باند پرواز 🕊
#دلنوشته #صبرانه_ای_از_عشق #قسمت_صد_و_یازدهم ✍ در بخش ها و اندامهای روحم نبود یک موجود را حس می
#دلنوشته
#صبرانه_ای_از_عشق
#قسمت_صد_و_دوازدهم
✍ مــیگفت ســعی کــنید از ته دل بــرای اون
حسهای قشنگی که توی وجودتون ریشـه
کرده و با هر بار توجــه کـردن بهش تمــام
روحتـون رو تصرف میکنه و گوش و چشم
رو شیفتهیقدمزدندرنواهای خاطره انگیزِ
او و نسیمهای مسیرِ او میکنه،انگشت ها
رو بی قــرارِ دست کشــیدن به دیواره های
حرم و لمس ضریحمیکنه،همونحسهای
نابیکه ازشون اشکهایقشنگ میسازید،
با تمام وجود بایک حالتِخوشینفَسِتون
روسینهحبسکنید و چشماتونرو ببندید و
یه لبخندبزنید و اون قطره اشکی که فرش
ملائــک میــشه رو آروم روی گــونهها جاری
کنید، بایکباز دمآهستهبگیدخدایا شکرت
که مارو با غمهای امامحسین آشناکردی،
این حسهای قشنگ،حسهای مراقبه به
آدم میدهکهحواسشبه تولد امام حسین
وجودش باشه ، خدا اینجا ،خودش، آروم
آروم حضورشرو زیادمیکنه چونتو مراقب
اون حس های پاک درونت هستی و اون
حسها رو خرج هر وجودی نمیکنی ..🌑
#امام_حسین♥️
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
#السلام_علیک_یا_ابا_عبدلله
✨بعد از جریمه ی پلیس،باربد باسرعت مسیر را میرفت و طی میکرد وما از ترس سرعت وسبقتهايش،رنگی به رخ نداشتیم،مقداری گذشت واثرمخرّب مواد،داشت معلوم میشد،مرتب چشمانش بسته میشد ومن یادآور میشدم،نخواب!بیداري؟صورتتوآب بزن! که یهو عصبانی شد که چرامرتب تکرار میکنی ودیگر سکوت تلخی کردم به چند ثانیه نکشید که چشمانش بازوبسته میشد وبه شدت خوردوکشيده شدسمت شاگرد ماشین به گاردهای پلاستیکی کنار جاده وصداي گوش خراشی از خواب غفلت،او را پراند وباز هم دعواکه چرا صدایم نکرديد!خب!من به ثانیه نکشیده بود که تذکردادم وگوش نکرده بود!بیچاره بچه ها ازدلهره داشتند هلاک میشدند ومن سکوت کرده بودم تانگه داشت و نگاه می کردم ببينم چیزی شده یا نه،خدا رحم کرده بود!سرپیچ و...
ازاین دلهره ها اضطراب ها در زندگی ما فراوان بود ومن هرلحظه از یکی شان استقبال می کردم!
به هرحال آن سفرباسختي هایش تمام شد،آمدیم خانه و حالا تقریبا آذر آمده بود!راستش شاید این حرف من خیلی دوراز معنویت وياعقل باشد،اما من از این ماه آذر متنفرم ،آذری که در آن بیماری امیر عزیزم نمایان شد و به روی مرگ بغل وا کرد!حالاهم باربد داشت با آن دوست نابابش تا صبح وقت می گذراند اما گاهی هم خانه بود!
یک روز از اواسط ماه اذر۹۸،نیمه های شب دوستش تماس گرفت تا برای کاری پیش اوبرود،
او رفت و دلم جاده را داشت می بلعید،نگاهم به چراغ های تیر برق خیابان بود.ماشین مشکی اش داشت به جاده فخرفروشی میکرد ومن دلم میخواست برگردد ودرکنارم نفس بکشد اما چه ميشدکرد!اورفت و تصمیم گرفت عشق زندگی اش پشت پنجره ی آن خانه،مغموم و تنها چشم به راه بماند!نزدیک سپیده ی صبح خسته شدم واز کنار پنجره به تخت خالی از جای باربد پناه بردم ولی باز هم نتوانستم ورفتم سراغ بچهها،خوشخواب شان را دستی کشیدم و مطمئن شدم که سردشان نشود،کنار تختشان نشسته خوابم برد!خواب بودم که باصدای زنگ خانه از خواب پریدم،در را باز کردم و دیدم باربد عصبی وپکر است!هرچه پرسیدم چه شده وکجابودي ،چیزی نگفت و رفت سراغ مدارک ماشینش ،از خانه بیرون رفت ...خدایا تو به فریادم برس!
ساعتی بعد باربد با سیاوش به خانه آمد!سیاوش رفتارش عادی نبود و داشت مقدمه چینی میکرد که باربد گفت:ای بابا سیاوش بی خیال! اماسیاوش بیخیال نشدورفت توی اتاق ومراصدازد!اصلا لزومی نداشت برای من مقدمه چینی کند!من ته درد بودم و لطافت برایم نيازنبود😔امیر سام چسبیده بود به من وکنجکاوبود ولی سیاوش فکرميکردبچه آسیب میبیند ولی کاررا فقط بدترکرد ودر راهم بست!
حالا من از ترس عقب مييرفتم واومرتب میگفت هول نشو ...خانم، باربد تصادف کرده وازماشين چیزی نمانده😞
گفتم همين؟جاخورد!در را باز کردم و نگاهی به سرتاپای همسرم کردم مطمئن شدم سالم است ودیگر سکوت کردم!سیاوش باتعجب خیره نگاه میکرد وباربد گفت:سیاوش بی خیال !من تصادف کردم خانوم!
سیاوش رفت وبعد رفتنش باربدبابت حماقت محض سیاوش مرا شست و پهن کرد ومن بیچاره هااج و واج مانده بودم چه بگويم،
باربد حرف سنگینی زد ومنطورش این بود که چرا وبه چه دلیل در اتاق را بست وتو چراگذاشتي در راببندد!🤭
باز گیرکرده بودم بین احترام وسوءتفاهم!🥺
ادامه دارد...
❌کپی به هیچ وجه جایز نیست ❌
7.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سلام عزیزم...سلام برادر ..خوش اومدی به خونه ...
شب جمعه شب زیارتی ارباب و عطر حضور شهدای گمنام💔
#شب_جمعه_یادشهداباصلوات
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امشب گمان کنم نرود سمت کربلا
حالش بد است...
مادرمان روبه قبله است😭💔
صلی الله علیک یا مولای
یااباعبدالله الحسین (ع)
و صلیاللهعلیکیا مولاتی
یا فاطمه الزهرا(س)🖤
#فاطمیه
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
شب تون فاطمی ✨
راهتون حسینی ✨
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
Hossein Taheri - Mokhatabe Khas 2.mp3
3.73M
تمام احساسم
عشقو باتو میشناسم
ای مخاطب خاصم...
حسیییییین♥️
🎙#حسین_طاهری
بسیاااار زیبا و عاااالی ✅
رزق شب جمعه
تقدیم به عاشقان امام حسین جاااان
التماس دعا 🙏
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
مولاجانم..
ایعزیزدلزهرابهکجاخیمهزدی؟
زائرخیمۀسبزتبهکجاباشممن
جانآنمادرغمدیدهوبییاربیا
بهگرفتارِمیاندرودیواربیا...
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
.
سلام امام مهربانم✋🏻
لحظه ها رامتوسل به دعاییم بیا
سالیانی است که دلتنگ شماییم بیا
آسمان خواهش یک جرعه نگاهت دارد
نه که مافاطمه(س)هم چشم به راهت دارد
منتظران صبح جمعتون مهدوی 💚
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بہ رسم با ادبان احتـرام اضافہ ڪنیم
براے عـرض ارادٺ قیـام اضافہ ڪنیم
بہ سمٺ حضرٺ ارباب خم شویم همہ
بہ ذڪرصبح ڪمےهم سلام اضافہ ڪنیم
صبحتون حسینی♥️💫
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz