#حتمابخوانید 👌👌👌
🔸مرحومه معصومه بیگم خاتون آبادی مادر #شهیدبهشتی بودند. ایشان یکی از خاطرات جالب خود را در مورد فرزنش محمد حسین بهشتی این گونه تعریف می کند:
پدرم چون اولاد پسر نداشتند و من هم درس خوانده بودم، میگفتند که حوزه درس مرحوم #بحرالعلوم را یک دختر اداره میکرد. من هم میخواهم که این دختر در خانه باشد و به جای پسر پیش دستم، برایم بنویسد و برایم بخواند.
بعداً پدرم خوابی دیده بودند که از منزل آقای بهشتی از من #خواستگاری میکنند و از من اولادی به وجود میآید که عامالمنفعه میشود. در خواب به پدرم گفته بودند که عمرت آنقدرها کفاف نمیکند و پدرم در خواب به مادرم گفته بودند که از جانب خدا بنا شده است این دخترمان را شوهر بدهیم. به هر حال من شوهر کردم. پدرم منتظر بود که پسرم به دنیا بیاید. وقتی به دنیا آمد و یک ساله شد، پدرم از دنیا رفت.
پس از فوت پدرم شبی او را خواب دیدم که میگفت وقتی میخواستم از دنیا بروم، چهارده معصوم دور تختم بودند تا روح را از بدنم برانند. چهارده معصوم روح مرا گرفتند و پیش پیغمبر بردند و من (مادر شهید مظلوم) گفتم که ما چه کار کنیم که پیش آنها از ما شفاعت بشود، گفتند این «آقای محمد» را خیلی محافظت کنید. این #باقیات_صالحات است. خیلی سفارش از این قبیل به من کرد.
بعد از فوت پدرش آن اندازهای که توانستم مواظبت کردم تا درسش را بخواند. قرآن را به بچهام یاد دادم. وقتی او را به مدرسه بردند، استعدادش را برای کلاس ششم تشخیص دادند.
خودم خیلی توجه به این بچه کردم. از اول که این بچه بهوجود آمد، قرآن زیاد میخواندم، بعد از وضع حمل هم قرآن میخواندم و هنگام شیر دادن طفل هم قرآن میخواندم.
همینطور که من میخواندم، بچه شیر میخورد. آن وقت این بچه خیلی علاقهمند شده بود به صوت قرآن. تا زمانی که پستان در دهان بچه بود، من قرآن میخواندم، وقتی پستانم از داخل دهانش بیرون میآمد و قرآن را نمیخواندم، بچه ناراحت میشد و با سرش اشاره میکرد که بخوان، یعنی به این اندازه علاقمند شده بود به قرآن. وقتی که بزرگتر شد، حواسم را برای مواظبت از او جمع کردم.
در دوران حاملگی خیلی مواظب بودم و نماز اول وقت میخواندم و به نامحرم نگاه نمیکردم. در خانه چهار تا برادر شوهر داشتم، اما هیچ وقت با اینها رو به رو نمیشدم.
خدا قسمت کرده بود که اتاق ما یک دستک (منبعآب) داشت که همه کارهایم را در آنجا انجام میدادم، خودم بودم توی اتاق و بچههایم که با نامحرم کار نداشته باشم. ایشان از پنج سالگی شروع به تحصیل کردند و با همین کتاب «پنجل هم» (عم جزء) که با حروف ابجد شروع میشد سرو کار داشت و من خودم درسش میدادم. البته یک معلم بود (خدا رحمتش کند) که پیش آن معلم هم میرفت و میگفت که من درس امروز را یاد گرفتم. درس فردا را بدهید، چنین حافظهای داشت. مثلاً وقتی پنج سالش بود دعای سحر را میخواند و «من بهائک» را پدرش به شعر در آورده بود که پشت سر پدربزرگ میخواند.
ادامه دارد ..
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
باند پرواز 🕊
#حتمابخوانید 👌👌👌 🔸مرحومه معصومه بیگم خاتون آبادی مادر #شهیدبهشتی بودند. ایشان یکی از خاطرات جالب خو
📎ادامه خاطرات مادر شهید بهشتی
🔹از ۱۷ سالگی که به حوزه قم رفت از اینجا برایش خرجی میفرستادیم. سالی دو بار بیشتر به اینجا نمیآمد و آن هم سه ماه تابستان بود. تا ۲۵ سالگی ازدواج نکرد. یکی از دفعاتی که به اصفهان آمده بود، گفت، «مادر! آقایان قم میخواهند مرا زن بدهند. میخواهم از اصفهان زن بگیرم که محرک من بشود که بیشتر به شما سر بزنم.» نوه عمویم را برایش خواستگاری کردم و بعد او به قم رفت. بعد هم سالی سه ماه میآمد اصفهان، زن و بچهاش را میآورد. سه تا بچه داشتند و خانمش سر علیرضا حامله بود که پدرش فوت کرد.
آن وقتی که میخواست ازدواج کند، گفت، «شما هر دختری را پسندیدی، من همان دختر را میگیرم. من نمیروم دختر نامحرم را ببینم.» چنین اخلاقی داشت. وقتی که میرفت مسجد سخنرانی کند، دستور داده بود که یک پرده بلند بگذارند که زنها به او نگاه نکنند و او هم چشمش به زنها نیفتد.
اینطور مردی بود و وقتی هم میخواستیم برایش زن بگیریم، میگفت شما دیدید کافی است و من میپسندم. من هم رفتم و این دختر را دیدم و گفتم، «خوب است، بد نیست.» و رفتیم خواستگاری، محمد آقا گفت تا صیغه نشود من نگاه نمیکنم. روزی که صیغه را خواندند و گفتند، «بروید داماد را بیاورید.» گفت، «محارم من اینجا باشند تا من بیایم.» و عمههایش، خالههایش و خواهرانش آمدند تا او هم آمد. محمدآقا گفت که محارم من دور من باشند تا بیایم عروس را ببینم و بعداً آمد روی صندلی، پیش عروس نشست و بعد گفت، «دست مادرم درد نکند با این عروسی که انتخاب کرد.» و من هم گفتم که الهی آن قدر زنش را دوست بدارد که اصلاً به یاد من نباشد. ولی ایشان همان قدر به من علاقه داشت که به زن خودش. خیلی صفات خوب و اخلاق عالی داشت. مثلاً بچه که بود بچههای همقدش، بچههای خاله و عمهاش که همقدش بودند، میگفتند بیا بازی کنیم، ولی او نمیرفت و بیشتر به قرآن و احادیث علاقه داشت و میگفت که قرآن و علم را به من یاد بدهید. حواسش اصلاً به بازی نبود. بچهای نبود که به فکر بازی باشد.
او در گرانبهایی بود که به راه خدا نثار شد.
ادامه دارد ..
#شهیددکتربهشتی
.
باند پرواز 🕊
📎ادامه خاطرات مادر شهید بهشتی 🔹از ۱۷ سالگی که به حوزه قم رفت از اینجا برایش خرجی میفرستادیم. سالی
خدا را شکر میکنم که شهیدی داشتم در راه خدا و در راهی که آقای خمینی برگزید. از شهادتش تا چهل روز خبر نداشتم. خواهرش پنهان میکرد. رادیو و تلویزیون را از جلوی من برداشته بودند.
مرامش این بود که هفتهای یک بار به من تلفن بزند یا صبح یا ظهر و من از دخترم میپرسیدم، «مادرجان! چرا داداشت تلفن نمیزند؟» میگفت، «رفتهاند استراحت و مسافرتند.» میگفتم، «حتماً به دستور آقای خمینی به جایی رفته که تلفن نمیزند.» روز عید رفته بودم وضو بگیرم و نماز و قرآن بخوانم. روز اول ماه شوال بود. به بچهها گفتم، «پسر من در میان این ۷۲ تن بود، چون که نمیشد که یک ماه بگذرد و تلفن به من نزند. بچه من هم داخل این شهیدان بوده، شما میخواهید به من نگویید.» یکدفعه دیدم خانه را سکوت فرا گرفت. دکترها هم میگفتند که بگذارید خودشان بفهمند.
بعداً هم که فهمیدم یک مقدار بیتابی کردم و گفتم، «خدایا» به من صبر بده و ایمان مرا نگیر.
حالا که بچه من رفت، ایمان باقی بماند.»
و خدا هم صبر داد..❤️🩹
#شهیددکتربهشتی
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
هدیه به روح مطهر شهید مظلوم دکتر بهشتی و مادر بزرگوار متدینه شون
فاتحه و صلوات 🌷
من شهيد بهشتي را يك فرد مجتهد, متدين, علاقمند به ملت, علاقمند به اسلام و بدرد بخور براي جامعه خودمان مي دانستم. بهشتي يك فرد نبود بهشتي يك ملت بود يراي ملت ما. من بيشتر از بيست سال است آقاي بهشتي را مي شناسم و در اين مدت حتي نديدم يك كلمه از كسي غيبت كند. بهشتي مظلوم زيست و مظلوم مرد و خار چشم دشمنان اسلام بود.
-آیت الله خامنه ای
#شهیددکتربهشتی
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
ما استراحت نخواهیم کرد
این انقلاب و این جامعه آنقدر کار درش هست که دیگر استراحت بی استراحت!
آنقدر کار هست که می توان انجام داد
بی آنکه هیچ پست و سمت و حکم و ابلاغی در کار باشد.
#شهیدبهشتی
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
باند پرواز 🕊
ما استراحت نخواهیم کرد این انقلاب و این جامعه آنقدر کار درش هست که دیگر استراحت بی استراحت! آنقدر کا
کاش مسئولین و به ویژه نماینده هایی که با رای دیروز مردم منتخب شدند هم مرام و منش و تفکر شهید بهشتی را به عنوان یک خادم واقعی به اسلام و انقلاب و مردم الگوی خودشون قرار بدن و واقعا دلسوزانه به مردم خدمت کنن و جوگیر پشت میز نشینی و صندلی و جایگاه شون نشندو یادشون نره که اگه این مردم نبودند و رای همین مردم مظلوم نبود اون ها هم در این مقام نبودند 👌
مردمی که با وجود گلايه ها و سختی ها پای آبروی کشورشون ایستادند!
واقعا حق این مردم دلسوز
مسئولینی امثال شهید بهشتی است
.
روحش شاد یادش پر رهرو🌷🌷
🔹مردم یک عده ای رو با همین انگشتها بزرگ میکنن ولی متاسفانه چنان مغرور میشن که کم کم روحیه تکبر و غرور طاغوتی میگیرن .
ولی نمی دونن که مردم میتونن دوباره با همین انگشت ها طورمارشون رو بپیچونن . و این قصه همچنان ادامه دارد...
#انتخابات
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
💢تشکر از ملت ایران که به خاطر خون شهدا رای دادند ...🙏
#ایران_قوی
#انتخابات
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دلم خوش بود امسال رو دیگه میام
آقا
سال داره تموم میشه ...😭
#دلتنگ_حرمتم❤️🩹
صلیاللهعلیکیا اباعبدالله
مهربون اربابم ♥️حسین(ع)
💫شبتون و عاقبتتون حسینی 💫
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
از کیسهی شب دوست به هرکس صلهای داد
دلتنگ شدن سهم من از این شب تار است...
#دلتنگ_آغوش_حرمتم ❤️🩹
#حسیـن_جـان
.
مولایمن
🍂دلم برای تو تنگ است ای سرا پا خوب
دلم برای تو تنگ است مثل تنگ غروب...
🍂چه لحظههای غریبی که بی تو میگذرند
چه روزگار عجیبیست بیتو ای محبوب...
#العجلمولایغریبم
تعجیل در فرج مولایمان صلوات🌷
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
شبتونمهدوی
التماس دعا 🤲
.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چه دمی می شود آن دم که شود رؤیتِ تو
که به پایان برسد ظلم شبِ غیبت تو
ای خوش آن دم که رسد رایحهی نابِ وصال
به مشامم برسد عطر خوش قامتِ تو
منتظران صبحتون مهدوی 💚✨
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
چشم خود را باز کردم ،ابتدا گفتم حسین
با زبانِ اشکهای بیصدا ، گفتم حسین
یاد تو شرط قبولی نمازم بوده است
در قنوت خویش قبل از ربنا ، گفتم حسین...
