eitaa logo
بچه حزب اللهی
5.8هزار دنبال‌کننده
8.9هزار عکس
7.7هزار ویدیو
21 فایل
🌺بسم الله الرحمن الرحیم 🌺 ⚜️کانال » بچه حِزبُ اللّٰهی 💛 فَإِنَّ حِزبَ اللَّهِ هُمُ الغالِبونَ💛 خبر وتحلیل کم ولی خاص . سیاسی ونظامی . داخلی وخارجی . جبهه مقاومت. 🌹 ادمین: @Pirekharabat313 تبلیغات: @Amirshah315 لینک کانال: @BACHE_HEZBOLLAHI
مشاهده در ایتا
دانلود
سطح استدلال را ببینید. چون معتقد است اسرائیل در سطوح بالای کشور ما نفوذ دارد نتیجه میگیرد که با رژیم صهیونسیتی نجنگد. آقای نبوی شما باید از این اعتقادتان نتیجه می‌گرفتید که هم با اسرائیل بجنگید و هم با نفوذی‌های داخلی‌اش قاتلی که هنوز محاکمه نشده است شهادت رجایی و باهنر اون داداش باهنر چقدر بی غیرت است، که پیگیر قتل داداشش نیست @BACHE_HEZBOLLAHi
اینجا حلب است و خانواده های کسانی که توسط تحریرالشام بازداشت شده اند در میدان سعدالجابری دست به تظاهرات و میتینگ علیه تحریرالشام و الجابری زده اند. از ظاهر بیشتر زنان بر می آید که فرزندانشان که بازداشت شده اند از گروه های سلفی ریشو بوده باشند و احتمالاً یک نزاع داخلی در میان جریان های ریشو رخ داده بوده که اینان برای یک دست کردن وضعیت دستگیر شده اند. به هر روی باید منتظر درگیری های شدیدتر در سوریه باشیم. سوریه با توجه به تعارض منافع کشورهای همسایه و تعارض کردها و ریشوها و تعارض های درونی گروه های ریشو به سمت ثبات حرکت نخواهد کرد. غربی ها هم خواهان ثبات در سوریه نیستند چرا که طرح غربی ها کلنگی کردن منطقه است. کار به جایی بکشد که مردم سوریه فانوس بردارند به دنبال اسد بچرخند. کار به جایی برسد که فقط زجه بزنند بگویند ایران به داد ما برس. وقتی ملتی زندگی خوبی دارند اما آلت دست غربی ها می شوند، عاقبتشان باید اسفناک باشد. تا فعلاً روز خوبشان است. کمی صبر کنید تا زجرشان را ببینید. سوریه بی سر و سامان و از شمال و جنوب در اشغال ترکیه و اسرائیل و ریشوها از کشورهای مختلف با ریش و اسلحه مشغول غارت. @BACHE_HEZBOLLAHi
بچه حزب اللهی
تضاد منافع کشورها در سوریه و ترس از اخوانی ها و ریشوها همان طور که گفته بودیم تعارض منافع در سوریه بسیار زیاد است. سعودی ها، اردن، مصر، امارات، عراق، ترکیه و ایران، همه با هم تعارض منافع دارند اما بزرگترین تعارض منافع این است که سوریه به دست اخوان المسلمین و سلفی های ریشو افتاده است. سعودی ها به صورت تاریخی از حکومت اخوانی ها و سلفی ها واهمه دارند. مصری ها و اماراتی ها هم چنین. همه واهمه دارند که اخوانی ها و سلفی ها به بهانه اسلام و حکومت اسلامی علیه اینان اقدام کنند. سعودی هاو اماراتی ها با قطر و ترکیه هم تعارض منافع شدید دارند و اکنون که اردوغان طناب اخوانی ها و سلفی ها را در دست گرفته است و البته قطر هم تا حدود زیادی پایگاه اخوانی ها است ترس سعودی ها و اماراتی ها به این جهت از قضایای سوریه بیشتر شده است. مصری ها هم که از زمان مرحوم ناصر و حسن البنا با اخوان مشکل دارند و ژنرال السیسی هم علیه دولت اخوانی محمد مرسی کودتا کرده بود. بنا بر این قدرت گرفتن اخوانی ها و سلفی ها مصر را هم تهدید میکند بالاخص که رهبر القاعده جناح شمالی، ایمن الظواهری که معتقد به تقدم براندازی حکومت ها در کشورهای مسلمان است اهل مصر است و تفکرات اخوانی و سید قطب هم از مصر برخاسته اند. اردن هم وضعیتی مشابهی دارد چرا که هم اسرائیل به آن چشم دارد و هم اخوانی ها و سلفی ها در کنارش هستند و هر لحظه به دستور استعمار ممکن است به اردن حمله کنند. الان همه لرزیده اند و انور قشقاش، مشاور رئیس امارات گفته است: "اظهارات معقول و عقلانی درباره اتحاد سوریه می‌شنویم و اینکه هیچ‌گونه رژیمی بر مردم سوریه تحمیل نخواهد شد، ولی از سوی دیگر من فکر می‌کنم که ماهیت گروه‌های جدید و ارتباط آنان با اخوان المسلمین و القاعده مایه نگرانی است" با این وضعیت کشورها و دولت ها با نیروی نیابتی در سوریه تشکیل خواهند داد و یا مجبور هستند از ایران کمک بخواهند تا آشوب ریشوها را با ارسال نیروهای رزمنده به سوریه بخواباند. ایران هم تا می تواند باید تقاضای پول و امتیاز از این دولت ها بکند و این حکومت ها را حسابی بتیغد و بچلاند. @BACHE_HEZBOLLAHi
📹 رهبر انقلاب، صبح امروز در دیدار زنان و دختران: 🌷حضرت زهرا (س)، الگوی جاودان زن مسلمان در عبادت، سیاست، تربیت و زندگی است. ۱۴۰۳/۹/۲۷ ✍ | حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها با خطبه‌های آتشین، سیاست و معارف را درهم آمیخت ✏️ زندگی ایشان قله‌ای برای حرکت زنان مسلمان به آن سمت است. ۱۴۰۳/۹/۲۷ ✔️ جامعه نیازمند تبیین و آگاهیست 👈 👇 @BACHE_HEZBOLLAHi
5.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
رهبر انقلاب: همه به‌خصوص بانوان مراقب شیوه‌های نرم‌افزاری دشمن باشند و فریب شعارها و وسوسه‌ها را نخورند. ✔️ جامعه نیازمند تبیین و آگاهیست 👈 👇 @BACHE_HEZBOLLAHi
5.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔘‍ می‌دونستید ۹۳ درصد از طلایی که به طور غیرقانونی به صادر میشه از آفریقا میاد؟ تا اینجای کار که تقریبا مشکلی نیست! قسمت مهم ماجرا اینه که بدونید امارات برای به دست آوردن این طلاها، چه فجایعی رو در کشورهای آفریقایی رقم زده! با وجود شواهد ارائه شده توسط بازرسان آمریکایی، آمریکا اما هیچ اقدامی علیه امارات انجام نمیده! به‌نظرتون چرا؟! @BACHE_HEZBOLLAHi
🔘‍ رژیم کودک کش صهیونسیتی ✍برای اون اشخاصی که در غزه برای روی کارآمدن تروریستی چون الجولانی خوشحالی کردن باید تاسف خورد که دچار خطای محاسباتی هستند مخصوصا برخی رسانه های غزه @BACHE_HEZBOLLAHi
بچه حزب اللهی
🌹:#روایت دلدادگی #قسمت ۲۱ 🎬 : آقا سید ، سعی می کرد طوری عمل کند که سهراب از دگرگونی حالش چیزی متوجه
🌹: دلدادگی ۲۳ 🎬 : آقا سید در حین پوشیدن لباس به سهراب که حیران گوشه ای ایستاده بود رو کرد و گفت : چرا لباست را نمی پوشی پسرم؟! سهراب اشاره به جای خالی بقچه اش کرد و گفت : انگار بقچه ی لباس مرا برده اند....هر چه داشتم و نداشتم داخلش بود ، کاش سکه ها را داخل کاروانسرا گذاشته بودم ، همه را برده اند. مردی که در کنار آنها حضور داشت ، با صدای بلند گفت : یعقوب...آهای یعقوب ،مگر تو مسؤل و مراقب لباس های مردم نبودی ، کجایی پسر؟ بیا که دزدی شده... آقا سید دستی روی شانه ی آن مرد گذاشت و گفت : آرام تر جانم ، هول و هراس به جان ملت نیانداز ، هر کس برداشته ، رفته ، برده ،کار از کار گذشته دیگر.... سهراب که انگار دنیا دور سرش می چرخید ، روی سکوی رختکن نشست ، او نه تنها به نداری و بی چیزی خودش در این لحظه می اندیشید بلکه فکرش رفت به سوی آنزمان که راهزن بود و بی رحمانه مردم بیچاره را لخت می کرد و دارایی هایشان را از آنها می گرفت ، بدون اینکه بداند چه حس و حالی به آنها دست می دهد ، با مال مردم، دنیا را خوش می گذارند ،بدون اینکه توجه کند ،هر سکه و هر کالا ،امید شخصی یا خانواده ای برای گذران زندگی بوده است. همانطور که در عالم خود غرق بود ، دستی به روی زانویش آمد و او را به فضای گرمابه برگردانید. سید