هدایت شده از پست ویژه💖
زان سوی بهار و زان سوی باران
زان سوی درخت و زان سوی جویبار
در دورترین فواصل هستی
نزدیک ترین مخاطب من باش
نه بانگ خروس هست و نه مهتاب
نه دمدمهٔ سپیده دم، اما
تو آینه دار روشنای صبح
در خلوت خالی شب من باش
#شفیعی_کدکنی
#به_یاد_او_که_رفت♥️
قبل ازآنکه وارد معرکه " #عشق" شوی،
وضوی " #اشک "بگیر ،
نماز " #درد " بخوان ،
که #توشه راه نیاز است، در این دیار
سرتاسر " #دلتنگی "و " #بغض".....
#سجاد_بیرامی
تلنگر🌸
چه بدانم ، چه ندانم ، شهدا می بینند
گاه در حال گناهم شهدا می بینند
بی تفاوت شدم و عین خیالم هم نیست
بوی نان میدهد آهم ، شهدا می بینند
غافلم که همه ی عمر گره خورده به هم
تیر شیطان و نگاهم شهدا می بینند
از خدا دور شدم ، دور خودم می چرخم
مدتی گم شده راهم ، شهدا می بینند
مدعی بودم و هستم که شهادت طلبم
با همین روی سیاهم ، شهدا می بینند
خیلی زود دید می شود
خوب باشیم،مثل شهدا
هدایت شده از پست ویژه💖
وصــاݪ:
•|♥~🌋|•
[عجبزعشـق
ڪههرکسیحڪایٺـی دارد
از این گـدازه ۍ آتشفشان در فـوراݩ...!↯•°]
#فاضل_نظـرۍ🔗
رک بگویم! از همه رنجیده ام!
از غریب و آشنا ترسیده ام
با مرام و معرفت بیگانه اند
من به هر سازی که شد رقصیده ام
در زمستانِِ سکوتم بارها
با نگاه سردتان لرزیده ام
سالها از بس که خوش بین بوده ام
هر کلاغی را کبوتر دیده ام
وزن احساس شما را بارها
با ترازوی خودم سنجیده ام
من شما را بارها و بارها
لا به لای هر دعا بخشیده ام
(فریدون مشیری)
🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🌾🍁🌾🌾🍁
🍂🍁🌾🍂🌾🍁🍂🌾🍁🍂🌾🍁🍂🌾🍁🍂
پشت خرمنهای گندم، لای بازوهای بید
آفتاب زرد، کمکم رو نهفت
بر سر گیسوی گندمزارها
بوسه بدرود تابستان شکفت
از تو بود ای چشمه جوشان تابستان گرم
گر به هرسو، خوشهها جوشید و خرمنها رسید
از تو بود
از گرمی آغوش تو ...
هر گلی خندید و هر برگی دمید...
این همه شهد و شکر از سینه پرشور توست
در دل ذرات هستی نور توست
مستی ما از طلایی خوشه انگور توست...
راستی را، بوسه تو، بوسه بدرود بود ؟
بسته شد آغوش تابستان ؟!
خدایا .. زود بود!
#فریدون_مشیری
🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