#کهکشاننیستی
📘 کمتر کتابی را میتوان یافت که با یک سیر داستانی جذاب و گیرا، زندگی یکی از بزرگان مذهب شیوه را به تصویر بکشد.
❌بسیاری از افراد تصور میکنند بزرگان دین عزلت نشین و گوشه گیر بوده اند اما با مطالعه کتاب کهکشان نیستی درمییابید که بسیاری از آنها زندگی بسیار پویایی داشتهاند و قدمهای بزرگ و مهمی در این عرصه برداشتهاند.👌
✅ این کتاب شما را با زندگی 81 سالهی مردی بزرگ و عالم آشنا خواهد ساخت.
📖🖇 کتاب کهشکشان نیستی به قلم محمد هادی اصفهانی برای اولین بار در سال 1399 منتشر شد.
📚🖇این کتاب بر اساس زندگی آیت الله سید علی قاضی طباطبائی نوشته شده و روایتی است که زندگی او را به زیبایی تشریح میکند.
✏️ نویسنده داستان را از جوانی مرحوم قاضی و در سن 27 سالگی او آغاز کرده است. همه چیز از سفر آیت الله قاضی به سفر نجف شروع میشود و تا پایان عمر پربرکت او را در بر میگیرد.
🖇📑📘 این اثر شامل 75 بخش است که هریک از آنها با آیهای از قرآن آغاز میشود.
اگر چه داستان ساختهی ذهن نویسنده است اما تلاش شده است تا این مستندات و وقایع حقیقی زندگی آیت الله قاضی طباطبائی حفظ شود و تصویر درستی از زندگی، دستاوردها و ارزشهای بزرگ و مهم خلق شده توسط ایشان به مخاطبین نشان داده شود. در انتهای کتاب، بخشهایی تحت عنوان سفارشها، دستورات و منابع و مستندات آورده شده است. این بخشها به خواننده کمک زیادی در شناخت ایشان خواهد کرد.
#کتابخانهمحلهباقریه
✅#موجوددراپلیکیشنفیدیبو📱
@Bagheria_Neighborhood_Library
🤔🧐 کتاب کهکشان نیستی برای چه کسانی مناسب است؟
✅ آیت الله سید علی قاضی طباطبائی از بزرگان و شخصیتهای مهم مذهبی به شمار میآیند و در ردیف شخصیتهایی نظیر آیت الله بهجت و علامه طباطبائی قرار میگیرد. از این رو فراز و فرود زندگی او میتواند چراغ راه بسیاری از جوانان علاقمند و پرشور باشد.
📔 این اثر را میتوان رمانی مذهبی، تاریخی و مستند دانست و برای افرادی که به رمانهای بیوگرافی علاقمندند، یا افرادی که دوست دارند شناخت عمیقتری بر روی بزرگان مذهبی ایران پیدا کنند، انتخاب بسیار مناسبی است.
انتشارات فیض فرزان این اثر را در 558 صفحه و در قطع رقعی منتشر کرده است. در همین صفحه از وبسایت فیدیبو امکان خرید و دانلود کتاب کهکشان نیستی آیت الله قاضی برای شما فراهم شده است. افزون بر این، فایل صوتی این کتاب نیز موجود می باشد.
🖋گزیدهای از کتاب
📝📋 آدم مگر چه می خواهد؟ نانی و آبی و جایی برای خواب! اما گویا آدم ها معنای زندگی را نفهمیده بودند. نان بیشتر، آب بیشتر و جای بیشتر.
آدم هایی که هر روز از کنار حرم میگذشتند. هرکدام برای خود دنیایی ساخته بودند و در آن زندگی میکردند. چقدر عالمشان حقیر بود. وقتی به من می رسیدند، دست ته جیبشان میکردند و دنبال خرده فلس هایشان میگشتند؛ تازه اگر به این نتیجه میرسیدند که به گدایی آس و پاس چیزی ببخشند.
آن وقت ها معنای زندگی برایم فقط در نگاه به ردپای دیگران و چشم داشتن به دست آنها خلاصه میشد. وقتی آدمها میآمدند. آسمان برای من رنگارنگ بود و وقتی ...
#کتابخانهمحلهباقریه
@Bagheria_Neighborhood_Library
هدایت شده از کتابخانه محله باقریه
😊🦋 همراهان عزیز 😊🦋
شما عزیزان میتونید نظرات و پیشنهادات📝 خودتون در مورد کانال با آیدی زیر در میون بذارید 🙂
@S_Farahany
منتظر شنیدن نظرات شما عزیزان هستیم😍
#کتابخانه_محله_باقریه
@Bagheria_Neighborhood_Library
#وقتیاقاجاندستگیرشد
📖 درلحن شوخ و سرخوشانه «وقتی آقاجان دستگیرشد»، یک جور دلتنگی نوجوانانه نهفته است؛ چراکه گسستی میان قهرمان اکثر داستانها با پیرامون خود و روابطشان با والدین شکل گرفته است.
❌ اگرچه نویسنده در داستان اول کتاب یعنی «وقتی آقاجان دستگیرشد»، به روایت طنزآلود زندگی یک خانواده در شب چهارشنبه سوری و دستگیری اشتباهی پدر خانواده به جرم فروش ترقه میپردازد، اما شاید امیریان با این قصه، سعی دارد با نسلی شوخی کند که جرمشان در قصههای قبلی عدم تفاهم با نسل جدید است.
🖋گزیدهای از کتاب
📋🖇 تاحالا شده جلوی کسی ازم تعریف کنی؟ آن موقع که با معدل بیست قبول می شدم، شد که یک بار محض رضای خدا برایم یک جایزه بخری؟ تاحالا شده یک دست لباس نو برایم بخری؟ کی صد تومان داده ای دستم داده ای تا به میل خودم خرج کنم؟ آرزو به دل مانده ام تو یک مهمانی و عروسی با سرو وضع مرتب ظاهر شوم. خانه مان پنجاه شصت میلیون می ارزد، اما هر کس که مرا می بیند فکر می کند از یک خانواده فقیر و دست تنگ هستم.
صفحه ۲۶
#کتابخانهمحلهباقریه
✅#موجوددرکتابخانه
@Bagheria_Neighborhood_Library
http://farzaneganqom.ir/hschool/#/Frame/0/1/aHR0cHM6Ly93d3cud2VidGhpbmtlci5uZXQvV0JVdGlsaXR5L3Nob3dGb3JtLmFzcHg%252Fb3A9YWRkJmZvcm1JRD02MDc1NjAxNjc3MTE2Mjc3NjE2Ng%253D%253D/6000
لینک فرم ثبت نام در کتابخانه ، خانه المپیاد قم برای المپیادی ها👆👆
#بینایی
🖇📘 کتاب بینایی، در حقیقت ماجرای دیگریست برای ساکنان شهری که رمان "کوری" در آن اتفاق افتاده بود. رمان کوری هجویهای بر ضد حکومتهای به ظاهر دموکرات اما از ته دل مستبد و دیکتاتور تمام است.
📖 ژوزه ساراماگو، داستان را از یک روز بارانی در یک حوزهی اخذ رأی شهری شروع میکند. در همان شهری که واقعهی کوری رخداده بود، بار دیگر شخصیتها ظاهر میشوند و رمان بینایی با متن زیر آغاز میگردد:
📚 بعدازظهر است و هنوز هیچکس برای دادن رأی به حوزه نیامده است. مسئولین حوزہ بانگرانی افراد خانوادہ خودرا به حوزہ فرا میخوانند، اما گویا کسی قصد رأی دادن ندارد، اما بهناگاه حوزه شلوغ میشود. مردم مصمم و شتابان به حوزهی رأیگیری میآیند و رأی خود را به صندوق میریزند.
فردای آن روز شمارش آرا آغاز میگردد. نتیجه باورنکردنی است. بیشتر مردم رأی سفید به داخل صندوق ریختهاند و احزاب تنها مقدار کمی از آرا را از آن خود کردهاند. رئیسجمهور و دولت انتخابات را باطل اعلام میکنند و دوبارہ فراخوان برای انتخابات مجدد میدهند. رئیس جمهور در تلویزیون ظاهر میشود و از مردم میخواهد سرنوشت خود را با رأی دادن رقم بزنند. انتخابات مجدد برگزار میشود، ولی این بار نتیجه بدتر است. تعداد رأیهای باطلهی سفید افزایش مییابد...
#کتابخانهمحلهباقریه
✅#موجوددرکتابخانه 📖
✅#موجوددراپلیکیشنکتابراه📱
@Bagheria_Neighborhood_Library
کتابخانه محله باقریه
#بینایی 🖇📘 کتاب بینایی، در حقیقت ماجرای دیگریست برای ساکنان شهری که رمان "کوری" در آن اتفاق افتاده
🖋گزیدهای از کتاب
آشفتگی و حیرت به همراه تمسخر و کنایه، تمام نقاط کشور را فرا گرفت.
شهرداریها در سایر نقاط کشور، انتخاباتی🗳🗳تقریباً عادی و بدون حادثه را پشت سر گذاشته بودند و اگرچه در بعضی مناطق، بدی وضع هوا، کمی تأخیر را موجب شده بود، با این حال
نتایج مثل همیشه و شامل آراء ممتنع فراوان و همیشگی به همراه رأیهای پوچ و سفیدی بود که معنای خاصی نداشت🤷♀
این شهرداریها، که حس خود برتر انگاری پایتخت، آنها را تحقیر کرده و جلو تمام کشور خرامیده بود که شفافترین الگوی مدنیّت انتخاباتی است،
حالا میتوانستند سیلی خورده را جواب بدهند و به غرور احمقانهی این آقایانی بخندند که فکر میکنند از دماغ فیل افتادهاند،
فقط برای این که برحسب تصادف در پایتخت زندگی میکنند.
به عبارت «این آقایان» که با حالت خاصّی از لبها تلفظ میشد و اگر نگوییم در هر حرف، دست کم از هر بخش آن حقارت نشت میکرد، به مردمی اشاره نداشت که تا ساعت چهار بعدازظهر در منزل مانده و سپس طوری که انگار فرمانی غیرقابل سرپیچی را دریافت کرده باشند برای رأی دادن مراجعه کرده بودند، بلکه به سمت دولت نشانه رفته بود که پیروزی قبل از موعد را سر داده بود، به احزابی گفته میشد که خود ...
#کتابخانهمحلهباقریه
@Bagheria_Neighborhood_Library