eitaa logo
بچه حزب اللهی
5.7هزار دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
6.8هزار ویدیو
19 فایل
🌺بسم الله الرحمن الرحیم 🌺 ⚜️کانال » بچه حِزبُ اللّٰهی 💛 فَإِنَّ حِزبَ اللَّهِ هُمُ الغالِبونَ💛 خبر وتحلیل کم ولی خاص . سیاسی ونظامی . داخلی وخارجی . جبهه مقاومت. 🌹 ادمین: @Pirekharabat313 تبلیغات: @Amirshah315 لینک کانال: @BACHE_HEZBOLLAHI
مشاهده در ایتا
دانلود
بچه حزب اللهی
شاهزاده ای در خدمت قسمت بیست و هفتم🎬: علی علیه السلام وارد خانه شد و درحالیکه صورتش از شادی می درخش
🌹شاهزاده ای در خدمت بیست و نهم🎬: فاطمه و علی وارد خانهٔ پیامبر شدند و باز عطر دل انگیزی که گویی از بهشت می آید بر عطر محمدی افزوده شد و فضای خانه ،بهشتی شد در روی زمین.. میمونه به شتاب خود را به پنجره ای که مشرف به حیاط خانه بود رساند و همانطور که پنهانی ، قامت مردانه و پهلوانی علی و چهرهٔ زیبا و آسمانی زهرا را می نگریست ،قلبش به تپشی سخت افتاد ،او دوست داشت جلو برود و سر بر آستان علی و زهرا بساید. آنها وارد اتاق شدند و به محضر رسول خدا رسیدند.. میمونه از اتاق بیرون آمد و مدام حیاط را بالا و پایین میرفت ، تا اینکه یکی از اهل خانه ،آرام در گوش دیگری گفت : فاطمه و علی آمده اند و علی برای اینکه فاطمه ،کمک کاری در خانه داشته باشد از پیامبر ،خدمتکاری طلب می کند. با شنیدن این حرف ، کبوتر دل میمونه ، بیشتر از همیشه به قفس تنش می کوبید، دل در دلش نبود ، او دوست داشت اگر پیامبر خواست خدمتکاری برای دخترش بفرستد ، این سعادت نصیب او شود‌. بعد از‌گذشت ساعتی ، علی و فاطمه با چهره هایی خندان از اتاق بیرون آمدند، میمونه به شتاب خود را آنها رسانید و در حالیکه ،عرق شرم از سرو رویش می بارید گفت : س..س...سلام علیکم علی نگاهش را به زمین دوخت و با لحنی مهربان جواب سلامش را داد و فاطمه با محبتی مادرانه به سمتش آمد با دستان مبارکش دست میمونه را گرفت و در حالیکه کل صورتش از مهربانی لبریز بود ، جواب سلامش را داد.... طاقت میمونه از دیدن اینهمه مهر و عطوفتی که آسمانی بود ،طاق شد و ناگهان گریه کنان به سمت اتاقش رفت. او می خواست خود از فاطمه بخواهد که او را به منزلشان ببرند ولی نتوانست که خواسته اش را بر زبان آورد. صدای بسته شدن درب اصلی خانه که بلند شد، میمونه از جا برخواست تا بیرون برود و ببیند چه کسی سعادت خدمتکاری این زوج ملکوتی را یافته.. و شنید که پیامبر به جای دادن خدمتکار ، اذکاری را به دخترش آموخته که با خواندن آن بعد از هر نماز ،فاطمه نیرویی مضاعف پیدا کند تا بتواند به امور خانه رسیدگی نماید.. 🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿 شاهزاده ای در خدمت قسمت سی ام🎬 : میمونه از اینهمه تواضع رسول الله تعجب کرده بود ، و براستی ایشان به فاطمه که همگان میدانستند ،دخترش را از جانش بیشتر دوست می دارد ، خدمتکاری عنایت نفرمود و در عوض آن ، ذکری به او آموخت که نیرویش را بیافزاید... یک شبانه روز از آن حادثه گذشت ، پیامبر با حالتی