eitaa logo
~حیدࢪیون🍃
2.5هزار دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
2.2هزار ویدیو
126 فایل
۞﷽۞ یک روز میاید که به گرد کعبه کوریّ عدو ” علی علی ” میگوییم💚 sharaet📚⇨ @sharaet1400 شرایط nashenasi🕶⇨ @HEYDARIYON3134 ناشناسی refigh🤞⇨ @dokhtaranzeinabi00 @tamar_seyedALI رفیق 🌴¹⁴⁰⁰/ ⁵ /²⁸ پایان↻شهادت ان‌‌شاءالله
مشاهده در ایتا
دانلود
~حیدࢪیون🍃
✨ میلاد شبیه ترین خَلق وخُلق جوان بهشتی به پیامبر مهـــــــــــــــــــــــربانیها❤️ آقاشاهـــــــــــــــــــــــــــــــــــــزاده علی اکبـــــــــــــــــــــــــــــــــــــر علیه السلام❤️ مبارک🎉🎊🎉🎊🎉🎊🎉 یا امام حسین جان❤️ پدر شدنت مبارک 🎉🎊 روز جوان مبارک🎊🎉 خدایا✨ بحق آقا قدوم پر خیر و برکت آقا علی اکبر علیه السلام ❤️ فرج مولای ما را برسان 🤲 اللهم عجل لولیک الفرج🤲
6183914136.mp3
9.99M
•|🎤|•|حامد |• •|🎼|•|جَوون|• |جوون‌که‌عاشق‌نباشه‌جوون‌نیست.دلی که‌عاشق‌نشه‌تنهاتره.بایدبرای‌راهمون‌ بجنگیم،معلم‌ما ♥️|
"🕊🌿” ـ ـ گفـتۡ‌چہ‌دوست‌دارِۍ‌بنوِیسنـد‌از‌ وصف‌تو؟ گفتـم‌یک‌کـلآم‌ : شَھــید . . .
6.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♥️میلاد باسعادت حضرت علی اکبر(ع) 🌿روز جوان مبارک :))
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
~حیدࢪیون🍃
🍃 📖🍃 .رمـــــان #دمشـــق_شہرعشق قسمٺ #صد_وشش و دل مادرش هم برای حرم می‌لرزید که تلاش می‌کرد خیال پ
🍃 📖🍃 .رمـــــان قسمٺ در همین وحشت بی‌خبری، روز اول 🔥رسید و ساعتی به افطار مانده بود که کسی به در خانه زد... مصطفی کلید همراهش بود و مادرش هرلحظه منتظر آمدنش 🔥که خیالبافی کرد : «شاید کلیدش رو جا گذاشته!» رمقی به زانوان🔥 بیمارش نمانده و دلش نیامد من را پشت در بفرستد که خودش تا حیاط لنگید و صدا رساند : «کیه؟» که طنین لحن 🔥گرم تنم را لرزاند : «مزاحم همیشگی! در رو باز کنید مادر!» تا او برسد قفل در را باز کند، پابرهنه تا حیاط دویدم و در همان پاشنه در، برادرم را مثل جانم در آغوش کشیدم... وحشت اینهمه تنهایی را بین دستانش گریه می‌کردم و دلواپس بودم.. که بی‌صبرانه پرسیدم : «حرم🔥 سالمه؟» 💠 تروریست‌های #🔥تکفیری را به چشم خودش در زینبیه دیده و هول جسارت به حرم به دلش مانده بود که🔥 قد علم کرد : «مگه ما مرده بودیم که دستشون به حرم برسه؟» ادامه دارد.... نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد ꧁•♡حیدࢪیون♡•꧂
~حیدࢪیون🍃
🍃 📖🍃 .رمـــــان #دمشـــق_شہرعشق قسمٺ #صد_وهفت در همین وحشت بی‌خبری، روز اول #ماه_رمضان 🔥رسید و ساع
🍃 📖🍃 .رمـــــان قسمٺ تروریست‌های #🔥تکفیری را به چشم خودش در زینبیه دیده و هول جسارت به حرم به دلش مانده بود که🔥 قد علم کرد : «مگه ما مرده بودیم که دستشون به حرم برسه؟» لباسش هنوز خاکی و از چشمان🔥 زیبایش خستگی می‌بارید و با همین نگاه خسته دنبال مصطفی می‌گشت... که فرق سرم را بوسید و زیر گوشم 🔥شیطنت کرد : «مگه من تو رو دست این پسره نسپرده بودم؟ کجا گذاشته رفته؟» مادر مصطفی همچنان قربان🔥 قد و بالای ابوالفضل می‌رفت که سالم برگشته و ابوالفضل پشت این شوخی..، حقیقتاً نگران مصطفی شده بود و می‌دانست ردّش را کجا بزند که زیر لب پرسید : «رفته🔥 ؟» پرده اشک شوقی🔥 که چشمم را پوشانده بود با سرانگشتم کنار کشیدم و شیدایی این جوان🔥 را به چشم دیده بودم که شهادت دادم : «می‌خواست بره، ولی وقتی دید🔥 درگیری شده، همینجا موند تا مراقب من باشه!» ادامه دارد.... نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد ꧁•♡حیدࢪیون♡•꧂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اگر کردیم❗️ نگوییم جوانی کردیم، به جوانی بر می خورد. پس ای بکوش درفصلش گناه نکنی اگه در فصلش گناه نکردی ارزش داره✨ ⏳⃟✨¦⇢ ⏳⃟✨¦⇢ ــ ــ ــ ـــــــ۞ـــــــ ــ ــ ــ