.
میدونین بزرگتــــرین اشکال پدر و مادرها
اینه که از تاثیر عجیب دوستــــــان و گـــــروه
همسالان فرزنداشون غافلند
و شاید اصلا هرگز به مُخیله شون هم خطور
نکنه که دوستان چه تاثیـــر عجیبی می تونند
بر رفتار فرزندان بذارند.
بطوریکه ممکنه ساعتها نصیحت های شما رو
فقط با ده دقیقه ارتباط با دوستاشون ( نه ارتباط حضوری که حتی با یه ارتباط تلفنی هم) خنثی کنند.
یقین دارم این مساله رو با تمام وجود حس
کردید 😢😢😢
.
پس در انتخاب دوستاشون دقت فـــراوان بکنید
و وقتی یقین پیدا کردید دوستاشون خوبند
دیگه با خاطر جمع اجــــــازه رفت و آمد با
دوستاشون رو بدهید.
#خانواده_دینی
📎#بصائر
با کانال بصائر در مسیر بصیرت افزایی ⏬👌⏬ 👇
╔═.🍃.═══════╗
🆔@Basaerr313
╚═══════.🍃.═╝
🪴 اگر زنها با قرآن مأنوس شوند
اگر زنها با قرآن مأنوس بشوند، بسیاری از مشکلات جامعه حل خواهد شد؛ چون انسانهای نسل بعد در دامن زن پرورش پیدا میکند و زنِ آشنای با قرآن و مأنوس با قرآن و متفاهم با مفاهیم قرآن، خیلی میتواند در تربیت فرزند تأثیراتی داشته باشد.
۱۳۸۸/۷/۲۸
#مقام_معظم_رهبری
📎#بصائر
با کانال بصائر در مسیر بصیرت افزایی ⏬👌⏬ 👇
╔═.🍃.═══════╗
🆔@Basaerr313
╚═══════.🍃.═╝
┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈و
آسانترین جنگِ در دنیا از دید شهید همّت.....
#طوفان_الاقصی
#جلادهای_صهیونیست
#فلسطین
📎#بصائر
با کانال بصائر در مسیر بصیرت افزایی ⏬👌⏬ 👇
╔═.🍃.═══════╗
🆔@Basaerr313
╚═══════.🍃.═╝
🔻قدرت رسانه در کنترل احساسات جوامع
📌چرا وقتی یک قتل عام در یک کشور اروپایی اتفاق میافتد تمام کشور ها به آن واکنش نشان میدهند ولی در فلسطین بدترین جنایتها رخ میدهد ولی هیچکس واکنش نشان نمیدهد؟
📌اگر عربی را در هالیوود دیدید که دلقک نبود، تاجر چرب زبان نبود، شیخ منحرف جنسی نبود، پس قاعدتاً او یک تروریست هواپیما ربای بمب گذار است.
📌این چهرهای است که هالیوود از اعراب در ذهن مخاطبین خود جای داده و در ضمیر ناخودآگاه مخاطبین حس تنفر به اعراب را وارد کرده، بدون آنکه مخاطب متوجه شود. در نتیجه کشتار و شکنجه اعراب در ذهن مردم جهان عادی سازی میشود.
#سواد_رسانه
#دشمن_شناسی
#فلسطین
📎#بصائر
با کانال بصائر در مسیر بصیرت افزایی ⏬👌⏬ 👇
╔═.🍃.═══════╗
🆔@Basaerr313
╚═══════.🍃.═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 برای آشنایی با صهیونیسم کافیست حرفهای «گیدئون لوی» روزنامهنگار شناختهشده اسرائیلی را بشنوید.
🔹اینها نه بیانیه گروههای مقاومت است، نه ادعای کارشناسان صداوسیما!
🔹امکان ندارد کسی اطلاعات حداقلی درباره فلسطین داشته باشد، اما نفهمد این همه شرارت و جنگ از کجا پدید آمده.
#جنگ_شناختی
#جنگ_رسانه
#طوفان_الاقصی
#فلسطین
📎#بصائر
با کانال بصائر در مسیر بصیرت افزایی ⏬👌⏬ 👇
╔═.🍃.═══════╗
🆔@Basaerr313
╚═══════.🍃.═╝
🔅#پندانه
✍️ داد از دل پر طمع
🔹كشاورزی هر سال که گندم میكاشت، ضرر میكرد. تا اینكه یک سال تصمیم گرفت با خدا شریک شود و زراعتش را شریكی بكارد.
🔸اول زمستان موقع بذرپاشی نذر كرد كه هنگام برداشت محصول، نصف آن را در راہ خدا، بین فقرا و مستمندان تقسیم كند.
🔹اتفاقاً آن سال، سال خوبی شد و محصول زیادی گیرش آمد. هنگام درو از همسایههایش كمک گرفت و گندمها را درو كرد و خرمن زد.
🔸اما طمع بر او غالب شد و تمام گندمها را بار خر كرد و به خانهاش برد و گفت:
خدایا، امسال تمام زراعت مال من، سال بعد همهاش مال تو!
🔹از قضا سال بعد هم سال خیلی خوبی شد،
اما باز طمع نگذاشت كه مرد كشاورز نذرش را ادا كند.
🔸باز رو كرد به خدا و گفت:
ای خدا، امسال هم اگر اجازہ دهی، تمام گندمها را من میبرم و در عوض دو سال پشتسرهم، برای تو كشت میكنم!
🔹سال سوم از دو سال قبل هم بهتر بود و مرد كشاورز مجبور شد از همسایگانش چند تا خر و جوال بگیرد تا بتواند محصول را به خانه برساند.
🔸وقتی روانه شهر شد، در راہ با خدا رازونیاز میكرد:
خدایا، قول میدهم سه سال آیندہ همه گندمها را در راہ تو بدهم!
🔹همین طور كه داشت این حرفها را میزد، به رودخانهای رسید.
🔸خرها را راند تا از رودخانه عبور كنند كه ناگهان باران شدیدی بارید و سیلابی راہ افتاد و تمام گندمها و خرها را یكجا برد.
🔹مردک دستپاچه شد و به كوہ بلندی پناہ برد و با ناراحتی داد زد:
خدایا! گندمها مال خودت، خر و جوال مردم را كجا میبری؟
◽هرکه را باشد طمع، اَلکَن شود
◽با طمع کی چشمودل روشن شود
📎#بصائر
با کانال بصائر در مسیر بصیرت افزایی ⏬👌⏬ 👇
╔═.🍃.═══════╗
🆔@Basaerr313
╚═══════.🍃.═╝
#عطرنماز🌸🕋
✍ابن مسعود می گوید:
از رسول خدا سوال کردم کدام یک از اعمال نیک در نزد خداوند محبوبتر است؟حضرت فرمودند: #نمازاول_وقت!
دوباره سوال کردم پس از آن چیزی برتر است؟ حضرت فرمود : #نیکی_کردن_به_پدرومادر.
دوباره سوال نمودم پس از آن چیست؟
فرمود: #جهاددرراه خدا
📚وسائل الشیعه ج4 ص 112
#حی_علی_الصلاه
📎#بصائر
با کانال بصائر در مسیر بصیرت افزایی ⏬👌⏬ 👇
╔═.🍃.═══════╗
🆔@Basaerr313
╚═══════.🍃.═╝
┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈
امیرعبداللهیان: رهبران مقاومت از انسجام عالی برخوردارند
▪️دست همه روی ماشه شلیک است
وزیر خارجه در نشست خبری در لبنان:
🔹این مقاومت است که برای آتشبس احتمالی شروط تعیین میکند.
🔹 امروز رهبران مقاومت از انسجام عالی برخوردارند. همه سناریوها را طراحی کردند و دست همه روی ماشه شلیک است.
🔹در صورت تعلل جامعه جهانی و سازمان ملل متحد و کنشگرانی که حامی جنگی افروزی رژیم اسراییل هستند پاسخ در زمان مناسب و مورد نظر مقاومت انجام خواهد شد.
🔹من در گفتگو با رهبران دریافتند پاسخی که داده خواهد شد پشیمان کننده و تغییر دهنده نقشه کنونی سرزمین های اشغالی است.
🔹مقاومت به تنهایی قادر است که هر اقدامی را انجام دهد و از توانمندی بالا برخوردارند. ایران فعالانه از مقاومت مردم فلسطین در مقابل اشغالگری و جنایات جنگی به صورت سیاسی و رسانهای حمایت میکند.
🔹امروز صهیونیست ها در بدترین وضعیت قرار دارند و عملیات الاقصی پیروزمندانه بار دیگر این را به اثبات رساند. حضور تمام قد امریکا در کنار تل اویو دلیلی است که رژیم اسرائیل در بدترین وضعیت قرار دارد و عملیات الاقصی شاهدی است بر آن.
یـــازیــنــــبــــــ..
📎#بصائر
با کانال بصائر در مسیر بصیرت افزایی ⏬👌⏬ 👇
╔═.🍃.═══════╗
🆔@Basaerr313
╚═══════.🍃.═╝
#همسرانه ❤️
#سبڪ_زندگے_زهرایـے
✅حضرت فاطمه (س) میفرمایند:
{يا أباالحَسَنِ! إنّي لأَستَحيي مِن إلهي أن
اُكَلِّفَ نَفسَكَ مالاتَقدِرُ عَلَيهِ.}
اى على! من از پروردگارم شرم دارم كه
چيزى از تو درخواست كنم كه توان
برآوردن آن را نداشته باشی.