خندان از مسجد آمدو تا نگاهش به میمونه افتاد ، جواب سلام او را داد و با حالتی به او نگریست که میمونه دانست ،اتفاقی در راه است. میمونه به اتاقش پناه برد و همانطور که به درگاه خداوند دستانش را بالا می برد با خدایش گفت: خدایا ، به دلم افتاده که پیامبر می خواهد مرا به کسی ببخشد یا بفروشد و پولش را صرف امور مسلمین نماید ،خداوندا تو‌خود می دانی که رنج اسارت را تحمل کردم تا به پیامبرت برسم و حالا طعم شیرین خدمت در دستگاه پیامبرت ، بر جانم افتاده ، به جان رسولت مرا از این خانواده جدا مفرما، میمونه دعا می کرد و راز و نیاز می نمود و غافل از این بود که پیامبر امر فرمودند که کسی به دنبال علی و زهرا برود و ایشان را به اینجا بیاورند. همهمه ای از بیرون اتاق به گوش میمونه رسید ، او که قبلا با هر صدایی به حیاط خانه کشیده می شد ، اینک اما ناراحت از چیزی که فکر می کرد قرار است رخ دهد ، زانوی غم به بغل گرفته بود و همانطور که هق هق می کرد با خدا گفت :چرا...چرا دیروز که بهترین بندگانت به اینجا آمدند و خدمتکاری طلب کردند ، به دل پیامبرت ننداختی که مرا برای خدمتکاری آنها برگزیند...خدایا...من امیدم به توست همانا که امید نا امیدان و دادرس درماندگانی... میمونه غرق شیرین زبانی با خدایش بود که کسی درب اتاقش را زد و پشت سرش درب باز شد و کلهٔ یکی از زنان اهل خانه از بین دو لنگ درب داخل شد و با لحنی شاد گفت : آهای دخترک سیم نشان که به گفتهٔ پیامبر مانند نقره میدرخشی...پیامبر تو را به اتاقش می خواند...فضه جان از جا برخیز و ببین رسول الله چه برایت به ارمغان آورده است.. میمونه اشک چشمانش را با پشت دستش پاک کرد و زیر لب تکرار کرد فضه....چه اسم زیبایی پیامبر روی او نهاده.‌‌.. با شتاب از جا برخواست و به سمت درب اتاق حرکت کرد... ادامه دارد... 🖍به قلم :ط_حسینی 🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺 @BACHE_HEZBOLLAHi
🚨فتنه حزب بعث در عراق 🎥 طی ۴۸ ساعت اخیر چند درگیری عشیره ای و حتی درگیری هایی خونین میان نیروهای حشدالشعبی و ارتش عراق رخ داد. در این میان نیز به برخی کاروان های ایرانی حمله شد!!! 📸 دختر صدام نیز بیانیه داد! 🚨 رغد صدام، دختر صدام حسین به مناسبت شانزدهمین سالگرد اعدام پدرش یه پیام صوتی داده گفت: ظلم پایدار نخواهد ماند و به زودی دوران جدیدی در عراق توسط قهرمانان خاموش وطن آغاز خواهد شد! ❌️📌❌️📌❌️📌 ❌️ ✍ طبق روایات: 🚩 سفیانی خروج نمی‌کند، مگر آن‌که قبل از او شیصبانی در سرزمین کوفان (همان عراق) خروج کند. او همچون جوشیدن آب از زمین می‌جوشد و فرستادگان شما را به قتل می‌رساند. بعد از آن انتظار خروج سفیانی و ظهور قائم باشید. 📚 منابع: بحارالانوار جلد ۱۳، باب ۲۹؛ ترجمه فارسی با نام مهدی موعود، جلد ۲ 📖 پانویس: فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۱۵۷–۱۵۶ لسان العرب، ج ۱ ص ۴۹۵. مستدرک الوسائل، ج ۱۳، ص ۱۲۶ کتاب الغیبه، ص ۴۴۳ روزگار رهایی، ص ۱۰۴۳ #عراق @BACHE_HEZBOLLAHi
