شك ندارم که حسین هم با دعاے مادرش
صاحب کرب وبلا، ارباب عالم مےشود
صلی الله علیک یا مولای
یااباعبدالله الحسین (ع)
و صلیاللهعلیکیا مولاتی
یا فاطمه الزهرا(س)🖤
#فاطمیه
شب تون فاطمی ✨
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
مولاجانم
🌱ای ابر دل گرفته ی بی آسمان بیا
باران بی ملاحظه ی ناگهان بیا...
🌱چشمت بلای جان و تو از جان عزیزتر
ای جان فدای چشم تو با قصد جان بیا...
تعجیل در فرج مولایمان صلوات🌷
🌤اللهم عجل لولیک الفرج 🤲
.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خُورشیـــ☀️ــد بٰا اجٰازه؎ ،
رویَت طُلـــــوع ڪَرد۔۔۔
قَلبـــᰔــم سَـــــلٰام گفتُ،
و تَپیدن شُـــــروع ڪَرد۔۔!
«آقـــــآ؎ مهربـــــآن۔۔𔘓» غَزلهـــــآ؎ مَن سَلٰام۔۔۔
بایـــَــد ڪِہ در بــــَـرابــَـــر اسمَت ،
رُڪوع ڪَرد۔۔✤
﴿السّـــلٰام؏َـلیک یٰا أباصــــٰـالح المَهد؎💚﴾
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
سلاممےڪنمازدورومطمئنهستم
پسازسلامدراینسینہغمنمےماند
بدمقبولولےاینامیدرادارم
ڪهحسرتحرمٺبردلمنمےماند(:
صبحتون حسینی ♥️🍃
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#یـٰااَبوتراب
دوستدارمباعلیهمسایهباشمتاابد
درنجــفگممیشوم دیگرمراپیدامکن
#یکشنبه_های_علوی💚
چقدر دلمون پر کشید برای خانه ی پدری ...برای ایوان نجف ..برای به آغوش کشیدن انگورهای ضریح مولا جان مون 🕊💔🥺
اللهم ارزقنا.. 🤲
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 حتماببینید 👌👌👌
تنها قشری که میگن ما رو از بهشت برگردونید به دنیا!
#استاد_رفیعی
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
شهادت هدف نیـســت...
هدف اینه کـه عَلَم اسلام رو
بــه اسم #امـٰام_زمان «عج» بالا ببریــد
حالا اگـه وسط این راه شهـید شـدید
فدای سرِ اسلـٰام!
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی🕊
هدیه به روح مطهر شون صلوات 🌷
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
راه #شهادت بسته میشه ... 🥺❤️🩹
#شهید_محمدهادی_ذوالفقاری
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
🔗#داستان_تربیتی
✍خاطره ی حاج آقا قرائتی از فرزندشان
🔹بچهام کوچک بود، از من بیسکوییت خواست. گفتم: امروز میخرم. وقتی به خانه برگشتم فراموش کرده بودم. بچه دوید جلو و پرسید: بابا بیسکوییت کو؟ گفتم: یادم رفت. بچه تازه به زبان آمده بود، گفت: بابا بَده، بابا بَده.
🔹بچه را بغل کردم و گفتم: باباجان! دوستت دارم. گفت: بیسکوییت کو؟ دانستم که دوستی بدون عمل را بچه سهساله هم قبول ندارد!
چگونه ما میگوییم خدا و رسول و اهلبیت او را دوست داریم، ولی در عمل کوتاهی میکنیم؟!
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
شهیدمحمدامیرےمورنانے↯🌱
-خطاببہدخترش:💌
بھ لیلاے من بگوئید ڪہ پدرت براے تو وصیتی بس سنگین ڪرده ڪہ لیلا جان، دخترم از همین ڪودکی حجابی براے خودت درست ڪن و در آینده رعایت ڪن؛ حجابۍ ڪہ خدا گفته و فاطمہزهرا(س) دوست مےدارد، مبادا حجاب را در سر ڪردن یڪ چادر خلاصه ڪنے!💔
#چادرانه🦋
#حجاب_وصیت_شهدا
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
•••
قصہ از همون جایۍ شروع شد که رفیق
شدیم تـو روضہ ت ✨
سر بند رو سر همدیگہ بستیمو شدیم عبد فاطمه ات :)
#رفاقت_تاشهادت
#فاطمیه
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
...