صبحتون حسینی ♥️
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
🔷یا الله یا زهرا سلام الله علیها🔷
🔆بخـــــوان #جوشن_کبیر #فراز۵۲
🌼 به نیت رفع موانع ظهور و تعجیل در فرج مولا صاحب العصر و الزمان
🌷سُبْحانَکَ یَا لَاإِلٰهَ إِلّا أَنْتَ ، الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، خَلِّصْنا مِنَ النَّارِ یَا رَبِّ .🌷
🌹وَقُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ ۚ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا
و بگو: «حق آمد، و باطل نابود شد؛ یقیناً باطل نابود شدنی است!»
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
🤲 ما به « الله » اعتماد داریم 🤲
☆بِسْـمِ ٱللهِ ٱلْرَّحْمٰـنِ الْرَّحیـمْ☆
#چله_زیارت_عاشورا🌱
به نیابت از شهدا
"به نیت تعجیل در فرج حضرت ولی عصرعج"
#روز_هشتم
#بیست_دوم_شعبان_۱۴۴۵
#سیزدهم_اسفند_۱۴۰۲
به نیابت ازشهیدمدافع حرم
🌷مهدی صابری🌷
#سالروزشهادت
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج 🤲
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
باند پرواز 🕊
☆بِسْـمِ ٱللهِ ٱلْرَّحْمٰـنِ الْرَّحیـمْ☆ #چله_زیارت_عاشورا🌱 به نیابت از شهدا
#یادآوری⤴️
امروز هشتمین روز چله مون به نام 🌷شهیدمدافع حرم مهدی صابری🌷
زیارت عاشورا را میخونیم به نیت تعجیل در امر فرج 🤲
نیت می کنيم و
همه ی عبادات و ثواب کارهای خیر امروزمون
را به نیابت از این
شهید بزرگوار
به محضر امام زمان عج هدیه می کنیم 💕
.امروز سالروز شهادت این شهید بزرگوار هست
خواهشمندم صدگل صلوات هم به محضر شهید هدیه کنید 🙏
.
معرفی شهید🍃
مهدی صابری یکی از شهدای افغانستانی مدافع حرم بود. او فرمانده گروهان حضرت علی اکبر(ع) نیروی مخصوص تیپ فاطمیون که حالا لشکر شده است، بود. مهدی صابری بعد از شهادت به قم منتقل شد و در بهشت معصومه(س) این شهر به خاک سپرده شد. پیکر مطهر او بههمراه سه تن دیگر از شهدای فاطمیون که این روزها مقاومت آنان آوازهای جهانی پیدا کرده است، همزمان با ایام شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) تشییع شد.
از شعرها و دستنوشتههای شهید صابری و تکثر نام حضرت علیاکبر(ع) در آنها هم میتوان از عشق شهید مهدی صابری به جوان بنیهاشم سر در آورد. پدر او که حالا جور دیگری بخشی ناچیز از داغ دل حضرت حسین(ع) در شهادت جوانش را در سینه دارد، میگوید: «آقا مهدی، همیشه نام ایشان را با نام علیاکبر لیلا بر زبان جاری میکرد و به ایشان توسل عجیبی داشت. من از این روحیه او همیشه استقبال میکردم. فرمانده گروهان علیاکبر(ع) بود که شهید شد.» شهید صابری در حالی که بهعلت مجروح شدن از ناحیه پا، تل قرین را پایین میرفت، درست در روزهای فاطمیه یک نشانی بر پهلو و یکی بر گردنش نشانده شد و آسمانی شد.
#شهید_مهدی_صابری
#سالروزشهادت 🕊🥀
⭕به قدری دوستش داشت«داداش مهدی» صدایش میزد.
🔹همیشه از نظم مثال زدنی و هوش فوق العاده ی، مهدی میگفت.
🔸بعد از شهادت مهدی، همیشه سعی میکرد وقتی ایران هست به خانواده مهدی حتما سر بزند، وقتی به خانواده مهدی سر میزد، کارهایی که اگر مهدی بود انجام میداد، را سعی میکرد انجام بده...
🔸 یک دفعه، ظرف میشست
🔹یک دفعه، سفره پاک می کرد
و...
🔸 شهید #مهدی_صابری که #مصطفی_صدرزاده به این شدت به او علاقه مند بود، قطعا ویژگی های زیادی داشت که با شناخت آن ها می شود، راه را پیدا کرد.
🔹راه مصطفی صدر زاده ها و مهدی صابری ها و...
🔸راه اینکه، چکار باید کرد تا خدا خریدارمان شود؟
#شهید_مهدی_صابری
#سالروزشهادت 🕊🥀
اللهم عجل لولیک الفرج 🤲
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
💢خاطره ای ازآخرین یادداشت #شهیدمهدی_صابری
🔅سیدتعریف می کرد و می گفت داشتیم به منطقه عملیاتی اعزام می شدیم درراه یک نوار نوحه سینه زنی گذاشته بودم این نوار را با مهدی زیاد گوش کرده بودم و کاملا برامون تکراری بود. برای همه معمول اینه که وقتی یک نواری تکراری می شه دیگه اون حس و حال و اشتیاق اولیه برای گریه کردن به وجود نمی یاد خصوصا اینکه اون نوار مداحی "نوحه" باشه نه "روضه"
اما اونروز با روزهای دیگه فرق می کرد یک نواری که قبلا بیش از ده ها بار انرو گوش کرده بودیم در ماشین گذاشته بودم و به راهمون ادامه می دادیم همینکه داشتم رانندگی می کردم متوجه شدم مهدی به پهنای صورتش داره اشک می ریزه و گریه می کنه تو حال و هوای خودش بود بعد دیدم یک ورقه کاغذ برداشت و شروع کرد به نوشتن. در حال نوشتن بود که به مقصد رسیدیم و وقتی ماشین ترمز کرد مهدی هم سرش را از اون برگه بلند کرد و اون رو روی داشبورت ماشین گذاشت و رفتیم برای عملیات... بعد از عملیات ایندفعه تنها بسوی ماشین برگشتم چون مهدی آسمانی شده بود در حال روشن کردن ماشین بودم که یک دفعه دیدم برگه ای کف ماشین افتاده اون رو برداشتم و نگاهش کردم بله همون برگه ای بود که مهدی در حال نوشتن مطالبی روی اون بود آخرین نوشته آقا مهدی! قطعه شعری در وصف حضرت علی اکبر علیه السلام! مهدی عاشق حضرت علی اکبر(علیه السلام) بود وقتی ازش پرسیدم اسم گروهان ویژه خط شکنت رو چی بذاریم فوری گفت بگذارید گروهان حضرت علی اکبر(علیه السلام) حتی اسم هیات عزاداری محله اشون هم به اسم علی اکبر(ع) هست وقتی می خواست آقا رو صدا بزنه می گفت علی اکبر لیلا!
ابتدای شعرش هم همین رو گفته.
#حتمابخونید👌👌👌
🏴متن وصیت نامه شهید مهدی صابری
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨
یاعلی اکبرلیلا؛
عشقت میان سینه من پاگرفته / شکر خدا که چشم تو ما را گرفته
دریاب دل ها را تو با گوشه نگاهی / حالا که کار عاشقی بالا گرفته
عمریست آقاجان دلم از دست رفته / پایین پای مرقدت مأوا گرفته
گیسو کمند خوش قد و بالای ارباب / شش گوشه هم با نور تو معنا گرفته
از کودکی آواره روی تو هستم / دست دلم را حضرت زهرا گرفته
مانند جدت رحمة للعالمینی/حیف است دست خالی مرا را نبینی
⭕امروز 3 شنبه 5 اسفند 1393 مصادف با سالروز ولادت بانوی دمشق؛ عقیله بنی هاشم زینب کبری (س) دست به قلم شدم تا سیاه مشقی به نام "وصیت نامه" بنویسم.
خدایا!
خدای من ؛ خدای خوب و مهربانم...💞خیلی خیلی قشنگ تر و زیباتر از اون چیزی هستی که من با این سطح پائین معرفت و شناخت که اصلاً نداشته محسوب می شه ، فکر می کنم.
روسیاهم. روسیاهم که با 25 سال سن نتونستم تو رابطه ی عبد و معبودی اونجوری که باید و شاید وظیفه ی عبد رو به نحو شایسته و بایسته انجام بدم.💔
ازت ممنونم ؛ ممنونم که من رو انسان آفریدی ؛ انسانی مثلاً مسلمان و لایق شکر، فراوانتر محب امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه وآله السلام...
ممنونم که دوران حیاتم رو تو این بازه ی زمانی قرار دادی و هم توفیقات و افتخارات خیلی خیلی زیادی ؛ نمونه اش حب شهزاده علی اکبر (علیه السلام) عنایت کردی.🌿
الهی ؛ أنت رب الجلیل و أنا عبدک الذلیل... "خدایا ؛ من رو بپذیر"
برهمگان واضح و مبرهن است که وقتی شما مادر، پدر و خواهران عزیزم این دست نوشته را می خوانید من دیگر در بین شما نیستم!
می خوام کمی راحت تر و خودمانی تر بدون استرس و رودربایستی باهاتون صحبت کنم.🖇️
اول از همه شما پدر مهربونم؛
بابا، انصافاً به حالت غبطه می خورم. همیشه ازم جلوتر بودی. پدری رو در حقم تموم کردی و نشون دادی بهترین بابای دنیا هستی. 🥀دوستت دارم پدر. خدا می دونه لذت بخش تر از زمانی که دستت رو می بوسیدم و صورتم رو می بوسیدی تو عمرم نداشتم. و هیچ موقع از خودم بی نهایت متنفر نمی شدم الا وقتایی که دلت رو به درد می آوردم... منو ببخش بابا😔
مامان ، مامان ، مامان...
همین الآنش چقدر دلم برات تنگ شده! خدا می دونه. خیلی دوستت دارم. بیشتر از اون چیزی که فکر می کنی! قدرت رو ندونستم. حیف. تو دلم هزار تا حرف هست که تو این چند جمله و چند ورق جا نمی شن و اون حس و حالش رو هم نمی تونم با قلم برات توصیف کنم. مامان ؛ زیباترین موجود عمرم؛ قشنگ ترین کلمه عمرم؛ عشقم؛ نفسم ؛ همه وجودم ؛ دوستت دارم.❤️
و امّا........
روضه گوش دادم! مامان شما لباس مشکی تنم کردی و بردیم مجلس عزاداری! مدیونتم.
پدر شما لقمه حلال گذاشتی دهنم!ممنونتم...
روضه لب تشنه! روضه بدن ارباً اربا! روضه وداع! روضه گودال! روضه در! روضه پهلو! روضه سر بریده! همیشه هم آرزو داشتم این روضه ها همه به سرم بیان! خداکنه! یعنی می شه؟😭
رسیدن به سن 30 سال ؛ بعد از آقا علی اکبر(ع) برام ننگه! تن و بدن سالم داشتن بعد از آقا علی اکبر(ع) اصلاً نمی تونم تصور کنم! فرق سالم رو بعد از آقا علی اکبر(ع) نمی خوام! چقدر خوب می شه سر تو بدنم نداشته باشم چقدر جالب و رویایی و زیباست وقتی ارباب می آیند بالا سرم تن تکه تکه ام براشون آشنا باشه و با دیدن شباهت های تو بدن من و شهزاده علی اکبر(ع) یک کمی از اون غم و غصه بدن ارباً اربا تسلی پیدا کند! خدایا نگذار آرزو به دل بمیرم.🥺🥺
پدر و مادرم و خواهران گلم، صبر کنید. صبر صبر صبر!
خواهرای خوبم؛ *حجاب حجاب حجاب* !
مامان دوستت دارم
بابا دوستت دارم
...
بابا، مامان، سرتون رو جلوی ارباب و بی بی لیلا بالا بگیرین.
هزار تا مثل من نه که کل دنیا فدای یک نگاه ارباب به گل روی آقا علی اکبر (ع)💛
اینجوری تازه یک مقدار شبیه اهل بیت علیهم السلام شدید همتون.
براتون از خدا اجر جزیل و صبر جمیل می خوام.
یاعلی اکبر🍃
سلام من رو به همه آشنا و در و همسایه برسونید.
#شهید_مهدی_صابری
#سالروزشهادت 🕊🥀
اللهم عجل لولیک الفرج 🤲
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
35.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#حتماببینید 👌👌👌
امروز که در هشتمین روز از چله زیارت عاشورامون و در سالروز شهادت شهید مهدی صابری
مهمان این شهید علی اکبری عاشق ولایت و رهبری هستیم
دیدن مستند چند دقیقه ای از زندگی شون بسیار به جاست.👌
یادش گرامی راهش پر رهرو🌹
شادی روح مطهرشون صلوات 🌷
.#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz