#رمان_جانم_میرود
#قسمت_صد_هجــدهم
ــ چه کاره اشی؟!
شهاب کارت شناسایی خودش را درآورد و نشان نگهبان داد. نگهبان سری تکان داد. شهاب، با محسن به سمت آسانسور رفتند. شهاب، دکمه طبقه ۸ را فشار داد؛ با پا به کف آسانسور ضربه می زد. محسن دستی بر شانه اش گذاشت.
ــ آروم باش...
شهاب سری تکان داد.
ــ آرومم! آرومم!
طبقه هشتم.
در آسانسور باز شد. شهاب به سمت در قهوه ای رنگ رفت و چند بار پشت سرهم زنگ را زد.
در باز شد و پسری از لای در سرش را بیرون آورد.
ــ چی میخوای؟! بلد نیستی مثل آدم زنگو بزنی؟! شهاب عصبی لگدی به در زد که پسره شوکه به عقب پرت شد. شهاب عصبی وارد خانه شد. خانه پر از دود بود. به دو پسر که روی مبل نشسته بودند، که گویا مست بودند نگاهی انداخت. مهران بی خبر از همه جا از اتاق بیرون آمد.
ــ اشکان کی بود، اینطوری زنگو می زد؟!
مهران، پشت سر شهاب ایستاد.
ــ مگه اینجا طویله است... سرتو انداختی اومدی تو!!
شهاب برگشت. مهران با دیدن شهاب کپ کرد.
ــ آره تویله است. اگه تویله نبود؛ تویه حیوون اینجا چیکار می کردی پس؟!
ومشتی که شهاب به صورت مهران زد، مهران را فرش زمین کرد.
شهاب، رو به محسن گفت.
ــ حواست به اینا باشه، فرار نکنن!
با عصبانیت به طرف مهران رفت و یقه اش را گرفت و از جا بلندش کرد.
ــ پس چرا حرف نمیزنی هان؟! الان که خوب بلبل زبونی می کردی...
و مشت دوم شهاب، سمت چپ صورت مهران را هدف گرفت.
ــ الان کارت به جایی میرسه... زنم رو میکشی تو بیابون و میترسونینش؟!
ــ بخدا نازنین گفت.
مشت محکمی که شهاب به صورتش زد، توان ایستادن را از او گرفت.
شهاب، کنار مهران روی زمین زانو زد و با صدای عصبی عربده زد:
ــ غلط کرده! تو هرکی یه چیز بهت میگه میری انجام میدی؟! هان؟!
روی شکمش نشست و یقه اش را گرفت. کمی بلندش کرد.
ــ که زنم رو تو ساختمون گیر میاری؟! هان؟!
ومشتی، زیر چشمش نشاند.
ــ که هیچکی به دادش نمیرسه؟!
و مشت بعدی...
عربده زد:
ــ که براش برنامه داشتید...
شهاب دیوانه شده بود؟ نمی دانست، طوفانی که در وجودش به راه افتاده بود را، چگونه آرام کند.
بی مهابا، پشت سرهم، به صورت مهران مشت می زد. محسن به طرفش دوید و اورا از مهران جدا کرد.
شهاب ایستاد. با آستینش، دانه های عرقی که روی پیشانیش نشسته بود را پاک کرد. نگاهی به صورت غرق خون مهران انداخت.
ــ کسی که به ناموس من چشم داشته باشه و بخواد، حتی برای یه لحظه... اون رو بترسونه... نفسش رو میبرم! فهمیدی؟!
فریاد زد:
ــ نفسش رو میبرم...
و لگدی به پهلوی مهران زد.
محسن به طرفش آمد.
ــ بیا اینور شهاب کشتیش...
ــ کاشکی بزاری بکشمش!
محسن به مهرانی که با صورت خونی پهلویش را گرفته بود وآرام ناله می کرد، نگاهی انداخت. محسن اولین بار بود، شهاب را اینقدر عصبی می دید. به سمت شهاب رفت.
ــ بریم دیگه...
ـ یه لحظه صبر کن بچه های ستاد دارن میان اینارو جمع کنند!
محسن، نگاهی به میز که پر از شراب و بسته های پودر سفید رنگی بود، انداخت. حدس می زد که مواد مخدر باشد..
همسایه ها، به پارکینگ آمده بودند و به مهران و بقیه که دستبند به دست به طرف ماشین پلیس می رفتند، نگاه می کردند.
یکی از نیروهای پلیس به سمت شهاب آمد و احترام نظامی گذاشت.
ــ قربان کار ما تموم شد!
ــ خسته نباشید! کسی ازشون بازجویی نکنه، خودم صبح میام. سروان با هیچ وثیقه ای هم آزاد نشند...
ــ بله قربان!
تلفنش زنگ خورد. مریم بود.
ــ جانم؟!
ــ شهاب کجایی؟!
ــ چی شده؟!
ــ مهیا بیدار شده حالش خوب نیست... همش گریه میکنه و سراغ تورو میگیره...
ــ اومدم!
تماس را قطع کرد.
ــ محسن بریم خونه...
سوار ماشین شدند. شهاب نگاهی به اسلحه خودش انداخت، آن را برداشت.
خدا را شکر کرد، که همراه خوش نبرده بود. چون هیچ اطمینانی نبود که مهران را امشب نمیکشت.
چشمانش را بست و به صندلی تکیه داد
احساس می کرد، الان کمی آرام تر شده... اما، دلش هوای مهیا را کرده بود. با حرف های مریم نگران شده بود. فقط می خواست هر چه سریعتر به خانه برسد و مهیا را آرام کند.
با ایستادن ماشین؛ به طرف محسن برگشت.
ــ ممنونم که اومدی اگه نبودی، مطمئنم یه کاری دست خودم و اونا میدادم.
ــ در دیوانه بودن توشکی نیست اخوی...
لبخندی زد و ادامه داد.
ــ برو کنا زنت؛ الان خیلی بهت احتیاج داره.
شهاب، سری تکان داد و از ماشین پیاده شد.
آیفون را زد. مریم سریع در را باز کرد. مثل اینکه منتظر آمدنشان بود.
وارد خانه شد. مریم دم در ورودی ایستاده بود. شهاب با نگرانی به طرفش رفت.
ــ مهیا کجاست؟!
ــ خوابید!
ــ حالش چطوره؟!
ــ اصلا خوب نیست! خیلی سراغتو گرفت دید نیستی کلی گریه کرد. معلوم بود از چیزی ترسیده... مجبور شدم بهش یه آرامبخش بدم.
شهاب به سمت اتاق رفت.
مریم، به سمت محسن رفت.
* از.لاڪ.جیــغ.تـا.خــــدا *
* ادامه.دارد.... *
#یاایهاالعزیز 💚
سلام امام زمانم
سلامی به پهنای اسمانها وزمین وبه همواری دلهای پاک عاشقانت
می بینی ای آرام جان دل بی قراری را
پایان بده با آمدن چشم انتظاری را....
بی تــو تمام فصلها زرد است و پاییزی
برگرد تا معنا کنی سبز بهاری را
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
📎#بصائر
با کانال بصائر در مسیر بصیرت افزایی ⏬👌⏬ 👇
╔═.🍃.═══════╗
🆔@Basaerr313
╚═══════.🍃.═╝
☀️ #نسیم_حدیث ☀️
💎امام صادق عليه السلام:
قالَ اللّهُ عزّوجلّ: لِيأذَنْ بِحَربٍ منّي مَن آذى عَبديَ المؤمنَ
خداوند عزّوجلّ فرموده است هر كه بنده مؤمن مرا بيازارد، به من اعلان جنگ مى دهد
📚الكافی جلد2 صفحه350
📎#بصائر
با کانال بصائر در مسیر بصیرت افزایی ⏬👌⏬ 👇
╔═.🍃.═══════╗
🆔@Basaerr313
╚═══════.🍃.═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
استاد فاطمی نیا: بدترین کیفرها را خدا به بنی اسرائیل داد
📎#بصائر
با کانال بصائر در مسیر بصیرت افزایی ⏬👌⏬ 👇
╔═.🍃.═══════╗
🆔@Basaerr313
╚═══════.🍃.═╝
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یه دیالوگ ماندگار تو #اتوبوس_شب هست. اونجایی که خسرو شکیبایی از اون پسرِ نوجوون میپرسه: پسر تو چند سالته؟
اون پسر هم جواب میده: پارسال 16 سالم بود بچه بودم، 2 روز بعد بابام مرد. بازم 16 سالم بود، اما دیگه بچه نبودم ...!!
این بچههای فلسطینی نسلی هستند که خیلی زود بزرگ میشن، خیلی ...
شاید ما دهها سال از اونها بزرگتر باشیم، اما اون فقط یه عدده که توی شناسنامههامون نوشته شده ...
ما صحبت از #تربیت میکنیم، اما هیچ کدام از این حرفها در اونها گنجانده نشده. چرا؟!
چون این حرفها زیستنی است، گفتنی نیست. #مغز_تربیت زیستنی است، زیستی با مجاهدت و کنار مجاهدان الهی. زیستی که خیلی از ماها صحبت کردن از آن هم برایمان سخت است ...
📎#بصائر
با کانال بصائر در مسیر بصیرت افزایی ⏬👌⏬ 👇
╔═.🍃.═══════╗
🆔@Basaerr313
╚═══════.🍃.═╝
🔺به دکمهی پیراهن خبرنگار BBC نگاه کنید...
آیا نمیتواند بسته باشد؟
چرا میتواند!
✖️اما نبابد بسته باشد، چون حتی وقتی یک زن میخواهد از مسائل جنگی گزارش میدانی بدهد هم باید جذابیت جنسی در گزارش او ملموس باشد...
و این است جایگاه زن در غرب...
عنصری کالاگونه برای ایجاد جاذبهی بیشتر!
#حجاب
✍میلاد خورسندی
📎#بصائر
با کانال بصائر در مسیر بصیرت افزایی ⏬👌⏬ 👇
╔═.🍃.═══════╗
🆔@Basaerr313
╚═══════.🍃.═╝
📌 حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی: «سرزمین فلسطین متعلق به همه مسلمانان است بنابراین بر همه مسلمانان واجب است برای آزادسازی آن وارد میدان شوند و این، *یک وظیفه شرعی است*».
📎#بصائر
با کانال بصائر در مسیر بصیرت افزایی ⏬👌⏬ 👇
╔═.🍃.═══════╗
🆔@Basaerr313
╚═══════.🍃.═╝
🔴 داعش به نفع صهیونیستها وارد نبرد شد
🔹در حالی که نیروهای مردمی عراق برای تجمع ضد صهیونیستی به سمت گذرگاه طربیل در مرز عراق میروند داعش اعلام کرد کمینی در نزدیکی شهر کبیسه در الانبار زده است. این شهر در مسیر گذرگاه طربیل قرار دارد.
🔹همچنین سوریه به فارسی به نقل از برخی منابع اعلام کرد: دو انتحاری داعش که از تنف به سمت محل تجمع نیروهای مردمی در طربیل حرکت بودند توسط حشدالشعبی خنثی شد
📎#بصائر
با کانال بصائر در مسیر بصیرت افزایی ⏬👌⏬ 👇
╔═.🍃.═══════╗
🆔@Basaerr313
╚═══════.🍃.═╝
باران رحمت 02.mp3
9.68M
#باران_رحمت ۲
فرمول مهــم؛
ما به دنیا اومدیم تا دونه دونه، اسمهای خدا رو کسب کنیم و ظهور بدیم.
میزان ثروت ما هم، چه در دنیا و چه در آخرت به تعداد همین اسمهایی بستگی داره که جذب میکنیم.
🔺امــّا تا اسم #رحمان رو نگیری؛
بقیه ی اسمها رو محاله دریافت کنی
📎#بصائر
با کانال بصائر در مسیر بصیرت افزایی ⏬👌⏬ 👇
╔═.🍃.═══════╗
🆔@Basaerr313
╚═══════.🍃.═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 تعبیر جالب افسر آمریکایی از سخنان سید حسن نصرالله؛ دنیا مدیون این مرد است، سخنان او از روی نبوغ و زیرکی بود و در تاریخ خواهد ماند!
🔶 «اسکات ریتر» افسر پیشین اطلاعاتی آمریکا و بازرس تسلیحات سازمان ملل:
🔺این سخنرانی نمونهای عالی از یک مدیریت تنش بود، کاری که او کرد باعث شد اختلاف میان آمریکا و اسرائیل باقی ماند
📎#بصائر
با کانال بصائر در مسیر بصیرت افزایی ⏬👌⏬ 👇
╔═.🍃.═══════╗
🆔@Basaerr313
╚═══════.🍃.═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥اگر حالِ بچهها وقتی باباشون میاد خونه، خراب بشه!پس....
💥چرا اینجوریه اوضاع ما؟
استاد #شجاعی
#خانواده_دینی
📎#بصائر
با کانال بصائر در مسیر بصیرت افزایی ⏬👌⏬ 👇
╔═.🍃.═══════╗
🆔@Basaerr313
╚═══════.🍃.═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌دشمنترین با مؤمنان!
🔻قطعاً و قطعاً، شدیدترین دشمنی با مؤمنان، از یهودیان است!
🔻آیهای مهم دربارۀ یهود، که باید در مدارس آموزش بدهند!
#پناهیان
📎#بصائر
با کانال بصائر در مسیر بصیرت افزایی ⏬👌⏬ 👇
╔═.🍃.═══════╗
🆔@Basaerr313
╚═══════.🍃.═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️اگر اعتراضات مهسا موفق میشد و جمهوری اسلامی ضربه محکمی میخورد، ما این جنگ را الان نمی دیدیم...!!
🔝اعتراف سخنگوی فارسی رژیم اسرائیل به شکست فتنه زن زندگی آزادی و اشاره تلویحی به حساب بزرگی که رژیم اسرائیل روی آن باز کرده بود!
📎#بصائر
با کانال بصائر در مسیر بصیرت افزایی ⏬👌⏬ 👇
╔═.🍃.═══════╗
🆔@Basaerr313
╚═══════.🍃.═╝
💥استفاده گسترده از بمبهای فسفری در شمال غزه
رژیم صهیونیستی از بمبهای فسفری به شکل گستردهای در غرب بیت لاهیا واقع در شمال نوار غزه استفاده میکند.
وائل الدحدوح خبرنگار الجزیره: حملاتی که اکنون غزه در معرض آن قرار گرفته از زمان آغاز جنگ بی سابقه بوده است.
خبرنگاران: رژیم صهیونیستی مناطق اطراف بیمارستان شفا را مورد هدف قرار داد.
#طوفان_الأقصی #فلسطين
📎#بصائر
با کانال بصائر در مسیر بصیرت افزایی ⏬👌⏬ 👇
╔═.🍃.═══════╗
🆔@Basaerr313
╚═══════.🍃.═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥وزیر دفاع: پیامهای آمریکا به ایران ملتمسانه و از سر استیصال است/ توصیه ما به آمریکاییها این است که سریعا جنگ غزه را متوقف کنند
امیر محمدرضا قرایی آشتیانی در گفتگو با خبرگزاری دانشجو:
🔸آمریکاییها اشتباهات راهبردی و خطاهای محاسباتی متعددی خصوصا در منطقه دارند.
🔸آمریکاییها در کنار رژیم صهیونیستی در باتلاقی که آنها ساختند در حال غرق شدن هستند و دست و پا می زنند و پیام هایی که می دهند از ترسشان است و اینکه نگران هستند و می خواهند هم خودشان و هم رژیم غاصب را به هر نحوی شده از این مهلکه خارج کنند.
