eitaa logo
آیات و روایات اجتماعی
1.1هزار دنبال‌کننده
79 عکس
11 ویدیو
0 فایل
آیات و روایات با رویکرد اجتماعی ارتباط با بنده/سوالات، اشکالات و نقدها: @Hagh110110 گلچینی از فهرست مطالب کانال: https://eitaa.com/AyatRevayatEjtemai/72
مشاهده در ایتا
دانلود
☘️حکمرانی به سبک رسول الله☘️ 🔹ماجرای ‏ و نخلش، ماجرایی است که تقریبا همه اصولیون در کتبشان به آن پرداخته و به استناد آن و دیگر روایات مشابه، قاعده ای فقهی تحت عنوان «لاضرر و لاضرار» استنباط کرده اند. روایت دارای سندی محکم بوده که جناب در کافی، ج5، ص294 نیز ذکر کرده است. علمای زیادی به تحلیل این قاعده پرداخته اند اما تحلیل متفاوت از دیگران است. 🔸ایشان از زاویه به این ماجرا نگاه کرده و به تحلیل آن با دغدغه فقهی اصولی پرداخته و میگویند پیامبر در این ماجرا صادر کرده است. اگر با همین زاویه نگاه ولی با دغدغه به روایت بنگریم، برداشت های دیگری نیز میتوان داشت. در ادامه اجمالا به شرح این ماجرا میپردازیم: 🔹جناب سمره درخت خرمايى داشت كه محصول داده بود و مسیر رفتن نزد آن درخت نيز از داخل منزل شخصی مى‌گذشت. سمره دائم پيش درختش مى‌رفت بدون اين‌ كه از آن شخص اجازه بگيرد. آن شخص به سمره گفت: هميشه به طور ناگهانى به خانه ما مى‌آيى و ما به نحوی هستیم كه دوست نداريم تو ناگهانی وارد خانه ما شوى، پس از این به بعد هنگام ورود از ما اجازه بگير. 🔸سمره گفت: براى رفتن نزد درختم تنها همین مسیر وجود دارد و برای آن اجازه نخواهم گرفت چرا که زمین تو در مسیر درخت من است. آن شخص نزد پیامبر میرود و از او شکایت کرده و ماجرا را گزارش میدهد و پیامبر نیز او را میخواهد و به او میگوید: فلانی از تو شکایت کرده و میگوید که تو برای رسیدن به درختت، بدون اذن بر او و خانواده اش وارد میشوی و این کار درستی نیست و از این به بعد باید از او اجازه ورود بخواهی اما سمره قبول نمیکند. 🔸حضرت به او میگویند اصلا این درخت را رها کن، در فلان مکان درخت دیگری به تو میدهم اما او نمیپذیرد. حضرت میفرمایند دو تا میدهم اما باز قبول نمیکند. حضرت تا ده درخت پیشنهاد میدهند اما باز قبول نمیکند. پیامبر میفرمایند ده درخت در مکان بهتری و به اصطلاح امروزی در بالاشهر به تو میدهم اما او باز نمیپذیرد. حضرت پیشنهاد میدهد که این درخت را ول کن، به جایش یک درخت در بهشت به تو میدهم اما باز هم راضی نمیشود. 🔹پیامبر به عنوان حاکم شهر، بعد از طی این همه مراحل جهت راضی کردن سمره و نپذیرفتن او، اینجاست که میگوید: تو شخص ضرر زننده و به اصطلاح امروزی انسانی مریض هستی در حالی که نمیتوان به مومن زیان زد. آنگاه حضرت با توجه به خود دستور میدهند آن درخت را از ریشه کنده و جلوی سمره بیاندازند و به او میفرمایند: این درختت را بردار و هرجا خواستی بنشان. 📌 پ.ن: مراد از ذکر این روایت، نشان دادن مدل و با مردم بود. دیدن روش برخورد پیامبر با شخصی که حقیقتا دارای مرض بود، تا آنجا که جا داشت حضرت با او همراهی کردند اما چه شده که امروزه بعضی با کوچکترین اتفاق مسئله را امنیتی کرده و روشی جز روش تو گونی کردن بلد نیستند. مثلا جمعی از مردم برای دغدغه ای حق تجمعی کرده اند اما روش آنها لزوما برخورد خشن و دور از حق است یا فلان شخص در فلان کانال نقدی کرده و حرفی زده، اما آنها تنها راهکار را شکایت و بگیر و ببند میدانند. البته اتفاقی که در افتاد چیز دیگری بود، مردم خود را از صف فتنه گران جدا کرده بودند که آن داستان دیگری دارد. حقیقتا رویکرد جمهوری اسلامی با رهبری چنین رویکردی نبوده و نیست اما بعضی به دلیل دور بودن از و سعی در بروز دادن چنین رویکردهایی بوده و هستند که باید مقابل آنها ایستاد و روش صحیح را نشان داد. اساسا مسئولین در حکومت اسلامی باید چنین برخوردی داشته باشند که لازمه اش داشتن بالاست. امروزه در جمهوری اسلامی مسئولینی را میبینیم که چون قدرتی به دستشان رسیده خود را خدای مردم میدانند، در حالی که باید حقیقتا در مقابل مردم خاضع و فروتن باشند. البته این رویکرد بعضا در ما مردم هم دیده میشود، فلان آقا با فلان سلیقه سیاسی حرفی میزند اما من تحمل شنیدن حرفش را ندارم و سریع طوماری از انگ ها برای او ردیف میکنم، البته او نیز چنین میکند یعنی این وصف صرفا برای بچه یا یا نیست بلکه وصفی است که خیلی از ما دچار آنیم و تا این حال ماست، گفتگویی بین مان شکل نمیگیرد و کار همیشه و پیش خواهد رفت. وقتی به سیره عملی رجوع میکنیم، این معنا را به معنای حقیقی کلمه میابیم اما بروز این وصف در شخص اول مملکتی کافی نیست، بلکه همه ارکان حکومتی و مسئولین دولتی باید واجد چنین وصف راهبردی ای باشند که البته این ویژگی تا حد زیادی در شخص دوم کشور یعنی رئیس جمهور محترم آقای هم دیده میشود و امیدداریم ان شاالله به معنای حقیقی کلمه در کل دولت نیز جریان داشته باشد. https://eitaa.com/AyatRevayatEjtemai
💠 حکمرانی به سبک رسول الله 🔺ماجرای ‏ و نخلش، ماجرایی است که تقریبا همه اصولیون در کتبشان به آن پرداخته و به استناد آن و دیگر روایات مشابه، قاعده ای فقهی تحت عنوان «لاضرر و لاضرار» استنباط کرده اند. 🔺روایت دارای سندی محکم بوده که جناب در کافی، ج5، ص294 ذکر کرده است. علمای زیادی به تحلیل این قاعده پرداخته اند اما تحلیل متفاوت از دیگران است. 🔺ایشان از زاویه به این ماجرا نگاه کرده و به تحلیل آن با دغدغه فقهی اصولی پرداخته و قائلند پیامبر در این ماجرا صادر کرده است. 🔺اگر با همین زاویه نگاه اما با دغدغه به روایت بنگریم، برداشت های دیگری نیز میتوان داشت. در ادامه اجمالا به شرح این ماجرا میپردازیم. 📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