِ بِأَهلِ سابِقَةٍ فِي الإِسلامِ‌. وَاللّهِ‌، لَو وَلُّوا عَلَيكُم لَعَمِلُوا فيكُم بِأَعمالِ كِسرى و هِرَقلَ‌؛ تَيَسَّروا و تَهَيَّؤوا لِلمَسيرِ إلى عَدُوِّكُم مِن أهلِ المَغرِب» ➕ تاکید حضرت بر نبرد با جریان «خطا پيشگانِ گمراهِ ستمكارِ بدكرداری» است، کسانی كه نه قرآن‌اند، و نه را مى‌فهمند؛ کسانی که نه قرآن و سنّت را مى‌شناسند، و نه در روزگار صدر اسلام، در پيشوايى و سابقه‌اى دارند. 🔻 چرا حضرت این جریان را خطرناکتر می داند؟ چون حضرت قسم میخورند که اگر اینها بر شما تسلّط يابند، و پادشاهان و را در ميان شما جارى مى‌كنند، لذا اولویت نبرد با این جریان است. 📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍
🟢 در هر صورت، حضرت برای بار دوم، برای جنگ به‌سوی با جمعیتی حدود 70 هزار نفر به‌راه می افتد و تا هم پیش میرود، اما در میانۀ مسیر، خبر ناگهانی چند توسط خوارج، در اطراف که محل زندگی خانواده‌های سپاهیان حضرت آنجا بود، آن‌ها را ترساند. 🔰 اینجا بود که گروهی از یاران حضرت، اصرار ورزیدند که پیش از نبرد با معاویه، کار را یکسره کنند، لشکریان را نیز مردد کردند که باید نبرد با جریان خوارج باشد. امام مجبور میشود، خطبه ای بخواند و لشکریانش را متوجه این بکند، لذا خطاب به سپاهیانش میگویند به من خبر رسیده که عده ای میگویند ای کاش اول به سمت خوارج میرفتیم و بعد به سمت شام، اما بدانید که این نگاه، است و در ادامه میگویند: ➕ «فَسيروا إلَى ؛ فَهُم عَلَينا مِنَ ، سيروا إلى قَومٍ يُقاتِلونَكُم كَيما يَكونوا جَبّارينَ‌، يَتَّخِذُهُمُ النّاسُ أربابا، و يَتَّخِذونَ عِبادَ اللّهِ خَوَلاً ، و ما لَهُم دُوَلاً.» ➕ حضرت تاکید میکند، جریان معاویه، مسئله اصلی و اولویت دار است، نه خوارج. جریان صفین، از خوارج . پس به سوی شام حرکت کنید. در ادامه حضرت درباره چرایی خطرناک تر بودن جریان اسلام صفینی توضیح میدهد و میگویند: ▪️چون این جریان به دنبال بدست گرفتن و حاکمیت است. میخواهد کاری کند که مردم، اختیار خود و اموالشان را بدست آنها بدهند. جریان اسلام صفینی به دنبال این است که را خود کند اما در قالب یعنی با استفاده از مردم، با استفاده از و و . 🔰 به نظرم حضرت با این بیان میخواهد تاکید کند که مشی من مانند آنها نیست، من قائل به هستم. من قائل به آگاهی مردم هستم. لذا میتوان گفت اساسا مشکل اصلی حضرت امیر با جریان اسلام صفینی، بر سر مقوله مردم سالاری دینی است 🔰 در هر صورت و فریادهای حضرت امیر که به لشکریانش میگفت: «و دَعوا ذِكرَ » یعنی خوارج را رها کنید و به شام بچسبید که اولویت با شام است، جواب نداد و با اصرار بخشی از سپاه، با محوریت ، حضرت مجبور شد مسیر را کج کرده و به سمت نهروان حرکت کند، اما به این شرط که پس از نابودی خوارج، بلافاصله به سمت شام حرکت کنند. 📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍
🟠 با توجه به روایت خلاصه ای که از نبردهای سه گانه حضرت امیر شد، به نظر شما کدام جریان، دغدغه و حضرت امیر بوده است؟ 🔺 با توجه به شواهد ذکر شده، قطعا جریانی که دغدغه و مسئله اصلی حضرت بوده، جریان بوده است. 📌 در ادامه برخی شواهد دیگر این مسئله را ذکر میکنیم. 🔸 بعد از پیروزی در جنگ نهروان بر ، حضرت امیر بلافاصله در خطبه ای می فرمایند: «اين من بودم كه را در آوردم و جز من كسى جرأت اين كار را نداشت» 🔸 و در ادامه آن تاکید میکنند: البته بدانید که در نگاه من، و فتنه برای شما، است؛ چون فتنه‌اى كور و تاريك است. «ألا إنَّ عِندي عَلَيكُم فِتنَةُ بَني امَيَّةَ‌؛ إنَّها فِتنَةٌ عَمياءُ مُظلِمَةٌ‌.» 🔸 در واقع حضرت میگویند: من با جنگ نهروان، چشم فتنه را کور کردم اما بلافاصله پس از آن تاکید میکنند: ای لشکریان من، دشمن اصلی که بنی امیه است و فتنه آنها که است را فراموش نکنید و طبق قرار قبلی و بدون فوت وقت، به سوی آنها بشتابید. 📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍
💠 حضرت امیر معتقد بود که اسلام خوارجی را باید و کرد تا متوجه اشتباه خود بشود و شمشیر خود را علیه اسلام صفینی قرار دهند، نه درمقابل اسلام ناب؛ چه اینکه در جنگ نیز حضرت امیر دقیقاً همین مشی را دنبال کرد و با تبیین و بیدار کردن سپاه دشمن، عدۀ بسیاری را از جبهۀ مقابل خارج کند و حتی به جبهۀ خودی بکشاند. 🔰 به‌بیان دیگر اسلام خوارجی جزو محسوب میشوند که فعلاً تبدیل به دشمن شده‌اند؛ اما اسلام صفینی و هستند. 🔰 خلاصه اینکه امیرالمؤمنین(ع) دربارۀ مقایسۀ بنی‌امیه با خوارج به نکتۀ بسیار بسیار کلیدی در نبرد حق و باطل اشاره می‌کند و می‌فرماید: «لَا تُقَاتِلُوا الْخَوَارِجَ بَعْدِي فَلَيْسَ مَنْ طَلَبَ الْحَقَّ فَأَخْطَأَهُ كَمَنْ طَلَبَ الْبَاطِلَ فَأَدْرَكَهُ». یعنی پس از من با خوارج نجنگید؛ چون كسى كه حق را بجويد و اشتباه كند (=یعنی )، مانند كسى نيست كه باطل( و بنی امیه) را بخواهد و آن را بيابد. 🔰 این قاعدۀ بسیار کلیدی در رویارویی با جبهه‌های متعدد باطل است؛ زیرا نشان می‌دهد که باید روی کدام جبهه تمرکز کرد؛ یعنی چنان‌که علی(ع) فرمود: «لَا تُقَاتِلُوا الْخَوَارِجَ بَعْدِي»، همچنین فرموده است: «قاتِلوا أهلَ الشّامِ مَعَ كُلِّ إمامٍ بَعدي‏». این عبارت آخر به ما می آموزد که دشمن اصلی شما در هر دوره ای، تفکر اسلام صفینی است، تمرکز اصلی شما در هر زمان، مبارزه با این تفکر باشد، نه تفکر اسلام خوارجی. 📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍
آیات و روایات اجتماعی
💠 سه هدف محوری ابلیس برای سقوط انسان 🔺در این روایت #امام_صادق(ع) میفرمایند: ▫️#ابلیس به لشکریانش م
