حال خراب شهر ما
بی عشق درمان می شود؛
اما گمانم شهر دل
تسخیر ما دیوانه هاست..!
نمی یابم تو را در دل، نه در عالم نه در گیتی
کجا جویم تو را آخر، من حیران نمی دانم .
شب از فراقت در فغان،
روز از غمت در زاریم
دارم عجب روز و شبی،
آن خواب و این بیداریم
هر كس را پايانى است،
تلخ يا شيرين.
-امامعلیعلیهالسلام
نهجالبلاغه ، حکمت۱۵۱