🔻جلالی: پیامرسان محرمانه ایران و روسیه افتتاح شده است
سفیر ایران در روسیه:
🔹پیامرسان محرمانه میان ما و روسیه افتتاح شده و ما نیاز به سوئیفت نداریم.
🔹این گام مهمی بود که برداشته شد.
🔹در بحث کارت میر (MIR) و شتاب در حال تلاش هستیم که آنها بتوانند به یکدیگر اتصال پیدا کنند.
#بچه_حزب_اللهی
@BACHE_HEZBOLLAHi
♦️نمایندگانی که خواهان استیضاح همتی هستند
🔔۱۴ نماینده تهران زیر لحاف قالیباف
ومابقی زیر چتر حمایت وزیر ..!!!
#بچه_حزب_اللهی
@BACHE_HEZBOLLAHi
18.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 خاطره سفیر ایران در روسیه از شب سقوط بالگرد شهید رئیسی و اقدامات پوتین برای کمک به ایران
🔹️پوتین گفت اگر در شرایط سخت کنار شما نباشیم باید تعجب کنید.
🔹️روسها دو هواپیما، دو هلیکوپتر و ۵۰ نیروی پارتیزانی برای پیدا کردن بالگرد آماده اعزام کردند.
#بچه_حزب_اللهی
@BACHE_HEZBOLLAHi
🔻آقای پزشکیان با رفتن راه روحانی و ظریف، در سالهای پایانی عمر خودتان را منفور نکنید
حجت الاسلام علی مهدیان:
🔹️هنگام ورود به محل کارتان تفالی به قرآن زدید در رسانه ها هم پخش شد، آیه ۳۸ سوره اعراف آمد. این آیه مهم است، به آن فکر میکنید؟
داستان کسانی است که مسیر خطایی را که قبلی ها بنا گذاشته اند، ادامه میدهند.
قال ادخلوا فی امم قد خلت من قبلکم من الجن و الانس فی النار
رفتن در آتش، نشان میدهد مسیر بالکل خطا است، راهبرد غلط است، ظلم است. منتج نیست. فایده ندارد.
🔹️کدام راهبرد؟ کدام قبلی ها؟ سال ۹۴ را رهبری سال همدلی و همزبانی دولت و ملت نام گذاشت. پرچم وفاق و وحدت را رهبری در آن سال بلند کرد. تازه دولت روحانی کار خود را آغاز کرده بود. در همان سال، در سخنرانی حرم امام رضا ع در ابتدای سال، رهبری پرده از دو راهبرد متفاوت بر میدارد. و این تفاوت را علنی میکند.
🔹️این جملات رهبری در آن سال است: "در نگاه کلان به اقتصاد کشورمان دو جور نگاه وجود دارد.
من خواهش میکنم بخصوص صاحبنظران و همچنین جوانان و عامّهی مردم عزیزمان به این نکته توجّه کنند
که دو جور نگاه به رونق اقتصادی و پیشرفت اقتصاد وجود دارد؛
یک نگاه میگوید که ما پیشرفت اقتصاد را باید از ظرفیّتهای درون کشور و درون مردم تأمین بکنیم. [یعنی] اقتصاد درونزا؛
نگاه دوّم به اقتصاد کشور نگاه به پیشرفت اقتصاد با استفاده از کمک بیرون از مرزها است؛
میگوید سیاست خارجیمان را تغییر بدهیم تا اقتصاد ما درست بشود،
با فلان مستکبر کنار بیاییم تا اقتصاد رونق پیدا کند "(۱.۱.۹۴)
🔹️من بعید میدانم شما خالصانه بنای خدمت به این مردم نداشته باشید. اما این مسیری که میروید، همان است که دولت آقای روحانی و آقای ظریف تجربه کرده اند. هیچ عائدی هم نداشت. راهبردی از جنس جمهوری اسلامی نبود.
