eitaa logo
بصیـــــــــرت
2.3هزار دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
2هزار ویدیو
69 فایل
﷽ با عرض ارادت به مقام بلندو بی بدیل شهدا وبا کسب اجازه ازولی امر مسلمین مقام معظم رهبری و آقا با توجه به فرمایش اخیر رهبر به افزایش بصیرت افزایی نام کانال به بصیرت تغییر یافت البته همچنان فرمایشات آقاو معرفی شهدا در برنامه های کانال در ارجعیت هستند🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺 ♥️بسم الله الرحمن الرحیم♥️ ✨ اللَّهُمَّ غَشّنی بالرّحْمَةِ وارْزُقْنی فیهِ التّوفیقِ والعِصْمَةِ وطَهّرْ قلْبی من غَیاهِبِ التُّهْمَةِ یا رحیماً بِعبادِهِ المؤمِنین. ✨خدایا! در این روز به به مهربانیت مرا بپوشان و توفیق و پاکی را روزی ام کن و از زشتیهای زبان و تهمت دلم را پاک نما، ای مهربان به بندگان مؤمن.
بصیـــــــــرت
💠💠ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُ اَلْزَهرا💠💠 🌺 قسمت 6⃣3⃣ 🌺 گروه شهید اندرزگو(قسمت اول) ‌ 🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹
💠💠ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُ اَلْزَهرا💠💠 🌺 قسمت 7⃣3⃣ 🌺 گروه شهید اندرزگو(قسمت دوم) ‌ 🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹 از نوجوان تا پيرمرد، از افراد بيســواد تا فارغ التحصيل دكتري، از بچه هاي بسيار متدين و اهل نماز شب، تا كساني كه در همان گروه نماز را فرا گرفتند. از بچه هــاي حوزه رفتــه تا كمونيســت هاي توبه كرده و... بــه اين ترتيب همه گونه نيرو در جوي بسيار صميمي و دوست داشتني دور هم جمع شدند. افــراد اين گروه تقريباً چهل نفره، در يك چيز با هم مشــترك بودند و آن شجاعت و روحيه بالای آنها بود. ابراهيم كه عملاً مسئوليت گروه را برعهده داشــت هميشه ميگفت: ما فرمانده نداريم و از طريق محبت و دوستي خيلي خوب گروه را رهبري ميكرد. سيستم اداره گروه به صورتي بود كه همه كارها خودجوش انجام ميشد و تقريباً كسي به ديگري امر و نهي نميكرد. بيشتر كارها با همفكري پيش ميرفت و بيشتر از همه جواد افراسيابي و رضا گوديني همراهان هميشگي ابراهيم بودند. ٭٭٭ يكي از برنامه هاي روزانه گروه، كمك به مردم محلي وحل مشكلات آنها بود. بسياري از نيروهاي محلي گيلان غرب نيز از اين طريق به گروه جذب شدند. فعاليت گروه اندرزگو، بيشتر تشكيل تيمهاي شناسايي و عملياتي بود. عبــور از ارتفاعــات و تهيه نقشــه هاي دقيق و صحيح از منطقه دشــمن، از ديگركارها بود. روش ابراهيم در شناسايي ها بسيار عجيب بود. نيمه هاي شب به همراه افراد از ارتفاعات عبور ميكردند. آنها پشــت نيروهاي دشمن قرار ميگرفتند و از محل استقرار و تجهيزات دشمن اطلاعات بســيار دقيقي را به دســت مي آوردند. ميگفت: اگر چنين كاري انجام نگيرد معلوم نيست در عملياتها موفق شويم. پس بايد شناسائي ما دقيق و صحيح باشد. ابراهيم روش خود را به ديگر نيروها نيزآموزش ميداد و ميگفت: در مسئله شناسايي، نيرو بايد شجاعت داشته باشد. اگر ترس در وجود كسي بود نميتواند نيروي موفقي باشد. بعد هم در مورد تيزبيني و دقت عمل نيروها صحبت ميکرد. بــراي همين بود كــه از ميان نيروهاي گروه، زبده تريــن و بهترين نيروهاي اطلاعات وشناسايي و حتي فرماندهاني شجاع تربيت يافتند. به قول فرمانده تيپ ۳۱۳ حرّ كه مسئوليت اطلاعات و عمليات را در قرارگاه نجف به عهده داشــت: ابراهيم با روشهاي خود بنيانگذار اين