💠 مقدمه: ماجرای عُجب یکی از خوارج 🔰 در روایتی در منابع اهل سنت از آمده: در زمانه پيامبر خدا مردى بود كه همراه پيامبر مى‌جنگيد و وقتی كه بر مى‌گشت و بار و وسائل خود را زمین مى‌گذاشت، به مسجد میرفت و در آن مشغول به و میشد 🔸و نماز خواندنش هم معمولا میشد. برخی از اصحاب پیامبر به خاطر همین مسئله، چنین فکر میکردند که خب این آدم حتما خیلی داره و از بقیه اصحاب بالاتر و است. 🔸یه روز، در حالى كه پيامبر ميان يارانش نشسته بود، همین مرد داشت عبور میکرد. برخى از ياران پيامبر به حضرت گفتند: اى پيامبر خدا! اين، همان مردی است که درباره اش قبلا صحبت کرده بودیم. 🔸پيامبر وقتی دید که او داره به جمعیت شان نزدیک میشود، فرمود: «سوگند به كسى كه جانم در دست اوست، همانا ميان دو چشم وى، نشانه‌اى از است». 🔸وقتی که اون شخص به این جمع رسید، پيامبر خدا بهش فرمود: «آيا چون كنار اين مجلس ايستادى، در دل خويش نگفتى: در ميان اين افراد، كسى بهتر از من نيست‌؟!»(لَيسَ فِي القَومِ خَيرٌ مِنّي؟). اون شخص هم گفت: آرى، چنین فکر میکنم. 🔻جالبه که این شخص یکی از سران بود و بعدا هم در توسط حضرت کشته شد. 📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍
💠گرفتار در جهل مرکب، زیانکارترین مردم 🔺خداوند متعال در سوره کهف آیات 103و104 میفرماید: «قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُمْ بِالْأَخْسَرِينَ أَعْمٰالاً * اَلَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَيٰاةِ الدُّنْيٰا وَ هُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعاً» بگو: آيا شما را از ، آگاه گردانيم‌؟ آنان كسانى‌اند كه تلاششان در دنيا به هدر رفته است درحالیکه خود مى‌پندارند كه كار خوب انجام مى‌دهند». 🔺جالب اینکه در تفسیرش ذیل این آیه شریفه به نقل (ع) روایتی آورده که حضرت درباره مصداق این آیه شریفه فرمود: «أهلُ الحَرُوراءِ مِنهُم.» یعنی حرورائيان و جریان جزو همین دسته افرادی هستند که اینچنین دچار شده اند. 🔺پس ، انسان را در جهل نگه مى‌دارد و چنین شخصی که گرفتار شده، هرگز خود را جاهل نمى‌داند و از اين حالت رها نخواهد شد چرا که خود و حرفش را «» میداند و لذا نیازی به و تامل در رفتار و کنش خود نمیبیند. 🔺اگر هم جایی دچار ای بشود که نکند مثلا خطا کرده باشم، چون خود را بهترین میداند، قطعا آن را به نحو احسن خواهد کرد و به هیچ وجه فکر نمیکند که شاید من هم دچار خطا شده باشم... 📌آیا ما گرفتار چنین رفتاری نشده ایم؟ نمیدانم شاید باید بیشتر در رفتارهای خود کنیم... 📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍
💠 دومین لازمه اجتماعی عُجب: تکفیر و متهم ساختن دیگران 🔺یکی از مهمترین نتایج و بیماری ، با این تقریری که داشتیم، مسئله و دیگران به ، و... است. 🔺این دسته افراد چون خود و چگونگى رفتار خود را گرفته‌اند، سريع و بدون هيچ پايه و بنيادى درباره ديگران و مى‌كنند و چوب را بر سر هر کسی که مثل آنها نمى‌انديشد، فرود مى‌آورند. 🔺جریان ، گرفتار همین مسئله بودند. با اینکه خودشون را بر حضرت امير تحميل كرده بودند، اما بدون اینکه کمی در این مسئله دقت و کنند و فکر کنند که چرا چنین شد، چوب را بدست گرفته و حضرت را كه تبلور ايمان و تجسّم عينى بود را تكفير كردند، 🔺و عجیب اینکه به هر كه بر اين باور نبود، دادند و افرادی را به همین علت از دم تيغ گذراندند. 📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍
💠 ماجرای تکفیر و قتل عبدالله بن خباب و زنش، فقط به جرم هم فکر نبودن 🔺 نقل میکنه: عده ای از در حال عبور بودند، به مردى برخوردند كه زنى را بر خرى سوار كرده، شتابان پيش مى‌بُرد. به كنارش رفتند و او را فرا خوانده و به ، هراسانش ساختند. 🔺به او گفتند: تو كيستى‌؟ گفت: من عبد اللّه هستم، فرزند خَبّاب، كه صحابى پيامبر خدا بود. سپس خَم شد تا جامه‌اش را كه هنگام هراساندن او از اندامش بر زمين افتاده بود، بردارد. 🔺به او گفتند: آيا تو را به هراس افكنديم‌؟ گفت: آرى. به او گفتند: تو را بيمى نيست! پس حدیثی از پدرت كه وى از پيامبر شنيده باشد روایت کن؛ اميد كه خداوند، ما را از آن سود دهد. 🔺گفت: پدرم از پيامبر خدا روايت كرد كه آشوبى در پيش است كه در آن، دل ها مى‌ميرد، همانگونه كه بدنش مى‌ميرد. در آن ، آدمى شبانگاه است و صبحگاهان، ؛ و روز را به كفر آغاز مى‌كند و به ايمان پايان مى‌دهد. 🔺به آن مرد گفتند: حال بگو درباره و چه نگاهی دارى‌؟ او آن دو را به نيكى ستود. گفتند: درباره چه مى‌گويى؛ در آغاز خلافتش و در پايانش‌؟ گفت: او هم در آغاز و هم در پايان خلافتش، بر بود. 🔺گفتند: چه مى‌گويى درباره ، پيش و پس از داورى‌؟ گفت: همانا او از شما و در دينش و است. (إنَّهُ أعلَمُ بِاللّهِ مِنكُم، و أشَدُّ تَوَقِّيا عَلى دينِهِ‌، و أنفَذُ بَصيرَةً‌) 🔺وقتی این سخنان را از او شنیدند به او گفتند: همانا تو از پيروى مى‌كنى و افراد را به نامشان و نه به كارهایشان، دنبال میکنی. به خدا سوگند، تو را مى‌كشيم، به گونه‌اى كه هيچ كس را نكشته‌ايم. (إنَّكَ تَتَّبِعُ الهَوى، وتُوالِي الرِّجالَ عَلى أسمائِها لا عَلى أفعالِها، وَاللّه لَنَقتُلَنَّكَ قِتلَةً ما قَتَلناها أحَدا) 🔺بعد آنها را گرفتند و زیر نخلی آوردند. خرمایی از درخت نخل افتاد و یکی از خوارج آن را خورد. دیگری به او گفت چرا بدون اجازه صاحبش و از راه غیر حلال خوردی؟ او هم آن دانه خرما را از دهانش به بیرون پرت کرد. 🔺بعد خوکی را در آنجا دیدند و یکی شان با شمشیر آن را کشت. یکی از خوارج به دوستش گفت: این کار تو، بود. آنگاه صاحب خوک آمد و بهای آن را به او پرداخت کردند. 🔺چون اين كار را از آنها ديد، گفت: اگر در آنچه از شما مى‌بينم، صادقيد، پس مرا از شما بيمى نيست. من و در اسلام، نياورده‌ام؛ و همانا مرا امان داديد و گفتيد كه بيمى بر من نيست. 🔺خوارج او را به پهلو خواباندند و سرش را بريدند؛ و خونش در آب، روان گشت. سپس به سوى ابن خباب آمدند. او گفت: همانا من تنها يك زن هستم. آيا خداى را پروا نمى‌كنيد؟ پس شكمش را دريدند. غیر از او چند زن دیگر را هم کشتند. 📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍
💠 سومین لازمه اجتماعی عُجب: لجاجت و تعصب کورکورانه 🔺یکی دیگه از نتایج و بیماری ، مسئله و است. 🔺کسی که خود را میپندارد، فقط نظریات خود را صحیح میداند، احتمال خطا در خود نمیدهد، دیگران را تکفیر میکند، 🔺چنین شخصی، قطعا دچار که ریشه در تعصبات کورکورانه او دارد خواهد شد و حاضر نخواهد بود از حرف یا عمل خود کوتاه بیاید. این جریان، مسئله مهمی است که ریشه در عجب آنها دارد. 🔺 به نقل از حضرت امیر، این ویژگی را یکی از خصلت های میشمارد و خطاب به آنان فرمود: أيَّتُهَا العِصابَةُ الَّتي أخرَجَتها عَداوَةُ المِراءِ وَ اللَّجاجَةِ و صَدَّها عَنِ الحَقِّ الهَوى و طَمَحَ بِهَا النَّزَقُ و أصبَحَت فِي اللَّبسِ وَ الخَطبِ العَظيمِ‌. اى جماعتى كه دشمنىِ از روى ستيزه و ، شما را به شورش كشانده و از بازتان داشته و ، شما را به دنبال خود بُرده و در و كارى گِران افتاده‌ايد! 🔺این ویژگی باعث میشود، هیچگاه در باورهای خود دقت و تامل و نکنید، اینکه ممکن هم هست که من اشتباه کنم، هیچگاه! 🔺خوارج هم چون به هیچ وجه در خود نمیدادند، نیازی به بازنگری در نگاه خود نمیدیدند. 🔺لذا هرگز رهنمودهاى خيرخواهانه حضرت امیر را گوش ندادند و در برابر مباحثات مستدل و بيدارگر و ديگر فرستاده‌هاى حضرت به بازنگرى مواضع خود نپرداختند، 🔺و عجیب اینكه گاه از شنيدن سخن و استدلال ها نيز میکردند كه مبادا بشنوند و در آنها بگذارد! 📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍
💠 تبری و بیزاری جستن از یکدیگر در جامعه اسلامی، شیوه خوارج! 🔺(ع) مى‌فرمايند: عدّه‌اى نزد پدرم (ع) آمدند. پدرم به آنها فرمود: 🔺شما را چه شده است كه از يكديگر، مى‌جوييد؟ شما با این روش، دارید راه و را پیاده میکنید. (مَا لَكُمْ وَ لِلْبَرَاءَةِ بَعْضُكُمْ مِنْ بَعْضٍ؟إِنَّمَا أَخَذْتُمْ أَخْذَ اَلْخَوَارِجِ) 🔺 هم اینگونه بودند که آنقدر دین و عرصه را بر خود سخت و تنگ گرفتند که به هر که میرسیدند از او میجستند و اساسا نمیتوانستند با یکدیگر بکنند. 🔺در ادامه حضرت میفرمایند: امر و كار ما خیلی گسترده است، از فاصلۀ ميان آسمان و زمين. 🔺و بدانيد كه هر گاه نسبت به دوست و مومن دیگر، و کنی، آنگاه این کار شما جُستن از او خواهد بود. (وَ إِذَا أَبْغَضْتَ اَلرَّجُلَ فَقَدْ بَرِئْتَ مِنْهُ) 📌پ.ن: ▪️امروز نیز و در بین جامعه ما در طیف های مختلف، کم نیست و باید بدانیم که این شیوه، راه به جایی نخواهد برد، همانگونه که با این شیوه راه به جایی نبردند. ▪️اتفاقا در روایت دیگری از داریم که در این شیوه اوج میگیرد و شیعیان همدیگر را و خواهند کرد و آب دهن به یکدیگر می اندازند یعنی به این سخن حضرت عمل نمی‌کنند. (لاَ يَكُونُ اَلْأَمْرُ اَلَّذِي تَنْتَظِرُونَه حَتَّى يَبْرَأَ بَعْضُكُم مِن بَعْضٍ و يَتْفُلُ بَعْضُكُمْ فِي وُجُوهِ بَعْضٍ و يَشْهَدَ بَعْضُكُم عَلَى بَعْضٍ بِالْكُفْر و يَلْعَن بَعْضُكُمْ بَعْضاً) 📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