🔹️اینکه حل همه مشکلات را گره میزنید به اف ای تی اف، قبلا هم آقای روحانی حل همه مشکلات را گره زد به برجام، اینکه ساختارهای حقوقی دنیا را ابزار مبارزه با جبهه مقاومت نمیبینید حتی بعد از اتفاقات یک سال و نیم اخیر، اینکه وسط مبارزه و شهادت مردم معصوم غزه، در سازمان ملل پرچم مذاکره و گفتگو بلند میکنید و پیام ضعف میدهید، اینکه وزرای خارجه ادوار را جمع میکنید که بگویید "با دشمنان مدارا" ، اینکه میگویید با ترامپ پاره کننده قرارداد رسمی کشورها حاضرید دوباره مذاکره کنید، اینکه قاتل حاج قاسم را که با خیال راحت و افتخار از رفتار خود یاد کرده است را بنا میکنید سایه تهدید را از سرش بر میدارید، اینها را بارها و بارها این مردم تجربه کرده اند، همین آقای روحانی بود که میگفتند هر چه زیر قرارداد بزنند باز مذاکره میکنیم، همین آقای ظریف بود که میگفت حاج قاسم مانع من بود، میدان مانع ما بود، این مسیر نتیجه نمیدهد. خروجی اش منفور شدن شما است در این سالهای پایانی عمرتان. سالها سعی کرده اید منصف باشید و مخلص و خدمتگزار، نگذارید این سالها نابود شوید به دلیل ادامه دادن راه تجربه شده قبلی ها.
🔹️جمهوری اسلامی راهش را میرود، رفتار شما هم تجربه مردم را زیاد میکند، تجربه مردم را لازم داریم، میل به مذاکره را در مردم کم میکند، خودتان هم میدانید آن صحنه های امیدواری های پوچ مردم در دهه نود دیگر تکرار نمیشود. رفتار شما دشمن را سر کار میگذارد، آری ایران راهش را میرود. اما شما بیچاره خواهید شد. نکنید این کار را با خودتان. باعث ضرر اقتصادی بیشتر این مردم مظلوم نشوید. این راه به ترکستان که نه، به جهنم است انتهای آیه این است که قال لکل ضعف و لکن لاتعلمون نمیدانید و متوجه نمیشوید چه بلایی بر سر قبلی ها و خودتان میآید.
#بچه_حزب_اللهی
@BACHE_HEZBOLLAHi
بچه حزب اللهی
🔻آقای پزشکیان با رفتن راه روحانی و ظریف، در سالهای پایانی عمر خودتان را منفور نکنید حجت الاسلام عل
پزشکیان با این حرف زیر برگه ترورهای بعدی مهر تایید زد و این حرف با ادعاهای قبلی پزشکیان در مورد پیروی از منویات رهبری در تضاد کامل است و بوی خیانت می دهد.
🇵🇸حق را بشناس
#بچه_حزب_اللهی
@BACHE_HEZBOLLAHi
📷 مشاور نابلد؟
بعید میدونم!
دیگه قرار نیست هر روز همه اشتباهات را فقط به پای مشاوران نابلد نوشت!
از کوزه همان تراود که در اوست
#بچه_حزب_اللهی
@BACHE_HEZBOLLAHi
5.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 افشاگری خاندوزی از رفتارهای عجیب دولت روحانی با کشور چین!
🔹میخواهید بدانید چرا در دوره روحانی، چین با ترامپ برای کاهش فروش نفت ایران همکاری کرد؟میخواهید بدانید چرا تا روزی که روحانی بر سر کار بود، چین واکسن کرونا به ایران نمیداد؟یک «سیاستمدار زماننشناس» مثل روحانی با بدرفتاری با رئیس جمهور چین این بلاها را بر سر کشور آورد!
🔹در همان روزهای ابتدایی برجام، از دفتر روحانی به وزارت خارجه گفتند «به چینیها بگویید بروید آخر صف بایستید!»
