eitaa logo
باند پرواز 🕊
1.1هزار دنبال‌کننده
9.4هزار عکس
4.7هزار ویدیو
23 فایل
چگونه دربند خاک بماند آنکه پروازآموخته است! اینجا باندپروازشماست وشهداپر پرواز🕊 خوش آمدید💐 کجا گل‌های پرپر می فروشند؟! شهادت را مکرّر می فروشند؟! دلم در حسـرت پرواز پوسید کجا بال کبوتر می فروشند ؟💔 خادم الشهدا @Mohebolhosainam @Am21mar
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📜 پوستر نوکر به راه و شیوۀ ارباب می رود😭 https://eitaa.com/BandeParvaz
1_1920084692.mp3
10.54M
پیشنهاد دانلود🌱 ⏯ احساسی 🍃 این سینه سرشار از درد و داغِ 🍃 صاحب عزامون شاهچراغِ 🎤 👌بسیار دلنشین 🏴 🏴 🏴 https://eitaa.com/BandeParvaz
↫دو‌ڪلـوم‌حـرفِ‌حسـاب↬ میگفت: خدانکنه حرف زدن و نگاه کردن بھ‌ نامحرم براتون عاد؎ شه پناھ‌ میبرم به خدا از روزی که گناه فرهنگ و عادت مردم بشه(:!' 'شھید حمید سیاهکالی مراد؎' https://eitaa.com/BandeParvaz
چه زود بود بهر تو سفر به سمت آخرت پرستوی پریده‌ام , بأیّ ذنبٍ قتلت ؟ 😭😭😭 🥀 https://eitaa.com/BandeParvaz
🚨 اگر آنجا عده‌ای و فریب خورده در گوشه‌ای به دور از چشم همه، بزدلانه، عمامه از سر روحانی‌ای پیرمرد در می‌آورند، اینجا هزاران برابر مردمانی عاشق و انقلاب، طلبه‌ی شهیدشان را برای تشییع بر سر می‌گذارند. https://eitaa.com/BandeParvaz
📸 اولین تصویر از شهید پلیس تکاور در ایرانشهر منتشر گردید 🔹 شهید مدافع وطن شب گذشته در ایرانشهر بر اثر درگیری با اشرار مسلح شهید و پیکر مطهرش بر اثر آتش سوزی خودرو آسیب شدیدی دید.😔 💐شادی ارواح طیبه شهدای امنیت اللهم صل علی محمدوآل محمدوعجل فرجهم https://eitaa.com/BandeParvaz
☑️ ⭐️ 🕊 شهید اسماعیل خانزاده ای دختر عزيزم! جگر گوشه بابا! خيال نكن من بيخيال تو بودم ✋🏻 بدان كه بابا تو را بی نهايت دوست داشت، اما چه كنم كه بر من تكليف بود و احساس مسؤولیت داشتم بابا لحظه ای از ياد تو غافل نخواهد شد و در همه مراحل زندگی به ياد تو خواهم بود ولی اگر دوست داری بابا هم از تو راضی و خوشحال شود حفظ و شعائر دينی است و اگر روزی حافظ قرآن شدی به ياد من هم باش و برای شادی روح من قرآن تلاوت كن؛ همچون شب ها كه برای من آیت الكرسی می خواندی بيا سر قبر بابا بخوان . هدیه به روح مطهر شهید فاتحه و صلوات 🌷 https://eitaa.com/BandeParvaz
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸در دانشگاه با صدای بلند اذان بگویید و عارتان نشود🔸 ❌ از غافل نباشید. اول ظهر که شد بایستید و اذان بگویید. نه اینکه همیشه اذان رادیو را باز کنید. اذان شما یک اثر دیگری دارد. باید صدای اذانتان در دانشگاه بلند شود. از این عارتان نشود که مثلا بگویند: فلانی دارد اذان می‌گوید. بروید پشت دانشکده بایستید و اول وقت، اذان بگویید. ✅ مخصوصاً آنجایی که آدم برای خدا کنف می‌شود، ارزشش نیز بیشتر است. جاهایی که به آدم بارک الله و احسنت می‌گویند، می‌تواند آدم را جهنمی کند؛ اما جایی که به آدم فحش می‌دهند، ممکن است انسان را بهشتی کند. شما اذان را فراموش نکنید. ◾️خدا رحمت کند را. دستور داده بود به فدائیان اسلام که وقتی اذان شد، هرجا که بودید اذان بگویید. اینها در هر خیابانی که بودند، اول اذان ظهر که می‌شد هرکدامشان پشت یک مغازه‌ای یا هر جا که بودند صدای اذان‌شان بلند می‌شد. ✍️ببین، تفاوت ره از کجاست تا به کجا... https://eitaa.com/BandeParvaz
یاد آن گلشن که گل هرچند میچیدم از آن وقت بیرون آمدن ، حسرت به دامن داشتم صلی‌الله‌علیک‌یا اباعبدالله الحسین علیه السلام ♥️ شب تون حسینی https://eitaa.com/BandeParvaz
🌹🍀🍃🌹🍀 🍀🍃✨🕊 🍃✨🕊 🌹🕊 🍀 ای خدا یاد مرا از شهدا دور نکن♥️ هر شب ده صلوات به نیت فرج امام زمان (عج) هدیه به روح مطهر یکی ازشهدا را داریم.🍃💛 هدیه امشب را تقدیم میکنیم به روح مطهر 🌷شهیدمدافع وطن محسن رضایی 🌷 اجرتون با شهدا💜✨ *اللهم عجل لولیک الفرج * https://eitaa.com/BandeParvaz
امام زمانم♥️ از فراقت چشم ها غرق باران می‌شود عاشق هجران کشیده زودگریان می‌شود کوری چشم حسودانی که طعنه می‌زنند عاقبت می آیی ودنیا گلستان می‌شود اللهم عجل لولیک الفرج https://eitaa.com/BandeParvaz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
 « بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ » اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّد وَ عَجّل فَرَجَهُم
‌درد درمان مےشود با ذکر يا مهدی مدد سخت آسان میشود با ذکر يامهدی مدد بس کہ آقايم غريب است و ندارد ياوری چشم گريان میشود با ذکر يا مهدی مدد 💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صبح علی الطلوع سلامٌ علے الحسین بالدمِ والدُموع سلامٌ علے الحسین این عین عاشقے ست که هر روز میشود با نامتان شروع سلامٌ علے الحسین صلی‌الله‌علیک‌یا اباعبدالله الحسین علیه السلام ♥️ روزتون حسینی https://eitaa.com/BandeParvaz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_1576294878.mp3
3.39M
نگاه ابی عبدالله نگاهمو عوض کرده... کربلایی‌سیدمحمدرضا نوشه ور رزق صبحگاهی 🌱 https://eitaa.com/BandeParvaz
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن♥️
☘༻‌﷽‌༺☘ 🇮🇷🕊🌹🌴🌹🕊🇮🇷 میخواستم بشم درس بخونم بشم خاکمو کنم زن بگیرم مادر پدرمو ببرم دخترمو بزرگ کنم ببرمش پارک تو راه باهم حرف بزنیم خیلی کارا داشتم انجام بدم خب نشد... باید میرفتم تا از دفاع کنم که نباشه کم نشه همدیگرو کنیم از بین بره دیگه نباشه کسی نباشیم .... الان اوضاع ....؟ . https://eitaa.com/BandeParvaz
☘༻‌﷽‌༺☘ 🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 در روزهای پایانی 8 سال دفاع مقدس و پس از قبول قطع نامه 598 شورای امنیت توسط ایران، گروهک منافقین با ادعای اینکه 48 ساعته به تهران می رسند، عملیاتی نظامی را آغاز کردند که حاصل آن، شکست مفتضحانه شان توسط نیروهای نظامی و مردمی ایران بود. حاصل شکست منافقین در عملیات مرصاد که در روز 5 مرداد سال 67 صورت گرفت, کشته شدن بیش از 2 هزار نفر از نیروهایش بود اما منافقین در همان حملات خود برای جبران شکست خود در این عملیات, رزمندگان ایرانی را به بدترین شکل ممکن به شهادت رساندند که شهید سید مهدی رضوی یکی از این شهدا بود. او متولد سال 1350 بود که از سال 66 به جبهه های نبرد می‌رود و در نهایت ششم مرداد 67 در عملیات مرصاد به فیض شهادت نائل می‌شود. مادر شهید رضوی در خصوص ویژگی ها و سرگذشت فرزندش می‌گوید: سید مهدی در سال 50 به دینا آمد. زمانی که انقلاب پیروز شد به بسیج مسجد الرحمن رفت و در آنجا فعالیت می کرد. یادم می‌آید زمانی که 11 سالش بود, یک روز بلند شد و پتویش را زیر بغلش گرفت ، گفتم «چرا پتو رو زیر بغلت گرفتی؟» گفت «می خواهم به جبهه بفرستمش»، گفتم «پس خودت چی» گفت «رزمندگانی که در جبهه هستند و در سرما دارند برای در سختی برای ما می‌جنگند، آن وقت من باید راحت باشم؟» ما به او پول دادیم و یک پتو خرید و خیلی خوشحال شد . ... https://eitaa.com/BandeParvaz