با لبخندی زیبا ، یک دست لباس ،درست شبیه لباس های تن خودش به سمت او داد و گفت: بگیر پسرم ، ان شاالله اندازه ات باشد، بعضی اوقات که به گرمابه می آیم ، برای احتیاط دو دست لباس همراه خود می آورم ، آخر یک زمانی ،اتفاقی در حمام برایم رخ داد که لباس تمیزم به نحوی آلوده شد ، از آن زمان به بعد گاهی اوقات دو دست لباس با خود می آورم. سهراب که در این حالت ،لباس به اندازه ی طلا برایش ارزش داشت ، با خوشحالی از جا بلند شد و تشکرکنان لباس را از سید گرفت ،پشت ستون رفت و مشغول پوشیدن شد. زمانی که از پشت ستون بیرون آمد ، سید نگاهی به او انداخت و انگار بندی درون سینه اش پاره شد،نا خواسته او را به بغل گرفت و اگر سهراب پشت سرش چشم داشت حتما اشکهایی را می دید که برگونه ی سید جاری شده و او با یک حرکت آنها را پاک کرد. سهراب از حرکت سید تعجب کرد ،اما چیزی به روی خود نیاورد ، حالا نمی دانست چه کند که باز هم سید ،بقچه اش را برداشت و او را به سمت سکویی برد که قالیچه ای رویش گسترانده بودند و وسائل پذیرایی از چای و قلیان گرفته تا دیزی سنگی و سبزی و دوغ و آب و...محیا بود. هر که از کنار این دو مرد که قبای سفید و عبای قهوه ای به تن و دستار سبز به سر داشتند می گذشت ،با تعجب آنها را نگاه می کرد ، تا اینکه یعقوب ، شاگرد گرمابه با لبخند جلو آمد ، در حالیکه نان های دستش را روی سفره ی سکو می گذاشت ،گفت : آقا سید...شما پسر داشتید و رو نمی کردید؟!.سید لبخندی زد و گفت : کاش داشتم ، اما انگار خدا سهراب را از آسمان نازل کرده که پسر من باشد... وسهراب گیج تر از همیشه در دنیایش غرق بود... دارد... 📝 به قلم : ط-حسینی 🌹🔔🌹🔔🌹🔔 دلدادگی ۲۴ 🎬 : بالاخره سفره ی پذیرایی و نهار هم جمع شد و نزدیک اذان ظهر بود که آقا سید از جا بلند شد و سهراب مانند انسانی سرگردان به تبعیت از او از جابلند شد ، نمی دانست چه کند؟ به لطف آقا سید ،جامه ای بر تن داشت ، اما آن دزد بی وجدان نه تنها لباس ها و سکه های او را برده بود ، حتی به گیوه های سهراب نگون بخت هم رحم نکرده بود. آقا سید که سهراب را در آن حالت دید ، جلو آمد ،دست پشت او برد و درحالیکه شانه های سهراب را در بغل گرفته بود به خروجی گرمابه اشاره کرد و گفت : ناراحت نباش پسرم ، خدا روزی رسان است ،حتما مصلحتی در این گم شدن وسائل بوده ، حالا بعد از حمامی دلچسپ و نهاری لذیذ ، خوب است چون نزدیک صلاة ظهر است به حرم امام رضا (ع) برویم و دلی هم صفا دهیم... او ضامن غریب و در راه ماندگان و بیچارگان است ،برویم تا ضمانت شما را هم بکند. سهراب از این سخنان سید ، بغضی در گلویش افتاد و با خود می اندیشید ،به راستی راهزنی چون سهراب که عمری مال مردم غارت کرده و اشک و آه آنها را در آورده را راهی به بارگاه ملکوتی امامی پاک و غریب نواز است؟ آیا اصلا او سعادت حضور در آن آستان قدسی را دارد؟ سهراب در جدالی سخت با خود بود که بی خیال گناهانش شود و به زیارت برود یا اینکه با توجه به گذشته ی تیره و تارش ،حرمت امام را حفظ کند و با این بار گناه وارد آن سرای عزیز نشود که با حرف آقا سید به خود آمد که می گفت : چرا تعلل می کنی؟ برویم دیگر... سهراب که روی حضور در زیارت را نداشت و فکر می کرد امام رضا ع راضی به حضور چون اویی در حرمش نیست و از طرفی نمی خواست رازش را جلوی سید برملا کند و خودش را رسوا نماید ، با من و من نگاهی به پاهایش کرد و گفت : می بینید که گیوه هایم هم برده اند...میترسم حیران من شوید و وقت نماز بگذرد ، شما به زیارت بروید و من هم کفشی تهیه می