🔴 درگیری بین زندانیان محکوم به قصاص در زندان لاکان رشت ➕پلیس برای آرام کردن زندانیان مجبور شد از گاز اشک آور استفاده کند. 👤 دادستان مرکز گیلان دقایقی قبل اعلام کرد: تعدادی از زندانیان بند 8 زندان لاکان رشت که محکوم به قصاص قتل عمد هستند بر اثر اختلافات شخصی با هم درگیر شدند که با بالا گرفتن درگیری این افراد، منازعه و دعوا به راهروی زندان کشیده شد و با پیوستن تعداد دیگری از زندانیان، فضای این بخش از زندان رشت متشنج شد. ➕سیدمهدی فلاح میری افزود: در این ناآرامی، تعدادی از زندانیان، تاسیسات موجود در راهرو و سالن زندان را تخریب کردند که در نتیجه پلیس در محل حاضر شد و برای آرام و پراکنده کردن زندانیان از گاز اشک آور استفاده کرد. 🔸وی افزود: در این درگیری تعدادی از زندانیان حضور داشتند که به هیچ کدام از آنها آسیب فیزیکی وارد نشد و فقط به علت استفاده پلیس از گاز اشک آور از ناحیه چشم دچار عوارضی شدند.

چقدر این دهه نودی ها دوست داشتنی هستن آخه☺️❤️

🎥توصیه‌های شنیدنی یکی از فرماندهان عملیاتی یگان ویژه قبل از حضور در صحنه اینا در حد زد و خورد ما نیستن😂

🎥سیاستمداران کشورهای غربی که درباره ایران شکرخوری میکنن ببینید خودشون با زن‌ها چطوری برخورد میکنن 😐

💡خوشی های #مجازی را زیاد جدی نگیرید ، زوجین خوشبخت ، حال خوبشون رو جار نمیزنن..!

رائفی پور: چرا مردم از برخورد با مفاسد دلشان خنک نمی شود؟ چرا با عاملان وضع موجود برخورد نشد؟! همانطور که قبلا گفتم همانند حجامت که خون حجامت شده را نشان خود فرد می دهند باید برخورد با مفسدین را شفاف به مردم نشان دهند مسئولی که ۶۰ تن طلای کشور را حراج کرد یا مسئولی که ۱۸ میلیارد ذخایر ارزی کشور را به باد داد و برخوردی با آنها نشد. مشی قرآن و پیامبران و ائمه با مفسدان اینگونه نبود.

انتقاد صریح رائفی پور از نحوه مواجهه با موضوع مهسا امینی در رسانه ملی

چگونه مارپیچ سکوت را بشکنیم؟ 🔹چند شب قبل در منزل داشتم شام می خوردم، یکباره صدای مبهم ولی ممتدی را شنیدم. دو سه دقیقه ای گذشت ولی صدا ادامه دارد بود. رفتم  پنجره را باز کردم. صدا واضح تر شد. یک نفر از وسط کوچه فریاد می زد: «مرگ بر دیکتاتور» کم کم  یکی دو نفر دیگر هم با او همراهی کردند و شعار دادند: «زن، زندگی، آزادی» و «مرگ بر دیکتاتور» 🔸با صدای بلند فریاد زدم: «مرگ بر منافق!» چند ثانیه همه شان سکوت کردند:) طبیعتا انتظار شنیدن این شعار را نداشتند و تصور می کردند هرچقدر شعار خودشان را تکرار کنند، افراد بیشتری با آنها همراهی خواهند کرد. لذا به محض اینکه دوباره شعارشان را تکرار کردند با صدای رسا تر فریاد زدم: «مرگ بر منافق» چند ثانیه بعد این بار صداهای دیگری به گوش رسید: «مرگ بر ضدولایت فقیه»، «مرگ بر منافق» و... 🔻چه اتفاقی افتاده بود؟ خیلی از ساکنین همان کوچه که مخالف شعارهای آنها بودند، احتمالا تا قبل از اینکه شعار «مرگ بر منافق» را بشنوند انگیزه ای برای شعار دادن در برابر آنها نداشتند. چرا؟ چون به اشتباه فکر می کردند اگر حرف خودشان را بزنند کسی همراهی نمی کند و در انزوا هستند. اما وقتی می بینند افراد دیگری هم هستند که با آنها همراهی کنند، ترس از انزوا از بین می رود و با خیال راحت حرف شان را می زنند. 🔻لذا آن کسی که اولین بار شروع کرد «مرگ بر دیکتاتور» گفتن، احتمالا فهمید در کوچه خودش هم در اکثریت نیست، چه برسد به اینکه بخواهد نظام را عوض کند:) و جالب اینکه از فردایش دیگر هیچ شعاری ندادند. 🔺نظریه #مارپیچ_سکوت همین است، یعنی در برابر «جو به ظاهر غالب» تسلیم نشوید و حرف خود را بزنید. اتفاقا در این ایام این کار ضرورت بیشتری دارد، چون جماعت برانداز که سواد و منطق درست و حسابی ندارد، فقط توهم اش زیاد است و اتفاقا باید همین توهم اش را شکست. شعار در برابر شعار، تجمع در برابر تجمع. 🔻این جماعت نه تشکیلاتی تر از منافقین و حزب توده هستند و نه بدنه اجتماعی بیشتری از سال 88 دارند، چندی بعد نیز افسرده تر و منزوی تر خواهند شد. فقط چند روزی عرض خود می‌برند و زحمت ما می‌دارند...

خوشا آنانکه بذر آدمیت در این ویرانه پاشیدند و رفتند   چو نخل باروَر بر تنگدَستان ثمر دادند و بخشیدند و رفتند   ز جزر و مدّ ِ این گرداب هایل سبکباران نترسیدند و رفتند   خوشا آنانکه پا در وادی حق نهادند و نلغزیدند و رفتند   ز تقوا جامه در بر کُن که نیکان ز تقوا جامه پوشیدند و رفتند   مشو غافل که پاداش بد و نیک ز گیتی رفتگان دیدند و رفتند   خوشا آنانکه بار ِ دوستی را کشیدند و نرنجیدند و رفتند   عزیز در راه خدمت باش کوشا خوشا آنانکه کوشیدند و رفتند