🔸همیشه توصیه ما به آمریکاییها این بوده که هم از رژیم صهیونیستی حمایت نکنید هم سریعا این جنگ را متوقف و آتش بس را اعمال کنید در غیر اینصورت ضربات سنگینی خواهید
📎#بصائر
با کانال بصائر در مسیر بصیرت افزایی ⏬👌⏬ 👇
╔═.🍃.═══════╗
🆔@Basaerr313
╚═══════.🍃.═╝
#سلام_امام_زمانم❤️
سالار، وقت آمدنت دیر شدبیا
این دل در انتظار فرج پیر شدبیا
دیدم به خواب آمدی از جاده های دور
گفتا دلم که خواب تو تعبیر شدبیا
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَالْفَـــرَج
📎#بصائر
با کانال بصائر در مسیر بصیرت افزایی ⏬👌⏬ 👇
╔═.🍃.═══════╗
🆔@Basaerr313
╚═══════.🍃.═╝
🔅 #پیامبر_اکرم_(ص) :
🔸 «لا تَسُبُّوا الدُّنيا؛ فَنِعمَت مَطِيَّةُ المُؤمِنِ؛ فَعَلَيها يَبلُغُ الخَيرَ، وبِها يَنجو مِنَ الشَّرِّ. إنَّهُ إذا قالَ العَبدُ : لَعَنَ اللّهُ الدُّنيا، قالَتِ الدُّنيا : لَعَنَ اللّهُ أعصانا لِرَبِّهِ» .
🔹 «دنيا را دشنام مدهيد كه نيكو مَركبى است براى مؤمن؛ سوار بر آن به خير دست مىيابد و با آن از شر رهايى مىجويد.
همانا هرگاه بندهاى بگويد: «خداوند دنيا را لعنت كناد!»، دنيا هم مىگويد: «خداوند از ميان ما كسى را لعنت كناد كه در برابر پروردگارش سركشتر است».
📚 أعلام الدين : ٣٣٥
📎#بصائر
با کانال بصائر در مسیر بصیرت افزایی ⏬👌⏬ 👇
╔═.🍃.═══════╗
🆔@Basaerr313
╚═══════.🍃.═╝
باران رحمت 03.mp3
9.7M
#باران_رحمت ۳
💛رحمان؛ واجب ترین و ضروری اسم خداست؛
برای کسانی که بدنبال سبک زندگی انسانی اند.
محال است کسی این اسم را دریافت نکرده باشد؛
و در مدیریت خود، خانواده، و شغل، و ... موفق باشد.
📎#بصائر
با کانال بصائر در مسیر بصیرت افزایی ⏬👌⏬ 👇
╔═.🍃.═══════╗
🆔@Basaerr313
╚═══════.🍃.═╝
♨️چند نکته ناب از شیخ رجبعلی خیاط...
#نكته۱:
🔻اگر به قدر ترسيدن از يك عقرب، از عِقاب خدا بترسيم، عالَم اصلاح مي شود.
#نكته۲:
🔻تو براي خدا باش، خدا و همه ملائكه اش براي تو خواهند بود. «مَن كانَ لله، كان الله لَه».
#نكته۳:
🔻سعي كنيد صفات خدايي در شما زنده شود؛ خداوند كريم است، شما هم كريم باشيد. رحيم است، رحيم باشيد. ستاّر است، ستار باشيد.
#نكته۴:
🔻دل جاي خداست، صاحب اين خانه خداست. آن را اجاره ندهيد.
#نكته۵:
🔻كار را فقط براي رضاي خدا انجام دهيد، نه براي ثواب يا ترس از جهنّم.
#نكته۶:
🔻اگر انسان علاقه اي به غير خدا نداشته باشد، نفس و شيطان زورشان به او نمي رسد.
#نكته۷:
🔻اگر كسي براي خدا كار كند، چشم دلش باز مي شود.
#نكته۸:
🔻اگر مواظب دلتان باشيد و غير خدا را در آن راه ندهيد، آنچه را ديگران نمي بينند شما مي بينيد. و آنچه ديگران نمي شنوند، شما مي شنويد.
#نكته۹:
🔻هركاري مي كنيد نگوييد: "من كردم"، بگوييد: «لطف خداست». همه را از خدا بدانيد.
.
📎#بصائر
با کانال بصائر در مسیر بصیرت افزایی ⏬👌⏬ 👇
╔═.🍃.═══════╗
🆔@Basaerr313
╚═══════.🍃.═╝
┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