فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⁉️ چرا با وجود پیشرفت علم و تکنولوژی و اختراع وسایل نقلیه چرا باز هم اصرار داریم پیاده به زیارت #اربعین برویم؟
🎙استاد محمدی شاهرودی
#امام_حسین
📎#بصائر
با کانال بصائر در مسیر بصیرت افزایی ⏬👌⏬ 👇
╔═.🍃.═══════╗
🆔@Basaerr313
╚═══════.🍃.═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔥 سقوط در دامن شیطان
🤦🏻♂️ #مهدی_یراحی از #اذان خواندن رسید به روسریت و دربیار ! 🤯
❌ مراقب فتنههای آخرالزمان باشیم…
💢 در نماهنگ «روسریتو بردار» مهدی یراحی، آنچه مشهود است رقاصههایی با لباسهای نیمهعریان است. 🤔
نکته قابل توجه اینجاست که بادرخواست روسریتو بردار! مسئله نیمهعریانی تجسم داده میشه (آنانکه بازی جنگ را بلدند میدانند که شروع بیحجابی به عریانی کامل ختم میشود!)
#حجاب
#جنگ_شناختی
#جنگ_رسانه
9.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📲آقای ظریف منتظر جوابیم؟
♻️#انتشارش_با_شما👇🏻
📎#بصائر
با کانال بصائر در مسیر بصیرت افزایی ⏬👌⏬ 👇
╔═.🍃.═══════╗
🆔@Basaerr313
╚═══════.🍃.═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #کلیپ ؛ #تیزر
🔸 وقتی همه میرن...
🔺 اگه دوست داری جزء زائران اربعین باشی این کار رو انجام بده...
📎#بصائر
با کانال بصائر در مسیر بصیرت افزایی ⏬👌⏬ 👇
╔═.🍃.═══════╗
🆔@Basaerr313
╚═══════.🍃.═╝
11.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻 به مناسبت #هفته_دولت
#امام_زمان عجل الله تعالی فرجه
#اربعین
🔻 باید کارمندان ادارات مرتب آموزش ببینند تا بهتر کار مردم رو راه بندازن❗️
⬅️ بر اساس نهجالبلاغه، هم گزینش مهمه، هم آموزش و هم نظارت درونی و بیرونی❗️
استاد #رحیم_پور
📎#بصائر
با کانال بصائر در مسیر بصیرت افزایی ⏬👌⏬ 👇
╔═.🍃.═══════╗
🆔@Basaerr313
╚═══════.🍃.═╝
شانگهای بده؛ بریکس بده؛ آزاد شدن ۱۷ میلیارد دلار ایران تو کره و عراق بده؛ اصلاح نظام مالیاتی بده؛ افزایش روابط با همسایهها بده؛ فروش روزانه چندین میلیون بشکه نفت بده؛ افزایش صادرات غیرنفتی بده؛ پر شدن خزانه بده
فقط تو خوبی!
اصلا سیب اپل رو تو گاز زدی😂
#سرطان_اصلاحات
📎#بصائر
با کانال بصائر در مسیر بصیرت افزایی ⏬👌⏬ 👇
╔═.🍃.═══════╗
🆔@Basaerr313
╚═══════.🍃.═╝
🔻 این حرف رو یه تحلیلگر آمریکایی زده نه یه بسیجی و سپاهی و آخوند!
#ایران_قوی
📎#بصائر
با کانال بصائر در مسیر بصیرت افزایی ⏬👌⏬ 👇
╔═.🍃.═══════╗
🆔@Basaerr313
╚═══════.🍃.═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺🎥 #اربعین از یه میلیون بمب قویتره
🎤 استاد انصاریان
#امام_حسین
📎#بصائر
با کانال بصائر در مسیر بصیرت افزایی ⏬👌⏬ 👇
╔═.🍃.═══════╗
🆔@Basaerr313
╚═══════.🍃.═╝
#رمان.جانَم.میرَوَد
4️⃣6️⃣قسمت.شصت.وچهار
_مهیا بیدارشو
مهیا چشمانش را باز کرد...