🔆اندکی تامل❗️
#در_فضای_مجازی_سرباز_امام_زمان_باشیم
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
سوالی که پیش میاد ...
آیا اگر الان حضرت زهرا(س) در فضای مجازی فعالیت می داشتند عکس خودشون را در دید عموم میگذاشتند؟!
#الگوی_ما_مادرمون
_حضرت_فاطمه_است
#حیای_مجازی_داشته_باشیم
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
باند پرواز 🕊
#دلنوشته #صبرانه_ای_از_عشق #قسمت_صد ✍میگفت ؛ در دلِ تاریکیهای شب و تَحَیُّرها و سرگردانیهایت
#دلنوشته
#صبرانه_ای_از_عشق
#قسمت_صد_و_یکم
✍ این حالت روبه رو شدن با خودم رادوست دارم ؛ و اینکه هر اتفاقی
بخشی از من است که با آن روبهرو
میشوم، چه قدر خوب است که از
خودم سبقت بگیرم ؛ این زیباییِ
کشفِ حوادث؛دقیقا بر تمام
باطن های وجودی ام تطابق
میکند و نسبت هر حادثه به
حسب نیازِمن است و تطابقها
هم به نسبت نیازِمن است ..
نیازِبقیه نیز نیاز و درد من میشود
اینجاست که یک نگاه شکل میگیرد
و آن #نگاهِ_ابا_عبدلله است ..
چند وقتی بود که حسام،یکی از قدیمی های شهر که کارش فروش مواد بود،با باربد ارتباط گرفته بود،یعنی اوضاع فروشنده ها بادستگيري بزرگ وبه قولی گنده فروش شهر،جوری رقم خورده بود که همه محتاط شده بودند،باربد هم سعی میکرد مایحتاج مصرفی خودش را از قدیمی های محل تهیه کند،به همین خاطر چندباري که از حسام،جنس گرفت،حسام اورا دعوت به خانه میکرد و باهم مراوده میکردند،در موردش هیچ چیزی نمی دانستم،فقط فهمیدم که پدر و مادر آواز مصرف وفروش اوباخبرند و یک جورهایی هوایش را داشتند!!!باربد با پدرش خوش و بش میکرد وبعد آنها میرفتند به اتاق دیگری مي نشستند!خانه ای که در آن ساکن بودند ،خون بهای برادر مرحومش بود و یک خواهرداشت که ازدواج کرده بودوسرزندگي اش بود،خلاصه او اينهارابعدها برای من تعریف کرد ولی آن موقع چیز خاصی در موردشان نميدانستم!حالا باز رفیق مجرد پایه،که او هم شب نشین و بود وقلندرصفت،باربد از غروب میرفت و صبح هوا که روشن میشد ،می آمد!اینکه بچه ها مرتب سراغ پدرشان را می گرفتند به کنار،خود من بیشتر استرس و اضطراب داشتم وخیلی عصبی شده بودم،تاجایی که گاهی من ازفشارعصبي،دست روی بچه های طفل معصوم بلند میکردم،بعد پشیمان می شدم ودر آغوش ميکشيدمشان!کارتربيتي برخلاف میلم داشت غلط پیش می رفت ونميتوانستم با خودم کناربيايم!ميدانيداين بازهم دلیل نمی شد که خطاکنم و بچه هاراتنبيه بدنی کنم،اما امان از جهالت!آرامش نداشتم واز طرفی خرج خانه راسياوش می داد ونگار که مشغول کار بود،و مامان راضیه این سه نفر خرج خانه ولباس و مدرسه را می دادند و خانواده ی من در جریان نبودند و باربد هیچ وقت اجازه نميدادکه آنها کمک کنند،از طرفی همه چیز به ظاهر عالی بود وکمبودي دیده نميشد!نگار برسام را از سال هفتم فرستادغيرانتفاعي تا در مدرسه های دیگر مسيرخطايي برایش مهیا نشود،البته برسام دغدغه اش درس بود و سمت هیچ دوستی نميرفت!انگارفهميده بود که دوست میتواند مسیر زندگی را عوض وبعد به نابودی بکشاند،باربد اجازه نميدادمن برای سرکشی به مدرسه بروم و مامان راضیه ونگار مدرسه میرفتند وبعد به من ارجاع می دادند،چاره ای نبود،دوست نداشت،خودش هم يکباراول سال برای ثبت نام رفته بود!