از اعتراف به گناهان،نزد دیگران بپرهیزید!
فردی نزد امام علی علیه السلام آمد وچندین بار گفت:
یا امیرالمؤمنین، من عمل خلافی مرتکب شده ام، حد الهی را بر من جاری کن.
امام چهار بار روی از او برگرداند ودر آخر خشمگین شدند و فرمودند: چقدر زشت است که انسان گناهش را نزد دیگران بگوید!
چرا گناهت را به من می گویی؟ مگر بین خود و خدایت توبه نکرده ای؟
سپس حضرت فرمود: به خدا قسم اگر او بین خود و خدا توبه می کرد بالاتر از این بود که پیش من اعتراف کند و من حّد را بر او جاری کنم.
این فکر اشتباه است که با اعتراف به گناهان سبک می شویم.
بلکه دستور بر این است که ما باید با توبه کردن نزد خدا سبک بشویم...
فردی که مرتکب گناه می شود حتی حق این را ندارد که آنرا برای امام زمانش بازگو کند.
حتی گناه دیگران را نباید پخش و در عذاب آن شریک شد!
ممکن است که فردی خطا کند آیا باید آن را همه جا پخش کرد؟ مثلا پیامک یا بولوتوثی به شما می رسد که فلانی کار خطایی انجام داده است،آیا شما باید آنرا برای همه بفرستید؟
بعضی ها اصلا دنبال این پیام ها می گردند...
اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا
#داستانهای_آموزنده
••✾❀📚@dastanamozandee📚❀✾••
✨امام على عليه السلام:
آنكه سيرى اش افزون شود، سنگينى پرخورى بر او غلبه كند.
«عيون الحكم والمواعظ ص420»
#داستانهای_آموزنده
••✾❀📚@dastanamozandee📚❀✾••
نمیدانمشھادت
شࢪطِزیبادیدناست
یادلبھدࢪیازدن؛
ولۍهࢪچہهست،جزدࢪیادلان
دلبھدࢪیانمۍزنند..:)
#در_آرزوی_شهادت❤️
#داستانهای_آموزنده
••✾❀📚@dastanamozandee📚❀✾••
هدایت شده از آرایشی ودرمانی طبیعی بلوط
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥خدایا همه ی اموات وگذشتگان را ببخش وبیامرز 🙏🙏🙏
📣تلنگر
ماشینت که جــوش مےآورد
حرکت نمےڪنی ڪنار زده و
مےایستی وگرنه ممکن است
ماشین آتش بگیرد!
خــودت هم همینطوری وقتی
جوش مےآوری عصبانیمیشوی
تخـتهگاز نرو بزن ڪنار ساڪت
باش و هیچ نگو!
وگرنه هم به خودت آســـیب
میزنی هم به اطـــــرافیان!
#کظم_غیظ
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
#داستانهای_آموزنده
••✾❀📚@dastanamozandee📚❀✾••
✅گردوی بی مغز
✍مـلا مهرعلی خـویی ، روزی در کوچه دید دو کـودک بر سـر یک گردو با هم دعوا میکنند. به خاطر یک گردو یکی زد چشـم دیگری را با چـوب کور کرد. یکی را درد چشـم گرفت و دیگـری را ترس چشـم درآوردن . گردو را روی زمین رها کردند و از محل دور شدند
ملا گردو را برداشت و شکست ودید، گردو از مغز تهی است، شروع کرد به گریه کردن. سوال کردند تو چرا گریه میکنی؟ گفت دو کودک ازروی نادانی و حس کودکانه، بر سر گردویی دعوا می کردند که پوچ بود و مغز نداشت
دنیا هـم همینه ، مثل گـردویی بـدون مغز! که بر سر آن می جنگیم و وقتی خسته شدیـم و آسیب به خـود و یا دیگران رسـاندیم و پیر شدیم ، چنین رها کرده و برای همیشه می رویم
#داستانهای_آموزنده
••✾❀📚@dastanamozandee📚❀✾••
#عبادات_زیاد_ایت_الله_شاه_ابادی
🔆آیت الله شیخ محمد شاه ابادی، بسیار اهل #عبادت بود و حدود 4 تا 5 ساعت عبادت آشکار داشت و این غیر از اذکاری که دائم بر لب داشت. در وقت سحر و نیز بین الطلوعین با حضور قلب به عبادت مشغول بود.............او یا به مطالعه مشغول بود یا به تفکر و عبادت و #نوشتن.