اتوبوس خالی بود فقط مریم که بالا سرش بود و شهاب که دم در ایستاده بود در اتوبوس بودند
مهیا از جایش بلند شد
_مریم کولمو بیارم
_نه لازم نیست همین کیف دوشیتو بیار
_اوکی
شهاب کنار رفت تا دخترها پیاده شوند... او هم بعد از دخترها پیاده شد و در را بست
کنار هم قدم برمی داشتند... مهیا به اطرافش نگاهی کرد
_وای اینجا چقدر باحاله
مریم لبخندی زد
_آره خیلی
مهیا با دیدن نرجس که به سمتشان می آید
محکم بر پیشانیش کوبید
_آخ این عفریته اینجا چیکار میکنه
مریم خندید
_آروم میشنوه
_بشنوه به درک
شهاب با تعجب به سمت مریم چرخید مریم بهش نزدیک شد
_مهیا به نرجس میگه عفریته
نرجس به طرفشان آمد
_سلام خسته نباشید
مریم خنده اش را جمع کرد
_سلام گلم همچنین
شهاب هم فقط به یک سلام ممنون اکتفا کرد
مهیا هم بیخیال سرش را به آن طرف چرخاند با دیدن تانک زود دوربینش را از کیف مخصوصش بیرون آورد و شروع به عکاسی کرد
_مریم اینجا شلمچه است دیگه
_آره گلم
مهیا احساس می کرد هر زاویه و هر منظره در این جا قصه ای را برای روایت دارند...
شهاب از آن ها جدا شد و به سمت محسن رفت
مریم با حوصله مهیا را همراهی کرد تا از جاهایی که دوست دارد عکس بگیرد و به سوالاتی که مهیا می پرسید جواب می داد...
دخترها به طرف نمایشگاه ها رفتن همه مشغول خرید بودند
مریم به سمت کتاب ها رفت...
اما مهیا ناخوداگاه عکس مردی نظرش را جلب کرد از بین جمعیت گذشت به غرفه پوستر رسید وارد شد به چشم های مرد نگاهی انداخت نمی توانست زیاد خیره چشمانش شود احساس ترس به او دست داد ابُهتی که چشم های این مرد داشت لرزه بر تن مهیا انداخته بود
مهیا آنقدر غرق آن عکس شده بود که متوجه رفتن دانش آموزا نشده بود
شهاب برای اطمینان نگاهی به نمایشگاه انداخت با دیدن مهیا که به عکس خیره شده بود صدایش کرد
_خانم رضایی خانم رضایی
مهیا به خودش آمد
_بله
_اذان گفت.برید تو مسجد برای نماز و نهار
_سید این عکس کیه
شهاب به عکس نزدیک شد با دیدن عکس لبخند زد
_شهید محمد ابراهیم همت
مهیا دوباره به عکس نگاهی انداخت و اسم شهید را زیر لب زمزمه کرد
به سمت فروشنده رفت
_آقا من این پوسترومی خوام چقدر میشه؟؟
پول پوستر را حساب کرد
شهاب از شخصیت مهیا حیرت زده بود این دختر همه معادلات او را به هم ریخته بود....
_سید من باید برم وضو
شهاب اطراف نگاه کرد کسی نبود
_اینجا خیلی خلوته بزارید من همراهتون میام
شهاب تا سرویس بهداشتی مهیا را همراهی کرد بعد وضو هر کدام به سمت قسمت خانم ها وآقایون رفتن
مریم مهیارا از دور دید برایش دست تکان داد مهیا به طرفشان رفت...
* از_لاڪ_جیـغ_تـا_خـــدا *
#ادامه.دارد....
📎#بصائر
با کانال بصائر در مسیر بصیرت افزایی ⏬👌⏬ 👇
╔═.🍃.═══════╗
🆔@Basaerr313
╚═══════.🍃.═╝