🔹رفتارِ بد با رئیس جمهور چین در ایران باعث شد رهبری اصلاً ارتباطات با چین را از دولت روحانی گرفته و لاریجانی را مسئول مذاکرات با چین بکند!
🔹آیا غربگرایان در ایران در دوره ترامپ در مواجهه با چین دوباره همان سیاستهای اشتباه را تکرار میکنند یا از گذشته درس گرفتهاند؟
✍️ جاسوسی مثل حسن روحانی به این سادگی دم به تله نمیده
➖➖➖➖➖➖➖
#بچه_حزب_اللهی
@BACHE_HEZBOLLAHi
بچه حزب اللهی
🌹:#روایت دلدادگی #قسمت ۷۱ 🎬: صبح زود همهمه ای در خانه ی حسن آقا برپا بود ، انگار اینجا زندگی رنگی د
🌹:#روایت دلدادگی
#قسمت ۷۳🎬 :
سهراب به سرعت وضو گرفت و با یک حرکت بر رخش سوار شد و خود را به کاروان رسانید.
کنار شتر قرار گرفت و گفت : اینهم از وضو ، حالا اگر می شود قرآن را بدهید...
درویش رحیم همانطور که از سرزندگی سهراب غرق لذت شده بود ، قرآن را به طرفش داد.
سهراب قرآن را گرفت و افسار رخش را کشید،رخش که اخلاق سوارش را می دانست در جای خود ایستاد....
سهراب دستی به روی جلد قرآن کشید ، کاملا مشخص بود قرآنی که در دست دارد با آن قرآنی که در حرم امام رضا علیه السلام ،از آن دخترک پری رو گرفته بود ، توفیر دارد و آن قرآن جلد و طرحش بسی گرانبهاتر و نفیس تر بود.
سهراب که مطمئن شد ،این قرآن ، آن کتاب مورد نظرش نیست ، برای خالی نبودن عریضه ، درب کتاب را گشود و صفحه ی اول قرآن با خطی خوش بیت شعری نوشته شده بود:
علی، قرآن و قرآن هم علی است
که نورِ حق ،کز هردو منجلی است
سهراب بیت شعر را آرام زیر لب خواند و همانطور که اسب را هِی می کرد ،قرآن را بست و به سینه چسپانید، نزدیک شتر شد و قرآن را به طرف درویش داد و همزمان گفت : آدم در کار شما درمی ماند..
درویش با حالتی سؤالی گفت : کجای کار ما ایراد دارد که در آن درمانده ای؟
سهراب نگاهی به دور دست ها کرد و گفت : زمان کودکی در مکتب خانه ،استادی حاذق داشتم ، او نماز و امور دینی را به خوبی به شاگردانش آموزش داد ، می دانم که دوازده امام داریم که آنها پیشوای دین ما هستند، اما هیچ زمانی نشنیدم که ائمه هم پایه ی کلام خداوند باشند...
نوشته ای که ابتدای قرآن است ،به چه منظور نوشته شده؟ آیا این از شدت عشق شما به امام علی علیه السلام است که او را هم ردیف کتاب خدا دانسته ای؟
درویش رحیم که از تیزبینی جوان پیش رویش شگفت زده شده بود و انگار خودش هم دوست داشت در این باب سخن بگوید گفت : خدا را شکر که ابتدای همراهی ما شد با یاد و نام مولای عرشیان و فرشیان ، امیر مؤمنان ،علی علیه السلام....سپس خیره در چشمان سهراب و با صدایی که بیشتر به نقالی شبیه بود گفت : براستی که مولا علی علیه السلام، نیست مگر قرآن ناطق و قرآن نیست مگر سراسر ستایش علی و اولادش....
همانا خداوند زمین را آفرید و سپس نگاهی بر آن افکند و از نور خود، محمد صل الله علیه واله و علی علیه السلام را آفرید و بار دیگر نگاهی به زمین انداخت و فاطمه سلام الله علیها و دو فرزندش حسنین علیه السلام را آفرید و سپس خلقت جهان را از سر گرفت و براستی کلام خداست که زمین را بر مدار این پنج نور الهی آفرید و اگر نبودند این انوار مقدس ،بی شک جهان خلقتی هم وجود نداشت...