تيپ بود، هر چند كه قبل از تشكيل آن به شهادت رسيد. گروه چريكي شهيد اندرزگو در دوران فعاليت يك ساله خود شاهد پنجاه و دو عمليات كوچك و بزرگ توسط همان نيروهاي نامنظم بود. آنها لشكر چهارم ارتش عراق را در منطقه غرب به ستوه آوردند و تلفات سنگيني را به آنان تحميل كردند. در اين گروه كوچك، انســانهاي بزرگي تربيت شــدند كــه دوران دفاع مقدس ما مديون رشادت هاي آنهاست. آنهــا از خرمن وجودي ابراهيم خوشــه ها چيدند و بــه همراهی او افتخار ميكردند: شــهيد رضا چراغي فرمانده شجاع لشكر 27 حضرت رسول(ص)، شــهيد رضا دستواره قائم مقام لشکر، شهيد حسن زماني مسئول محور لشکر، شهيد سيد ابوالفضل كاظمي فرمانده گردان ميثم، شهيد رضا گوديني فرمانده گردان حنين، شهيد محمدرضا علي اوسط معاون تيپ مسلم ابن عقيل، شهيد داريوش ريزه وندي فرمانده گردان مالك، شــهيدان ابراهيم حسامي و هاشم كلهر معاونين گردان مقداد، شهيدان جواد افراسيابي و علي خر ّمدل از مسئولين اطلاعات لشکر، و همچنين چندين فرمانده بزرگ دفاع مقدس كه هم اكنون نيز از افتخارات نظام اسلامي هستند. 🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹 📚کتاب سلام بر ابراهیم، صفحه ۹۶ الی۹۷ 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃 ادامه دارد...... @khamenei_shohada
💠💠ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُ اَلْزَهرا💠💠 🌺 قسمت 8⃣3⃣ 🌺 شهادت اصغر وصالی ‌ 🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨ محرم ســال 1359 اتفــاق مهمــي رخ داد. اصغر وصالي و علــي قرباني با نيروهايشان از سرپل ذهاب به گيلان غرب آمدند. قرار شد بعد از شناسايي مواضع دشمن، از سمت شمال شهر، عملياتي آغاز شود. آن ايام روزهاي اول تشــكيل گروه اندرزگو بود. قسمتي از مواضع دشمن شناسايي شده بود. شــب عاشــورا همه بچه ها در مقر سپاه جمع شــدند. عزاداراي با شكوهي برگزار شد. مداحي ابراهيم در آن جلســه را بســياري از بچهها به ياد دارند. او با شور و حال عجيبي ميخواند و اصغر وصالي مياندار عزادارها بود. روز عاشــورا اصغر به همراه چند نفر از بچه ها براي شناســايي راهي منطقه "برآفتاب" شد. حوالي ظهر خبر رسيد آنها با نيروهاي كمين عراقي درگير شده اند. بچه ها خودشان را رساندند، نيروهاي دشمن هم سريع عقب رفتند اما... علي قرباني به شــهادت رسيد. به خاطر شدت جراحات، اميدي هم به زنده ماندن اصغر نبود. اصغر وصالي را سريع به عقب انتقال داديم ولي او هم به خيل شهدا پيوست. بعــد از شــهادت اصغر، ابراهيــم را ديدم كه با صداي بلنــد گريه ميكرد. ميگفت: هيچكس نميداند كه چه فرماندهاي را از دست داده ايم، انقلاب ما به امثال اصغر خيلي احتياج داشت. اصغر در حالي كه هنوز چهلم برادار شهيدش نشده بود توفيق شهادت را در ظهر عاشورا به دست آورد. ابراهيم براي تشييع به تهران آمد و اتومبيل پيكان اصغر را كه در گيلان غرب بــه جا مانده بود به تهــران آورد. در حالي كه به خاطر اصابت تركش، تقريباً هيچ جاي سالم در بدنه ماشين نبود! پس از تشييع پيكر شهيد وصالي سريع به منطقه بازگشتيم. ابراهيم ميگفت: اصغر چند شب قبل از شهادت، برادرش را در خواب ديد. برادرش گفته بود: اصغر، تو روز عاشورا در گيلان غرب شهيد خواهي شد. روز بعد بچه هاي گروه، براي اصغر مجلس ختم وعزاداري برپا كردند. بعد بچه ها به هم قول دادند كه تا آخرين قطره خون در جبهه بمانند و انتقام خون اصغر را بگيرند. جواد افراســيابي و چند نفر از بچه ها گفتند: مثل آدمهاي عزادار محاســن خودمان را كوتاه نميكنيم تا صدام را به سزاي اعمالش برسانيم. 🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨ 📚کتاب سلام بر ابراهیم، صفحه ۹۸ الی۹۹ 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 ادامه دارد.. @khamenei_shohada
