من کبوتر نیستم ، اما ندیدم در بقیع ،
یاکریمی را برانی از حریمت ؛ یا کریم ..
هیئت تمام شد ،
همه رفتند و تو هنوز ..
بالای تل نشستهای و
خون گریه میکنی .
ما در این عقربسرا هر لحظه از سر تا به پا ،
نیش یاران ، نیش ماران ، نیش جانان خوردهایم ..