به خدا قسم که علی و اولاد او پایه های ثبات دنیا هستند و اگر روزی برسد که زمین از وجود این انوار الهی، خالی باشد ، همانا بی شک قیامت کبری برپا خواهد شد...
سپس درویش نگاهی عمیق به سهراب که مبهوت سخنان او شده بود انداخت و گفت : آیا میدانی که جایگاه بشر، ابتدا بهشت بود و سپس به گناهی که پدر ما ،آدم ابوالبشر با وسوسه ی شیطان ،مرتکب شد ، او را به همراه تمام بنی بشر از بهشت بیرون و به زمین تبعید کردند ؛ سالهای سال آدم ابوالبشر نالید و گریید و پشیمان از کرده ی خود ، از خداوند خواست که او را ببخشد.
اما خطایش بسیار بزرگ بود ولی از آن بزرگ تر و عظیم تر ، رحمت و مهربانی خدا بود،خدا خواست که او را ببخشد ، پس رازی را در گوشش زمزمه کرد تا با جاری شدن آن ، بر زبان حضرت آدم ، خدا توبه اش را بپذیرد...
آیا می دانی که آن راز چه بود؟
سهراب که غرق این داستان تازه شده بود گفت : براستی خدا به حرمت بیان چه چیزی ،حضرت آدم را بخشید؟
در این هنگام ، احمد، یکی از جوانان همراه کاروان که بحث بین سهراب و درویش برایش جالب بود و به آن گوش می کرد به میان سخن سهراب پرید و گفت : احتمالا خداوند ، اسم اعظم خودش را به پدرمان یاد داده تا خود را نجات دهد....
درویش که جوانان مشتاق روبرویش او را سر ذوق آورده بود گفت : نه!! نام عزیزانی را به حضرت آدم یاد داد تا در خاطر تمام بندگان تا قیام قیامت بماند ،که اینان عزیز خدایند ،اگر می خواهید مورد رحمت خداوند قرار گیرید ،عزیز خدا را عزیز دارید و دست به دامان آنها زنید...
در این هنگام که سهراب و احمد هر دو بی طاقت شده بودند با هم گفتند ،چه بود این راز؟!
و درویش با صدایی زیبا و لحنی زیباتر گفت : یا حمیدُ به حق محمد
یا عالیُ بحق علی
یافاطرُ بحق فاطمه
یا محسن بحق حسن
یا قدیم الاحسان بحق حسین
🌹💠🌹💠🌹💠🌹💠
#روایت دلدادگی
#قسمت ۷۴ 🎬 :
سهراب با شنیدن این اذکار از زبان درویش رحیم ، با پاهایش آرام بر گُردهٔ اسب زد و از شتر فاصله گرفت و همانطور که زیر لب آن ذکرها را تکرار می کرد به گاری نزدیک شد و با خود زمزمه کردم : این ذکرها را که باعث نجات حضرت آدم شد ، باید در خاطرم حفظ کنم ،بی شک بعد از دزدیدن گنجینه ی تاجر علوی ، برای توبه کردن
بچه حزب اللهی
🌹:#روایت دلدادگی #قسمت ۷۱ 🎬: صبح زود همهمه ای در خانه ی حسن آقا برپا بود ، انگار اینجا زندگی رنگی د
، نیازمند این ذکر خواهم شد و آرام تر ادامه داد : وقتی خداوند گناه بزرگ حضرت آدم را با این ذکر ،بخشید ، حتما توبه ی چون منی را هم به واسطه ی این بزرگان ،می پذیرد.