📚بحار الأنوار ج 43 ، ص 59
خانوم مهربون خونه چرا اینقد شوهرت
رو تو مشقت قرار میدی؟!درسته وظیفه
مرد خرج زندگیه ولی توهم بهش سخت
نگیر..
📎#بصائر
با کانال بصائر در مسیر بصیرت افزایی ⏬👌⏬ 👇
╔═.🍃.═══════╗
🆔@Basaerr313
╚═══════.🍃.═╝
┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈
4_5843864255354375239.mp3
2.39M
🔊مجموعه صوتی
#شناختامامزمان
👤استاد حسن محمودی
📝قسمت هشتم
🔖اگر جامعه به این باور برسد که امام حاضر و ناظر است یک جهش تکاملی رخ میدهد...
👌کوتاه و شنیدنی
👈بشنوید و نشر دهید
📎#بصائر
با کانال بصائر در مسیر بصیرت افزایی ⏬👌⏬ 👇
╔═.🍃.═══════╗
🆔@Basaerr313
╚═══════.🍃.═╝
┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میخای زندگیت زیر رو بشه؟
🎙#استاد_مسعود_عـــالے
#خانواده_دینی
📎#بصائر
با کانال بصائر در مسیر بصیرت افزایی ⏬👌⏬ 👇
╔═.🍃.═══════╗
🆔@Basaerr313
╚═══════.🍃.═╝
یک حدیث قدسی هست که آدم را از خجالت آب میکند:
💗خداوند تبارک و تعالی میفرماید:
ای كسی كه
وصال ما را ترک كردهای،
برگرد...!
و ای كسی كه
بر جدايی از ما سوگند خوردهای،
سوگند خود را بشكن...!
ما ابليس را
برای اين از خود رانديم
كه بر تو سجده نكرد،
پس چقدر عجیب است
كه تو او را
دوست خود گرفتهای
و ما را ترک كردهای!
📚بحرألمعارف، جلد ۲، فصل ۶۲
چ
📎#بصائر
با کانال بصائر در مسیر بصیرت افزایی ⏬👌⏬ 👇
╔═.🍃.═══════╗
🆔@Basaerr313
╚═══════.🍃.═╝
تودهنی به حسنآقامیری.mp3
2.01M
😏حسن آقامیری در مورد جنگ غزه گفته: به ما یاد دادهاند به ظالم هم ظلم نکنیم!!!
چشماتو باز کن و بفهم که حملات حماس به صهیونیستها ظلم نیست، بلکه دفاع است‼️
#فلسطین
#طوفان_الاقصی
🎙میلاد خورسندی
📎#بصائر
با کانال بصائر در مسیر بصیرت افزایی ⏬👌⏬ 👇
╔═.🍃.═══════╗
🆔@Basaerr313
╚═══════.🍃.═╝
حاج مهدی سلحشور_شب ششم محرم94_روضه پایانی_ بخواب اروم عزیزم که خواب اب ببینی-1474279662.mp3
2.71M
مداحی برای کودکان غزه
همش تو ذهنم داره میچرخه... 😭😭😭😭😭😭😭😭
#فلسطین
#غزه
📎#بصائر
با کانال بصائر در مسیر بصیرت افزایی ⏬👌⏬ 👇
╔═.🍃.═══════╗
🆔@Basaerr313
╚═══════.🍃.═╝
برای ازدواج کردن دوست داشتن کافی نیست...
#دکتر_انوشه
📎#بصائر
با کانال بصائر در مسیر بصیرت افزایی ⏬👌⏬ 👇
╔═.🍃.═══════╗
🆔@Basaerr313
╚═══════.🍃.═╝
#رمان_جانم_میرود
4️⃣0️⃣1️⃣قسمت_صد_وچهار
ـــ این خبر خوبیه؟!!!
شهاب لبخندی زد
ــــ آره دیگه دو روز از دستم راحت میشی...
مهیا با بغض گفت:
ـــ ما که تازه عقد کردیم. آخه این ماموریت از کجا در اومد!
شهاب با اخم به مهیا نگاه کرد.
ـــ وای به حالت اگه یه قطره اشک از چشمات بریزه...
اما بعد از تمام شدن حرفش اشکی روی گونه ی مهیا سرازیر شد.
شهاب دستش را جلو برد و اشکش را پاک کرد...
ـــ مهیا، فقط دوروز میرم. زود برمیگردم.
ـــ چرا راستشو بهم نمیگی؟! میدونم می خوای بری سوریه! میدونم می خوای مثل اونبار طولش بدی!!
مهیا، سرش را پایین انداخت و شروع به هق هق کردن کرد.
.
ـــ این چه حرفیه عزیز دلم! دوروز میرم، زود برمیگردم. قول میدم. اونبار ماموریت سختی بود، اما این زیاد سخت نیست، شاید زودتر هم تمام شد.
