۲۸ دی ۱۳۹۹
هُـــوَالـعِـشـق❥
در قسمتی از کتاب کشتی پهلو گرفته ، نویسنده از زبانِ مولا(ع) مینویسه...
فرمودند: گاهی احساس میکردم
که فاطمه اصلا دل ندارد.
وقتی میدیدم به هیچ چیز دل نمیبندد،
با هیچ تعلقی زمینگیر نمیشود،
هیچ جاذبهای او را مشغول نمیکند؛
یقین میکردم که او جسم ندارد،
متعلق به اینجا نیست...
روحِ محض است، جانِ خالص است.
گاهی احساس میکردم که؛
فاطمه دلی دارد که هیچ مردی ندارد..
استوار چون کوه، با صلابت چون صخره، تزلزلناپذیر چون ستون های محکم و نامرئی آسمان...
یکّه و تنها در مقابل یک حکومت
ایستاد و دلش از جا تکان نخورد.
من مامور به سکوت بودم و حرفهای
دلِ مرا هم او میزد.
گاهی احساس میکردم فاطمه دلی از
گلبرگ دارد، نرمتر از حریر، شفافتر ازبلور...
و حیرت میکردم که یک دل چقدر میتواند نازک باشد، چقدر یک انسان میتواند مهربان باشد.
غریب بود خدایا، فاطمه غریب بود...
من گاهی از دلِ او، راه به عطوفتِ تو میبردم.
@az_del_bego
۲۸ دی ۱۳۹۹
اندازه ے
تمام نَفَـس هاے خسته ات؛
#مـــــــــادر
به من نَفَـس بده
تا #نوڪــری ڪــــــنم
#حی_علی_العزا🏴
#یا_زهراس🖤
@Baraaaaaan
۲۸ دی ۱۳۹۹
۲۸ دی ۱۳۹۹
آتش و این همه اسرار نمی دانستیم
پشت در ماندن و دیوار نمی دانستیم
مادری در وسط شعله اگر گیر کند
نتوان گشت بر او یار نمی دانستیم
#شهادت_حضرت_زهراس
#تسلیت_باد🖤🥀
@Baraaaaaan
۲۸ دی ۱۳۹۹
غُسلِش داد..کفَنِش ڪَرد،
آنگاه نِشَست و تنها برایَش گریه کرد..
بعد آرام درون قبرش گفت:
زهــرا..
منم #علی...😭
@Baraaaaaan
۲۸ دی ۱۳۹۹
از طرفِ تمامی فرزندانِ داغدارِ مادر پهلوشکسته 😭
لطفا یک سوره #یس در شامِ غریبانشان قرائت کنید.
#عکس_باز_شود😭
@Baraaaaaan
۲۸ دی ۱۳۹۹
۲۹ دی ۱۳۹۹
نفسم سخت گرفته ست،به آغوش بکش
نوکرِ خسته ی رنجورِ به هَم ریخته را ...
#در_صبح_بی_مادری...
#بی_هوا_برایتان
#یا_امام_الرئوف
@Baraaaaaan
۲۹ دی ۱۳۹۹
هُـــوَالـعِـشـق❥
چون
قناری های
آزاد از قفس
پهنه ی پرواز
می خواهد
دلم.....
@Baraaaaaan
۲۹ دی ۱۳۹۹