🔆 استاد#فیاضی، از شاگردان ایشان نقل می کند، روزی درس در#مسجد حجتیه بود و شاگردان دیرتر از استاد به جلسه درس آمده بودند و استاد به نماز ایستاده بود.
🔆 ما از ورودی که روبروی محل#نماز خواندن ایشان بود، وارد شدیم و در محل درس که پشت سر ایشان بود به انتظار نشستیم و#فکر می کردیم که استاداز ورود ما باخبر شده است، اما استاد با اتمام نماز اول دوباره به نماز ایستاد. بعد فهمیدیم که ایشان آن قدر در یاد خدا و توجه به حضرت حق تعالی#غرق بوده اند که حتی ورود شاگردان را متوجه نشده بودند.
گلشن ابرارج12ص624، 623
#داستانهای_آموزنده
••✾❀📚@dastanamozandee📚❀✾••
✨﷽✨
✅جالبه اگه دوست دارین گناه کنین بخونین !!
✍فردی نزد امام حسین(ع)آمد و گفت:
من گناه می کنم و از بهشت و جهنم خدا برایم نگو که من این ها را می دانم ولی نمی توانم گناه نکنم و باز گناه می کنم! امام حسین علیه السلام فرمودند: برو جایی گناه کن که خدا تو را نبیند، او سرش را پایین انداخت و گفت: این که نمی شود.(چون خداوند بر همه چیز ناظر است) امام حسین(ع) فرمودند: جایی گناه کن که ملک خدا نباشد. مرد فکری کرد و گفت: این هم نمی شود.(چون همه جا ملک خداوند است) امام فرمودند: حداقل روزی که گناه می کنی روزی خدا را نخور، گفت:نمی توانم چیزی نخورم...
امام فرمودند: پس وقتی فرشته مرگ" عزرائیل" آمد و تو را خواست ببرد تو نرو. مرد گفت: چه کسی می تواند از او فرار کند. امام فرمودند: پس وقتی خواستند تو را به جهنم ببرند فرار کن، مرد فکری کرد و گفت: نمی شود. امام حسین(ع) فرمودند: پس یا ترک گناه کن یا فرار کن از خدا، کدام آسان تر است؟ او گفت: به خدا قسم که ترک گناه آسان تر از فرار کردن از خداست.
📚بحار الانوار؛جلد78؛صفحه؛126
#داستانهای_آموزنده
••✾❀📚@dastanamozandee📚❀✾••
هدایت شده از آرایشی ودرمانی طبیعی بلوط
🌸انرژی مثبت تنها چیزییه
💗که اگه با یکی دیگه
🌸تقسیمش کنین به
💗جای اینکه نصف شه
🌸دو برابر میشه
💗وجودتون همیشه پر
🌸از انرژی های مثبت
#سلام_صبح_بخیر
✨﷽✨
🌼داستان آموزنده
✍پیر مرد تهی دست، زندگی را در نهایت فقر و تنگدستی می گذراند و به سختی برای زن و فرزندانش قوت و غذائی ناچیز فراهم می کرد.
از قضا یک روز که به آسیاب رفته بود، دهقان مقداری گندم در دامن لباس اش ریخت و پیرمرد گوشه های آن را به هم گره زد و در همان حالی که به خانه بر می گشت با پروردگار از مشکلات خود سخن می گفت و برای گشایش آنها فرج می طلبید و تکرار می کرد :
«ای گشاینده گره های ناگشوده عنایتی فرما و گره ای از گره های زندگی ما بگشای.»