🌐 دادستان کل لاهه خواستار تصمیم‌ گیری فوری در مورد بازداشت نتانیاهو و گالانت شد دادستان دیوان بین‌المللی کیفری با رد استدلال‌های حقوقی مطرح شده از سوی رژیم صهیونیستی گفت: بر اساس قانون و در شرایط کنونی، دیوان بین‌المللی کیفری صلاحیت رسیدگی به این موضوع را دارد. وی می‌گوید که دلایل منطقی وجود دارد مبنی بر اینکه نتانیاهو مسئولیت جنایات جنگی و جنایت علیه بشریت در سرزمین‌های اشغالی فلسطین را بر عهده دارد. 🌐 دور جدید مذاکرات آتش‌بس روز یکشنبه در قاهره از سرگرفته می‌شود دور جدید مذاکرات چندجانبه درباره برقراری آتش بس در غزه، روز یکشنبه در قاهره پایتخت مصر از سرگرفته خواهد شد. @BACHE_HEZBOLLAHi
یاسیدالشهدا(ع).m4a
4.03M
فرا رسیدن اربعین حسینی، بر همهٔ عاشقان و محبان اهل بیت علیهم السلام و بر تمام آزادگان جهان تسلیت باد. @BACHE_HEZBOLLAHi
بچه حزب اللهی
فرا رسیدن اربعین حسینی، بر همهٔ عاشقان و محبان اهل بیت علیهم السلام و بر تمام آزادگان جهان تسلیت باد
🙏با سلام وعرض تسلیت به مناسبت اربعین حسینی و سپاس از همه دوستانی که ما رو در برپایی موکب وپذیرایی از جاماندگان حسینی یاری نمودند 🌹🌹🌹🌹 @BACHE_HEZBOLLAHi
بچه حزب اللهی
#داستان_واقعی #روایت_انسان #قسمت_صد_ششم🎬: باز هم قومی کافر و لجوج از روی زمین محو شدند و مومنین
🎬: جنب و جوشی در شهر در گرفته بود، هر کدام از مردم قوم ثمود یا به روایت تاریخ قوم سومر، مشغول کار و روزگار خود بود، یکی به تجارت مشغول و دیگری به باغ و زراعتش می رسید و آن یکی به گاو و شتر و استر و گوسفندش... هرکس در پی امور زندگی خود بود و معبدهای مستحکم و با برج و باروهای بلند و سنگی در شهرهای قوم ثمود بنا شده بود. این قوم پادشاهی داشت که آن را کاهن شاه می نامیدند، کاهن شاه را کاهنان معبد بزرگ شهر انتخاب می کردند و به قدت می رساندند، کاهنان مانند گذشته واسطه بین مردم و بت ها بودند و در حقیقت نقش پیغامبران ابلیس را داشتند. اول صبح بود و شهر در جنب و جوش همیشگی اش به سر می برد اما کاهن شاه به تنهایی در معبد بزرگ شهر مشغول انجام اعمال مخصوص هر روز بود او اعمال انجام میداد و وردهایی بر زبان جاری می کرد که به موجب این اعمال و وردها تعدادی از اجنه شیطانی در بت های معبد حلول پیدا می کرد و وقتی مردم ساده و نادان برای عبادت به معبد می آمدند، آن جن به جای بت مورد نظر به مردم جواب سوالاتشان را میداد و با آنها سخن می گفت و همین باعث شده بود که تمام مردم شهر از جان و دل به بت ها ایمان بیاورند و آنان را خداوند خود بدانند. کاهن شاه اعمال مخصوص را انجام داد، حالا هفتاد بتی که داخل معبد قرار داشتند دارای روحی از جنس ابلیس بودند و ابلیسکی درون جسم سنگی هر بت جای گرفته بود. کاهن شاه به کاهن اعظم دستور داد که درب معبد را باز کنند و مردم را به حضور خدایان بخوانند. نگهبانان معبد در ناقوس صبحگاهی دمیدند، ناقوسی که خبر از دیدار بندگان با خدای سنگیشان می داد. به محض باز شدن درب معبد، مردم با شتاب به سمت سالن اصلی که بت ها در آنجا قرار داشتند هجوم آوردند و هر کدام با هدایایی که در دست داشتند به سمت خدایی که برای خود برگزیده بودند می رفتند. کاهن شاه هم از پنجره ای در طبقه بالا که مشرف به سالن بتکده بود آنها را نظاره می کرد و بر ساده لوحی مردم می خندید و از دیدن هدایایی که هر روز به درگاه خدایان سرازیر می شد لذت می برد. مردم یکی یکی جلو می آمدند و به خدای خود ادای احترام می کردند ، هدیه شان را پای بت مورد نظر می گذاردند و از معبد خارج می شدند، در همین اثنا بود که غوغایی به پا شد و یکی از نگهبانان فریاد زد، بانوی والا مقام خانم«صدوب» قصد عبادت دارند. کاهن شاه با شنیدن این سخن، سریع قاصدی به سمت کاهن اعظم فرستاد و به او پیغام داد که صدوب را در بهترین جایگاه معبد جای دهند و از او پذیرایی ویژه ای شود و اسباب راحتی اش را فراهم آورند همه فکر می کردند که کاهن شاه به دلیل متمول بودن صدوب به او اینچنین نظر خاص و ویژه دارد اما هیچ کس خبر نداشت، صدوب یکی از کسانی ست که خود ابلیس سفارشش را به کاهن شاه نموده هست، گویا صدوب باید در واقعه ای بدرخشد... ادامه دارد... 📝به قلم:ط_حسینی 🌕✨🌕✨🌕✨🌕✨ @BACHE_HEZBOLLAHi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 بصیرت حسینی ، اربعین 1446 چقدر زیباست! این همان عزاداری با بصیرت حسینی است. و مگر می شود حسینی باشی و دلت برای مظلومین جهان به تپش نیفتد و فریادت علیه مستکبرین عالم بلند نگردد؟!! چه خوب است همه زائران حسینی در این چند روز باقیمانده با حمایت از مظلومین فلسطین و مطالبه انتقام از صهیونیست های هار ، زیارت خود را تکمیل کنند تا بیشتر مورد پسند اربابمان علیه السلام واقع شود... @BACHE_HEZBOLLAHi
بچه حزب اللهی
🔴 بصیرت حسینی ، اربعین 1446 چقدر زیباست! این همان عزاداری با بصیرت حسینی است. و مگر می شود حسینی با
-⭕️شش چیز که باید به دنبال آنها باشید، که نشان دهنده حمله قریب الوقوع ایران در عرض چند ساعت است: 1. تغییرات در فرماندهی جبهه داخلی ارتش اسرائیل، مانند تعطیلی مدارس در سراسر کشور و محدود کردن تجمعات عمومی. 2. بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل در حال رفتن به کریا، مقر ارتش اسرائیل در تل آویو. 3. بسته شدن حریم هوایی در منطقه به ویژه اسرائیل، اردن و عراق. 4. هواپیمای «بال صهیون» دولت اسرائیل در هوا. 5. بایدن در حال لغو برنامه ها / احضار شدن به اتاق وضعیت در کاخ سفید. 6. اظهارات رسانه های کلیدی. ❍          ⎙ㅤ  ⌲   @BACHE_HEZBOLLAHi
🔴آقای پزشکیان، رئیس جمهور صادق و محترم، اگر حواستان نباشد، وفاق با اهل خدعه و نیرنگ نفاق می‌شود. 🔹️دستور قرآن در مواجهه با "فتنه گران" و "فاسقان سیاسی"، "رویگردانی" و "اعراض" است. 🔸️نمی‌شود، هم از مقام معظم رهبری دم زد، هم با باغی بر انقلاب خوش و بش و کرد و گعده داشت: «لا تَجِدُ قَوْماً يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ يُوادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ؛ هيچ قومى را كه ايمان به خدا و روز قيامت دارد نمى‏‌يابى كه با دشمنان خدا و رسولش‏ دوستى كنند.» (مجادله: 22) ❍          ⎙ㅤ  ⌲   @BACHE_HEZBOLLAHi
بچه حزب اللهی
🌹شاهزاده ای در خدمت #قسمت بیست و نهم🎬: فاطمه و علی وارد خانهٔ پیامبر شدند و باز عطر دل انگیزی که
🌹شاهزاده ای در خدمت قسمت سی و یکم🎬: میمونه درب اتاق را گشود ، می خواست دمپایی های حصیری را به پا کند ، اما به یکباره چیزی حس کرد ، هوای اطراف را با تمام قوا به داخل سینه اش کشید ... درست است ، بوی زهرا می آمد...بوی علی در فضا پراکنده بود و بوی فاطمی و علوی با عطر محمدی گره خورده بود. ذوقی شدید بر وجودش عارض شد ، بدون اینکه چیزی به پای خود بپوشد ، با شتاب زیاد و پای برهنه، به سمت اتاق پیامبر که بوی بهشت را می داد ، روان شد. آنقدر شتاب زده بود که چند بار دامن بلندش ، زیر پاهایش گیر کرد و می خواست بر زمین سرنگون شود و تلو تلو خوران خود را به درب اتاق رسانید.. همانطور که نفس نفس میزد درب را گشود ، خود را به داخل اتاق انداخت و با دیدن رخسار ملکوتی بهشتیان روی زمین ، آرامشی بر قلب پر از تپشش حاکم شد. زنی که او را به اتاق خوانده بود ، پشت سرش وارد شد و‌گفت : نمی دانم این دخترک را چه شده؟ انگار مجنون شده؟ تا به او گفتم که رسول خدا کارتان دارد ،مانند دیوانه ها ،سراسیمه خود را به اینجا رسانید.. میمونه، نگاهی شرمگین به چهره پیامبر انداخت و سپس چشم به زمین دوخت و از شدت هیجان شروع به جوییدن لبهایش نمود و پیش خود می گفت : براستی که این زن راست می گوید ، من مجنونم ...من دیوانهٔ محمدم....من عاشق فاطمه ام ...من مجنون علی ام... حضرت رسول نگاه پر از مهرش را به میمونه انداخت و سپس رو به علی و زهرا، فرمود : دیروز که آمدید و خدمتکار می خواستید و من از دادن آن امتناع کردم تا دخترم همرده فقیران جامعه زندگی کند و هیچ‌برتری بر آنها نداشته باشد، خداوند به خاطر این عمل، مرا ستود و پس از نزول آیه «فَقُلْ لَهُمْ قَوْلًا مَيْسُورًا» امر فرمود تا خدمتکاری به دخترم فاطمه ، عطا کنم و سپس با اشاره به میمونه ادامه داد : یا زهرا ، این دختر که نجاشی برای ما فرستاده و‌گویا بزرگی از بزرگان سرزمینش است و نجاشی نام میمونه بر او نهاده ، برای کمک در کار خانه، بهترین گزینه ایست که می توانم به خانه ات بفرستم...این دختر که اعمالش به سفیدی نقره است را فضه می نامم... دخترم با او به عدالت برخورد کن ، کارهای خانه را تقسیم کن ،به طوریکه که نه خودت خسته شوی و نه فضه... فضه که با شنیدن این سخن ،مرغ روحش انگار در آسمان اوج گرفته بود ،اشک ریزان خود را به دامان زهرا انداخت و همانطور که عطر بهشتی این خانم آسمانی را به عمق جان می کشید ، سر بر آستانش می سایید. زهرا مانند مادری مهربان ، دست به زیر شانه های این دخترک که بیش از ده سال نداشت ،برد ،او را بلند کرد و به آغوش کشید و فرمود: به زندگی زهرا خوش آمدی فضه جان.... ادامه دارد .... 