eitaa logo
کانال اذکار طلائی(ادعیه، اعمال)
1.4هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
1.3هزار ویدیو
111 فایل
کانال اذکار طلائی(ادعیه، اعمال) https://eitaa.com/joinchat/1829372157C3b79ba2d44 @AzkareTalayi گروه🌹 https://eitaa.com/joinchat/1836056829C2f9b34a8ea ارتباط با ادمین گروه: @valayat 🥀نشر و کپی مطالب با ذکر صلوات برای تعجیل در ظهور بلامانع هستش 💗💗
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفا یه تسبیح بردارید و صد صلوات با حالت توجه (نه به قصد تموم شدن) با و عجل فرجهم ختم کنید🌿
بسم الله الرحمن الرحیم لا حول و لا قوه الا بالله العلیّ العظیم سلام خداوند سبحان محضر نورانی مادر سادات، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها نیت میکنیم و ثواب مجلس امشب را تقدیم میکنیم به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و همه شهدای اسلام، علی الخصوص شهدای گمنام و شهدای عرصه امنیت و شهدای غزه هر کس در این نیت شریک میشه، سه تا صلوات ختم بفرمایید🌺 اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم برای پیروزی مردم مظلوم و مقتدر غزه دعا کنیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹مادرش را می‌خواهد، او چه می‌داند مادر دیگر نیست، یعنی چه...😔 🔹این شب‌ها برای آزادی جهان از دست جنایتکاران دعا کنید...
✅ مطلب اول: احکام ✅ احکامی درباره نیت روزه: ۱. اگر از دهان شخص روزه دار خون بیاید روزه او باطل نمیشود ولی بر او واجب است مانع رسیدن خون به حلق شود. ۲. جایز نیست که فرد روزه دار برای افطار کردن تابع دیگری باشد، یعنی بدون کسب اطلاع از اذان افطار کند. باید دقت و تحقیق کنه.
🔸 عزیرانم! سخنرانی امشب خیلی خیلی مهم هست و ازتون خواهش میکنم دقیق و بدون تعصب و با تمرکز مطالعه کنید:
بسم الله الرحمن الرحیم ✅ سخنرانی شب بیست و یکم ✔️ احیای مجازی کانال اذکار طلائی ✍ سخنران لطفا به زندگی این شخص نگا کنید: یه پیرمرد جا افتاده و بسیار سنگین رنگین و با آبرو . صبح روز ماه رمضون که روزه هم هست، قبل از اینکه به محل کارش بره، دخترش براش تماس میگیره و برای افطار دعوتش میکنه. پدر هم خیلی عادی قبول میکنه و میگه باشه! بعدش دخترش ازش میپرسه: بابا چی دوس داری امشب برات درست کنم؟ بابا جواب میده: چی داری تو خونه؟ دختر هم دو نوع غذا معرفی میکنه و میگه بگو تا هر کدومو خواستی برات درس کنم؟ بابا هم میگه: من دومی را که ساده تره میخوام. الحمدلله چربی خون و قند و این چیزا هم ندارم. چون میدونم غذا کم هست و من و تو هم تو عالم دختر و پدری با هم تعارف نداریم، اون غذا بهتره را برا شوهرت و خودت بذار. من با دومی راحتترم. بعدشم دخترش اهل تعارفات الکی و این چیزا نیست. میگه چشم و منتظر میشه تا بابا شب بیاد خونشون! بابا هم طبق معمول، به محل کارش میره. سمت خیلی مهم سیاسی و دینی داشته و باید جهادی و تا غروب کار میکرده و زحمت میکشیده و به جرات میشه گفت که کسی نبود که بتونه پا به پاش بدوه و کم نیاره! بابا غروب هم میره مسجد و نماز و ارتباطات مردمی و بعدش هم میره خونه دخترش. اون شب، پسراش و دخترای دیگش یا جای دیگه دعوت بودن و یا خونه خودشون بودن. خلاصه کسی جز بابا خونه اون دخترش دعوت نبوده. همدیگه را تحویل میگیرن و بابا را دعوت میکنه و میشینن سر سفره و روزه را باز میکنن و یه کمی هم حرف میزنن. بعدش بابا میاد که خدافظی کنه، دخترش که کم سن و سال هم نبوده و مامان چند تا بچه هم بوده، میگه: بابا نرو! بمون پیشمون! بابا هم میبینه مشکلی نداره و خیلی عادی قبول میکنه و میگه باشه و اون شب میمونه پیش دخترش. حالا کیه؟ یکی از رجال بلند پایه سیاسی و دینی! که کلی هم مشغله داره و حتی اون شب دو سه باری رفت بیرون و کارای مردم رو رواج داد و برگشت! اما قبول میکنه و میمونه خونه دخترش و دل دخترش به دست میاره. حالا دخترش کیه؟ زن خاصی هست که بابا مجبور بشه بمونه اونجا؟ نه! یه زن معمولی و خونه دار و بدون مسئولیت و شان سیاسی و دینی خاص! خیلی معمولی و ساده. مثل همه زنای دیگه. اهل شوهر و بچه و خونه و کارای خونه. اون شب میمونه و یه کمی هم میخوابه. بعدش هم به رسم هر شب، پامیشه نماز شب بخونه! دخترش هم اهل بگیره بخوابه تا صبح و صبح هم که شوهرش رفت سر کار، بگیره بخوابه تا ظهر، نبود! اونم پاشده بود برای نماز شب! کلا خانواده نرمال و تربیت شده ای بودن. دخترش میبینه که بابا هر از چند رکعت که نماز خوند، میره بیرون و یه نگا به آسمون میندازه و میاد داخل و دوباره نماز میخونه! دختره که حسابی تعجب کرده بود، به باباش گفت: بابا چیه؟ طوری شده؟ خبریه؟ بابا هم میگه: طور خاصی نه! امشب شب خاصی برای من هست و قبلا پیامبر به من وعدش را داده بوده و امشب، همون شب وعده داده شده هست! دخترش پرسید: بابا نترسونم! وعده چی؟ بابا هم گفت: ترس نداره که! امشب شب آخری هست که اینطوری زندگی میکنم و دیگه یکی دو روز آخر زندگیم، نمیتونم از سر جام پاشم. دختره حسابی وحشت کرد و گریه کرد. بابا هم آرومش کرد و باهاش حرف زد. رسم بابا این بود که چند رکعت از نماز صبحشو توی مسجد میخوند. ینی قبل از اذان صبح میرفت مسجد. مثل من و امثال من نبود که بذاریم وقتی همه مردم اومدن و منتظرمون هستن و مدام دارن به هم میگن حاج آقا چرا نیومد؟ تند تند بدوم و صف مردمو بشکافم و برم جلو! از دخترش خدافظی کرد. اما دید دخترش آروم و قرار نداره، گفت گریه نکن و آروم باش. امشب تموم نمیشه و اصلا میگم بعد از اینکه ترور شدم، منو بیارن همین جا. به دخترش قول داد و رفت بیرون. لباسش بغل میخ در گیر کرد. آروم لبخندی زد و دستشو برد کنار میخ و لباسشو آزاد کرد و در را بست و رفت.
تو همون کوچه که بود، دید مرغابیا اومدن جلوی پاهاش و دارن اون موقع سحر، شلوغ میکنن و مزاحم رفتنش به مسجد میشن! بازم با لبخندی گذاشت اونا رد بشن و آروم با دستش اونا رو به کنار هدایت کرد و خیلی عادی به مسیرش ادامه داد و رفت. وقتی رسید به مسجد، چراغ ها کم بود و یه عده ای هم تو مسجد خوابیده بودن و یه عده ای نماز شب میخوندند. صدای اونایی که خواب بودن زد و خیلی آروم و مهربون برای نماز صبح بیدارشون کرد و جوّ و جماعتو برای نماز آماده کرد. همین طور که همه را بیدار میکرد، به یکی رسید که به حالت دَمر خوابیده بود. رفت بالا سرش و بیدارش کرد. شناختش. قبلا سرباز خودش بود. گفت فلانی نماز صبح نزدیکه و ضمنا اینجوری هم نخواب که کراهت داره! وقتی فضای مسجد آماده تر شد، رفت تو محراب و عبا و عمامشو مرتب تر کرد و شروع به ادامه نماز شبش کرد: الله اکبر! حالا یا توی نماز شب بود و یا نماز صبح، همون مردی که دمر خوابیده بود و قبلا هم سربازش بود، اسلحه از زیر لباسش آورد بیرون و با شتاب هر چه تمامتر بهش از پشت سر نزدیک شد و محکم ضربه ای به فرق سرش وارد کرد. بابا که سرش شکسته بود و فرقش دو نیم شده بود، همونجوری روی مهر افتاد و همه جای محراب خونی و قرمز شد. مردم زود متوجه شدن و افتادن دنبال تروریسته. اونم تا دید جای فرار نداره، خودشو تسلیم کرد و افتاد زندان و منتظر صدور حکم و اجرای حکم شد. بابا را آوردن خونه دخترش! بعضیا هم میگن فرداش بردنش خونه خودش. مهم نیست. مهم اینه که به قولش نسبت به دخترش وفا کرد. در اون مدتی که خیلی هم طول نکشید، حداکثر چهل یا پنجاه ساعت بیشتر زنده نبود اما پسراش هم که مثل خودش بودن و آدم حسابی بودن، ننشستن بگن دیگه بابامون داره تموم میکنه و بذاریم بمیره! نه! دو سه تا دکتر و جراح براش آوردن و طبابتش کردن و بهش رسیدگی کردن و ولش نکردن تا تموم کنه! تا لحظه آخر زندگیش ازش مراقبت و تیماری و مراقبت و درمانش کردند. تا اینکه چهل پنجاه ساعت بعدش به زور چشماشو نیمه باز کرد و بچه هاشو دور هم جمع کرد و چند تا سفارش کرد که تا جایی که یادمه و خیلی هم بود و مدام تکرار میکرد اینا بود: یکی رعایت تقوای الهی و حلال و حروم! یکی هم اینکه هوای همدیگه را داشته باشین. حواستون به همسایه هاتون باشه. به قرآن عمل کنین و برای عمل به دستوراتش بین هم مسابقه بذارین. نماز که پایه و شرط پذیرش همه اعمالتون هست. نذارین حج تعطیل بشه. اگه جنگ و جبهه پیش اومد، شرکت کنین. اگه هم دوس دارین اتش خدا بر شما خاموش بشه، زکات یادتون نره. ذریه پیامبر را حفظ کنین و حواستون به یاران پیامبر هم باشه. یادتونم باشه که اگر امر به معروف و نهی از منکر یادتون بره، بندو به آب میدید و آدمایی که بوی از انسانیت نبردند به شما مسلط میشن. آخرشم خاطر هم بخواین و همدیگه را دوس داشته باشین. گفت و چشماشو روی هم گذاشت و رفت! خب دوستان اصلا لازمه دربارش با هم صحبت کنیم تا ببینیم این متن کوتاه از زندگی اون مرد، چه نکات اساسی و حسابی میتونه داشته باشه؟! ✅✅ حالا بذارین چندتاشو براتون بگم: 1.زندگی . زندگی. زندگی. بوی زندگی میدادند. نه بودی مرگ و عزلت و گوشه گیری و انزوا و این حرفای منفی. 2.تا شب آخر زندگیش خونه دخترش قول افطار داد و شبم همونجا موند و کلی حرف زدن! حالا اگه ما بودیم و خبر داشتیم میخوان ترورمون کنند، از دو ماه قبلش زندگی را به کام خودمون و کل جهان اسلام تلخ و تاریک میکردیم. چه برسه به اینکه بریم مهمونی و به دل دخترمون نذاریم و حتی نوع غذا هم انتخاب کنیم! 3.علی مشکل گشاست اما براش دکتر و جراح آوردند! این خیلی عالیه. ینی من به دست خودم دنبال کشتن خودم نیستم و معنی توکل بر خدا را میفهمم اما من به بدنم و نسبت به اطرافیانم حقوقی دارم و باید ازشون مراقبت کنم. هم باید حواسم باشه بدنم حفظ بشه و هم باید حواسم باشه که با دست خودم، بچه هام که بزرگ هم شدن و خودشون زار و زندگی و تشکیلات دارن، یتیم و یسیر نشن! 4.عامل قتل و ترور را میشناخت و اگه واسه نماز صبح صداش نمیکرد، شاید خواب شمیبرد و اصلا قتلی هم رخ نمیداد. اما نه! همه را صدا کرده برای نماز! اونم بیدار کرد و خیلی عادی برخورد کرد. 5.قصاص قبل از جنایت نکرد و کسی حق نداره به چشم چپ به قاتلش نگا کنه. آزاده بیاد تو جامعه زندگی کنه و مسجد بیاد و خرید و فروش بکنه و ... نه اینکه یه سوء پیشینه براش قبل از جنایت بتراشن و پدرشو در بیارن! 6.باید به زندگی، با همه سختی ها و شرایط خاصش، به چشم عادی نگاه کرد و این نیازمند تمرین و تمرین وتمرین هست. باید جوری تربیت بشیم که فورا به هم نریزیم و بلکه بقیه را هم آروم کنیم. نه اینکه خودش اولین کسی باشه که غش و ضعف میکنه. حتی اگه پای جون و خون خودمون وسط هست.
❤️❤️ نتیجه: شب احیا، ینی شب نجات و برگرداندن زندگی به جریان عادی و زندگانی خودش. ینی شب از خدا خواستن برای مدیریت زندگی با همه بحران هایی که داره و برامون پیش میاره. لذا باید در شب احیا روضه کسی را بخونیم که دقیقا همین وضع را داشت و با همه چیز خیلی عادی برخورد میکرد. با اینکه کوه احساس و دانش بود اما این مسائل براش حل شده بود و به خاطر همین، خودشو نباخت. بچه هاشم همینطوری تربیت کرده بود و عین خودش بودن حسنش ... حسینش ...
👈 چون فشار تموم کردن برنامه ها و این چیزا در این فضا وجود نداره، اجازه بدید حداقل یه ربع فرصت بدیم تا دوستان متن سخنرانی امشب را قشنگ یکی دو بار کنند و دربارش کنند. 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💎 مطلب سوم: در امشب، سوره خاصی وارد نشده است. اما به خاطر فضیلت و شروع برنامه، با قرآن آغاز میکنیم. لطفا با اخلاص و حضور قلب بخوانید👇 🌴 بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ (1) اللَّهُ الصَّمَدُ (2) لَمْ يَلِدْ وَ لَمْ يُولَدْ (3) وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُواً أَحَدٌ (4) 🌴 بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ (1) اللَّهُ الصَّمَدُ (2) لَمْ يَلِدْ وَ لَمْ يُولَدْ (3) وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُواً أَحَدٌ (4) 🌴 بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ (1) اللَّهُ الصَّمَدُ (2) لَمْ يَلِدْ وَ لَمْ يُولَدْ (3) وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُواً أَحَدٌ (4) 🌴 بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ إِنَّا أَنْزَلْناهُ في لَيْلَةِ الْقَدْرِ (1) وَ ما أَدْراكَ ما لَيْلَةُ الْقَدْرِ (2) لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ (3) تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ فيها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ (4) سَلامٌ هِيَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ (5) @AzkareTalayi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💎 مطلب چهارم: اعمال مخصوص شب بیست و یکم رمضان فضیلتش زیادتر از شب نوزدهم است و باید اعمال آن شب را از غسل و احیاء و زیارت و نماز هفت قل هو الله و قرآن بر سر گرفتن و صد رکعت نماز و دعاى جوشن کبیر و غیرها در این شب بعمل آورد و در روایات تاکید شده در غسل و احیاء و جد و جهد در عبادت در این شب و شب بیست و سوم و آنکه شب قدر یکى از این دو شب است (و در چند روایت است که: از معصوم سؤال کردند که معین فرمائید که شب قدر کدام یک از این دو شب است تعیین نکردند بلکه فرمودند ما أیسر لیلتین فیما تطلب یا آنکه فرمودند ما علیک أن تفعل خیرا فی لیلتین و نحو ذلک) و قال شیخنا الصدوق فیما أملى على المشایخ فی مجلس واحد من مذهب الإمامیة و من أحیا هاتین اللیلتین بمذاکرة العلم فهو أفضل. 