ظاهرباربد اصلا و ابدا به افراد معتاد نمی خورد،به دلیل اینکه بسیار رسیدگی میشد چه از طرف خودش،چه از طرف من!حالا روزی نبود که دوست وفامیل من تماس بگیرند ویا پیام بدهند که باربد باصدای بلند باندهايش و صدای رپر ها که از سروصدای ماشینش ميزد بیرون،شاکی بودند و گاهی ميگفتندکه سرنشین ماشین کس دیگری است و مگر باربد ماشین را فروخته؟خب،باید رفع و رجوع میکردم!وقتی خانه آمد به او گفتم و او هم به روی خودش نیاورد ولی عصبی شده بود وبرای هرچيزبهانه می آورد! دیگر هرشب پای پنجره از طبقه هشتم پایین را نگاه میکردم وبه عابرین وماشينها خیره میشدم!زندگی عادی و معمولی مردم،برایم آرزویی دست نیافتنی شده بود!دیگر داشت یادم میرفت چنین چیزی هم وجود دارد؟! آنقدر غرق افکارم میشدم که کودکانم ،مرا به خود می آوردند و باید میرفتم برایشان وقت ميگذاشتم! گاهی پای ماهواره،گاهی کارتون،گاهی کتاب،گاهی مهمانی!اما بدون مرد!بدون پدرخانواده!يعني وقتی نگاه میکردم جای خالی همسرم را درخانه ويامهماني خالی می دیدم،هرچه آه و نفرین بود،نثار مواد ودود و رفیق و..ميکردم!حواسم راداده بودم به درس و مشق بچه ها و صبوری ميکردم!تاگذشت و یک شب،باربد بی حوصله به خانه آمد،رفته بود گازفندک بگیرد،این گازفندک وفويل وفندکهاي اتمی و..چیزهایی بودند که از مخارج جانبی مصرفش بودند،به همین دلیل دیروقت بود و دختر و پسر کوچکم بيداربودندوبرسام خانه ی مامان راضیه بود،باربدگفت که بچه هارابخوابان وبعدبيا پیش من و برایم کافی درست کن،حوصله نداشتم،خسته بودم ولی باز برای دلخوشی خودم ورابطه مان،چشمی گفتم و راهی اتاق شدم،دخترم آب میخواست،آمدم که آب ببرم،دیدم با پیک نیک در بالکن کنار پرده آشپزخانه مشغول پر کردن است!به اواخطاردادم که کارش خطرناک است وبا گاز فندک که نمیشود پیک نیک پرکرد!میخواست کار جدیدی که چند وقتی بود یادگرفته است،را اجراکند!درست کردن پايپ! ابزارحبابي شکل که برای کشیدن شیشه ازآن استفاده میکنند!چون حساس ونازک بود،سریع می شکست وآن را با نی شربت روی شعله ی قوی حرارت میدهند وبعد داخلش فوت وبعد حباب گردی درست میشد وبالايش سوراخ ميشدوآماده میشد! تا رفتم براي بچه ها قصه
باند پرواز 🕊
#دلنوشته #صبرانه_ای_از_عشق #قسمت_صد_و_یکم ✍ این حالت روبه رو شدن با خودم رادوست دارم ؛ و اینکه هر
بگويم،صدای مهیبی شنیدم وناله ی باربد که کجایی بيا!
ادامه دارد...
❌کپی به هیچ وجه جایز نیست ❌
باند پرواز 🕊
#دلنوشته #صبرانه_ای_از_عشق #قسمت_صد_و_یکم ✍ این حالت روبه رو شدن با خودم رادوست دارم ؛ و اینکه هر
دوستان بزرگوارم اگر کسی مایل هست پارت های داستان شبانه مون را از ابتدا و یک جا بخونه
به آیدی خادم کانال پیام بدهد 👇
@Mohebolhosainam
بزرگواران
لطفا نظرات و پیشنهادات تون را درباره مطالب کانال و یا داستان شبانه مون در ناشناس مون ارسال بفرمایید
https://harfeto.timefriend.net/16839138673523
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام عزیزم،منم دوباره
نگی فلانی، وفا نداره...
تو که تو صحنت، برو و بیا هست
تو اون شلوغی، برا ما جا هست...؟
صلی الله علیک یا مولای
یااباعبدالله الحسین (ع)
و صلیاللهعلیکیا مولاتی
یا فاطمه الزهرا(س)🖤
#فاطمیه
شب تون فاطمی ✨
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz