🖋گزیدهای از کتاب
📖علی چیزی نمیخورد و الکی با تنقلات بازی بازی میکند! گفتم علی بخور، چرا بازی میکنی؟ گفت دارم میخورم. موقع رفتن زدم پشتش گفتم نخوردیها. گفت: آخه این آجیل برای ما نبود، اینها را برای لشکر عاشورا فرستاده بودند. ما در لشکر محمد رسول الله (ص) هستیم. از عمق حرفش رفته بودم توی فکر.
🖇📝بی اعتنایی به مال دنیا از خصوصیات بارز علی بود. یکی از خاطرات به جامانده از علی مریوط زه دوچرخه بود. علی خیلی دوچرخه دوست داشت. پدرم با وجود اینکه تامین هزینه دوچرخه برایش سخت بود، ولی به علت زیادی که به علی داشت برایش تهیه کرد.
ما هم خیلی خوشخال بودیم از اینکه می دیدیم علی صاحب دوچرخه شده. چند وقت گذشت و دیدیم از دوچرخه خبری نیست! گفتیم علی دوچرخه ات کو؟ گفت جای دوری نیست، دست دوستمه.
دیدیم چند ماه گذشت و باز دوچرخه نیومد. پدرم گفت : ....
#کتابخانهمحلهباقریه
@Bagheria_Neighborhood_Library
🔴 #عید_گنجشکها
🌸 یکی از پرفروش ترین کتابهای خانم #کلر_ژوبرت
💥 کتابی که کودک را با مفاهیم:
ماه رمضان،عید فطر ،بخشش و صدقه آشنا میکند.
و سخنی از امام موسی صدر در پایان کتاب در همین زمینه آورده شده که ایده این کتاب از آن سخن می باشد
مناسب سن: ۶ تا ۹ سال
💥قیمت کتاب ۳۵۰۰۰ تومان است با با ۱۰ درصد تخفیف به فروش میرسد.
💥قیمت فروش کتاب: ۳۱۵۰۰ تومان
خرید ۵۰ جلد به بالا تخفیف بیشتری تعلق میگیرد و با ادمین کانال هماهنگ کنید.
✅فروش از طریق سایت آنی نو:
onino.ir
#خاکهاینرمکوشک
🖋سخن رهبری درباره کتاب
📖 الان چند سالی است که کتابهایی دربارهی سرداران و فرماندهان جنگ باب شده و مینویسند و بنده هم مشتری این کتابهایم و میخوانم. با اینکه بعضی از اینها را من خودم از نزدیک میشناختم و آنچه را هم که نوشته، روایتهای صادقانه است- این هم حالا آدم میتواند کم و بیش تشخیص دهد که کدام مبالغهآمیز است و کدام صادقانه است- بسیار تکاندهنده است.
📝 آدم میبیند این شخصیتهای برجسته، حتی در لباس یک کارگر به میدان جنگ آمدهاند؛ این اوستا عبدالحسین بُرُنسی، یک جوان مشهدی بنّا که قبل از انقلاب یک بنا بود و با بنده هم مرتبط بود، شرح حالش را نوشتهاند و من توصیه میکنم و واقعاً دوست میدارم شماها بخوانید.
📚کتاب خاک های نرم کوشک منتخبی از خاطرات خانواده و همرزمان شهید عبدالحسین برونسی در مورد ویژگیها و خصوصیات شهید است.
🖇کتاب با ارائه یک زندگینامه فشرده و مختصر از شهید برونسی به نقل خاطرات اطرافیان، آشنایان و همرزمان ایشان پرداخته و هفتاد روایت کوتاه و خواندنی از ابعاد شخصیتی و زندگانی این فرمانده نقل میشود. هر خاطره نقل شده در مورد شهید با یک عکس از شهید همراه است.
#کتابخانهمحلهباقریه
✅#موجوددرکتابخانه
@Bagheria_Neighborhood_Library
هدایت شده از محبان الزّهرا(س)
1090272.pdf
حجم:
17.9M
فایل پی دی اف کتاب صعود چهل ساله
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اطلاعیه 📣📣
🇮🇷برگزاری مسابقه پیامکی به مناسبت سالگرد پیروزی انقلاب 🇮🇷
✅برگرفته از کتاب صعود چهل ساله
✅با 32 جایزه 200 هزار تومانی
🌟مهلت شرکت در مسابقه تا 30 بهمن 1400🌟
✅ارسال پاسخ بصورت پیامکی به ترتیب و نحوی که برگه سوال ذکر شده به سامانه پیامکی 👇👇
660000425
✅ شرکت برای عموم بسیجیان برادر و خواهر آزاد میباشد.
حتما دو برگه سوال و یک برگه توضیحات و فایل پی دی اف کتاب صعود چهل ساله منتقل شود 👌
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🇮🇷معاونت آموزش عقیدتی سیاسی بسیج
•┈┈••✾•🌸•✾••┈┈•
@alzahra14
•┈┈••✾•🌸•✾••┈┈•
#پایگاه_معصومیه
#دیواناقباللاهوری
📔کتاب دیوان اقبال لاهوری حاوی سرودههای اقبال لاهوری، شاعر و متفکر مسلمان پاکستانی است.
👨🏻علامه محمد اقبال لاهوری در سال ١٨٧٣ میلادی در شهر سیالکوت ایالت پنجاب هند به دنیا آمد. در لاهور تحصیل کرد و سپس در کمبریج و مونیخ به مطالعه در فلسفه و حقوق پرداخت.
سپس به لاهور بازگشت و به وکالت مشغول شد. وی در سال ١٩٣٨ میلادی بدرود حیات گفت.
📝🖇در بخشی از دیوان اقبال لاهوری میخوانیم:
از محبت چون خودی محکم شود
قوتش فرمانده عالم شود
پیر گردون کز کواکب نقش بست
غنچه ها از شاخسار او شکست
پنجه ی او پنجه ی حق میشود
ماه از انگشت او شق میشود
🗂📑فهرست مطالب کتاب
دربارۀ اقبال لاهوری
اسرار خودی
رموز بیخودی
پیام مشرق
زبور عجم
جاویدنامه
پس چه باید کرد؟
ارمغان حجاز
#کتابخانهمحلهباقریه
#موجوددراپلیکیشنطاقچهوکتابراه
@Bagheria_Neighborhood_Library
«دیوان اقبال لاهوری» را از طاقچه دریافت کنید
https://taaghche.com/book/2448
کتابخانه محله باقریه
#خاکهاینرمکوشک 🖋سخن رهبری درباره کتاب 📖 الان چند سالی است که کتابهایی دربارهی سرداران و فرما
#خاکهاینرمکوشک
🖋گزیدهای از کتاب
📝مکاشفه
🖇📖 یک بار خاطره ای از جبهه برام تعریف میکرد. میگفت: کنار یکی از زاغه مهماتها سخت مشغول بودیم؛ توی جعبه های مخصوص، مهمات می گذاشتیم و درشان را می بستیم. گرم کار، یکدفعه چشمم افتاد به یک خانم مجبه، با چادر مشکی! داشت پا به پای ما مهمات می گذاشت توی جعبه ها.
با خودم گفتم: حتما از این خانم هایی هست که می آن جبهه.
❌اصلا حواسم به این نبود که هیچ زنی را نمیگذارند وارد آن منطقه بشود.
به بچه ها نگاه کردم، مشغول کارشان بودند و بی تفاوت می رفتند و می آمدند. انگار آن خانم را نمی دیدند.😳
🧐قضیه عجیب برایم سوال شده بود.🤔موضوع مادی به نظر نمی رسید. کنجکاو شدم بفهمم جریان چیست. رفتم نزدیکتر.
تا رعایت ادب شده باشد، سینه ای صاف کردم و خیلی با احتیاط گفتم: خانم ! جایی که ما مرد ها هستیم، شما نباید زحمت بکشین.
رویش طرف من نبود. به تمام قد ایستاد و فرمود: مگر شما در راه برادر من زحمت نمی کشید ؟
#کتابخانهمحلهباقریه
@Bagheria_Neighborhood_Library