☘༻‌﷽‌༺☘ 🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 14 ساله که بود همش می گفت «مادر می‌خواهم بروم‌جبهه» اما به خاطر سن پایینش او را نمی بردند. دوره راهنمایی اش که تمام شد به خاطر مشکلات مالی که پدرش داشت مدرسه نرفت و به سر کار رفت و در فرش فروشی کار می کرد. حقوقی که می گرفت، عیناً همان را به پدرش می داد و مقداری که پدرش به‌ او پس می داد را به صندوق جنگ می ریخت و به جبهه کمک می کرد. صاحب کارش که پدر شهید بود واسطه شد تا رضایت ما را برای جبهه رفتن سید مهدی بگیرید چون اگر ما رضایت می دادیم و نمی‌دادیم او هوای دفاع از کشور و انقلاب را در سر داشت و می‌رفت،ما هم رضایت دادیم. شب آن روز که رضایت دادیم تا به جبهه برود خیلی خوشحال به خانه آمد و یک جعبه شیرینی گرفت و صورت من و پدرش را بوسید و تشکر کرد. گفت اگر رضایت نمی‌دادین من خیلی ناراحت می شدم اما الان با خیال راحت و آسوده می روم تا از انقلاب و کشورم دفاع کنم. اواخر سال 66 بود رفت به جبهه و در طی این مدت دو بار به مرخصی آمد. هر وقت زنگ می زد می گفتم «چرا نمی آیی مرخصی» می گفت «هر وقت می آیم مرخصی شما می گویید نرو. من اینجا از قفس آزاد شدم. من اینجا عاشق شدم». دفعه آخر که به مرخصی آمد دیدم خیلی فرق کرده و حالت معنوی خاصی پیدا کرده. وقتی بغلش کردم با خودم گفتم برای آخرین بار است که می بینمش. به سید مهدی گفتم «مادر مگر جنگ تمام نشده و امام قطعنامه را امضا نکردند؟» گفت «مگر امام نفرمودند من جام زهر را نوشیدم، من باید دوباره برگردم» . گفتم «برو و مواظب خودت باش!» با اینکه خودش می دانست بر نمی گردد گفت «این دفعه که برگردم تحصیلاتم را ادامه می دهم به خاطر شما! » ... https://eitaa.com/BandeParvaz
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 مادر شهید رضوی در خصوص عشق و ارادت فرزندش به ائمه اطهار (ع) می‌گوید: عشق خیلی زیادی به حضرت زهرا(س)، حضرت زینب(س) امام حسین(ع) داشت. ایام محرم و عزاداری در هیئت ها عزاداری می کرد و عشقش قابل وصف نبود. قبل اینکه شهید شود هر موقع تهران بود می رفت روی قبر شهدا می‌خوابید و با شهدا صحبت می کرد و با خدا راز و نیاز می‌کرد و خیلی دوست داشت شهید شود . 5 روز بعد از آخرین باری که به جبهه رفت به شهادت رسید . آخرین بار بهمن گفت «مادر من لایق شهادت نیستم اما اگر شهید شدم مادر برای من گریه نکنی و هزینه های مراسم من را به جبهه کمک کن». وقتی خبر شهادتش را برایم آوردند من بچه شیرخواره داشتم و درب را باز کردند و پدرش راخواستند به من الهام شد که سید مهدی شهید شده . وقتی خبر شهادتش را دادند من گفتم خدا را صد هزار مرتبه شکر همه فکر کردند که من گزیه و زاری می کنم اما خدا را شکر کردم. این مادر شهید, نحوه شهادت فرزندش توسط منافقین در عملیات مرصاد را این‌چنین بیان می‌کند: سید مهدی در گردان مسلم لشکر 27 و در منطقه اسلام آباد غرب بود که به شهادت می رسد. منافقین سفّاک چشم هایش را در آورده بودند, گوشهایش را بریده بودند و آنقدر به فکش ضربه زنده بودند تا فکش خرد شده بود و پوستش را کنده بودند و بدنش را سوزانده بودند. زمانی که پیکرش را برای ما آوردند اجازه ندادند او را ببینم ولی بعدا فیلم پیکرش را دیدم . 💞سلامتی امام زمان صلوات https://eitaa.com/BandeParvaz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اولاکه‌جوون‌های‌ما کشته‌نشدن‌و‌شهید‌شدن . . . دوما‌جنگ‌نعمت‌بود‌تو‌نمیفهمی! +ردخون https://eitaa.com/BandeParvaz