👈 کفعمى از سید بن باقى نقل کرده که در شب بیست و یکم مىخوانى: «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اقْسِمْ لِی حِلْما یَسُدُّ عَنِّی بَابَ الْجَهْلِ وَ هُدًى تَمُنُّ بِهِ عَلَیَّ مِنْ کُلِّ ضَلالَةٍ وَ غِنًى تَسُدُّ بِهِ عَنِّی بَابَ کُلِّ فَقْرٍ وَ قُوَّةً تَرُدُّ بِهَا عَنِّی کُلَّ ضَعْفٍ وَ عِزّا تُکْرِمُنِی بِهِ عَنْ کُلِّ ذُلٍّ وَ رِفْعَةً تَرْفَعُنِی بِهَا عَنْ کُلِّ ضَعَةٍ وَ أَمْنا تَرُدُّ بِهِ عَنِّی کُلَّ خَوْفٍ وَ عَافِیَةً تَسْتُرُنِی بِهَا عَنْ کُلِّ بَلاءٍ وَ عِلْما تَفْتَحُ لِی بِهِ کُلَّ یَقِینٍ وَ یَقِینا تُذْهِبُ بِهِ عَنِّی کُلَّ شَکٍّ وَ دُعَاءً تَبْسُطُ لِی بِهِ الْإِجَابَةَ فِی هَذِهِ اللَّیْلَةِ وَ فِی هَذِهِ السَّاعَةِ السَّاعَةِ السَّاعَةِ السَّاعَةِ یَا کَرِیمُ وَ خَوْفا تَنْشُرُ [تُیَسِّرُ] لِی بِهِ کُلَّ رَحْمَةٍ وَ عِصْمَةً تَحُولُ بِهَا بَیْنِی وَ بَیْنَ الذُّنُوبِ حَتَّى أُفْلِحَ بِهَا عِنْدَ الْمَعْصُومِینَ عِنْدَکَ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ» (و روایت شده که: در شب بیست و یکم حماد بن عثمان بر حضرت صادق علیه السلام وارد شد حضرت سؤال کرد که غسل کردهاى عرض کرد بلى فدایت شوم پس حضرت حصیرى طلبید و حماد را نزدیک خود طلبید و مشغول نماز شد و پیوسته آن حضرت نماز خواند و حماد نیز خود را به آن حضرت چسبانیده بود و نماز مىخواند تا از نمازهاى خویش فارغ شدند پس آن حضرت دعا کرد و حماد آمین گفت تا صبح طلوع کرد آن جناب اذان و اقامه گفت و بعض از غلامان خود را طلبید و پیش ایستاد و نماز صبح خواند در رکعت اول حمد و قدر و در دوم حمد و توحید خواند و بعد از نماز مشغول به تسبیح و تحمید و تقدیس و ثناى بر خدا و صلوات بر پیغمبر صلى الله علیه و آله و دعا براى مؤمنین و مؤمنات و مسلمین و مسلمات شد پس سر به سجده نهاد و مقدار یک ساعت به جز نفس چیزى از آن جناب شنیده نشد پس از آن این دعا را خواند لا إِلَهَ إِلا أَنْتَ مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الْأَبْصَارِ تا آخر دعا که در اقبال است) (و شیخ کلینى روایت کرده که: حضرت باقر علیه السلام در شب بیست و یکم و بیست و سوم دعا مىخواند تا نیمه شب و بعد از آن شروع مىنمود به نماز خواندن) و بدان که در هر شب از شبهاى این دهه غسل مستحب است و روایت شده که حضرت رسول صلى الله علیه و آله در هر شب این دهه غسل