#شام_غریبان
مراسم شام غریبان یاران امام حسین (ع) به همت مردم ولایت مدارمحله بان باباخان و داراب آباد برگزار شد
💥اطلاعیه مرکزعضویابی،گزینش واستخدام ارتش استان ایلام
🔸به اطلاع مردم شریف استان ایلام می رساند با استعانت از خداوند متعال و در راستای کمک به ایجاد اشتغال در استان این مرکزبا درنظر گرفتن واقعیتها ودر جهت تکمیل بخشی از نیازمندی سازمان در یگانهای تکاوری،کلاه سبزها، واکنش سریع،متحرک هجومی،رزمی، پشتیبانی و... در دو مقطع دانشگاه افسری امام علی(ع) و درجه داری اقدام به ثبت نام از داوطلبان واجدشرایط می نماید.
🔸شرایط ثبت نام مقطع دانشگاه افسری امام علی(ع):
🔴داشتن دیپلم در یکی از رشته های ریاضی و فیزیک یا علوم تجربی با معدل کل ۱۴ تمام و رشته های ادبیات و علوم انسانی و معارف اسلامی با معدل کل۱۶ تمام.توضیخ اینکه دانش آموزانی که در سال تحصیلی جدید در پایه دوازدهم مشغول به تحصیل خواهندشد در صورتیکه تا خرداد ماه سال ۱۴۰۴ موفق به ارائه دیپلم در یکی از رشته های اشاره شده با شرط معدل مصوب گردند مجاز به ثبتنام می باشند.
🔹حداقل سن ۱۷ وحداکثر۲۳سال تمام و درصورت انجام خدمت سربازی طول خدمت انجام شده به حداکثر سن داوطلب اضافه می گردد.
🔻شرایط ارفاق در شرط سن و معدل مقطع دانشگاه افسری همانند مقطع درجه داری می باشد.(توضیحات در بند۷-۸ و۹ زیر عنوان شده است)
✅مدارک مورد نیاز همانند مدارک درج شده در قسمت مقطع درجه داری به شرح زیر می باشد.(تنها تفاوت رنگ پوشه تشکیل پرونده مقطع افسری قرمز رنگ می باشد)
🔹شرایط ثبت نام درجه داری نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران ویژه آقایان:
شرایط اختصاصی برای داوطلبان:
۱_ داشتن مدرک تحصیلی دیپلم متوسطه در تمامی رشتهها
۲_داوطلبان مشغول به تحصیل در پایه دوازدهم باکارنامه قبولی پایه یازدهم و گواهی اشتغال به تحصیل پایه دوازدهم مجاز به ثبت ناممی باشند.(نهایتا تا دی ماه سال جاری مدرک دیپلم ارائه گردد)
۳_حداقل سن ۱۷ سال و حداکثر۲۳ سال تمام می باشد ضمناًدرصورت انجام سربازی طول مدت خدمت دوره ضرورت به حداکثرسن اضافه می گردد.
۴_دارندگان کارت معافیت پزشکی و داوطلبان مشمول خدمت سربازی که اضافه سنواتی داشته باشند حق ثبت نام ندارند.
۵_ تمامی داوطلبان واجدشرایط اعم ازمتاهل و مجرد مجاز به ثبت نام می باشند.
۶_فارغ التحصیلان دانشگاهی و دارندگان مدرک تحصیلی کاردانی و کارشناسی در صورت دارا بودن شرط سن وسایر شروط وبااخذ تعهد کتبی وبا مدرک تحصیلی دیپلم مجاز به ثبت نام می باشند
۷_دارندگان کارت بسیج فعال با نیم نمره ارفاق وبا معدل کل۱۲/۵۰ مجاز به ثبت نام می باشند(ارائه گواهی معتبر الزامی است)
۸_فرزندان نظامی با ۱ نمره ارفاق و بامعدل کل۱۲ مجاز به ثبت نام می باشند (ارائه گواهی معتبر الزامی است)
۹_فرزندان شاهد،جانباز و آزاده از افتاده کلی از شرط سن و معدل معاف می باشند(ارائه گواهی معتبر الزامی است)
مدارک مورد نیاز
۱_چهارقطعه عکس ۴ ×۳ پشت نویسی شده
۲_اصل و یک برگ روگرفت (فتوکپی) مدرک دیپلم متوسطه یا کارنامه پایه یازدهم برای دانش آموزان مشغول به تحصیل در پایه دوازدهم در تمامی رشته ها.
۳_ اصل و یک برگ روگرفت (فتوکپی)کارت پایان خدمت ( برای داوطلبانی که خدمت سربازی را انجام داده اند )
۴_ ارائه روگرفت و اصل گواهی اشتغال به خدمت سربازی در صورت نداشتن غیبت سنواتی ( جهت سربازان وظیفه )
۵_ ارائه روگرفت و اصل دفترچه اعزام به خدمت بدون مهر غیبت سنواتی هنگام ثبت نام جهت داوطلبان مشمول.
۶_ ارائه اصل و یک سری روگرفت (فتوکپی) از تمام صفحات شناسنامه داوطلب.
۷_ ارائه اصل و یک برگ روگرفت کارت ملی داوطلب.
۸_ پوشه سبز وگیره جهت تشکیل پرونده
۹_ ارائه روگرفت صفحه اول شناسنامه پدر و مادر و برادرها و خواهرها،پدربزرگها و مادر بزرگها چه درقید حیات چه فوت شده.
۱۰- جهت رفع ابهام سوالات خود رابه آیدی @Shabani_J در تلگرام یا روبیکا ارسال نمائید.
۱۱_جهت اطلاع از ادامه مراحل فرآیند گزینش و اعلام نتایج آزمون به کانال مشاوران استخدام استان ایلام در تلگرام یا روبیکا با لینک @estekhdamilam بپیوندید.
۱۲_ ثبت نام بصورت حضوری ومدارک تحویلی به هیچ وجه مسترد نمی گردند
آدرس ومحل مراجعه:ایلام میدان معلم خیابان پیام انتهای کوچه پیام۴ تلفن تماس ۰۸۴۳۲۲۲۴۲۴۴
هدایت شده از هادیان بصیر
🇮🇷🇵🇸
﷽
📝 مخبر: تصمیمی به ضرر دولت بعدی نگرفتیم
🍃🌹🍃
🔹در #دولت_سیزدهم نهتنها تصمیمی که به ضرر دولت بعدی باشد گرفته نشده، بلکه تلاش شده حتما تصمیمات گرفتهشده در راستای کمک به رئیسجمهور منتخب و دولت آینده باشد.
🔸اعضای دولت و شورای مشاورین برای کمک به دولت جدید آمادهاند.
#دولت_مردم | #روشنگری
✨هادیان بصیر✨
🆔sapp.ir/hadianebasir1
🆔eitaa.com/hadianebasir
🆔rubika.ir/hadianebasir1
31 تیرماه سی و پنجنمین سالگرد شهادت عبدالرحمن اقبالیان را گرامی میداریم🌷🌷🌷
نام و نام خانوادگی: رحمان اقبالیان
نام پدر: علی پاشا
تاریخ تولد : ۱ آبان ماه ۱۳۴۷
محل تولد: قلعه جوق ملکشاهی
شغل : نظامی
وضعیت تأهل: مجرد
مسئولیت: فرمانده دسته
عضویت: پاسدار
تاریخ شهادت : ۳۱ تیرماه ۱۳۶۸
محل شهادت : صالح آباد
نام عملیات : –
مزار: گلزار شهدای صالح آباد
سن: ۲۱ سال
برای شادی روح تمام شهیدان صلوات🌷🌷🌷
حکایت عبدالله دیوونه
🌹اسمش عبدالله بود . .
تو شهر معروف بود به عبدالله دیوونه
همه میشناختنش!
مشکل ذهنی داشت
خانمش هم مثل خودش بود ... وضع مالی درست و حسابی نداشت
زوری خرج شکم خودش و خانمش رو میداد
تو شهر این آقا عبدالله دیوونه، یه هیئتی بود
هر هفته خونه یکی از خادمای هیئت بود
نمیدونم کجا و چطور ولی هرجا هیئت بود عبدالله دیوونه هم میومد . .
یه شب بعد هیئت مسئول هیئت اعلام کرد که هرکی میخواد هفته بعد هیئت خونه اش باشه بیاد اعلام کنه
دیدن عبدالله دیوونه رفت پیش مسئول هیئت
نمیتونست درست صحبت کنه
به زبون خودش میگفت . . . حسین حسین خونه ما💔
مسئول هیئت با خادما تعجب کرده بودن
گفتن آخه عبدالله تو خرج خودتو خانمت رو زوری میدی
هیئت تو خونه گرفتن کجا بود این وسط . . !'
عبدالله دیوونه ناراحت شد
به پهنای صورت اشک میریخت میگفت آقا ؛ حسین حسین خونه ما💔. .
خونه ما 💔💔
بعد کلی گریه و اصرار قبول کردن
حسین حسین خونه عبدالله باشه . .
اومد خونه
به خانمش گفت ، خانمش عصبانی شد گفت عبدالله تو پول یه چایی نداری
خونه هم که اجاره ست ... !!
چجوری حسین حسین خونه ما باشه
کتکش زد . .
گفت عبدالله من نمیدونم
تا هفته دیگه میری کار میکنی پول هیئت رو در میاری . .
واِلا خودتم میندازم بیرون از خونه
عبدالله قبول کرد
معروف بود تو شهر ، کسی کار بهش نمیداد هرجا میرفت قبول نمیکردن که
هی میگفت آقا حسین حسین قراره خونه ما باشه💔 . .
روز اول گذشت ، روز دوم گذشت ... تا روز آخر
خانمش گفت عبدالله وقتت تموم شد هیچی هم که پول نیاوردی
تا شب فقط وقت داری پول آوردی آوردی نیاوردی درو به رو خودت و هیئتیا باز نمی کنم . .
عبدالله دیوونه راه افتاد تو شهر هی گریه میکرد میگفت حسین حسین خونه ما💔💔💔
رفت ؛ از شهر خارج شد
بیرون از شهر یه آقایی رو دید
آقا سلام کرد گفت عبدالله کجا ؟ مگه قرار نبود حسین حسین خونه شما باشه ؟!
عبدالله دیوونه گریش گرفت
تعریف کرد برا اون آقا که چی شد و . . .
آقا بهش گفت برو پیش حاج اکبر تو بازار فرش فروشا
بگو یابن الحسن سلام رسوند گفت امانتی منو بهت بده ، بفروش خرج حسین حسین خونه رو بده💔
عبدالله خندش گرفت دوید به سمت بازار فرش فروشا
به هرکی میرسید میخندید میگفت حسین حسین خونه ما . . خونه ما💔
رسید به مغازه حاج اکبر
گفت یابن الحسن سلام رسوند گفت امانتی منو بده !
حاج اکبر برق از سرش پرید عبدالله دیوونه رو میشناخت
گریش گرفت چشمای عبدالله رو بوسید عبدالله ... !!!
امانتی یابن الحسن رو داد بهش
رفت تو بازار فروخت با پولش میشد خرج ۱۰۰ تا حسین حسین دیگه رو هم داد . .
با خنده دوید سمت خونه نمیدونم گریه میکرد ، میخندید میگفت حسین حسین خونه ما 💔
رسید به خونه شب شده بود . .
دید خادمای هیئت خونه رو آماده کردن
خانم عبدالله رفت چایی و شیرینی گرفت
چه هیئتی شد اون شب 💔
آره یابن الحسن خرج هیئت اون شب خونه عبدالله دیوونه رو داد🚶🏻♂
عبدالله خودش که متوجه نشد
ولی دیگه عبدالله دیوونه نبود ، خیلی خوب صحبت میکرد
آخه یابن الحسن رو دیده بود💔😍
میخوام بگم حسین تو حواست به عبدالله بود
حواست بود خرج هیئتت رو نداره
اینجوری هواشو داشتی
آقا حتما حواست هست نوکرات دلشون برات تنگه💔 ...
*میشه یه شب حسین حسین بین الحرمین باشه؟!*🚶🏿♂
میشه درد منم دوا کنی بیام حرم💔😔
یا امام حسین خیلی ها دلشون میخواد بیان کربلا اما......ندارند خودت مثل عبدالله دیوونه براشون درست کن...بحق مادرت .