در این هنگام یارعلی که بر گاری سوار بود و آن را می راند ،زیر چشمی نگاهی به سهراب کرد وگفت : چه شده جوان؟! درویش رحیم در گوشت چه گفته که زیر لب ورد می خوانی ؟ و با زدن این حرف خنده ی بلندی کرد...
سهراب با صدای یارعلی به خود آمد و با حالتی جدی گفت : چیزی نگفت ، مگر درویش رحیم غیر از نقالی چیزی هم بلد است؟
یارعلی سری تکان داد وگفت : درویش مرد راه خداست ، به خدا سخنش حق است و نفسش برکت است ، من اگر این سفر را قبول کردم با وجود خطرهایی که پیش رویمان است ،فقط و فقط به خاطر وجود و همراهی درویش رحیم است، چون من مطمئنم ، جایی که او باشد ، خدا هم هست و جایی که خدا باشد ،خطر نیست...
در این هنگام قاسم که مردی جا افتاده بود، سوار بر الاغ کنار گاری راه می پیمود ،اشاره ای به یارعلی کرد وگفت : چه می گویی برادر؟! خدا همه جا هست ، مگر نشنیدی که هم اینک درویش گفت :عالم محضر خداست... و نمی دانی خدا از رگ گردن به ما نزدیکتر است؟
یارعلی گلویی صاف کرد وگفت : آری درست است ، اما منظور من ان بود که جایی مؤمنی حقیقی وجود داشته باشد ، توجه خاص خداوند به آن مکان هست...
سهراب با شنیدن حرفهای اطرافیانش که هر کدام در دین از او جلوتر بودند و گویی همه شان دستی در عرفان داشتند با خود اندیشید ،به راستی تاجر علوی کیست که اینچنین جمعی کارکنان اوست و اصلا راز اصلی این گنجینه چیست؟
و در همین هنگام یاد آن قاب چرمین دور گردنش افتاد که پیش آقا سید جامانده بود، یادش آمد که یاقوت به گمان اینکه آن نگین ، گرانبهاست ، می خواست سر از رازش دربیاورد ....اما واقعا راز آن نگین چه بود ، سهراب آهسته تکرار کرد:علی......مرتضی......کوفه....
و الان او رهسپار کوفه بود....و شاید بین راه گنجینه را بر می داشت و به کوفه نرسیده از میانه ی راه بر می ک
گشت تا با ثروتی رؤیایی به پری آرزوهایش که حالا می دانست ،کسی جز دختر حاکم خراسان نیست برسد...
با یاد آوری چهره ی آن دخترک زیبا رو ، قلب سهراب به شدت شروع به تپیدن کرد ، سهراب نگاهی به گنجینه نمود و با خود گفت : باید نقشه ای حساب شده برای تصاحبش بکشم ....
#ادامه دارد...
📝 به قلم :ط_حسینی
🌹💠🌹💠🌹💠🌹💠
#بچه_حزب_اللهی
@BACHE_HEZBOLLAHi
8.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔘 لبیک ملت دوست داشتنی یمن به فراخوان روز گذشته ی سید جوان محور مقاومت سید عبدالملک بدرالدین الحوثی با حضور میلیونی در راهپیمایی تداوم حمایت از فلسطین
#یمن_مردم_اهل_وفا_بصیر
#بچه_حزب_اللهی
@BACHE_HEZBOLLAHi
بچه حزب اللهی
🔘 لبیک ملت دوست داشتنی یمن به فراخوان روز گذشته ی سید جوان محور مقاومت سید عبدالملک بدرالدین الحوث
🔘 توییت "ناصر الدوسری" کاربر کویتی:
✍ای تاریخ این را ثبت کن
شیعه ایرانی با غزه ایستاد
شیعه لبنان با غزه ایستاد
شیعه یمن با غزه ایستاد
شیعه عراق با غزه ایستاد
شیعیان از شما متشکریم. شما تنها کسانی بودید که با سنت پیامبر صلوات الله علیه همراه بودید.
#بچه_حزب_اللهی
@BACHE_HEZBOLLAHi