میکرد و اعتکاف در این دهه مستحب است و فضیلت بسیار دارد و افضل اوقات اعتکاف است و روایت شده که مقابل دو حج و دو عمره است و کان رسول الله صلى الله علیه و آله إذا کان العشر الأواخر اعتکف فی المسجد و ضربت له قبة من شعر و شمر المیزر و طوى فراشه و بدان که در این شب در سنه چهلم واقع شد شهادت مولاى ما حضرت امیر المؤمنین علیه السلام و در این شب تجدید مىشود احزان آل محمد علیهم السلام و اشیاع ایشان و روایت شده که در آن شب مانند شب شهادت امام حسین علیه السلام برداشته نشد سنگى از روى زمین مگر آنکه در زیر آن خون تازه بود. شیخ مفید فرموده که: در این شب صلوات بسیار بفرستد و سعى و کوشش کند در نفرین بر ظالمان آل محمد علیهم السلام و لعن بر قاتل امیر المؤمنین علیه السلام روز بیست و یکم روز قتل حضرت امیر المؤمنین علیه السلام و مناسب است زیارت آن جناب و کلمات حضرت خضر علیه السلام که بمنزله زیارت آن حضرت است در این روز. @AzkareTalayi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸 مطلب پنجم: لطفا همین حالا صدقه بدید. حتی اگه شده خیلی کم اما باز هم پرداخت کنید. اگر هم الان چیزی تو دست و بالتون نیست، نیت کنین و تو ذهنتون بذارین کنار تا فردا پرداخت بشه. مخصوصا برای سلامتی امام زمان و طول عمر با برکت رهبر فرزانه انقلاب و تندرستی و دل خوش همه ملت بزرگ ایران (از هر دین و مذهب و رنگ و قومیت و گوشه کناری که هستند.) @AzkareTalayi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 مطلب ششم: امشب قصد دارم براتون صوت و متن بذارم. بسیار جامع و زیبا 👇😭 از همه شما التماس دعا دارم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فرازی از مناجات التائبین امام سجاد علیه السلام با صدای سید مصطفی الموسوی إِلَهِي أَلْبَسَتْنِي الْخَطَايَا ثَوْبَ مَذَلَّتِي وَ جَلَّلَنِي التَّبَاعُدُ مِنْكَ لِبَاسَ مَسْكَنَتِي " ╔══❖•°💙 °•❖══╗           @AzkareTalayi ╚══❖•°💙 °•❖══╝
📖 متن 🤲 مناجات التائبین ( توبه کنندگان ) 1️⃣ اولین مناجات خمس عشر 💠 امام زین العابدین حضرت سجاد عليه‌السلام ☀️ بسمِ اللَّهِ الرَّحمَنِ الرَّحِيم☀️ ❇️ إلَهِي أَلبَسَتنِي الخَطَايَا ثَوبَ مَذَلَّتِي 🔶 خدايا! گناهان بر من لباس خوارى پوشانده ❇️ و جَلَّلَنِي التَّبَاعُدُ مِنكَ لِبَاسَ مَسكَنَتِي 🔶 و دورى از تو جامه درماندگى بر تنم پيچيده ❇️ و أَمَاتَ قَلبِي عَظِيمُ جِنَايَتِي 🔶 و بزرگى‏ جنايتم دلم را ميرانده ❇️ فأَحيِهِ بِتَوبَةٍ مِنكَ يَا أَمَلِي وَ بُغيَتِي وَ يَا سُؤلِي وَ مُنيَتِي 🔶 پس آن را با توبه به درگاهت زنده كن، اى آرزويم و مرادم و خواسته ‏ام و اميدم ❇️ فوَعِزَّتِكَ مَا