💔😭😭
هر کس خوند ودلش شکست برا فرج امام زمان عج دعا
💢 یکم مردادماه، مصادف با شهادت شهید هستهای کشور داریوش رضایینژاد گرامی باد
🔹دانشمند هسته ای داریوش رضایینژاد (متولد ۱۳۵۵ در آبدانان استان ایلام)
موفق به طراحی و ساخت یک نوع مقاومت الکترونیکی بعنوان بار با اندوکتاس کوچک برای یک مولد ضربه با ولتاژ بالا و همچنین طراحی، ساخت و آزمایش یک سوییچ انفجاری بسته شونده با کاربرد زیرساخت های هسته ای شده بود و به همین خاطر از طرف مثلث شوم ترور (آمریکا، اسرائیل و انگلیس) در لیست ترور شوندگان قرار گرفت
ایشان در یکم مرداد ۱۳۹۰ و در سن ۳۵ سالگی به ضرب گلوله در مقابل منزلش و در برابر چشمان همسر و دختر خردسالش مورد سوءقصد دو موتورسوار قرار گرفت و به شهادت رسید.
╔⊰⊱ ⃟🔸════⊰⊱╗
@hoseynieh_ilam
╚⊰⊱════⊰⊱ ⃟🔸╝
10.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#آرشیو
🎥اقدام عجیب و متفاوت چند طلبه جوان در سواحل شمال
ببینید این طلبه ها چگونه با برنامه های شاد فضای سواحل رو سالم سازی میکنند.
کاش همه ی طلاب و روحانیون و بسیجی ها به ویژه در ایام تابستان که سواحل شمال مملو از جمعیت هست با این چنین برنامه هایی مانع از جولان ولنگاران بشن
#به_مهمترین_کانال_خبری_درایتا_بپیوندید👇
https://eitaa.com/joinchat/1402012463C21989c928f
هدایت شده از هادیان بصیر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷🇵🇸
﷽
🎥 پزشکیان: به همه می گوییم در تشکیل کابینه کمک کنند اما آدمهای خودشان را معرفی می کنند | نمی دانم باید چه کار کنیم
🔸آقای پزشکیان: قدم اول این است که کابینهای که وفاق ملی در آن نهفته است انتخاب کنیم.
#روشنگری | #جهاد_تبیین
✨هادیان بصیر✨
🆔sapp.ir/hadianebasir1
🆔eitaa.com/hadianebasir
🆔rubika.ir/hadianebasir1
💢حضور پزشک فوق تخصص جراحی اطفالِ موسسه خیریه محکم در بیمارستان رازی
🔹ویزیت و جراحی کودکان دارای ناهنجاری مادرزادی
🗓دکتر صلاح الدین دلشاد(فوق تخصص جراحی اطفال وسرپرست تیم پزشکی)
✅حوزه تخصص
🔷گوارش
🔷ارولوژی (کلیه ومجاری ادراری)
🔷دستگاه تناسلی
🗓 زمان ۴لغایت ۱۴مرداد ماه ۱۴۰۳
🕤ساعت:۱۶الی ۱۹
مکان:درمانگاه فوق تخصصی بیمارستان رازی
دریافت نوبت:
📞09918720030
7.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸افرادی که #اهل_نمازشب هستند، حتماً این کلیپ رو ببینند، تا با این ذکر بعد از نماز وتر پاداشی عظیم نصیب شان شود...
🏴_____________________
➬@Areffane
«#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج»
#داستانک
🍃یکی از هموطنان ایران یک سال در ایام محرم به انگلستان سفر کرده بود. یک روز که به منزل یکی از دوستان دعوت شده بود وقتی وارد حیاط منزل شد , با تعجب دید که آنجا نیز بساط دیگ و آتش و نذری امام حسین (ع) برپاست ، همه پیراهن مشکی بر تن کرده و شال عزا به گردن آویخته و عزادار حضرت سید الشهداء اباعبدالله الحسین (ع) هستند .
🍃در این میان متوجه یک زوج جوان که خیلی عاشقانه در مجلس امام حسین (ع) فعالیت می کردند ، شد و وقتی از حال آنها جویا شد ، متوجه شد که آن دو مسیحی بوده اند و مسلمان شده اند و هر دو پزشک هستند. مرد متخصص قلب و عروق و زن هم فوق تخصص زنان.
برایش جالب بود که در انگلستان ، مردم این طور عاشق اهل بیت (ع) باشند و مخصوصا دو پزشک مسیحی ، مسلمان شوند و با این شور و حال و با کمال تواضع در مجلس امام حسین (ع) نوکری کنند.
🍃کمی نزدیکتر رفت , با آن زن تازه مسلمان شروع به صحبت کردن نمود و از او پرسید که به چه علت مسلمان شده و علت این همه شور و هیجان و عشق و محبت چیست ؟
🍃او گفت : درست است ، شاید عادی نباشد ، اما من دلم ربوده شده ، عاشق شدم و این شور و حال هم که می بینی به خاطر محبت قلبی من است.