بصیـــــــــرت
#روز_شمار_دفاع_مقدس 🗓 ۲۳ خرداد • ولادت شهید علی صیاد شیرازی (۱۳۲۳ ه.ش) • ولادت شهید محمودرضا عن
🗓 ۲۴ خرداد • ولادت شهید محمدجواد تندگویان (استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۲۹ ه.ش) • ولادت شهید مهدی عاشق الحسینی (استان خراسان رضوی، شهرستان مشهد) (۱۳۳۹ ه.ش) • نامه ۱۲۰ تن از نمایندگان مجلس برای بررسی طرح عدم کفایت سیاسی بنی صدر (۱۳۶۰ ه.ش) • ولادت اولین شهید مدافع حرم لشکر فاطمیون عظیم واعظی (۱۳۶۰ ه.ش) • شهادت شهید رحمت علی رحمتی (استان ایلام، بخش چوار ارکوازی) (۱۳۶۱ ه.ش) • اجرای عملیات قدس ۱ در منطقه هورالهویزه در شرق رودخانه دجله با رمز یا محمد رسول الله (ص) و الله‌اکبر (۱۳۶۴ ه.ش) • شهادت شهید محمدرضا زند بصیری (۱۳۶۵ ه.ش) • ولادت شهید رضا نظری (استان مرکزی، شهرستان اراک) (۱۳۶۸ ه.ش) • شهادت شهید حسن عشوری (استان گیلان، شهرستان رود‌سر) (۱۳۹۶ ه.ش) @khamenei_shohada
میرود و میبرد از ڪف دل ما... آنڪہ یڪماه صفا یافت از او محفل ما... عقده گشا بود گنهڪاران را واے اگر او رود و حل نشود ما... @khamenei_shohada
🌷 🌷 شهید برونسی از اینکه آنجا چه کاره است و چه مسئولیتی دارد، هیچ وقت چیزی نمی گفت، ولی از مسائل معنوی جبهه زیاد برام حرف می زد. 🌷 یک بار می گفت: «داشتیم مهمات بار می زدیم که بفرستیم منطقه. وسط کار، یک دفعه چشمم افتاد به یک خانم محجبه، با چادری مشکی. پا به پای ما کار می کرد و مهمات می گذاشت توی جعبه ها. 🌷تعجب کردم. تعجبم وقتی بیشتر شد که دیدم بچه های دیگر، اصلاً حواسشان به او نیست، انگار نمی دیدندش. رفتم جلو، سینه ای صاف کردم و خیلی با احتیاط گفتم: خانم! جایی که ما مردها هستیم، شما نباید زحمت بکشید. 🌷 رویش طرف من نبود. به تمام قد ایستاد و فرمود: مگر شما در راه برادر من زحمت نمی کشید؟ یاد امام حسین(ع) از خود بی خودم کرد. گریه ام گرفت. خانم فرمود: هرکس که یاور ما باشد، ما هم او را یاری می کنیم. 📚 كتاب ساکنان ملک اعظم، ج ٢، ص ٧٦ اللهم صلی علی محمد وآل محمدوعجل فرجهم @khamenei_shohada
گفتنـــــی نیست ولی بی ڪماڪان در مـــــن نفســـــے هست دلـــــے هست ولی جانـــــے نیست .. .. باز و @khamenei_shohada
قدر بشناسید مستان، این آخرین پیمانه را میکند تعطیل فردا ساقى این میخانه را گو به مهمانان که، مهمانی به پایانش رسید خورده یا ناخورده باید ترک کرد، این خانه را التماس دعا🙏 @khamenei_shohada
❁﷽❁ عیدفطر آمد وماه رمضان گشٺ تمام بر شما همسفران سفر روزه سلام روزه هاتان همہ درپیش خداوند قبول روزگار خوشتان مظهر توفیق مدام @khamenei_shohada
سلام همراهان عزیز عیدتان مبارک @khamenei_shohada
🌹اے شـهیـد...🌹 باید خودت تمـام دلـم را عـوض ڪنـــے ؛ با این دلـم، بہ دردِ امام زمــانم نمـےخورم ... محبوبِ دل صاحب ڪه شوے_شهیدت مےڪنند🕊 رضا_الوانی🕊 یادش با صلوات @khamenei_shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شعر میثم مطیعی که در حاشیه نماز عید فطر خواند # شعری_طوفانی مطیعی @khamenei_shohada
بصیـــــــــرت
شعر میثم مطیعی که در حاشیه نماز عید فطر خواند # شعری_طوفانی #میثم مطیعی @khamenei_shohada
🔰 شعری که در مراسم نماز عیدفطر قرائت شد 🔻 مراسم باشکوه نماز عید سعید فطر، صبح امروز با حضور ملت و مردم در مصلای امام خمینی تهران برگزار شد. در ابتدای این مراسم و پیش از اقامه‌ی نماز، آقای میثم مطیعی مداح اهل‌بیت (علیهم‌السلام) اشعاری را در وصف ماه مبارک رمضان و دیگر مسائل اخلاقی و سیاسی قرائت کرد. 📝 پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR متن این شعر را به شرح زیر منتشر می‌کند. آمدی و دل ما بردی و رفتی ای ماه! با تو خوش بود سحرهای «بِکَ یا الله» چه سحرها، چه سحرهای خوشی بود و گذشت چه خبرها، چه سفرهای خوشی بود و گذشت نظر لطف خدا بود که افتاد به ما تشنگی، فرصت سیراب شدن داد به ما یاد جوع و عطشِ روز قیامت کردیم یاد ظهر عطش‌افروز قیامت کردیم گفته بودم دل من! ماه شو و روشن شو رمضان است، ز مَن‌ها بگُذر، ایمَن شو به خدا چلّه عشق است همین سی‌روزه می‌توان بار سفر بست همین سی‌روزه گفته بودم که فقط چند سحر فرصت هست چند بار ای دل من! بغض تو این ماه شکست؟ روزی‌ات شد سفری در دل شب، با مولا؟ سفری تا سحرِ «فُزْتُ وَ رَبّ» با مولا؟ تشنگی ذکر لب ما شده بود این یک‌ماه روزه شد روضه لبهای اباعبدالله سوختیم آه به یاد لب عطشان حسین یاد لبهای ترک‌خورده طفلان حسین ای خوشا آنکه سبکبار به عید آمده است آنکه با وعده دیدار به عید آمده است آنکه عیدانه ز لبخند امامش دارد چشم بر آمدن ماه تمامش دارد تو عزیز دوجهانی و فقیریم، فقیر یوسفا «أَوْفِ لَنَا الْکَیْلَ»، تو ما را بپذیر نوبهارا! دل پرخون چمن را دریاب روزه‌داران فلسطین و یمن را دریاب طاقت امت جدّت به خدا طاق شده آه خونین‌جگرا‌ن، شعله آفاق شده کاش آیینه دل، مات جمال تو شود عید ما رؤیت ابروی هلال تو شود مادران شهدا! ‌عید مبارک باشد ای خوشا صبر شما، عید مبارک باشد همسران شهدا! همسفران شهدا! عید شد، می‌ر‌سد از فاطمه عیدی به شما موسم بندگی یار مبارک باشد مردم ای مردم بیدار! مبارک باشد عید فطر آمده، باشیم به فکر فقرا عید فطرآمده، «قَدْ أَفْلَحَ مَن زَکَّاهَا» مردم ما دلشان صبر زلالی دارد سفره کوچکشان نان حلالی دارد همه هستند اگر نوبت ایثار شود پای کارند اگر موسم پیکار شود گله‌مندند ولی حُجب و حیایی دارند مردم ما چه گذشتی، چه وفایی دارند ای نشسته صف اول! صف ایثار آنجاست آن سوی «نرده»... ببین... لذت دیدار آنجاست نکند «نرده» میان تو و مردم باشد دردِ دل‌ها پسِ این فاصله‌ها گُم باشد دوستان! صدق و صفای دهه شصت چه شد؟ راستی حال و هوای دهه شصت چه شد؟ آن مدیران جوانی که جهادی بودند بی‌تکلّف، ز همین مردم عادی بودند شور آن شعله مگویید که خاموش شده «اختلاس» آمده، «اخلاص» فراموش شده ای نشسته صف اول! به عدالت برخیز مانده بر شانه تو بار امانت برخیز عَلم داد برافراز، که ملت هستند دل به شاهینِ ترازوی عدالت بستند همتت قطع ید دانهدُرشتان باشد وای اگر دزدی از این قافله آسان باشد وای اگر توصیه و نامه پذیرد قاضی داد و بیداد اگر رشوه بگیرد قاضی شکر کن، این‌همه نعمت نرود از دستت قدر دان، فرصت خدمت نرود از دستت صف اول، صف خدمت، صف مردم‌داری یک نفر نیست مخاطب، همه هستند آری گر به یک نقد رود صبر و قرارت از دست صف اول منشین، بین جماعت جا هست سعی کن در سعه صدر شوی پیش‌قدم رهبری گفت که من نیز صف اولی‌ام گوش کن قصه پرغصه بیکاران را شِکوه کارگران و کامیون‌داران را چه شده ارز؟ که مات‌اند همه تاجرها نرخ مسکن چه شد؟ آه از دل مستأجرها کاش آرام کنیم این نگرانی‌ها را سعی ما سد کند این موج گرانی‌ها را معدن رنج، دل کارگران است هنوز چشم مردم به عدالت، نگران است هنوز سنگر توست همین میز و امیدی ست به تو آن سوی میزِ تو چشمان شهیدی ست به تو گره ار وا نکنی خود گره کار مباش برنمی‌داری اگر بار کسی، بار مباش عید شد، آمدن عید مبارک بادت وان مواعید که کردی، نرود از یادت عید رسوا شدن دشمن پیمان‌شکن است روز یکدل شدن و جشن خروش وطن است شد عیان بر همه دنیا که چهل سال چرا بود ورد لب ما، مرگ به تو آمریکا... چند روزی به تو و عهد تو دادیم زمان چند روزی محک تجربه آمد به میان تا سیه‌روی شود هر که در او غش باشد تا سیه‌روی شود هر که دُروغش باشد هان! مپندار که پیمان‌شکنی آسان است نقض این عهد میندیش که بی‌تاوان است پنجه در پنجه مشو روبهکا! با شیران آن که با آن طرفی، جان جهان است: ایران یک‌شبه بر طمع خام شما پایان داد موشک ما که در آفاق شما جولان داد پشت گوشت بنویس این سخن، این سیلی را که یکی گر بزنی، می‌خوری از ما ده تا [۱۰] شریان‌های حیاتی جهان در کف ماست تنگه هرمز و دریای عمان در کف ماست صبر کن روز پریشان شدنت نزدیک است لحظه سختپشیمان شدنت نزدیک است قفل تعلیق به امید خدا میشکنیم هرچه زنجیر کشیدی همه را میشکنیم چرخه هسته‌ای از نو به تکاپو افتد آب رفته همه باز آید و در جو افتد دست تو رو شد و شرّت کم و ننگت افزون پنجه
بصیـــــــــرت
#روز_شمار_دفاع_مقدس 🗓 ۲۴ خرداد • ولادت شهید محمدجواد تندگویان (استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۲۹
🗓 ۲۵ خرداد • ولادت شهید محمدعلی رجایی (استان قزوین، شهرستان قزوین) (۱۳۱۲ ه.ش) • ولادت شهید مجتبی سعیدی (استان سمنان، شهرستان مهدی‌شهر) (۱۳۴۶ ه.ش) • ولادت شهید حمیدرضا رحمانی (استان تهران، شهرستان شمیرانات) (۱۳۴۷ ه.ش) • شهادت شهید فریدون تعریف اولین فرمانده سپاه سنندج توسط ضد انقلابیون (استان کردستان، شهرستان سنندج) (۱۳۵۹ ه.ش) • شهادت شهید احمد دهقانی آرانی (استان اصفهان، شهرستان آران و بیدگل) (۱۳۶۰ ه.ش) • شهادت شهید عثمان فرشته فرمانده یگان پیشمرگان مسلمان کرد سپاه مریوان در درگیری با ضدانقلاب (استان کردستان، شهرستان مریوان، روستای دله مرز) (۱۳۶۱ ه.ش) • شهادت شهید علی محمودیان (استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۶۱ ه.ش) • شهادت شهید رمضان بابایی (استان مازندران، شهرستان ساری (۱۳۶۴ ه.ش) • شهادت شهید سید مهدی کاظمی (استان مازندران، شهرستان محمودآباد) (۱۳۶۴ ه.ش) • شهادت شهید محمد یاری (استان لرستان، شهرستان بروجرد) (۱۳۶۵ ه.ش) • شهادت شهید حسینعلی محمد‌پور (استان خراسان شمالی، شهرستان مانه وسملقان) (۱۳۶۸ ه.ش) • شهادت شهید موسی زارعی (استان مازندران، شهرستان میاندورود) (۱۳۶۹ ه.ش) • شهادت شهید حسین غلام‌کبیری توسط آشوبگران (استان تهران، شهرستان ری) (۱۳۸۸ ه.ش) @khamenei_shohada
اسلام (جانشین لشگرهمیشه پیروز25کربلا و فرمانده گردان یا رسول) @khamenei_shohada
قسمتی از وصیتنامه شهید سیدمهدی کاظمی بدین شرح است : خدایا تو را شکر که توفیق خدمت به دینت را نصیبم کردی ، از تو می خواهم که نیتم را خالص کنی تا بدون هیچگونه ریا و تظاهر هدفم فقط تو باشی . یا رسول ا...