أَجِدُ لِذُنُوبِي سِوَاكَ غَافِرا 🔶 به عزّتت سوگند براى گناهانم آمرزنده ‏اى جز تو نمى ‏يابم ❇️ و لا أَرَى لِكَسرِي غَيرَكَ جَابِرا 🔶 و براى دل‏شكستگى ‏ام جبران‏ كننده ‏اى جز تو نمى ‏بينم ❇️ و قَد خَضَعتُ بِالإِنَابَةِ إِلَيكَ وَ عَنَوتُ بِالاستِكَانَةِ لَدَيكَ 🔶 به پيشگاهت با توبه و انابه فروتنى‏ نمودم، و با ذلّت و خوارى، به درگاهت تسليم شدم ❇️ فإِن طَرَدتَنِي مِن بَابِكَ فَبِمَن أَلُوذُ 🔶 اگر مرا از درگاهت برانى به كه روى آورم؟ ❇️ و إِن رَدَدتَنِي عَن جَنَابِكَ فَبِمَن أَعُوذُ 🔶 و اگر از آستانت‏ بازگردانى به كه پناه برم؟ ❇️ فوَا أَسَفَاه مِن خَجلَتِي وَ افتِضَاحِي 🔶 در اين حال افسوس از شرمندگى و رسوايى ‏ام ❇️ و وَا لَهفَاه مِن سُوءِ عَمَلِي وَ اجتِرَاحِي 🔶 و دريغ از زشتى كردار و فراهم آوردن گناهانم ❇️ أسأَلُكَ يَا غَافِرَ الذَّنبِ الكَبِيرِ وَ يَا جَابِرَ العَظمِ الكَسِيرِ 🔶 اى آمرزنده گناهان بزرگ، و اى جبران كننده استخوان شكسته ❇️ أن تَهَبَ لِي مُوبِقَاتِ الجَرَائِرِ 🔶 از تو درخواست‏ مى ‏كنم كه گناهان تباه ‏كننده ‏ام را بر من ببخشايى ❇️ و تَستُرَ عَلَيَّ فَاضِحَاتِ السَّرَائِرِ 🔶 و بر من بپوشانى پنهان كاري هاى رسواكننده ‏ام را ❇️ و لا تُخلِنِي فِي مَشهَدِ القِيَامَةِ مِن بَردِ عَفوِكَ وَ غَفرِكَ 🔶 و مرا در عرصه قيامت از نسيم گذشت و آمرزشت بى ‏بهره مگذارى ❇️ و لا تُعرِنِي مِن جَمِيلِ صَفحِكَ وَ سَترِكَ 🔶 و از پوشش زيباى چشم ‏پوشى ‏ات عريان و بى ‏پوشش رها نسازى ❇️ إلَهِي ظَلِّل عَلَى ذُنُوبِي غَمَامَ رَحمَتِكَ 🔶 خدايا سايه رحمتت را بر گناهانم‏ بينداز ❇️ و أَرسِل عَلَى عُيُوبِي سَحَابَ رَأفَتِكَ 🔶 و ابر مهربانى‏ ات را به سوى عيبهايم گسيل كن ❇️ إلَهِي هَل يَرجِعُ العَبدُ الآبِقُ إِلا إِلَى مَولاهُ 🔶 خدايا آيا برده فرارى جز به جانب‏ مولايش باز مى ‏گردد؟ ❇️ أم هَل يُجِيرُهُ مِن سَخَطِهِ أَحَدٌ سِوَاهُ 🔶 يا كسى به او از خشم مولايش جز مولايش پناه مى‏ دهد؟ ❇️ إلَهِي إِن كَانَ النَّدَمُ عَلَى الذَّنبِ تَوبَةً 🔶 خدايا اگر پشيمانى از گناه توبه است ❇️ فإِنِّي وَ عِزَّتِكَ مِنَ النَّادِمِينَ 🔶 پس به عزّتت سوگند كه من از پشيمانانم ❇️ و إِن كَانَ الاستِغفَارُ مِنَ الخَطِيئَةِ حِطَّةً 🔶 و اگر آمرزش ‏طلبى از خطاكارى سبب فرو ريختن خطاها از پرونده است ❇️ فإِنِّي لَكَ مِنَ المُستَغفِرِينَ لَكَ العُتبَى حَتَّى تَرضَى 🔶 من‏ از آمرزش خواهانم،حق رضايت با توست تا راضى شوى ❇️ إلَهِي بِقُدرَتِكَ عَلَيَّ تُب عَلَيَّ 🔶 خدايا با قدرتت بر من توبه‏ ام را بپذير ❇️ و بِحِلمِكَ عَنِّي اعفُ عَنِّي وَ بِعِلمِكَ بِي ارفَق بِي 🔶 و با بردبارى ‏است‏ نسبت به من از من درگذر، و با آگاهى ‏ات از حال من با من مدارا فرما، ❇️ إلَهِي أَنتَ الَّذِي فَتَحتَ لِعِبَادِكَ بَابا إِلَى عَفوِكَ سَمَّيتَهُ التَّوبَةَ 🔶 خدايا تويى كه به روى بندگانت درى به سوى بخششت گشودى‏ و آن را توبه ناميدى ❇️ فقُلتَ: تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوبَةً نَصُوحا 🔶 و خود فرمودى: «بازگرديد به جانب خدا، بازگشتى خالصانه» ❇️ فمَا عُذرُ مَن أَغفَلَ دُخُولَ البَابِ بَعدَ فَتحِهِ 🔶 پس عذر كسى ‏كه از ورود به اين در پس از گشوده شدنش غفلت ورزد چه مى ‏تواند باشد؟ ❇️ إلَهِي إِن كَانَ قَبُحَ الذَّنبُ مِن عَبدِكَ فَليَحسُنِ العَفوُ مِن عِندِكَ 🔶 خدايا اگر نافرمانى و گناه از بنده‏ ات زشت بود، پس گذشت از جانب تو زيباست ❇️ إلَهِي مَا أَنَا بِأَوَّلِ مَن عَصَاكَ فَتُبتَ عَلَيهِ 🔶 خدايا نخستين، كسى نيستم كه تو را نافرمانى كرده و حضرتت توبه‏ پذيرش شدى ❇️ و تَعَرَّضَ لِمَعرُوفِكَ فَجُدتَ عَلَيهِ 🔶 و خود را در معرض احسانت قرار داده و تو مرا مورد احسانش‏ قرار دادى، ❇️ يا مُجِيبَ المُضطَرِّ يَا كَاشِفَ الضُّرِّ يَا عَظِيمَ البِرِّ 🔶 اى پاسخگوى درماندگان، اى برطرف كننده زيان، اى بزرگ نيكى، ❇️ يا عَلِيما بِمَا فِي السِّرِّ يَا جَمِيلَ السِّترِ [السَّترِ] 🔶 اى داناى نهان، اى زيبا پرده ‏پوش ❇️ استَشفَعتُ بِجُودِكَ وَ كَرَمِكَ إِلَيكَ 🔶 به جود و كرمت به سوى تو شفاعت مى‏ جويم ادامه 👇👇👇👇
❇️ و تَوَسَّلتُ بِجَنَابِكَ وَ تَرَحُّمِكَ لَدَيكَ فَاستَجِب دُعَائِي 🔶 و توسّل مى ‏كنم نزد تو به فضل و رحمتت‏ دعايم را اجابت كن ❇️ و لا تُخَيِّب فِيكَ رَجَائِي وَ تَقَبَّل تَوبَتِي 🔶 اميدم را به خودت نااميد مساز، و توبه ‏ام را بپذير ❇️ و كَفِّر خَطِيئَتِي بِمَنِّكَ وَ رَحمَتِكَ يَا أَرحَمَ الرَّاحِمِينَ 🔶 و با احسان و مهرت خطاهايم را ناديده گير، اى مهربان‏ترين مهربانان 🍃‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌻🍃🌺🍃🌻🍃 أَلَا بِذِڪْرِ اللَّهِ تَطْمَئِـنُّ الْقُلُــوبُ ڪـانال اذکار طلائی @AzkareTalayi ╰┅┅┅❀🍃🌼🍃❀┅┅┅╯
1مناجات‌التائبین۩حلواجی.mp3
4.16M
🤲 مناجات التائبین ( توبه کنندگان ) 1️⃣ اولین مناجات خمس عشر 💠 امام زین العابدین حضرت سجاد (عليه‌السلام) 🌹💠🌹💠🌹💠🌹💠🌹 👈مناجات ✳️ 🌹💠🌹💠🌹💠🌹💠🌹 🎙 با نوای اباذر حلواجی 64BitR📀4MB⏰Time=7:54 🍃‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌻🍃🌺🍃🌻🍃 أَلَا بِذِڪْرِ اللَّهِ تَطْمَئِـنُّ الْقُلُــوبُ ڪـانال اذکار طلائی @AzkareTalayi ╰┅┅┅❀🍃🌼🍃❀┅┅┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸 مطلب هفتم: روضه این فایل بسیار زیبا با گوش دل بشنوین تا بعد ... 👇😭