از او پرسید : دلربای تو کیست ؟ چه عشقی و چه محبتی ؟!
🍃پاسخ داد : من وقتی مسلمان شدم ، همه چیز این دین را پذیرفتم ، به خصوص این که به شوهرم خیلی اطمینان داشتم و می دانستم بی جهت به دین دیگری رو نمی آورد . نماز و روزه و تمام برنامه ها و اعمال اسلام را پذیرفتم و دیگر هیچ شکی نداشتم .
🍃فقط در یک چیز شک داشتم و هر چه می کردم دلم آرام نمی گرفت و آن مساله آخرین امام و منجی این دین مقدس بود که هرچه فکر می کردم برایم قابل هضم نبود که شخصی بیش از هزار سال عمر کرده باشد و باز در همان طراوت و جوانی ظهور کند واصلا پیر نشود.
🍃در همین سرگردانی به سر می بردم تا اینکه ایام حج رسید و ما هم رهسپار خانه خدا شدیم . شاید شما حج را به اندازه ما قدر ندانید. چون ما تازه مسلمانیم و برای یک تازه مسلمان خیلی جالب و دیدنی است که باشکوه ترین مظاهر دین جدیدش را از نزدیک ببیند.
🍃وقتی اولین بار خانه کعبه را دیدم ، به طوری متحول شدم که تا به آن موقع این طور منقلب نشده بودم . تمام وجودم می لرزید و بی اختیار اشک می ریختم و گریه می کردم .
🍃روز عرفه که به صحرای عرفات رفتیم ، تراکم جمعیت آن چنان بود که گویا قیامت برپا شده و مردم در صحرای محشر جمع شده بودند. ناگهان در آن شلوغی جمعیت متوجه شدم که کاروانم را گم کرده ام ، هوا خیلی گرم بود و من طاقت آن همه گرما را نداشتم ، سیل جمعیت مرا به این سو و آن سو می برد ،
🍃حیران و سرگردان ، کسی هم زبانم را نمی فهمید ، از دور چادرهایی را شبیه به چادرهای کاروان لندن می دیدم ، با سرعت به طرف آنها می رفتم ، ولی وقتی نزدیک می شدم متوجه می شدم که اشتباه کرده ام . خیلی خسته شدم ، واقعا نمی دانستم چه کنم . دیگر نزدیک غروب بود که گوشه ای نشستم و شروع کردم به گریه کردن ، گفتم : خدایا خودت به فریادم برس !
🍃در همین لحظه دیدم جوانی خوش سیما به طرف من می آید . جمعیت را کنار زد و به من رسید . چهره اش چنان جذاب و دلربا بود که تمام غم و ناراحتی خود را فراموش کردم .
🍃وقتی به من رسید با جملاتی شمرده و با لهجه انگلیسی فصیح به من گفت : « راه را گم کرده ای ؟ بیا تا من قافله ات را به تو نشان دهم . » او مرا راهنمایی کرد و چند قدمی بر نداشته بودیم که با چشم خود «کاروان لندن » را دیدم ! خیلی تعجب کردم که به این زودی مرا به کاروانم رسانده است . از او حسابی تشکر کردم و موقع خداحافظی به من گفت :
🍃« به شوهرت سلام مرا برسان » . من بی اختیار پرسیدم : بگویم چه کسی سلام رسانده ؟ او گفت : « بگو آن آخرین امام و آن منجی آخرالزمان که تو در رمز و راز عمر بلندش سرگردانی ! من همانم که تو سرگشته او شده ای !» تا به خودم آمدم دیگر آن آقا را ندیدم وهر چه جستجو کردم ، پیدایش نکردم . آنجا بود که متوجه شدم امام زمان عزیزم را ملاقات کرده ام و به این وسیله طول عمر حضرت نیز برایم یقینی شد.
🔎از آن سال به بعد ایام محرم ، روز عرفه ، نیمه شعبان و یا هر مناسبت دیگری که می آید من و شوهرم عاشقانه و به عشق آن حضرت خدمتش را می کنیم و آرزوی ما دیدن دوباره اوست .
✍️ کتاب ملاقات با امام زمان در عصر حاضر -ابوالفضل سبزی