قرائت صفحه 288 سوره مبارکه إسراء تقدیم به 💖 🌷 شهید سید مجتبی نواب صفوی 🌷 ✍️ عنوان خاطره : اولین تظاهرات سال ۱۳۲۱ بود و ایران در اشغال متفقین. نان نایاب و گران، و ارزاق دیگر جیره بندی شده بود. سید مجتبی دانش آموز مدرسه صنعتی آلمانی ها بود. زنگ تفریح که شد روی یک صندلی چوبی رفت و رشته سخن را در دست گرفت: ... 👇🏻 برای مشاهده یک صفحه از قرآن کریم و ادامه خاطره ی شهید بر روی لینک زیر کلیک کنید 👇🏻 🆔 https://eitaa.com/qaraat_rooz/1402

قرائت صفحه 289 سوره مبارکه إسراء تقدیم به 💖 🌷 شهید حسن قاسمی دانا 🌷 ✍️ عنوان خاطره : اسلام بدون مرز بهمن ۹۲ بود که زمزمه های سوریه رفتن حسن شروع شد. یک روز آمد خانه آن قدر روضه خواند و گریه کرد تا اشکم را در آورد. گفتم: حسن جان! چرا این قدر حالت خراب است؟ گفت: به خاطر سوریه است... 👇🏻 برای مشاهده یک صفحه از قرآن کریم و ادامه خاطره ی شهید بر روی لینک زیر کلیک کنید 👇🏻 🆔 https://eitaa.com/qaraat_rooz/1407

قرائت صفحه 290 سوره مبارکه إسراء تقدیم به 💖 🌷 شهید محمد حسین یوسف الهی 🌷 ✍️ عنوان خاطره : بخاطر رفاقت وقتی هور العظیم بودیم ،خواب دیده بودم محمد حسین شهید می شود. از آن زمان به بعد هر وقت می دیدمش بی اختیار اشکم جاری می شد. 👇🏻 برای مشاهده یک صفحه از قرآن کریم و ادامه خاطره ی شهید بر روی لینک زیر کلیک کنید 👇🏻 🆔 https://eitaa.com/qaraat_rooz/1412

سلام روزتون بخیر 💠 قرآن آموزانی که هفته گذشته آزمون آخر رو دادن ان شاء الله مدرک شون تا چند روز آینده صادر میشه😇 🚫 قرآن آموزانی که هنوز آزمون ندادن حتماً به ما پیام بدن تا آخر هفته ازشون آزمون گرفته بشه 👇 کلمه آزمون سطحی که آزمون ندادن رو به ایشون پیام بدین برای آزمون آخر هفته 🆔 @AyatZendegi

قرائت صفحه 291 سوره مبارکه إسراء تقدیم به 💖 🌷 شهید مهدی خندان 🌷 ✍️ عنوان خاطره : ساعت شهادت برای بچه ها آیه «كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتالُ وَ هُوَ كُرْهٌ لَكُمْ وَ عَسى‏ أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَ عَسى‏ أَنْ تُحِبُّوا شَيْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ (بقره ۲۱۶)» را خوانده و تفسیر کرده بودم... 👇🏻 برای مشاهده یک صفحه از قرآن کریم و ادامه خاطره ی شهید بر روی لینک زیر کلیک کنید 👇🏻 🆔 https://eitaa.com/qaraat_rooz/1417

قرائت صفحه 292 سوره مبارکه إسراء تقدیم به 💖 🌷 شهید مهدی خندان 🌷 ✍️ عنوان خاطره : ساعت شهادت (ادامه مطلب روز قبل) غروب روز ۲۸ آذر بود و ما آماده حرکت. مهدی سر حرف را باز کرد: «دیشب در خواب دیدم شب تاسوعاست. مجلس باشکوهی بود و مشغول سینه زنی بودیم... 👇🏻 برای مشاهده یک صفحه از قرآن کریم و ادامه خاطره ی شهید بر روی لینک زیر کلیک کنید 👇🏻 🆔 https://eitaa.com/qaraat_rooz/1422