پیر مرد در حالی که این دعا را با خود زمزمه می کرد و می رفت، یکباره یک گره از گره های دامنش گشوده شد و گندم ها به زمین ریخت. او به شدت ناراحت شد و رو به خدا کرد و گفت :
من تو را کی گفتم ای یار عزیز
کاین کره بگشای و گندم را بریز
آن گره را چون نیارستی گشود
این گره بگشودنت دیگر چه بود ؟!
پیر مرد نشست تا گندم های به زمین ریخته را جمع کند ولی در کمال ناباوری دید دانه های گندم روی همیانی از زر ریخته است! پس متوجه فضل و رحمت خداوندی شد و متواضعانه به سجده افتاد و از خدا طلب بخشش نمود.
تو مبین اندر درختی یا به چاه
تو مرا بین که منم مفتاح راه
#داستانهای_آموزنده
••✾❀📚@dastanamozandee📚❀✾••
#حڪـایــت
🔰 شکر
💠 شیخ عباس قمی(ره) در کتاب سیر المنازل، مقامات العلیه داستانی نقل می کند:
🏔 عابدی بود که در کوه های لبنان عبادت می کرد و هر شب از عالم غیب برای او افطاری آماد می شد
💢 تا اینکه شبی برای او افطاری نیامد و این شخص عابد از کوه پایین آمد و در خانه "گبری" رفت و در آن جا هم سگی زندگی می کرد؛
🍞 عابد از "گبر" تقاضای نان نمود و آن گبر کافر سه قرص نان به او داد، سگ به دنبال عابد آمد و عابد یکی از سه قرص نان را به او داد ولی باز هم سگ به دنبال عابد می آمد و ناچار قرص دوم نان را هم به سگ داد ولی باز هم سگ به دنبال عابد می آمد و بالاخره عابد عصبانی و شد و گفت: تو چقدر بی حیا هستی؟! من از صاحب تو سه قرص نان گرفته ام و دو تای آن را به تو داده ام ولی باز هم تو مرا رها نمی کنی؟!
🐕سگ بصدا درآمد و گفت: تو بی حیا هستی، من سالها بر در خانه این گبر بوده ام و خیلی وقت ها به من غذا نداد ولی با وجود این او را رها نکردم ولی تو یک شب بی غذا ماندی از پای کوه آمدی در خانه گبر؟!
#داستانهای_آموزنده
••✾❀📚@dastanamozandee📚❀✾••
هدایت شده از آرایشی ودرمانی طبیعی بلوط
🌞انوار طلایی خورشید
نوید مهربانی و لطف پروردگار را میدهند.
که دراین روز زیبا به روی ما لبخند میزند😁
به هم لبخند بزنیم
وروزی پرازعشق❤️
و مهربانی را آغاز کنیم.
روزتون پر ازشادی
❤صبحتون بخیر
📚چگونه می شود به امام زمان (عج) نزديک شد؟
✍خشنودي امام زمان عج در گرو خشنودي خداوند است؛ و خشنودي خداوند در تبعيت از اوامر الهي و انجام واجبات و ترک محرمات است. در روايتي از حضرت امام محمد باقر عليه السلام همين معنا را مييابيم: «خدا سه چيز را در سه چيز ديگر پوشانده: خشنودي اش را در طاعتش قرار داده، پس هيچ طاعتي را كم مشمار، شايد رضايت خدا در آن طاعت باشد. دوم: خشمش را در معصيت پوشانده، پس معصيتي را ناچيز مشمار، شايد خشم او در آن معصيت باشد. سوم: اوليائش را در مردمان پنهان كرده، پس كسي را تحقير مكن! شايد همو ولي خدا باشد.»(1)
در روايتي امام باقر عليه السلام وظايف شيعيان را در زمان غيبت بيان کرده اند که عمل به اين وظايف قطعا زمينه ساز خشنودي حضرت ولي عصر را فراهم ميکند. حضرت ميفرمايند: اصبروا علي اداء الفرائض و صابروا عدوكم و رابطوا امامكم المنتظر». بر انجام واجبات صبر كنيد و در برابر دشمنان مقاومت نماييد و پيوندتان را با امام منتظران مستحكم نماييد.(2)
حضرت امام صادق ـ عليه السلام ـ در روايتي پر محتوا مي فرمايد: «هر شخصی دوست دارد از دوستان و ياوران حضرت قائم ـ عليه السلام ـ باشد بايد كه منتظر باشد و در اين حال به پرهيزكاري و اخلاق نيكو رفتار نمايد.
براي نزديک شدن به حضرت رعايت اين نکات توصيه ميشود: پيدا کردن شناخت کامل از امام زمان عج. قدم اول در ايجاد ارتباط با امام زمان عج شناخت صحيح ايشان است. پيدا کردن محبت عميق نسبت به ايشان. پس از شناخت کمالات حضرت نسبت به ايشان احساس محبت پيدا ميکنيم. ترک گناه. محبت يک رابطه دوسويه است. بنابراين با ترک گناه بايد محبت امام زمان را به خودمان جلب کنيم.
همانندي و همراهي با امام در اعمال نيک. تا آنجا که ميتوانيم بايد خودمان را به ايشان شبيه کنيم. سعي کنيم نمازمان را اول وقت بخوانيم تا با نماز حضرت مورد قبول قرار گيرد. ان شا الله. مطالعه کتاب مکيال المکارم و کتاب نجم الثاقب نيز توصيه مي شود. در اين دو کتاب وظايف شيعه در زمان غيبت و راه هاي ياد کردن ايشان ذکر شده است.
📗 (1) بحارالانوار،ج 75،ص 187، حديث2.
(2) نعماني،محمد ابن ابراهيم،کتاب الغيبه،ص 300.
🕊🌹أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌹🕊
#داستانهای_آموزنده
••✾❀📚@dastanamozandee📚❀✾••
پيامبر خدا (ص) :
هر كس ثروتمندى را به طمع دنياى او احترام بگذارد و دوستش بدارد خداوند بر وى خشم گيرد ودر طبقه پايين دوزخ با قارون دريك درجه باشد
«ميزان الحكمه ج12 ص420»
#داستانهای_آموزنده
••✾❀📚@dastanamozandee📚❀✾••
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍ موضوع: بدترین گناه کبیره
سخنرانی استاد عالی
#داستانهای_آموزنده
••✾❀📚@dastanamozandee📚❀✾••
در زمانهای دور، روستایی بود که فقط یک چاه آب آشامیدنی داشت. یک روز سگی به داخل چاه افتاد و مرد. آب چاه دیگر غیر قابل استفاده نبود. روستاییان نگران شدند و پیش مرد خردمندی رفتند تا چاره کار را به آنان بگوید. مرد خردمند به آنان گفت که صد سطل از چاه آب بردارند و دور بریزند تا آب تمیز جای آن را بگیرد.
روستاییان صد سطل آب برداشتند اما فرقی نکرد و آب کثیف و بدبو بود. دوباره پیش خردمند رفتند. او پیشنهاد کرد که صد سطل دیگر هم آب بردارند. روستاییان این کار را انجام دادند اما باز هم آب کثیف بود. روستاییان بنابر گفته مرد خردمند برای بار سوم هم صد سطل آب از چاه برداشتند اما مشکل حل نشد.
مرد خردمند گفت: «چطور ممکن است این همه آب از چاه برداشته شود اما آب هنوز آلوده باشد. آیا شما قبل از برداشتن این سیصد سطل آب، لاشه سگ را از چاه خارج کردید؟»
روستاییان گفتند: «نه، تو گفتی فقط آب برداریم نه لاشه سگ را!»
پی نوشت :در حل مسائل و مشکلات، ابتدا علت اصلی و ریشهای را کشف کرده و آن را از بین ببرید.
✅با 🔶️داستانهای آموزنده🔶️ همراه شوید🔽🔽
-=-=-=-=-=-☆-=-=-=-=-=
•✾📚@dastanamozandee
شهیدی كه گوشت بدنش را خوردند...
شهید احمد وکیلی در جریان آزادسازی شهر سنندج توسط کومله به اسارت گرفته شد.
برای اعتراف گرفتن ، هر دو دستش را از بازو بریدند.
با دستگاههای برقی همهی صورتش را سوزاندند ، وقتی پوست جدید جایگزین شد، پوستش را کندند و انداختنش در دیگ آب نمک. مرحله بعدی انداختن توی دیگ آبجوش بود. وقتی شهید شد، جسدش را تکه تکه کردند ، جگرش را پختند، مقداری از جگرش را خودشون خوردند و مابقی را به خورد همسلولیهایش دادند.
✍پ.ن. این فقط یک سکانس از جنایات کوملههاست. همان کوملهای که امروز پسر خالهی مرحومه مهسا امینی با پرچمشون میاد پشت دوربین و جمهوری اسلامی رو متهم میکنه...
#امام زمان
#ایران_قوی
#شهید_احمد_وکیلی🕊
با #داستانهای_آموزنده
همراه شوید ⏬⏬👇🔷
••✾❀📚@dastanamozandee📚❀✾••#ایران_
- تو بایدی و یقینی
نه اتفاقی و شاید
تو سرنوشت زمینی
که اتفاق می افتد .. :)))
- آقا مبارک است رَدایِ امامتت 💚
#امام_زمان
#ایران _قوی
#بصیرت
با #داستانهای_آموزنده
همراه شوید ⏬⏬👇🔷
••✾❀📚@dastanamozandee📚❀✾••
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♥️͜͡🥳
آقــا
رداے سبز امامَٺ مبارڪَٺ
پوشیـدن ݪـباس خلافَٺ مبارڪَٺ♥️
🎞¦⇠#استورے
با #داستانهای_آموزنده
همراه شوید ⏬⏬👇🔷
••✾❀📚@dastanamozandee📚❀✾••
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدایا ....
بابت هر شبی که بی شکر سر بر بالین گذاشتم
بابت هر صبحی که بی سلام به تو آغاز کردم
بابت لحظات شادی که به یادت نبودم
بابت هر گره ای که به دست تو باز شدومن به شانس نسبتش دادم
بابت هر گره ای که به دستم کور شد و مقصر تو را دانستم
مرا ببخش....
تنور دلتون تو این شبای عزیز گرم گرم
شبتون خوش
یا علی مدد
🍃🌸🌺🍃🌹🍃🌺🌸🍃
____🍃🌸🍃____
با کانال #داستانهای_آموزنده
همراه شوید ⏬⏬👇🔷
••✾❀📚@dastanamozandee📚❀✾••
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💖خدای خوبم سلام!
💖دوستان خوبم سلام!
💖فراموش نکنیم
💖عشق و امید هرگز
💖ما را رها نمی کنند
💖اگر ما رهایشان نکنیم..
💖لحظه هاتون پرازعشق و امید.
🌹صبحتون متبرک به نگاه خدا 🌹
____🍃🌸🍃____
با #داستانهای_آموزنده
از گذشتگان بیاموزیم🔶️
🔶️با ما همراه شوید ⏬⏬👇🔷
••✾❀📚@dastanamozandee📚❀✾••
🔵🔶🔵هرگز با خدا درنیفت
#امام زمان
#ایران_قوی
#داستان های _اموزنده
با #داستانهای_آموزنده
همراه شوید ⏬⏬👇🔷
••✾❀📚@dastanamozandee📚❀✾••
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#امام زمان
#فرحة_الزهرا 🌹
#اغاز_ولایت_امام_زمان
آغاز امامت منجیعالمبشریت
حضرت مــهـــدۍ(عج) مبارڪ💐
با #داستانهای_آموزنده
همراه شوید ⏬⏬👇🔷
••✾❀📚@dastanamozandee📚❀✾••
💢 منوخدا، شما همه!
🦋خدا بخواد میشه، خدا نخواد نمیشه!
#همه دسیسه ڪردن تا یوسف(ع) توے چاه بمیره اما #خدا نخواست، از ته چاه یوسف رو ڪشوند و به عزیزے مصر رسوند.
#همه هیزم جمع ڪردن تا ابراهیم(ع) رو آتیش بزنن، ڪوهے از هیزم بحدے ڪه نمیشد به آتیش نزدیک شد، اما #خدا نخواست. و آتش بر ابراهیم گلستان و سرد شد.
#همه نوح رو 900 سال مسخره کردند، اما خدا خواست و نوح رو با همان کشتی که مسخره میشد نجات داد.
#همه سربازان فرعون تلاش کردند تا موسی را وقتی که نوزاد است بکشند و مانع بزرگ شدن او شوند، اما خدا خواست و خود فرعون مامور بزرگ کردن، موسی شد.
خدا بخواد میشه خدا نخواد نمیشه
مهم اینه ما با خداییم یا روبروے خدا.
🌺🌿 وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ
🦋 ﻭ ﺑﺮ ﺧﺪﺍ ﺗﻮﻛﻞ ﻛﻦ ، ﻛﻪ ﻳﻘﻴﻨﺎً ﺍﻭ ﺷﻨﻮﺍ ﻭ ﺩﺍﻧﺎﺳﺖ .
انفال (٦١)
#به_خدا_اعتمادکنیم
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
با #داستانهای_آموزنده
همراه شوید ⏬⏬👇🔷
••✾❀📚@dastanamozandee📚❀✾••
🔽داستان دید محدود🔶️
مردی با دوچرخه بـه خط مرزی میرسد، او دو کیسه بزرگ همراه خود دارد، مامور مرزی می پرسد: “در کیسه ها چه داری؟” او میگوید: “شن”
مامور وی را از دوچرخه پیاده می کند و چون بـه او مشکوک بود، یک شبانه روز وی را بازداشت می کند، ولی پس از کنترل فراوان، واقعاً جز شن چیز دیگری نمییابد. بنابر این بـه او اجازه عبور میدهد.
هفته بعد دوباره سر و کله همان شخص پیدا می شود و مشکوک بودن و بقیه ماجرا…
این موضوع بـه مدت سه سال هر هفته یکبار تکرار می شود و پس از ان مرد دیگر در مرز دیده نمیشود.
یک روز ان مامور در شهر وی را میبیند و پس از درود و احوال پرسی، بـه او میگوید: من هنوز هم بـه تو مشکوکم و میدانم کـه در کار قاچاق بودی، راستش را بگو چه چیزی را از مرز رد می کردي؟
قاچاقچی میگوید: در کار قاچاق دوچرخه! بودم و تو در کسیه شن دنبال مدرک بودی بعضی وقت ها دید ما محدود میشود و موضوعات فرعی ما را بـه کلی از موضوعات اصلی غافل می کند!
با #داستانهای_آموزنده
همراه شوید ⏬⏬👇🔷
••✾❀📚@dastanamozandee📚❀✾••
💜✅️دعای مادر☘️
از بایزید بسطامی، عارف بزرگ، پرسیدند:این مقام ارزشمند را چگونه یافتی؟ گفت:شبی مادر از من آب خواست. نگریستم، آب در خانه نبود. کوزه برداشتم و به جوی رفتم که آب بیاورم. چون باز آمدم، مادر خوابش برده بود. پس با خویش گفتم:«اگر بیدارش کنم، خطاکار خواهم بود.» آن گاه ایستادم تا مگر بیدار شود. هنگام بامداد، او از خواب برخاست، سر بر کرد و پرسید:چرا ایستاده ای؟! قصه را برایش گفتم. او به نماز ایستاد و پس از به جای آوردن فریضه، دست به دعا برداشت و گفت:«خدایا! چنان که این پسر را بزرگ و عزیز داشتی، اندر میان خلق نیز او را عزیز و بزرگ گردان».
🤲دعای مادر بدرقه راهتان 🔶
با #داستانهای_آموزنده
همراه شوید ⏬⏬👇👇👇👇
••✾❀📚@dastanamozandee📚❀✾••