گریه مهیا قطع شده بود. حرفی بینشان رد و بدل نمی شد. با صدای موبایل شهاب، مهیا کنار رفت و با دستمال اشک هایش را پاک کرد.
ـــ جانم محسن؟!
ـــ نه شما برید ما حالا هستیم.
ـــ قربانت یاعلی)ع(!
ـــ زشته! کاشکی باهاشون میرفتیم.
ـــ تو نگران نباش، نمی خوای که با این چشمای سرخت بریم حالا فکر میکنن کتکت زدم.
مهیا خندید.
ـــ دست بزن هم داری؟!!
شهاب خندید.
فیگوری گرفت.
ـــ اونم بدجور...
هردو خندیدند.
مدتی همانجا ماندند. ولی هوا سرد شده بود. مهیا هم فردا کلاس داشت. تصمیم گرفتند که برگردندند.
مهیا در طول راه حرفی نزد.
شهاب، ماشین را جلوی خانه متوقف کرد.
ـــ خب، اینم از امشب.
مهیا لبخندی زد.
ــــ مهیا هنوز ناراحتی؟!
مهیا حرفی نزد. شهاب کلافه دستی در موهایش کشید.
ــــ شهاب، میدونم موقع خواستگاری بهم گفتی که باید درک کنم؛ منم قبول کردم. ولی قبول داشته باش، برام سخته خب...
شهاب دستان سرد مهسا را گرفت و آرام فشرد.
ـــ میدونم خانمی... میدونم عزیز دلم... درکت میکنم. باور کن برای خودم هم سخته... ولی چیکار باید کرد؟! کارم اینه!
مهیا لبخندی زد.
ـــ باشه برو اما وقتی اومدی؛ باید بریم بیرون!
ــــ چشم هر چی شما بگی!!
ـــ لوس نشو من برم دیگه...
ـــ فردا کلاس داری؟!
ــــ آره!
ـــ شرمنده؛ فردا نمیتونم برسونمت. ولی برگشتنی میام دنبالت.
ـــ نه خودم میام.
ـــ نگفتم بیام یا نه! گفتم میام! پس اعتراضی هم قبول نیست.
ــــ زورگو...
هردو از ماشین پیدا شدند.
مهیا دستی تکان داد و وارد خانه شد. شهاب نگاهی به در بسته انداخت.
خدا می دانست چقدر این دختر را دوست داشت...
خسته، کتاب هایش را جمع کرد.
ـــ مهیا داری میری؟؟
ـــ آره دیگه کلاس ندارم.
ـــ وای خوشبحالت! من دوتا کلاس دیگه دارم.
مهیا لبخندی زد و با سارا خداحافظی کرد.
از وقتی که به دانشگاه برگشته بو د، دوست های قدیمی اش دیگر تمایل زیادی برای همراهی و صحبت با مهیا نداشتند. مهیا هم ترجیح می داد از آن ها دور باشد.
تلفنش زنگ خورد.
با دیدن اسم شهاب، لبخندی زد.
ـــ جانم؟!
ـــ جانت بی بلا! دم در دانشگاهم.
ـــ باشه اومدم.
مهیا، به قدم هایش سرعت بخشید.
به اطراف نگاهی انداخت. ماشین شهاب را دید.
به طرف ماشین رفت.
در را باز کرد و سلام کرد.
ــــ سلام!
ـــ سلام خانم خدا قوت!
با لبخند، کیف و وسایل مهیا را از دستش گرفت و روی صندلی های پشت گذاشت.
ــــ خیلی ممنون!
ـــخواهش میکنم!
شهاب دنده را عوض کرد و گفت:
ـــ خب چه خبر؟
ـــ خبری نیست. هی طرح بزن! هی گرما تحمل کن...
شهاب خندید.
ـــ چقدر غر میزنی مهیا!
ـــ غر نمیزنم واقعیته...
سرش را به صندلی کوبید.
ـــ به خدا خسته شدم.
ـــ تنبل شدی ها!!
مهیا با شیطنت نگاهی به شهاب انداخت.
ـــ الانم که میری ماموریت؛ دیگه نمیرم دانشگاه!
شهاب اخمی به مهیا کرد.
ـــ جرات داری اینکارو بکن!
ـــ شوخی کردم بابا؛ نمی خواد اخم کنی...
شهاب، ماشین را نگه داشت.
ـــ پیاد شید بانو!
از ماشین پیاده شدند.
مهیا به کافی شاپ روبه رویشان نگاهی انداخت.
ــــ بفرما اینقدر گفتی بریم کافی شاپ، آوردمت.
#ادامه_دارد
از_لاک_جیغ_تا_خدا
📎#بصائر
با کانال بصائر در مسیر بصیرت افزایی ⏬👌⏬ 👇
╔═.🍃.═══════╗
🆔@Basaerr313
╚═══════.🍃.═╝