˙·‌•°❁ ❁°•·˙ ❦ شهید ◈ ولادت: ۱۳۷۳ ◈ شهادت :۱۳۹۶ ↶ مسئولیت:سرباز بی بی زینب :سوریه @khamenei_shohada
بصیـــــــــرت
˙·‌•°❁ #شهید_شناسی ❁°•·˙ ❦ شهید #حسین_معزغلامی ◈ ولادت: ۱۳۷۳ ◈ شهادت :۱۳۹۶ ↶ مسئولیت:سرباز بی بی
‍ ‍ ‍ ‌ ‌ ‌ •✦✧وصیٺـــــ نـامہ✧✦• ❊⇠در کفنم یک سربند یاحسین(ع) و تربت کربلا قرار بدهید.تا می توانید برای ظهور حضرت حجت(عج) دعا کنید که بهترین دعاهاست. ‍ ‍ ‍ ‌ ❊⇠هم به خانواده و هم به دوستانم بگویم که در بدترین شرایط اجتماعی، اقتصادی و… پیرو ولایت فقیه باشید.امر به معروف و نهی از منکر را فراموش نکنید و نگذارید خون شهدا پایمال شود. 🌹هـدیه نثـار ارواح طیبـه شـهدا و امـام شـهدا صلواتـــــ ★°•°•°•°❈°•°•°°•°•°❈°•°•°•°★ 🔮ڪانال بصیرتی و شهدایی خامنه ای شهدا @khamenei_shohada
بصیـــــــــرت
#معرفی یک #شهید #سید_شهاب_الدین_افتخاری @khamenei_shohada
🌹مـعــرفـــى شهــــــدا🌹 نام : سید شهاب الدین نام خانوادگی: افتخاری تاریخ تولد: 1343 محل تولد: پراچان تاریخ شهادت: 1362 محل شهادت: جزیره مجنون 💠 بسم الله الرحمن الرحیم 💠 💠قدر امام را بدانید و به حرفهای او جامه عمل بپوشانید که رضای خدا در آن است دنبال روحانیت مبارز باشید که روحانیت بود که ما را از جهل و گمراهی نجات داده است. به جبهه بروید و جبهه ها را پر کنید که راه قدس از کربلا می گذرد با شایعه سازان و منافقین و آنهائیکه به هر نحوه ای می خواهند به انقلاب ضربه بزنند بجنگید که رستگار خواهید شد. شما جوانان با غیرت به دیدار خانواده شهیدان بروید و به خانواده هایشان نوید پیروزی دهید که پیروزی نزدیک است. ای برادران حزب الهی، ای جوانان، ای پیرمردان، ای خواهران، ای برادران، ای مادران مبادا که در بی تفاوتی بمیرید که علی اکبر حسین در راه حسین و با هدف شربت شهادت نوشید. خواهرانم! شما چنان باشید که اسلحه تان حجابتان باشد شما باید مثل زینب باشید. خدای نکرده برایم گریه نکنید. هر وقت خواستید برایم گریه کنید برای آن عزیزانی گریه کنید که خواهر و مادر ندارند. @khamenei_shohada
بصیـــــــــرت
💠💠ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُ اَلْزَهرا💠💠 🌺 قسمت 8⃣3⃣ 🌺 شهادت اصغر وصالی ‌ 🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨ محرم ســ
💠💠ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُ اَلْزَهرا💠💠 🌺 قسمت 9⃣3⃣ 🌺 ظاهر ساده ‌ 🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹 در ايام ابتداي جنگ، ابراهيم الگوي بســياري از بچه هاي رزمنده شده بود. خيلي ها به رفاقت با او افتخار ميكردند. اما او هميشــه طوري رفتار ميکرد تا كمتر مطرح شود. مثلاً به لباس نظامي توجهي نداشت، پيراهن بلند و شلوار كردي ميپوشيد. تا هم به مردم محلي آنجا نزديكتر شود، هم جلوي نفس خود را گرفته باشد. ساده و بي آلايش بود. وقتي براي اولين بار او را ديديم فكر كرديم كه او خدمتكار و... براي رزمندگان اســت. اما مدتي كه گذشــت به شخصيت او پي برديم. ابراهيم به نوعي ساختارشكن بود. به جاي توجه به ظاهر و قيافه، بيشتر به فكر باطن بود. بچه ها هم از او تبعيت ميكردند. هميشــه ميگفت: مهمتر از اينكه براي بچه ها لباسهاي هم شــكل و ظاهر نظامي درست كنيم بايد به فكر آموزش و معنويت نيروها باشيم و تا ميتوانيم بيشتر با بچه ها رفيق باشيم. نتيجه اين تفكر، در عملياتهاي گروه،كاملاً ديده ميشد. هر چند برخي با تفكرات او مخالفت ميكردند. ٭٭٭ پارچه لباس پلنگي خريده بود. به يكي از خياطها داد وگفت: يك دســت لباس كردي برايم بدوز. روز بعد لباس را تحويل گرفت وپوشــيد. بسيار زيبا شده بود. از مقر گروه خارج شد. ساعتي بعد برگشت. با لباس سربازي! پرسيدم: لباست كو!؟ گفت: يكي از بچه هاي كرد از لباس من خوشش آمد. من هم هديه دادم به او! ســاعتش را هم به يك شخص ديگرداده بود. آن شخص ساعت را پرسيده بود و ابراهيم ساعت را به او بخشيده بود! اين كارهاي ساده باعث شد بسياري از كردهــاي محلي مجذوب اخلاق ابراهيم شــوند و به گروه اندرزگو ملحق شــوند. ابراهيم در عين ســادگي ظاهر، به مســائل سياســي كاملا آگاه بود. جريانات سياسي را هم خوب تحليل ميكرد. مدتي پس از نصب تصاوير امام راحل و شهيد بهشتي در مقر، از طرف دفتر فرماندهي كل قوا در غرب كشور كه زير نظر بني صدر اداره ميشد دستور تعطيلي و بستن آذوقه گروه صادر گرديد، اما فرمانده ارتش در آن منطقه اعلام كرد كه حضور اين گروه در منطقه لازم است. تمامي حملات ما توسط اين گروه طراحي و اجرا ميشود. بعد از مدتي با پيگيريهاي اين فرمانده، جلوي اين حركت گرفته شد. يك روز صبح اعلام كردند كه بني صدر قصد بازديد از كرمانشاه را دارد. ابراهيم و جواد و چند نفر از بچه ها به همراه حاج حسين عازم كرمانشاه شدند. فرماندهان نظامي با ظاهري آراســته منتظر بني صدر بودند. اما قيافه بچه هاي اندرزگو جالب بود. با همان شلوار كردي و ظاهر هميشگي به استقبال بني صدر رفتند! هر چند هدفشــان چيز ديگري بود. ميگفتند: ما ميخواهيم با اين آدم صحبت كنيم و ببينيم با كدام بينش نظامي جنگ را اداره ميكند! آن روز خيلي معطل شديم. در پايان هم اعلام كردند رئيس جمهور به علت آسيب ديدن هليكوپتر به كرمانشاه نمي آيد. مدتي بعد حضرت آيت الله خامنه اي(حفظه الله) به كرمانشاه آمدند. ايشان در آن زمان امام جمعه تهران بودنــد. ابراهيم تمام بچه ها را به همراه خود آورد. آنها با همان ظاهر ساده و بي آلايش با حضرت آقا ملاقات كردند و بعد هم يك يك، ايشان را در آغوش گرفتند و روبوسي كردند. 🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹 📚کتاب سلام بر ابراهیم، صفحه ۱۰۰ الی۱۰۱ 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 ادامه دارد...... @khamenei_shohada
💠💠ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُ اَلْزَهرا💠💠 🌺 قسمت 0⃣4⃣ 🌺 چم امام حسن(ع) ‌ 🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹 براي اولين عمليات هاي نفوذي در عمق مواضع دشمن آماده شديم. ابراهيم،جواد افراســيابي، رضا دستواره و رضا چراغي و چهار نفر ديگر انتخاب شدند. بعد دو نفر از كردهاي محلي كه راهها را خوب مي شناختند به ما اضافه شدند. به اندازه يک هفته آذوقه كه بيشتر نان و خرما بود برداشتيم. سلاح و مواد منفجره و مين ضد خودرو به تعداد كافي در كوله پشتيها بسته بندي كرديم و راه افتاديم.از ارتفاعات و بعد هم از رودخانه امام حسن(ع) عبور كرديم. به منطقه چم حســن(ع) وارد شديم. آنجا محل اســتقرار يك تيپ ارتش عراق بود. ميان شيارها و لابه لاي تپه ها مخفي شديم.دشمن فكر نميكرد كه نيروهاي ايراني بتوانند از اين ارتفاعات عبور كنند. براي همين به راحتي مشغول تهيه نقشه شديم.سه روز در آن منطقه بوديم. هرچند بارندگي هاي شديد كمي جلوي كار ما را گرفت، اما با تلاش بچه ها نقشه هاي خوبي از منطقه تهيه گرديد. ِ پس از اتمام كار شناسايي و تهيه نقشه، به سراغ جاده نظامي رفتيم. چندين مين ضد خودرو در آن كار گذاشتيم. بعد هم سريع به سمت مواضع نيروهاي خودي برگشتيم. هنوز زياد دور نشــده بوديم که صــداي چندين انفجارآمــد. خودروها و نفربرهاي دشمن را ديديم كه در آتش ميسوخت. مــا هم ســريع از منطقه خطر دور شــديم. پس ازچند دقيقه متوجه شــديم تانكهاي دشمن به همراه نيروهاي پياده، مشغول تعقيب ما هستند.ما با عبور از داخل شيارها و لابه لاي تپه ها خودمان را به رودخانه امام حسن(ع) رسانديم. با عبور از رودخانه، تانكها نتوانستند ما را تعقيب كنند. محل مناسبي را در پشــت رودخانه پيدا كرديم و مشغول استراحت شديم. دقايقي بعد، از دور صداي هليكوپتر شنيده شد! فكر اين يكي را نكرده بوديم. ابراهيم بلافاصله نقشه ها را داخل يك كوله پشتي ريخت و تحويل رضا داد و گفت: من و جواد ميمانيم شما سريع حركت كنيد. كاري نميشــد كرد، خشاب هاي اضافه و چند نارنجك به آنها داديم و با ناراحتي از آنها جدا شديم و حركت كرديم. اصلاً همه اين مأموريت براي به دست آوردن اين نقشه ها بود. اين موضوع به پيروزي در عملياتهاي بعدي بسيار كمك ميكرد. از دور ديديم كه ابراهيم و جواد مرتب جاي خودشان را عوض ميكنند و با ژ3 به سمت هليكوپتر تيراندازي ميكردند.هليكوپتر عراقي هم مرتب بادور زدن به سمت آنها شليك ميكرد. دو ساعت بعد به ارتفاعات رسيديم. ديگر صدايي نميآمد.يكي از بچه هاكه خيلي ابراهيم را دوســت داشــت گريه ميكرد، ما هيــچ خبري از آنها نداشتيم. نميدانستيم زنده هستند يا نه.يادم آمد ديروز كه بيكار داخل شــيارها مخفي بوديــم، ابراهيم با آرامش خاصي مسابقه راه انداخت و بازي ميكرد. بعد هم لغتهاي فارسي را به كردهاي گروه آموزش ميداد. آنقدر آرامش داشت كه اصلاً فكر نميكرديم در ميان مواضع دشمن قرار گرفته ايم. وقتي هم موقع نماز شد ميخواست با صداي بلند اذان بگويد! امــا با اصرار بچه ها خيلــي آرام اذان گفت و بعد بــا حالت معنوي خاصي مشغول نماز شد. ابراهيم در اين مدت شجاعتي داشت كه ترس را از دل همه بچه ها خارج ميكرد. حالا ديگر شب شده بود.از آخرين باري كه ابراهيم را ديديم ساعتها ميگذشت. به محل قرار رسيديم، با ابراهيم و جواد قرار گذاشته بوديم كه خودشان را تا قبل از روشن شدن هوا به اين محل برسانند. چند ساعت استراحت كرديم ولي هيچ خبري از آنها نشد. هوا كم كم درحال روشن شدن بود. ما بايد از اين مكان خارج ميشديم. بچه ها مرتب ذكر ميگفتند و دعا مي خواندند. آماده حركت شــديم کــه از دور صدايي آمد.اسلحه ها را مسلح كرديم و نشستيم.چند لحظه بعد، ازصداها متوجه شديم كه ابراهيم و جواد هستند.خوشحالي در چهــره همه موج ميزد. با كمك بچه هاي تازه نفس به كمكشــان رفتيم. سريع هم از آن منطقه خارج شديم. نقشــه هاي به دســت آمده از اين عمليات نفوذي در حمله هاي بعدي بسياركارســاز بود. اين جز با حماسه بچه هاي شجاع گروه از جمله ابراهيم و جوادبه دســت نمي آمد. فردا ظهر ابراهيم و جواد مثل هميشه آماده و پرتوان پيش بچه هــا بودند. با رضــا رفتيم پيش ابراهيــم. گفتم: داش ابــرام، ديروز وقتي هليكوپتر رسيد چه كار كرديد؟ با آرامش خاص و هميشــگي خودش گفت: خدا كمك كرد. من و جواد از هــم فاصله گرفتيم و مرتب جاي خودمان را عوض ميكرديم و به ســمت هليكوپتر تيراندازي ميكرديم. او هم مرتب دور ميزد و به سمت ما شليك ميكرد. وقتي هم گلوله هايش تمام شد برگشت. ما هم سريع و قبل از رسيدن نيروهاي پياده به سمت ارتفاع حركت كرديم. البته چند تركش ريز به ما خورد تا يادگاري بمونه! 🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹 📚کتاب سلام بر ابراهیم، صفحه ۱۰۲ الی۱۰۴ 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 ادامه دارد...... @khamenei_shohada
برای شهدا به کانال ما بپیوندید👇👇👇👇 @khamenei_shohada
بصیـــــــــرت
#شهید_ابوذر_داوودی برای#نشرسیره شهدا به کانال ما بپیوندید👇👇👇👇 #کانال_خامنه_ای_شهدا @khamenei_shoha
معتقد بود که ما مدافعان حرم اگر سرباز آقا امام زمان(عج) هستیم، نباید نایبش را تنها بگذاریم. باید به ندای ولی زمان لبیک بگوییم، همیشه تابع ولایت باشیم و هر چند بار لازم باشد، به سوریه برویم و از حرم آل الله(ع) محافظت کنیم. سرانجام عملیات بزرگ آزاد سازی شهرهای شیعه نشین نبل و الزهراء فرا می رسد. او پس از رشادت ها و فداکاری های فراوان در این عملیات، بر اثر اصابت گلوله ی قناسه به سر، شربت شیرین شهادت را می نوشد و به شهدای مدافع حرم می پیوندد     @khamenei_shohada
4_646301975712891501.mp3
4.81M
•✦✧ @khamenei_shohada✧✦• 1⃣3⃣⇦قسمت سی و یکم #منطرات اسارت معصومه آباد @khamenei_shohada