🖍به قلم :ط_حسینی 🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿 شاهزاده ای در خدمت قسمت سی و دوم🎬: فضه همرا با بالا آمدن دستان مبارک زهرا ، از جا برخواست و همانطور که از شدت شوق ،اشک از چشمانش جاری بود ،نگاهی به فاطمه که حسن و حسین دو طرفش را گرفته بودند انداخت و از چهرهٔ آسمانی او ،نگاهش به رخسار ملکوتی علی کشیده شد و دستانش را بلند کرد و با لحنی پر از هیجان گفت : خدایا...خدای خوبم...تمام عمر را سپاسگزار این نعمت خواهم بود ، ممنونم که تقدیرمرا با تقدیر بهترین بندگانت گره زدی ... در این هنگام ، همان زن قاصد که به دنبال او به درب اتاقش آمده بود با لحنی که از شوخی حکایت می کرد رو به او‌گفت : آهای دخترک قند و عسل که اینچنین خودت را در دل همه جا می کنی، از کجا متوجه شدی که همنشین بهترین بندگان خدا شده ای ؟ تو‌که تازه چند هفته است به مدینه النبی آمدی و در منزل رسول بودی و این مدت کافی نیست برای شناختنی چنین عمقی... فضه نگاهی پر از مهر به جمع پیش رویش انداخت و گفت : برای رسیدن به حقیقت و دانستن این موضوع ، یک لحظه هم در محضر ایشان باشی کفایت می کند ، من ندیده بودم رویشان و درک نکرده بودم محضرشان را اما ندای فطری و‌حقیقت جوی جانم ، از فرسنگها فاصله ،مرا با ایشان پیوند داد و اما در این مدتی که اینجا بودم ، چیزهایی را دیدم که خود بر این موضوع دلالت داشت : براستی که روزی کنار دست ام ایمن مشغول تدارک مرغ بریان بودیم، ام ایمن از علاقهٔ وافری که به رسول داشت ، می خواست این غذای لذیذ را برای دوست داشتنی ترین موجود قلبش هدیه کند. مرغ بریان آماده شد و آن را به محضر پیامبر آوردیم... رسول خدا فرمودند : این را برای چه کسی آوردی؟ ام ایمن عرض کرد: آن را برای شما فراهم کرده ام. در این هنگام رسول خدا فرمود : بارالها! محبوب ترین خلق تو ،نزد خودت و نزد من را برسان تا از این مرغ بریان نوش جان کند.
بچه حزب اللهی
🌹شاهزاده ای در خدمت #قسمت بیست و نهم🎬: فاطمه و علی وارد خانهٔ پیامبر شدند و باز عطر دل انگیزی که
من کاملا آگاه بودم که پیامبر هر حرکتش در پی مصلحتی و هر دعایش برای اندرزی ست ، دانستم که او می خواهد با این دعا که بی شک در کمتر آنی به اجابت می رسید ، محبوب ترین خلق را نزدخداوند به امتش بشناساند ، پس خوب دقت کردم ،ببینم چه کسی شریک غذای پیامبر می شود. در این لحظه درب خانه را زدند...قلبم به تپش افتاد ، می خواستم خود از جا برخیزم و درب را بگشایم که پیامبر به انس بن مالک که آنهم در آنجا خدمتکار بود ،فرمودند درب را بازکند . انس از جا بلند شد و درحالیکه زیر لب زمزمه می کرد : کاش زنندهٔ درب از انصار باشد تا ارجحیت انصار بر همگان برملا شود. تا این را شنیدم فی الفور پشت سر انس راه افتادم ، چون می دانستم اگر زننده درب کسی از مهاجرین باشد ، انس شاید حیله ای بکار برد و از ورودش به خانه و شریک شدنش در غذای پیامبر ،ممانعت کند‌ انس درب را گشود و من که پنهانی او را می پاییدم ، دیدم.... ادامه دارد... 🖍 به قلم :ط_حسینی 🌺🌿🌺🌿🌺🌿 @BACHE_HEZBOLLAHi
بچه حزب اللهی
-⭕️شش چیز که باید به دنبال آنها باشید، که نشان دهنده حمله قریب الوقوع ایران در عرض چند ساعت است: 1.
✌️دیگه کم کم آماده شروع داستانی باشید که ختم به پایان رژیم صهیونیستی میشه ... 🔔درسته یه عده در داخل شدیدا در حال چوب لای چرخ گذاشتن هستن ولی خب کاری پیش نمیبرن ... ⭕️🖊تا همین الانشم کلی دیر شده ، این ظلمی که به مردم فلسطین میشه و ما همینطور نگاه میکنیم تاوان داره ، خشم خدارو در پی داره 🙏همیشه بهتون گفتیم حساب کتاب خدا با قانون و سیاست های جهان فرق میکنه، خدا توجیه قبول نمیکنه اگه نگران مردم و جنگ و آرامش و امنیت مردم خودمون هستید ، امنیت و آرامش مردم فلسطین چی میشه ؟! ‼️اونا انسان نیستن ؟ اونا مسلمون نیستن ؟ ⚠️ظلم به این روشنی داریم میبینیم و هیچی نمیگیم بخدا تاوان داره ❌️فضای آزادی در جهان تنگ و تنگ تر خواهد شد ... @BACHE_HEZBOLLAHi
بچه حزب اللهی
✌️دیگه کم کم آماده شروع داستانی باشید که ختم به پایان رژیم صهیونیستی میشه ... 🔔درسته یه عده در داخل
🚨ارتش اسرائیل مدعیه موج حملات پیشگیرانه به لبنان رو آغاز کرده 📌این حملات ارتش اسرائیل پاسخ به آغاز انتقام حزب الله لبنان که تا الان چهل پنجاه نقطه اسرائیل رو زده ... ❌️همین الان که خوابید حزب الله داره اسرائیل رو سیاه و کبود میکنه 📌البته اسرائیلم داره پاسخ میده 👈رسانه های اسرائیل : حزب الله در آستانه حمله به تل آویو بود 📌انتظارات حاکی از تداوم و افزایش حملات حزب الله در ساعات آینده است 🔔قرار بوده چهار پنج صبح تل آویو بزنن کمک اطلاعاتی آمریکا به اسرائیل باعث شد اسرائیل پیش دستی کنه لعنتی 📌حزب الله: مرحله اول با موفقیت به پایان رسید و تعداد موشک های کاتیوشا پرتاب شده تاکنون از 320 فراتر رفته است 📣 امروز ساعت شش و نیم سیدحسن سخنرانی داره @BACHE_HEZBOLLAHi
بچه حزب اللهی
🚨ارتش اسرائیل مدعیه موج حملات پیشگیرانه به لبنان رو آغاز کرده 📌این حملات ارتش اسرائیل پاسخ به آغاز
🔴بیانیه اول حزب الله 🔹در چارچوب واکنش اولیه به تجاوزات وحشیانه رژیم صهیونیستی به حومه جنوبی بیروت که منجر به شهادت رهبر معظم جهادی جناب آقای فؤاد شکر رحمت الله علیه و تعدادی از مردم شریف کشور شد. 🔹مجاهدین مقاومت اسلامی با تعداد زیادی حملات به عمق رژیم صهیونیستی و به سمت یک هدف خاص نظامی اسرائیل که متعاقباً اعلام خواهد شد، حمله هوایی را آغاز کردند تعداد سایت ها، پادگان ها و گنبدهای دشمن در شمال فلسطین اشغالی با تعداد زیادی موشک نابود شد 🔹تکمیل این عملیات نظامی مدتی طول می کشد و پس از آن انشاء الله بیانیه ای جدید در مورد مسیر و اهداف آنها  صادر خواهد شد. 🔹مقاومت اسلامی در لبنان در حال حاضر و در این لحظات در بالاترین آمادگی خود قرار دارد . هرگونه تجاوز صهیونیستی به ویژه علیه غیرنظامیان، واکنش شدید مارا در پی خواهد داشت @BACHE_HEZBOLLAHi
بسم الله الرحمن الرحیم با عرض سلام به محضر قطب عالم امکان حضرت مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف حمله ایران به اسرائیل قطعی است. بعضی نگران هستند چرا ما حمله نمی کنیم. مگر شوخی است بازی و فیلم و سریال که نیست. تمام جوانب را در نظر می گیریم. ایندفعه ضربه محکم خواهد بود تا اسرائیل نتواند پاسخ بدهد. البته تحرکاتی خواهند داشت. اما هر چه آنان جلوتر بیایند ایران ضربات محکم تری به آنان وارد خواهد کرد همه آنچه که بزودی رقم خواهد خورد به نفع جبهه اسلام رقم خواهد خورد. ضرباتی از طرف ایران به اسرائیل وارد خواهد شد که جهانیان مات و مبهوت بمانند. اوضاع جهان متشنج خواهد شد. اقتصاد جهان رو به افول خواهد رفت و جمهوری اسلامی ایران همان طور که قبلا اشاره کردم قدرت برتر منطقه و تغییر دهنده معادلات جهانی خواهد شد. به فضل الهی ان شاءالله امیدواریم ان شاءالله این صفر پایانی بر غربت مولای ما و مولای جهانیان باشد. ان شاءالله ان وعدالله حقا اربعین ۱۴۴۶ @BACHE_HEZBOLLAHi