برون از جلوه دارد نشئهای در وادی حیرت ،
که دودو میکند در دیدنش چشمان حیرانش .
کرامت کرد و ما را کُشت از لطف ، ای فدای او ،
سخاوت کرد و خونها را هدر کرد ، ای به قربانش .
چنان عید غدیرش دلربا افتاده در عالم ،
که یک هفته جلوتر میروم از خود به قربانش .
کربلایی حسین ستوده | hoseinsotude@Untitled-57.mp3
زمان:
حجم:
3.3M
رقیه جانم بانو ؛ مهربانم بانو .