8.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حتما ببینید 👌👌
💠استاد عزیزی درمورد انرژی منفی که از خانم های بی حجاب ارسال میشه و انرژی های منفی که دریافت می کنند که موجب افسردگی و حال بد درونی میشه صحبت می کنند...
✅کاملا علمی مسائل حجاب رو بررسی میکند.
نشر حداکثری
#بی_تفاوت_نباشیم
#حجاب
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👈دختر خانم:
تو باید بوی حجب و حیا و پاکی بدی.
نه بوی زباله و کثافت....
🪰و الّا مگسها همیشه دنبالت می افتن.
#نه_به_کشف_حجاب
#بی_تفاوت_نباشیم
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
باند پرواز 🕊
2⃣2⃣سرکار خانم سمیه بهرامی از خمین ✨ سال نو همگی مبارک💕 ان شاالله به زودی های زود ظهور آقا حجت بن ا
3⃣2⃣سرکار خانم رفیعی از دستگرد استان اصفهان ✨
سال نو همگی مبارک💕
ان شاالله به زودی های زود ظهور آقا حجت بن الحسن (عج) را جشن بگیریم 💛
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
باند پرواز 🕊
3⃣2⃣سرکار خانم رفیعی از دستگرد استان اصفهان ✨ سال نو همگی مبارک💕 ان شاالله به زودی های زود ظهور آقا
4⃣2⃣از طرف سلاله و نازنین فاطمه شاهیدفر از تهران ✨
سال نو همگی مبارک💕
ان شاالله به زودی های زود ظهور آقا حجت بن الحسن (عج) را جشن بگیریم 💛
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
باند پرواز 🕊
4⃣2⃣از طرف سلاله و نازنین فاطمه شاهیدفر از تهران ✨ سال نو همگی مبارک💕 ان شاالله به زودی های زود ظهو
5⃣2⃣از طرف فاطمه و علی کشاورزی پنج ساله و دوساله از شیراز ✨
سال نو همگی مبارک💕
ان شاالله به زودی های زود ظهور آقا حجت بن الحسن (عج) را جشن بگیریم 💛
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
باند پرواز 🕊
5⃣2⃣از طرف فاطمه و علی کشاورزی پنج ساله و دوساله از شیراز ✨ سال نو همگی مبارک💕 ان شاالله به زودی ها
6⃣2⃣از طرف نسیم و ندا فتاحی از شیراز✨
سال نو همگی مبارک💕
ان شاالله به زودی های زود ظهور آقا حجت بن الحسن (عج) را جشن بگیریم 💛
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
باند پرواز 🕊
سلام رفقای باند پروازی ✨ عیدتون مبارکا🌹 عکس سفره های هفت سین مزین به عکس شهدای خود را برای ما ارسا
سلام طاعات و عباداتتان مقبول درگاه الهی💛
همراهان همیشگی باند پرواز فرصت ارسال آثار ، به پایان رسیده است..✨
لطفا از ارسال تصاویر خود اجتناب کنید 🙏
باتشکر
درپناه حق🪴
باند پرواز 🕊
💛||•#رمان °• 💖🌸💖🌸💖 🌸💖🌸💖 💖🌸💖 🌸💖 💖 #قصه_دلبری #قسمت_بیست_و_ششم اگه هم می گفتم برای خودم می خوام که مع
💛||•#رمان °•
💖🌸💖🌸💖
🌸💖🌸💖
💖🌸💖
🌸💖
💖
#قصه_دلبری
#قسمت_بیستوهفتم
برای کمربند چرم دو رو هم حرفی نزد .
آخر سر خندید که «بهتر نبود خشکه حساب میکردی می دادم هیئت ؟»🙃
سرجلسه امتحان ، بچه ها با چشم و ابرو به من تبریک می گفتند .
صبرشان نبود بیاییم بیرون تا ببینند با چه کسی ازدواج کرده ام ....
جیغی کشیدند ، شبیه همان جیغ خودم وقتی که خانم ابویی گفت :« محمد خانی آمده خواستگاری ات!»
گفتند :«مارو دست انداختی ؟»
هرچه قسم و آیه خوردم ، باورشان نشد . 😁
به من زنگ زد آمده نزدیک دانشگاه .
پشت سرم آمدند که ببینند راست می گویم یا شوخی میکنم 😂
نزدیک در دانشگاه گفتم :« ایناها! باور کردین؟اون جا منتظرمه!»
گفتند :« نه !تا سوار موتورش نشی ، باور نمیکنیم!»
وقتی نشستم پشت موتورش پرسید :
« این همه لشکر کشی برای چیه؟»🤔
همین طوری که به چشم های بابا قوری بچه ها می خندیدم ، گفتم :«اومدن ببینن واقعا تو شوهرمی یا نه!»😂
البته آن موتور تریل معروفش را نداشت .
کلا آن موتور وقف هیئت بود . عاشق موتور سواری بودم ، ولی بلد نبودم چطور باید با حجاب کامل بشینم روی موتور
خانم های هیئت یادم دادند😅
راستش تا قبل از ازدواج سوار نشده بودم . فقط چند بار با اصرار ، دایی ام مجبور شدم بشینم ترک موتور ، همین ...
باهم رفتیم خانه دانشجویی اش در یک زیر زمینی که باور نمی کردی خانه دانشجویی باشد ، بیشتر به حسینه ای نقلی شبیه بود ..
ولی از حق نگذریم ، خیلی کثیف بود
آنقدر آنجا هیئت گرفته بودند و غذا پخته بودند که از درو دیوارش لکه و چرک می بارید..
تازه می گفت :«به خاطر تو اینجا رو تمیز کرده م!»😐
گوشه یکی از اتاق ها ، یک عالمه جوراب تلنبار شده بود...
معلوم نبود کدام لنگه برای کدام است ، فکر کنم اشتراکی میپوشیدند
اتاق ها پر بود از کتیبه های محرم و عکس شهدا .
از این کارش خوشم می آمد ☺️
بابت شکل و شمایل و متن کارت عروسی ، خیلی پایین کرد .
خیلی از کارت ها را دیدیم . پسندش نمی شد ..
نهایتا رسید به یک جمله از حضرت آقا با دستخط خودشان...🍃
#رمان_شهید_محمد_خانی ✨
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz